دوباره سلام
من یه تاریخچه خیلی مختصر برای خواهر فریدا در مورد سری بازی Final Fantasy فرستاده بودم..ایشون هم گفتن که اینجا هم بزارم تا دوستان هم استفاده کنند..
-----------------------------------------------------
این یه تاریخچه ی مختصری از این سری بازی هست که دوست خوبم حسام به عنوان مقدمه ی ، نقد و بررسی فاینال 12 نوشته بودند:
فاینال فانتزی داستانی است که نسل به نسل، سینه به سینه، دهان به دهان روایت میشود. داستانی حماسی که با شنیدن آن در وجودتان شوقی شعله ور میشود. آیا این داستان واقعیت دارد؟ خیر این داستان فقط در دنیای مجازی بازیها روایت میشود و فقط در این دنیا میتواند هر چند سال یکبار متولد شود. نام این داستان فاینال فانتزی است. اینک میخواهیم دوازدهمین فصل از این افسانه را برایتان روایت کنیم.
همانطور که خواندید دوازدهمین شماره از این ابر بازی خود را بار دیگر نمایان کرد. اینک بر روی کنسول Play Staition 2 که ثابت کند تنها کنسولی که در اواخر روزهای زندگی خود زنده است PS2 خواهد بود. این بازی شگفتی خلق کرد پس ابتدا شما را دعوت میکنیم تا به 11 فصل گذشته این کتاب گوش فرا دهید:
تاریخچه:
سبک نقش آفرینی شما را باید به یاد چند المان خاص بیندازد از جمله ارتقا دادن شخصیت ها و مدت بازی طولانی و داستان قوی و ... . این سبک یکی از محبوبترین ها بین گیمرها میباشد، و بهترین طرفداران خود را در ژاپن دارد. البته آنها بیشتر طرفدار RPG های شرقی هستند. RPG به دو دسته ی شرقی و غربی تقسیم میشود که هر کدام المان خاص خود را دارند و هر شخصی مطمعنآ بسته به سلیقه خود با یکی از انها انس میگیرد.
البته بدون اغراق اکثر آنها از سیستم Turn base بهره می برند. یکی از این بازی ها، بازیی با نام Final Fantasy می باشد که همیشه دنیای بازی را در تب و تاب خود نگه داشته و خواهد نگه داشت. اما ابتدا اجازه دهید ببینیم اصلا این بازی چگونه شکل گرفت بنابراین به بررسی تاریخچه آن می پردازیم:
در سالیان نه چندان دور یعنی در دهه ی 80 که کنسول های خانگی و اساس بازیسازی در آن شکل گرفته بود شرکتی ژاپنی به نام Square Soft شکل گرفته بود و شروع به بازیسازی کرد. تا اینکه در این شرکت شخصی به نام Hironobu Sakaguchi مرد اول این شرکت تصمیم گرفت تا بازی به سبک بازی Dragon quest شرکت Enix، یعنی بازیی در سبک نقش آفرینی بسازد.
ساگاگوچی ایده خود را کم کم به واقعیت نزدیک کرد تا اینکه تصمیم گرفت بازیی بسازند که هر نسخه بازی داستان مستقلی داشته باشد و در فضایی تخیلی و فانتزی روی دهد و سبک آن نقش آفرینی نوبتی (Role-Playing Turn base) باشد.
از مهمترین خاصیت این رشته به جز المان های نقش آفرینی می توان به شیوه ی مبارزه اشاره کرد یعنی مبارزات بین کاراکترها و دشمنان بصورت نوبتی انجام می شود و هر نفر باید در نوبت خود کاری را که صلاح می بیند انجام دهد.
به معرفی نسخه های بازی می پردازیم ولی متاسفانه ذکر داستان نسخه ها در این مطلب نمی گنجد بنابراین فقط به کلیات داستان اشاره شده است:
بالاخره Final Fantasy در سال 1986 بر روی Famimcom (یا همون میکرو خودمون) عرضه شد این بازی موفقیت خارق العاده ای در سطح زمین به دست آورد. در این شماره داستان حول جنگویان روشنایی(Light warriors) و تلاش آنها برای آزادی زمین از دست نیروی شیطانی بود
با موفقیت این شماره فاینال فانتزی متولد شد و نقش یک ناجی برای Square Soft ایفا کرد.
در سال 1988 شماره دوم عرضه شد. و داستان حول 4 جوان می گردید که برای انتقام خون والیدینشان از امپراطوری ظالم تلاش می کردند
اما با پایان عمر کنسول Famimcom نینتندو یا باید بگوییم NES فاینال فانتزی خود را برای وداع با کنسول های 8 بیتی حاضر کرد. شماره سوم در سال 1990 بر روی این کنسول شکل گرفت. داستان در مورد 4 جوان بود که بر اثر حادثه ای اتفاقی برای جنگ در رکاب روشنایی انتخاب می شوند و برای نابودی جادوگری شیطان صفت مبارزه می کنند. اما فاینال فانتزی به غیر از داستان غنی و پر جزییات خود همیشه در سبک نقش آفرینی نوآوری هایی داشته و خواهد داشت. در شماره سوم برای اولین بار از سیستم شغلی برای شخصیت ها استفاده شده بود. در مورد این سیستم باید عرض کنیم که شما شغل مورد نظر هر شخصیت را انتخاب می کردید و وارد جنگ می شدید.
در سال 1991 نینتندو کنسول Super Famimcom یا Super NES را عرضه کرد تا فاینال فانتزی تلاش خود را بر روی این کنسول ادامه دهد. داستان در مورد Cecil مردی شیطان صفت بود که بر علیه ذات شیطانی خود می جنگید و با دوستان خود مامور شده بود که کریستال های جادویی را بدست آوردند. اما با پیشروی می فهمند که دشمنان زیادی از جمله 3 دیو بد خو بر سر راه آنها نشسته اند.
اما نوآوری این شماره حالت Active time Battle بود. اگر بخواهیم سیستم مبارزات نوبتی را تقسیم کنیم به دو رشته تقسیم می شوند: Active mode و Wait mode.
در سال 1992 Final Fantasy V بر روی همان کنسول قبلی عرضه شد. خود داستان در مورد Bartz بود. شوالیه ای جوان که با دوستانش برای نجات زمین از نابودی تلاش می کردند. و در راه خود به ماجرا های جالبی برخورد می کردند. این شماره دارای قسمت Abilityبود که به معنای مهارت است و کاراکتر ها بسته به نوع بازی کردن دارای مهارت هایی از قبیل جنگیدن با اسلحه های سنگین و سبک و یا تیراندازی و... بدست می آوردند.
اما در این این شماره Chocobo ها متولد شدند و نام خود را در دفتره فاینال فانتزی نوشتند. Chocobo موجوداتی بودند شبیه پرندگان که بر روی دو پا میدویدند و با سوار شدن بر آنها می توانستید جنگ کنید، آنها نقشی مانند اسب را برای جنگجویان ایفا می کردند
اما همانطور که پدر SNES کنار رفت این بازی هم باید می رفت. شماره ششم آخرین شماره بروی این کنسول بود که در سال 1994 عرضه شد. داستان آن راجع به امپراطوری بود که قصد داشت قدرت های جادویی را زنده کند به همین علت رو به سوی دختر جوانی به نام Terra Banford می آورد تا با سو استفاده از قدرت جادویی او به آرزوی خود برسد اما ترا و با کمک دوستانی که در این راه به او یاری می دادند توانست او را شکست دهد.
درهمین دوران بود که زمزمه هایی مبنی بر ورود سونی به دنیای بازی به گوش همگان رسید و سونی با تولید PlayStation نینتندو را از فاینال فانتزی محروم کرد و با فاینال فانتزی 7 اعتبار خود را بدست آورد و چندین ضرب مهلک به نینتندو وارد کرد
داستان فاینال فانتزی 7 را باید بین بهترین ها دانست. داستان در مورد پسر جوانی به نام Cloud Strife بود که با دوستانش نظیر Cid ,vincent و ... تصمیم می گیرد گروه مقاومتی به نام Avalanche تشکیل دهد و بر علیه Shinra شورش کنند. لازم به ذکر است Shinra نام شرکتی بود که قدرت های زندگی بخش Mako از زمین می مکید و با آن برای خود قدرت می ساخت و این امر نابودی انسان ها را در پی داشت. اما کلود در میان ماجراجویی با قهرمانی به نام Sephiroth آشنا می شود و دشمنی بی پایان این دو با هم شروع می شود Final Fantasy VII .توانسنت موفقیت و فروش تعجب آوری کسب کند و این خودش آغاز محبوبیت سونی را در سال 1997 رقم زد.
در سال 1999 هشتمین شاهکار بر روی PS عرضه شد اما با ظاهری متفاوت نسبت به قبل زیرا بیشتر کلیشه های گذشته در قالبی جدید تکرار می شدند.
داستان در مورد جوانی به نام Squall Leonhart بود که به اختصار به او Leon می گفتند و با کمک مبارزان جهانی به نام SeeD باید جادوگری به نام eDEA را از بین می بردند.
این شماره با اینکه دچار تغییراتی شده بود و با وجود فروش خوب نتوانست مثل شماره هفتم باشد.
اما میرسیم به IX که در 2000 بر روی ps عرضه شد. این شماره مثل قدیم شده بود روندی مانند شماره پش از شماره هشتم داشت و داستان در منطقه ای به نام Alexandria اتفاق میافتد که دختر ملکه این سرزمین متوجه می شود که مادرش توسط جادوگری کنترل می شود و این عامل ظلم مادرش بر این سرزمین است و این علت خوبی برای Garnet دختر شاهزاده برای شروع سفر با یاورانش بود.
بعد از مدتها PS2 وارد بازار شد و همینطور فاینال فانتزی 10. در این شماره جهش بزرگی از نظر گرافیکی دیده می شد اما نکته مهم این بود که شخصیت های بازی دارای صدا شده بودند و دیگر می توانستند با صدای خودشان حرف بزنند نه با قابلیت نوشتاری.
اما در این شماره با سه شخصیت میتوانست مبارزه کرد که در هنگام مسابقه با فشردن L1 می توانستید آنها را جابجا کنید که برای اولین بار شاهد آن بودیم. اما داستان در مورد پسری به نام Tidus بود که در zarakand زندگی می کرد، اما با اتفاقی به چندین هزار سال بعد می رود و با دوستش Aouron بعد با دختری به Yuna آشنا می شود و متوجه می شود او یک احضار کننده است و بر علیه موجودی به نام Sin ، همانطور که پدر یونا و تیداس همراه آرون انجام داده اند. این شماره از بازی در ابتدای راه PS2 واقعا سورپرایزی بود که تا ابد فراموش نمی شود.
اما می رسیم به شماره یازدهم، شماره ای که نفرت همه را برانگیخت زیرا به یکباره بازی از حالت آفلاین به آنلاین سفر کرده بود به همین علت هیچوقت نتوانست موفقیتی کسب کند.
----------------------------------------------------------
ولی این رو اضافه کنم که داستان هر شماره فاینال به خصوص شماره ی 7 و بعد از اون پیچیدگی ها زیادی رو داره... اینها فقط چیزی خیلی خلاصه شده از اونا هستن.