مشاعره!!!

[helia999]

ای که می‌پرسی ز صحبتها گریزانی چرا
در بساطم وقت ضایع کردنی کم مانده است

 

[kyle]

تو بر مایه ی دانش خود مایست

که بالای هر دانشی دانشی است

فردوسی

 

[helia999]

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه تدبیر کند رای صوابت

 

[bortez]

تو دورای و دودلی و دل صاف آن‌ها راست

که دل خود بهلند و دل دلبر گیرند

 

[helia999]

در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست

 

[ibest]

تا آ یینه پدیدار آئی
عمری دراز در آن نگریستم
من برکه ها ودریا ها را گریستم
ای پری وار درقالب آدمی
که پیکرت جزدر خلواره ناراستی نمی سوزد!



احمد شاملو

 

[kyle]

دمی فرصت غنیمت دان درین فصل
که دنیـــــای دنی بی اعتباره
بابا طاهر

 

[mistermaster]

آمده موج الست کشتی قالب ببست
باز چو کشتی شکست نوبت وصل ولقاست

 

[kyle]

تار و پود عالم امکان، به هم پیوسته است

عالمی را شاد کرد آنکس که یک دل شاد کرد

 

[The Mechanic]

 

[bortez]

دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
رخ فرسوده زردم غم صفرای توی دارد

 

[helia999]

دلم رنجور حرمان بود و جانم خسته ی هجران
طبیب اکنون پرستار است ، از عالم چه می خواهم ؟

 

[ibest]

مي تراويد آفتابـــ از بوته ها.
ديدمش در دشت هاي نــم زده
مست اندوه تماشــا، يار باد،
مويش افشان، گونــ ه اش شبنم زده.

سهراب سپهری

 

[L.i.o.N]

هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
عشقبـازی دگر و نفــس پرستی دگرست
نه هر آن چشــم که بینند سیاهست و سپید
یا سپیــدی ز سیاهی بشناسد بصـرســت
هر که در آتش عشقش نبود طاقــت سوز
گو به نزدیک مرو کآفـت پروانه پرسـت

 

[The Mechanic]

تا دل ز مراعات جهان برکندم

صد نعمت را ، به منتی نپسندم​

هر چند که نو آمده‌ام از سر ذوق

بر کهنه جهان چون گل نو می‌خندم​

 

[ibest]

ماییم به صد هزار غم رفته به خاک

پیدا شده در جهان و بنهفته به خاک

ای بس که به خاک من مسکین آیند

گویند که این تویی چنین خفته به خاک

 

[kyle]

کسی نمانده دگر تا به تیغ ِ ناز کُشی

مگر که زنده کنی مرده را و باز کُشی

 

[ibest]

یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد

كه از او خصم به دام آمد و معشوقه به كام



یا رب این نوگل خندان كه سپردی به منش

می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش

وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش

 

[Arman_r9]

الان باید با م شروع شه یا با ش ؟

م :
مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم

 

[L.i.o.N]

مایۀ خوشدلی آنجاست که دل دار آنجاست
می کنـم جـهد که خود را مگـــر آنجــا فکنــم