يکی از خصوصيات عاليه اين کارتون اينکه که جدی هست و بچه بازی توش نميبينين!
و اما داستان:
سايگا عکاسی هست که قبلاً در زمان جنگ به خط مقدم ميرفته و آخرين اطلاعات رو از جنگ برای مردم ميفرستاده.
الان 10 سال از اون جنگ ميگزره و سايگا به دنبال خبرهای داغ ديگه اي پاش به يک کلوپ خصوصی به اسمه roppongi club که متعلق به سران کشور هست باز ميشه و سعی ميکنه با قيافه مبدل خودش رو در بين بقيه جا کنه. تو اين صحنه ها سايگا دقيقاً شما رو ياد تام کروز وقتی وارد اون ... خونه شد ميندازه.
و دقيقاً به جايی ميرسه که مراسمی در حال انجام شدن بوده و سايگا دختری رو ميبينه که به عنوان الهه اين کلوپ شناخته ميشده! و ناخود آگاه به عادت هميشگی با دوربينش از دختر عکس ميگيره که باعث ميشه لو بره.
ولی در همون وقتی که نگاهبان ها در حال شليک به سايگا بودن. دختر سايگا رو ميبوسه:blink:. اين باعث ميشه که سايگا يک توانايی عجيب پيدا کنه! سايگا ميتونه هر چيزی که عکسش توی دوربينش بيوفته رو منفجر کنه.
که به اين ترتيب موفق به فرار با دختر ميشه (البته خيلی آروم از دختر ميشنويم که در حين بوسيدن سايگا بهش ميگه:taskete=save me)
بعد از اينکه اين دو نفر موفق ميشن فرار کنن دختر تازه بخودش ميآد و وقتی خودش رو تو اونن لباس و اون شرايط ميبينه شوکه ميشه.
چون اصلاً هيچی يادش نميآد و نميدونه چی کار کرده يا کجا بوده!
در نهايت متوجه ميشيم که دختر وارث يکی از پولدارترين و قدرتمند ترين خانواده های ژاپن هست
و به علت بد رفتاری مادرش که قدرتمند ترين زن ژاپن هست، علاقه اي به بازگشت به خانه نداره!
و از طرفی سايگا هم که ميخواد بدونه چه بلايی سرش اومده! با هم فرار ميکنن و البته chouji suitengu که دستيار مادر کاگورا محسوب ميشه به همراه افرادش که هر کدوم قدرت خاص ديگه اي مثل قدرت سايگا رو دارن، ميکنه.:wacko:
من هيچ چيزی در مورد اينکه اين دختر واقعاً کيه يا چرا سايگا اينجوری شده و چرا همه دنبال اين دختر هستن، نميگم
. چون همه مزه داستان از بين ميره.
نکته اي که باقی ميمونه اينه که اين کارتون چی رو ميخواد نشون بده! مترياليسم موجود تو ژاپن يا دنيا! اينقدر که آدم های پولدار سيگار برگ شون رو لايه اسکناس 100 دلاری ميکشن!:blink: اين کارتون طعنه و کنايه زياد داره که بحث در موردشون رو ميزارم وقتی که همه ديدن:happy: . چون در حال حاضر به جز من فقط برادر مهدی اين کارتون رو ديدن.
اين کارتون 24 قسمت و محصول سال 2005 هست و ديدنش فقط به کسايی پيشنهاد ميشه که آمادگی ديدن هر چيزی رو داشته باشن. در نهايت بسيار زيبا بود و به قول مهدی جا داشت که قشنگ تر هم کار کنن.:happy: