• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

متن های خواندنی

miladkalantar

Registered User
تاریخ عضویت
4 آگوست 2011
نوشته‌ها
9,199
لایک‌ها
1,710
محل سکونت
همه مرغان هم آواز پراکنده شدند..
ستارۀ من بودی...
نخواستی آسمونت بشم....
پــــــــرنده شدی......رفتی....
اینبار منتظر نباش درختت بشم.....
من هنـــــــــــــــــوز همون آسمون بی ستاره ام......
 

miladkalantar

Registered User
تاریخ عضویت
4 آگوست 2011
نوشته‌ها
9,199
لایک‌ها
1,710
محل سکونت
همه مرغان هم آواز پراکنده شدند..
من ازديده گان سرد تو مي خوانم

سرودتلخ وغمگين خداحافظ مراازيادخواهي برد

وازيادم نخواهي رفت من اين راخوب مي دانم

كه روزي مراازخويش خواهي راندوقلبت راكه

روزي آشيانه عشقم بودخواهي برد،توازيادم نخواهي رفت

وچشمانه توهرشب آسمان تيره احساس من رانورمي پاشد

ومن با خاطراتت زنده خواهم بود چه غمگينم ازاين رفتن و

ازاين روزهاي سردتنهايي چه بيزارم مرااز ياد خواهي برد مي دانم

ومي داني ازيادم نخواهي رفت.
 

miladkalantar

Registered User
تاریخ عضویت
4 آگوست 2011
نوشته‌ها
9,199
لایک‌ها
1,710
محل سکونت
همه مرغان هم آواز پراکنده شدند..

اين هــــوا ، هـــــواي ـ خوبي است براي ...

دلتنگ بودن!...

من بغض هايم را

با روح ِ زخمي ام مي آورم...!

تو آغوشت را...

با بوسه هايت...

بياور!!

بگذار دست کشيدن از تو

همچنان غيرممکن باشد!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
ایــــن روزهــــا حــــالم چــــون دایــــره ای می مــــاند

کــــه هیـــچ گوشــــه ای برایــــش دنــــج نیســــت

عــــادت ایـــن قبیلــــه ایــــن اســــت

دور آتشــــی کــــه تـــــو میســـــوزی می رقصنـــــد
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
آدم ها را به اندازه لیاقت آنها دوست بدار

و به اندازه ظرفیت آنها ابراز کن
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
ترنم باران را نصار چشمانت میکنم نازنینم

تا شبنمی شود بر سرخی گونه هایت

و داغی بوسه ام را به پیشانی ات به یادگار میگذارم و دست نوازشم را

به موهایت هدیه میکنم ، که تا عمر داری مرا از خاطر نبری
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
وقتي گندم ها را درو كردند.
هيچ كس تنهايي مترسك را درك نكرد.
حتي كشاورزي كه هميشه با او بود.
اين است حكايت اين روزگار...!!
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
سلام روزگار ...
چه میکنی با نامردی مردمان ؟؟؟
من هم خوبم...اگر بگذارند ...
دارم خرده های دلم را ...چسب میزنم... راستی این دل ...باز هم دل می شود آیا؟؟؟

++++++++++++++++++++++

گاهــــــــــی نه گریـــــــه آرامــــــت میکنـــــدو نه خنــــــــــده،
نه فریــــــــــاد آرامــــــــت میکنـــــدو نه سکــــوت،
آنجــــاســـــت که بــا چشمــــــان خیـــــــــــس رو به آسمـــــــان میکنـــــــی و میگویـــــــــی؛
خدایـــــا
 

MOHAMMAD026_1

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
16 ژوئن 2014
نوشته‌ها
5,065
لایک‌ها
8,693
محل سکونت
ROOT
وفا را از ماهی بیاموز که وقتی از آب جداست می میرد...

نه از زنبور كه وقتی از گلی خسته می شود، سراغ گل دیگری می رود ... !
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
عشقتـــ رآ پنهآטּ میڪنـے ڪـہ مرכآنگیتـــ פֿـכشـہ כـار نَشـوכ !


