مشاعره از نوع هزاردستان

[Agha_Jo0n]

اگر با خرد جفت و اندر خوریم  
غم‌خور چو خر چندو تاکی خوریم؟

 

[trian]

مر این سه گرانمایه را در نهفت

بباید کنون شاهزاده سه جفت

 

[Agha_Jo0n]

و هیچکس نمیداند
که شاهزاده ء محبوس
چشم هایش به تاریکی
و دلش به اندوه
و خودش به تنهایی
عادت کرده
و آخر ـ قصه معلوم نیست

نام شعر: شاهزاده
شاعر: ساره احمدی(س.سکوت)

 

[sedo]

ای ببرده دل تو قصد جان مکن

و آنچه من کردم تو جانا آن مکن

عادت خوبان جفا باشد جفا

هم بر آن عادت بر او احسان مکن

مولوی

 

[Agha_Jo0n]

قصد من از حیات، تماشای چشم توست
ای جان فدای چشم تو؛ با قصد جان بیا

فاضل نظری

 

[pari22]

با همه مي بينمت، با همه كس به جز خودم
تقصير من چيه كه عاشق چشم تو شدم

مريم حيدرزاده

 

[sedo]

صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت
گل بخندید که از راست نرنجیم ولی
هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت

حافظ

 

[Nereid]

سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

 

[trian]

در سایه گل نشین که بسیار این گل

در خاک فرو ریزد و ما خاک شده

 

[Agha_Jo0n]

بلبلی گفت سحر با گل سرخ
کاینهمه خار بگرد تو چراست

 

[لی لی بیت]

جشن دروغ است و جشنواره داغ است
گر چه گمان داشتيم رونق باغ است
آيه حسرت شده است و آينه دق
آنچه که پنداشتيم چشم و چراغ است
با که پريدي صدا صداي خودت نيست
بلبل عاشق صدا صداي کلاغ است

 

[sedo]

در آرزوی بوس و کنارت مردم

وز حسرت لعل آبدارت مردم

قصه نکنم دراز کوتاه کنم

بازآ بازآ کز انتظارت مردم

حافظ

 

[لی لی بیت]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]زیر ِ [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]ارغوان[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif] ِ انگشتت دراز کشیدنم می آید[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شکل بوسه که می نویسی[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و این شعر دراز می شود از انگشتانت [/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تا قوزکم و زانو و از آستینم می زنی بیرون[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] پهلوی ِ تو چقدر گرم ست[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و پهلوی ِ تو عطر ِ وحشی اش را بینی ام می فهمد[/FONT]

 

[sedo]

تا کی گریزی از اجل در ارغوان و ارغنون

نک کش کشانت می برند انا الیه راجعون

مولوی

 

[trian]

سماع ارغنونی گوش می‌کرد

شراب ارغوانی نوش می‌کرد

صراحی را ز می پر خنده می‌داشت

به می جان و جهان را زنده می‌داشت

 

[sedo]

ای دوست دل از جفای دشمن درکش

با روی نکو شراب روشن درکش

با اهل هنر گوی گریبان بگشای

وز نااهلان تمام دامن درکش

حافظ

 

[pari22]

دلم از دست غمت دامن صحرا بگرفت
غمت از سر ننهم گر دلت از ما بگرفت

خال مشکین تو از بنده چرا در خط شد
مگر از دود دلم روی تو سودا بگرفت

سعدي

 

[sedo]

تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا

تو دیدی هیچ ماهی را که او شد سیر از این دریا

مولوی

 

[Agha_Jo0n]

ما را چه خیال است به آن جلوه رسیدن
او هستی و مانیستی، او جمله و ما هیچ

 

[pari22]

عطر نسیم روی تو راه به سالکان دهد
در شب تار زندگی تو آخرین نشانه ای
چه جلوه ها رسد مرا ز نور روی خوب تو
مرا بگیر در برت تو شور شادمانه ای

فربود شكوهي