مشاعره!!!

[Sir Pendar]

تيغ به خفيه می خورم آه نهفته می کنم
گوش کجا که بشنود ناله زار خامشان​

 

[kyle]

نو گل نازنـــیـن من تــا تــــو نگـــاه مــــی‌كنــــی ----- لطف بهار عارفان در تو نگاه كردنســت... شهریار

 

[Sir Pendar]

تا خود جگر روبهكان را بدرانى
چون شير درين بيشه سراپاى ، جگر شو​

 

[kyle]

وه کــــه با این عمر هــــــای کوتـه بی اعتبار ----- این همه غافل شـدن از چون منی شیدا چــرا ؟

استاد شهریار

 

[ibest]

راز درون پرده ز رندان مست پرس​

​

کاین حال نیست زاهد عالی مقام را​

​

حافظ​

​

 

[fintool]

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین درک معما نه تو خوانی و نه من

 

[kyle]

ین غم، که مراست کوه قافست، نه غم این دل، که تراست، سنگ خاراست، نه دل رودکی

 

[ibest]

تو نیکی کن به مسکین و تهیدست ​

​

که نیکی خود سبب گردد دعا را

​

[FONT=Times New Roman, serif]«[/FONT]پروین اعتصامی[FONT=Times New Roman, serif]»[/FONT]

​

 

[kyle]

افسوس كه نامه جواني طي شد
و آن تازه بهار زندگاني دي شد
وآن مرغطرب كه نام او بود شباب
فرياد ندانم كي آمدوكي شد خیام

 

[Sir Pendar]

دوش می آمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود​

 

[ibest]

دل به دلبر گر سپاری دل بری

دل بری کن تا بیابی دلبری

​

​

شاه نعمت الله ولی​

 

[kyle]

یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کُند
کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی زند

 

[Sir Pendar]

داند که روح در تن خاکی چه می کشد
هر ناز پروری که به غربت فتاده است

 

[kyle]

تو را مي خواهم اي چشم فسون بار
كه مي سوزي نهان از ديرگاهم
ه.ابتهاج

 

[Sir Pendar]

من از بي قدري خار سر ديوار دانستم
كه ناكس كس نميگردد از اين بالا نشيني ها​

​

​

​

 

[kyle]

ای خوشا خاطر ز نور علم مشحون داشتن
تیرگیها را ازین اقلیم بیرون داشتن
پ.اعتصامی

 

[Sir Pendar]

نیاز من چه وزن آرد بدین ساز
که خورشید غنی شد کیسه پرداز​

 

[wonnin]

ز من نگارم خبر ندارد

به حال زارم نظر ندارد

(ملک الشعرای بهار)

 

[ibest]

در باغ ولایت گل خشبوست رضا
سرو چمن گلشن مینوست رضا​

 

[kyle]

از برگ برگ دفتر من پرت می شوند
معشوق های خسته ی پایان گرفته ام
یلدای چشم های تو را گریه میکنند
موهای رنگ و بوی زمستان گرفته ام!