برنامه نمايش فيلمهاي روز نخست جشنواره فيلم كوتاه تهران
خبرگزاري فارس: در اولين روز از جشنواره بينالمللي فيلم كوتاه تهران، 108 فيلم در بخشهاي سينماي ملي، بينالملل و مرور در سينما فلسطين نمايش داده ميشود.
به گزارش خبرگزاري فارس، نمايش فيلمهاي اولين روز جشنواره بينالمللي فيلم كوتاه تهران از ساعت 10:30 صبح فردا چهارشنبه آغاز ميشود.
عناوين فيلمها به ترتيب زير است:
**سالن شماره يك سينما فلسطين:
ساعت 10:30 تا 11:50/ بخش مرور آمريكاي لاتين: آوازها و ترانههاي ويكتورهوگو (آرژانتين)، خانه مردگان (برزيل)، صيد بيهوده (برزيل)، بيگ بند (ونزوئلا)، ياكينتا (مكزيك).
ساعت 14 تا 12:15/ مسابقه سينماي ملي: يك اتفاق ساده، بركه، جنگل ابر، بارماق، سيزده، صندليها، حركت.
ساعت 14:15 تا 16/ مسابقه سينماي ملي: دوربين فيلمبرداري، ترانهاي براي لوبا، ساحل نجات، هشت دقيقه بيشتر، شمع سياه، سومين در، نماز باران.
ساعت 16:15 تا 18/ مسابقه سينماي بينالملل: نام تو چيست، ميهمان نيمه شب، پادشاه كوچك من، بور، قانون 2، آبان، جنگ نه، بيست و پنجمين سالگرد ازدواج.
ساعت 18:15 تا 20/ مسابقه سينماي بينالملل: آخرين لذت بزرگ، يك كوه جادو، اسماء،دو پنجره، اوجگيران، غران، شيرجه زنان، تيرهاي مشقي
ساعت 20:15 تا 22/ مسابقه سينماي ملي: زندان، شهر، زندان، هر صبح كه ميآيم غروب ميشود، قيصر 40 سال بعد، زنگ انشا، سوت زدن زير آب، مردي با چمدان قرمز
**سالن شماره دو سينما فلسطين:
ساعت 12 تا 13:45/ مرور بر آثار مدرسه لودز و آندر وايدا: اينجا و اينجا، ماهي، الكتريژيكا، تخم مرغ، موش، زمزمههاي باد، زماني كه خواب هستي، نبرد تن به تن، يك قتل.
ساعت 14 تا 15:45/ مسابقه سينماي ملي: استحاله، نجواها، سومين روز، انفجار، روزهاي باراني، تيك تاك، اي پدرما كه در آسماني.
ساعت 16 تا 17:45/ مسابقه سينماي ملي: خله، يك نفس، پژواك يك شهر، سلام دايي، ايزوتوپ 621، روسريهاي رنگي ما، همسايهات را مخور.
ساعت 18 تا 19:45/ مسابقه سينماي ملي: روياهاي برفي، پارسه، زمان پايان، نوا، هز، مرگ و مفاجات.
ساعت 20 تا 21:30/ صرفهجويي آب، روزها، جاي خالي، پرچين، پنجره، بازگشت از نهاديا.
** سالن شماره سه سينما فلسطين:
ساعت 12:30 تا 14:15/ مسابقه سينماي ملي: حداقل ما تلاش ميكنيم، آخرين ناخدا، جنگ نه، گاهي مرگ، حسي از جنس ترديد، پرواز.
ساعت 14:30 تا 16:15/ مسابقه سينماي ملي: به ياد تو، سهشنبه سياه ارتش فرانسه در ساحل عاج، ميهماني، نغمههاي انتظار، بيبي نوروز، الفبا.
ساعت 16:30 تا 18:15/ مسابقه سينماي ملي: دور از من نزديك تو، يك كام بيشتر، آپارتمان آلتاميرا، سفر دراز از روز در شب، پامنار، در كنار هم، يكي بود يكي نبود.
ساعت 18:30 تا 20:15/ مسابقه سينماي ملي: زنده رود، آن دو، يك دو سه، آفتاب برميگردد، صبح كنار جاده، طلوع خاكستري، تماس تلفني.
ساعت 20:30 تا 22/ گم و گور، تنهاي قصههاي خوب، بچه مرز، دو ماهي، سكوت ساز عروسيم، آدمها، 12 جولاي.
==================================================
گزارش فارس از مراسم تشييع پيكر «امير قويدل»
خبرگزاري فارس: مراسم تشييع پيكر امير قويدل امروز از محل خانه سينماي شماره 2 به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) برگزار شد.
● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------
به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، در ابتداي اين مراسم، مهدي صباغي، مرحوم قويدل را صاحب روحي بزرگ معرفي كرد و گفت: او در مشهد، گروه تئاتر داشت و بدون ياور و تك و تنها، دورههاي مختلف هنرهاي نمايشي را گذراند و از مشهد به ديار دود و دم و شلوغي و ازدحام و دروغ آمد. اميدوارم همه با صداقت او، عجين شويم و به دور از تبختر و دروغ باشيم.
وي تصريح كرد: امير وصيت كرده بود كه در طوس دفن شود اما به عللي او امروز به قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) خواهد رفت.
محمد مهدي عسگرپور مدير عامل خانه سينما سخنران بعدي اين مراسم بود كه ضمن تسليت فوت امير قويدل به خانوادهاش، گفت: سينماي كشورمان مرد بزرگي را از دست داد. قويدل از بزرگان سينماي ايران و كارگرداني بود كه به اعتراف همكارانش، صاحب سبك بود و بعضي فيلمهايي را كه حال و هوايشان به آثار قويدل نزديك بود به عنوان فيلم قويدلي ميشناختند. او خدمات زيادي به سينماي ايران كرد و سينماي ايران قدردان اوست. او اثرات خوبي در سينماي ما داشت كه قطعا اين اثرات باعث ميشود روح او پرواز بلندي را به سوي خالقش داشته باشد.
او با خدمات طولاني خود در سينما و سعه صدر زيادي كه داشت براي همه شخصي آشنا بود. زماني كه او به عنوان كارگردان اول سريال «شب چراغ» مشغول ساخت آن بود، من ناظر تلويزيون در اين سريال بودم و خاطرات زيادي از او دارم.
عسگرپور افزود: ما امسال افراد بزرگي را از دست دادهايم و رفتنشان اشكال عجيبي داشته؛ اول سيفالله داد و حالا هم قويدل. اميدوارم سينما بتواند با استفاده از اندوختههاي اين بزرگان جاي آنان را پر كند.
صباغي در ادامه اين مراسم در مورد قويدل گفت: او موسيقي را دوست داشت ، صداي خوبي داشت و يكي از سرگرميهايش در بيمارستان گوش كردن به موسيقي بود. خصوصا موسيقي خراسان.
در ادامه بهزاد فراهاني به روي صحنه رفت و پس از خواندن قطعه شعري گفت: زندهياد قويدل، بيش از يكسال هر روز و هر شب درد كشيد و با دريايي از آرزو رفت. اينكه ما جماعت هنرمند به هنگام نميميريم و آرزو به دل ميميريم، مشكل بزرگي است كه متاسفانه هنوز درك و حل نشده است.
فراهاني افزود: قويدل هنرمندي بود كه اخلاق و منش و سبك كارگردانياش ماندگار بود و زود از ميان ما رفت و گاهي كه در بيمارستان به ديدنش ميرفتم، ميگفت هنوز فيلم خوبم را نساختم. اين چه پديدهاي است كه هنرمند زود هستي را ترك ميكند. بخشي از اين موضوع به جامعه ما هنرمندان باز ميگردد. به شرايط كار و توليد كه گاهي سختي اين شرايط باعث ميشود حتي به خودمان نيز رحم نكنيم اما به دليل جذابيت و ارجمندي حرفه ما همه به كار ما توجه و تمركز دارند. متاسفانه حرفه سينما قانونمند نيست و شرايط خوبي ندارد. سياست مدام در كار ما دخالت ميكند در حالي كه ما هيچ دخالتي در سياست نداريم. ما درياي آرزوييم كه نميتوانيم به آرزوهايمان برسيم و به سوگش مينشينيم اما چون تنها لبخند ميزنيم تا مردم شاد باشند زود ميميريم.
فراهاني با نام بردن از قويدل به عنوان هنرمندي خراساني گفت: آنچه به من مربوط است اين است كه بگويم چه خاصيتهايي در كار قويدل بود. او كلام و جمله را خوب ميشناخت و به دليل شناختش از ادبيات هميشه منظورش را با ديالوگهاي زيبا در فيلم ميرساند. كالبدشكافي شخصيت را به خوبي ميدانست و رابطهاش با هنرمند نگاهي از بالا به پايين نبود. او هميشه به پيشنهادهاي خوب گوش ميداد و هنر او را مانند فروردين شكفته ميكرد. زماني سر كاري به او گفتم بگذار من به عنوان يك سياهلشكر كمي از ديالوگهاي هملت را بگويم و او با خوشحالي حرف من را پذيرفت. زماني كه مرحوم پوپك گلدره مشكلاتي در زندگياش داشت، خيلي به او كمك كرد و به قدري نسبت به او مهربان بود كه جز دخترم به او نميگفت و به پيشكسوتان هم احترام زيادي ميگذاشت.
فراهاني تصريح كرد: قويدل زود از ميان ما رفت و اين سرنوشتي است كه متأسفانه بر نسلهاي متفاوت هنرمندان، جاري است و بخش مهمي از اين موضوع به شرايط حرفهاي كار سينما باز ميگردد كه قانونمندي حرفهاي وجود ندارد و نميتوانيم سينما را شغل بدانيم چه برسد به مسائلي مانند بيكاري و بيمه بيكاري و از اين قبيل، ناهنجاريهايي در وجود انسان به وجود ميآورد. آرزو دارم كسي در آينده به چنين سوگي ننشيند كه حسرت به دل مردن سخت است.
احمد ميرعلايي مدير عامل بنياد سينمايي فارابي سخنران بعدي اين مراسم بود كه بعد از اظهار تسليت به خانواده قويدل گفت: سه هفته پيش به اتفاق آقاي نجاريان براي ملاقات آقاي قويدل رفتيم. من قبلا از نزديك با او آشنا نبودم. در فكر بودم كه به او چه بگويم كه ناگهان موسيقي فيلم «ترن» در ذهنم پيچيد و به ياد آن فيلم خوب افتادم. وقتي قويدل را روي تخت ديدم بسيار ناراحت شدم و به سختي با او صحبت كردم و وقتي سخنانش را ميشنيدم احساس ميكردم روح او در جسمش همانند آن ترن پيش ميرود و با كسي بالاتر از يك هنرمند مواجهام... حرفهاي زياد خوبي با هم زديم و به من گفت اميدوارم از بستر بيماري برخيزم و فيلم دلم را بسازم.
ميرعلايي در ادامه گفت: آن روز وقتي حرف ميزد، قطره اشكي بر چشمانش ظاهر شد و من با باند استريل، اشك او را پاك كردم و قويدل به من گفت اين درست است ما بايد اشك يكديگر را پاك كنيم و اين هديهاي بود كه آن روز با كلامش به من داد.
وي افزود: خيليها آرزو به دل ميميرند اما خوش به حال آنها كه با آرزوي بزرگي از دنيا ميروند. خوب است كه با نيت خوب به سراي باقي برويم. قويدل با طيفي از كارهايي كه كرد نزد خدا ميرود و نيت بزرگي هم براي كارهاي آينده داشت. به روح او ميگويم اگر نتوانستي فيلم دلت را بسازي، امروز جامعه هنري فيلمي كه ميخواستي با دل بسازي، در دل خود ساختند.
فرهاد توحيدي رئيس كانون فيلمنامهنويسان و عضو هيئت مديره خانه سينما سخنران بعدي اين مراسم بود و گفت: گفتني در مورد قويدل و جوانمرديهاي او بسيار بود و اين حرفها فضاي زيادي را براي گفت و گوهاي بعدي نميگذارد. در 30سال گذشته همه چيز به قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تقسيم شده و گويا شكافي روحي و رواني در ذهن ما از اين قضيه مانده. قويدل پلي بين اين دو بخش سينما بود و سنتهاي سينمايي ما را از قبل سال 57 به بعد آن انتقال داد. آنچه در قويدل براي من آموزنده بود اين بود كه او يك حرفهاي تمام عيار بود و آموزشهاي حرفهاي را در طول سالها در سينما آموخته بود. درك همه جزئيات يك كار مخصوصا كار ضعيفي مانند سينما براي كساني كه مثل نيروهاي ويژه ناگهان با چتر در هنري فرود ميآيند قابل حصول نيست ولي امير قويدل به قول تئاتريها خاك صحنه خورده بود و يك حرفهاي تمام عيار بود.
توحيدي افزود: دو سال تمام در مجموعه «دايره ترديد» با او بودم كه اين مجموعه به علاقههاي قويدل بسيار نزديك بود و خاطرات زيادي با او دارم . حسن او اين بود كه به عنوان يك كارگردان سينما به تخصصهاي مختلف سينما احترام ميگذاشت و هميشه ترجيح ميداد حرفهايها برايش كار كنند. قطعا نام و ياد او جاويد است و قويدل تازه از امروز زندگياش را شروع كرده چون هنرمند هرگز نميميرد.
عليرضا رئيسيان رئيس كانون كارگردانان سخنران بعدي اين مراسم بود كه گفت: امير قويدل فردي سختكوش و استاندارد در سينما بود و در سينماي ايران كماند. افرادي كه مسائل زمانه آنها را به ارزانفروشي و خودفروشي وادار نكرده باشد. كساني كه سينما را ميشناسند با سختكوشي آن را به دست آوردهاند و قويدل كسي بود كه استاندارد سينما را بسيار قوي نگه داشت و با تن ندادن به سينماي موجود خود را متفاوت كرد.
رئيسيان تصريح كرد: «برنج خونين»، «سردار جنگل» و «ترن»، 3 اثر شاخص قويدل هستند كه وقتي آنها را ببينيد تفاوت قويدل را با ديگر كارگردانان متوجه ميشويد حتي در تلويزيون هم او با جديت كار خود را دنبال كرد. در سالهاي اخير افراد زيادي از سينما رفتند و اميدوارم جشن ورود جانشينانشان را بگيريم و غم بين سينماگران كمتر باشد اما چه كنيم كه تقدير اين گونه است...
در ادامه پيامهاي تسليت وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ، رئيس سازمان صدا و سيما ، رئيس بنياد سينمايي فارابي و بعضي از مقامات ديگر قرائت شد و در ادامه راما قويدل فرزند امير قويدل براي سخنراني به روي صحنه رفت.
وي ضمن تشكر از حضار گفت: پدر من همه شما را دوست داشت و من از اين موضوع اطمينان كامل دارم. زماني به او گفتم با توجه به سابقه تئاتريات چرا در فيلمي بازي نميكني، او گفت روزي در آخرين فيلمم بازي ميكنم، ميخواهم در آخرين پلان آخرين فيلمم به دوربين نگاه كنم و بگويم كات. او امروز اين كات را گفت. فيلم زندگياش، بزرگترين فيلم زندگي من بود و به عنوان يك پدر و يك معلم هميشه قهرمان من بود.
در ادامه پيكر قويدل به سوي قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) تشييع شد.
حسين خانيبيگ ، خسرو اميرصادقي، هارون يشايايي، منوچهر اسماعيلي، علي اكبر ثقفي ، اصغر بيچاره، مهدي كريمي، ليلا بوشهري، مصطفي رزاق كريمي، مرتضي رزاق كريمي، مهسا كرامتي، شفيع آقا محمديان، جلال پيشواييان، محمد برسوزيان، محمود اربابي، جهانگير جهانگيري، پوري بنايي، محمد حسين نيرومند، عليرضا سجادپور، جمشيد الوندي، مهدي فرجي، عبدالله اسكندري، همايون اسعديان، جمشيد گرگين، محمد علي سجادي، مهدي ميامي، فريبرز صالح، حبيب اسماعيلي، منوچهر شاهسواري، جواد اردكاني، مجيد جوانمرد، محمد هادي كريمي، سعيد سهيلي و مهدي مسعودشاهي از جمله هنرمندان و مسئولان حاضر در اين مراسم بودند.