اَפֿـمـ میڪنـے ڪــــہ مهربآنیَتـــ رآ پنهـــــآטּ ڪنے !


مَـرآ " شُمــآ " פֿـَطآبـــ میڪُنے ڪِـہ هَوآیے نشَومـ !


اَمـآ نمــیـכانـے !


نمـیــכانے ڪـــہ چقَـכر ایــטּ هـآ بـہ تـو مـے آینـכ !


و مـَـטּ כیــوانـہ تـَر میشوَمـ
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
گاهی اوقات باید
بگذری و
بگذاری و
بروی ....
وقتی می مانی و تحمل می کنی ،
از خودت یک احمق می سازی
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
بیشمارند آنهایی که نامشان آدم است.... ادعایشان آدمیت.... کلامشان انسانیت.... رفتارشان صمیمیت... حال من دنبال یکی میگردم که نه آدم باشد....نه انسان.... نه دوست ورفیق صمیمی.... تنها صاف باشد وصادق... پشت سایه اش خنجری نباشد برای دریدن... هیچ نگوید....فقط همان باشد که سایه اش می گوید.
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
خدایا...


من در این سکوت سنگین و مطلق شب به آستان تو آمده ام ...

آنقدر نیازمندم که یارای گفتنم نیست ...


آنقدر غرق دریای تـمنایـم که دلـم را فراموش کرده ام ...


آنقدر اسیر مشتی خاکم که راه آسـمان را گم کرده ام ...


امشب آمده ام اما نه مثل هرشب ...


کوله بارم پر از گناه و دستهایم خالی ...


من از تو می خواهم بر حال پریشمانـم رحم کنی و به من از لطف

خویش نظر کنی ...

چشمهایـم من ملتمسانه امیدوار به چشمهای توست ...


من در این سکوت سنگین و مطلق شب به آستان تو آمده ام ...

آنقدر نیازمندم که یارای گفتنم نیست ...

آنقدر غرق دریای تـمنایـم که دلـم را فراموش کرده ام ...

آنقدر اسیر مشتی خاکم که راه آسـمان را گم کرده ام ...

امشب آمده ام اما نه مثل هرشب ...

کوله بارم پر از گناه و دستهایم خالی ...

من از تو می خواهم بر حال پریشمانـم رحم کنی و به من از لطف خویش نظر کنی ...

چشمهایـم من ملتمسانه امیدوار به چشمهای توست ...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
آهستﮧ بیا
چیزے هم ننویس
نظر هم نگذار
همان ڪﮧ بخوانے بس است
من بﮧ بے محلے آدمها عادت دارم.
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
دیگر نیمکت های پارک هم در حسرت یک عشق واقعی مانده اند
در حسرت یک بوسه از روی عشق،نه شهوت
در حسرت یک دوستت دارم تز روی عشق،نه از روی منظور
در حسرت یک نگاه صورت از روی عشق،نه زیبایی صورت
امروز فهمیدم نیمکت ها هم عقده ای شدند
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
امشب دلم حضوره مردانه میخواهد
نه اینکه مرد باشد
نه...!مردانه باشد
حرفش
قولش
فکرش
نگاهش و قلبش
آنقدر مردانه که تا بی نهایت دنیا بتوان به او اعتماد کرد
تکیه کرد
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
و گاهی لــحظه های ســــکوت

پــر هیاهو ترین دقـایق زندگی هستند

مــملو از آنــــــچـــه مــــی خواهیم بـگویم ولی نــمی توانیم بگوییم
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
مرداب به رود گفت :

چه کردی که زلالی ؟!

جواب داد :

” گذشتم “
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
خط زدن مــــن پایان مــــن نیست آغاز بی لیاقتی توست

همیشه بهترین ها برای مــــن بوده و هست

اگه مال مــــن نشدی قطعا بهترین نبودی.....
 
بالا