مشاعره!!!

[احسانبزرگي]

تاتوانی دلی بدست اور
دل شکستن هنر نمیباشد

 

[wonnin]

در آتش رهایم ، خدا شاهد است !
به غم مبتلایم ، خدا شاهد است !

 

[احسانبزرگي]

فکرمیکردم توهمدری
ولی دیدم نه تو هم دردی

 

[sorena-2500]

فکرمیکردم توهمدری
ولی دیدم نه تو هم دردی

دوست عزیز شما قوانین مشاعره رو اصلا رعایت نمیکنید ... !
با حرف آخر شعر قبلی باید شعر جدید بگید نه اینکه دلبخواهی بخاید شعر بگید...

 

[milad.fx]

اینجا مگه مدیر نداره؟
جالبه کاربرهای قدیمی
(کاربر برتر فروردین ماه انجمن ادبیات! کاربر برتر ماه خرداد ادبیات !)
هم ارزشی به این مشاعره قایل نیستن و همینطور به اشتباه ادامه میدن

 

[Max.Pain]

مـن ظاهــر نیـستی و هستـی دانم

مــن بــاطن هـر فـراز و پستی دانــم

با این همه از دانش خود شرمم بـاد

گــر مــرتـبـه ای ورای مستی دانــم

 

[sorena-2500]

محتسب مستي به ره ديد و گريبانش گرفت..........مست گفت: اي دوست, اين پيراهن است, افسار نيست

 

[پرنیان]

تیــــر آهی به کمــــان دارم و آخـــــــــــــر روزی
انتقام دلِ خویش از آن چشم سیاه می گیرم

 

[farshad10]

ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

 

[sorena-2500]

من آنم كه رستم بود پهلوان..................من آنم كه شيران بجايم ژيان

 

[sorush21]

شرمنده پست همزمان بود من اصلاح میکنم:

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند / نه هر آینه سازد سکندری داند

 

[farshad10]

ندانستم چو نیکو قدر ایام جوانی را
دلم خون می شود چون بشنوم نام جوانی را

 

[wonnin]

ندانستم چو نیکو قدر ایام جوانی را
دلم خون می شود چون بشنوم نام جوانی را

اگر احساس به خاموشی مطلق برسد /



باز هم عاطفه ای هست میان من و تو

 

[farshad10]

اگر احساس به خاموشی مطلق برسد /



باز هم عاطفه ای هست میان من و تو

تو طاعت حق کنی به امید بهشت
نه نه تو نه عاشقی که مزدوری تو

 

[wonnin]

وه که گر من بازبینم روی یار خویش را.

تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را

 

[farshad10]

از عشق من به هر سو در شهر گفتگویی ست
من عاشق توهستم . این گفتگو ندارد

 

[wonnin]

از عشق من به هر سو در شهر گفتگویی ست
من عاشق توهستم . این گفتگو ندارد

در پای اجل چو من سرافکنده شوم

وز بیخ امید عمر بـرکنده شوم

خیام

 

[farshad10]

من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست بگو

 

[wonnin]

من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست بگو

وه که جدا نمی‌شود نقش تو از خیال من,

تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من

سعدی

 

[farshad10]

وه که جدا نمی‌شود نقش تو از خیال من,

تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من

سعدی

نشاط جوانی ز پیران مجوی
که آب رفته باز نیاید به جوی
سعدی