1. Every Day (I Have The Blues)
2. Three O’Clock Blues
3. When My Heart Beats Like A Hammer
4. Why I Sing The Blues
5. Whole Lot Of Lovin’, A
6. You Upset Me, Baby
7. Sweet Little Angel
8. Ain’t That Just Like A Woman
9. Crying Won’t Help You Now
10. You Don’t Know
CD 1.
Concerto for Piano no 20 in D minor, K 466
Composer Wolfgang Amadeus Mozart (1756 - 1791)
Conductor Claudio Abbado
Performer Friedrich Gulda (Piano)
Genre Concerto
Date Written 1785
Ensemble Vienna Philharmonic Orchestra
Period Classical
Country Vienna, Austria
Recording Studio
Notes 1st Cadenza: J. N. Hummel 2nd Cadenza: Ludwig van Beethoven
CD 2.
Concerto for Piano no 21 in C major, K 467
Composer Wolfgang Amadeus Mozart (1756 - 1791)
Conductor Claudio Abbado
Performer Friedrich Gulda (Piano)
Genre Concerto
Date Written 1785
Ensemble Vienna Philharmonic Orchestra
Period Classical
Country Vienna, Austria
Recording Studio
Notes Cadenzas: F. Gulda
کسی کارهای عمر خیرت رو گوش داده؟
همین آلبوم راپسودی عربی که از طرف آوای باربد منتشر شده که قطعاتی از نوار رو می تونید در سایتش گوش کنید.
به نام عمر خیرت یه سایت وجود داره که آهنگ هاش رو برای دانلود گذاشته منتهی باید با emule دانلود بشه
دو سوال دارم :
اول: این سایت شخصی عمر خیرته؟ یعنی خودش نظارت داره؟
دوم: از راه دیگه ای نمیشه آهنگ های سایت رو دانلود کرد؟
ويليافر در 12 اكتبر 1872 در گلو چستر شاير به دنيا آمد. در كالج سلطنتي موسيقي ، شاگرد « پري » و استانفورد بود، سپس در برلين شاگرد « حاكس بروخ» شد.
در 1896 در « بايروت» واگذ را كشف كرد. اما جاذبه هاي آوازه هاي عاميانه انگليسي، اجازه نداد تا او زير نظر نفوذ « واگز» قرار گيرد. در 1901، پس از گذراندن دوره دكتري موسيقي در دانشگاه كمبريج ، به تحصيل موسيقي ادامه داد و عضو انجمن « فولك سانگ» شد.
سپس شروع به جمع آوري آوزهها و رقص هاي « نورفولك» كرد، به نحو فعالي جلي فستيولا كنكور آن ناحيه شد.
با اين كار به نفوذ قطعي موسيقي عاميانه كشورش ، نفوذ آثار «پرسل» هم افزوده شد.
او با شركت در چاپ « پرسل سوسايتي » امكان يافت، آثار اين آهنگساز بزرگ را عميقا بشناسد.
1909 براي آن كه نزد او دانش خودرا تكميل كند، به پاريس رفت و بعد از جنگ استاد گالج سلطنتي موسيقي (1919) و رئيس گرباخ (1920) شد.
ويليافر نخستين موسيقيدان ملي انگلستان ، پس از « پرسل» بود و از نظر تكنيكي زير نفوذ استادان خارجي خود يعني «ماكس بررخ» و « راول» بود.
هر چند كه سبك كار او بسيار شخصي و ريشه در موسيقي محلي داشت.
همچنين چهار باله، موسيقي صحنه و فيلم ، اثار متععد كرال، مذهبي و پرونال ، معوديهاي فراوان و بازسازي آوازهاي عاميانه ، 9 سمفوني با نام هاي « سمفوني دريا» ، « لنيدن سمفوني» ، « پاسقورال سمفوين» و ...
از ديگر آثار اوست.
كنسوئلو ولاسكوئز در روز 21 اوت سال 1916 ميلادي در شهر سيوداد گزمن در ايالت جاليسكو متولد شده بود. پدرش يك نظامي با قريحه شاعري بود.
كنسوئلو كه بعدها نام كوچك كنسوئليتو را برگزيد نخستين كنسرت پيانو خود را در حالي كه دختر بچه اي 6 ساله بود برگزار كرد. در سن 17 سالگي او عنوان استادي موسيقي را يافت و به عنوان يك تكنواز عضو اركستر سمفونيك ملي و اركستر فيلارمونيك دانشگاه ملي مكزيكو بوداز آهنگ هاي بسيار مشهور كنسوئليتو ولاسكوئز كه از شهرت جهاني برخوردار هستند مي توان به آهنگ هاي «بزامه موچو» ، «كه سئاس فليز» ، «كاچيتو ، كاچيتو» ، «نومه پيداس نونكا» و «پاسيونال» اشاره كرد. هنرمندان و گروه هاي موسيقي مشهور جهان مانند بيتلز ، لوييس ميگوئل ، ديانا كرال ، سارا مونتيل ، الخاندرو فرناندز ، پلاسيدو دومينگو و خوائو گيلبرتو آثار كنسوئليتو ولاسكوئز را به زبان هاي مختلف اجرا كرده اند
آهنگساز الماني تبار انگليسي در اواخر دوران باروك كه به ويژه اپراها و اوراتوريوها و اثار سازي وي مشهور است گئورك فريدريش يا جورج فريدريك هندل در 23 فوريه 1685 در هاله المان بدنيا امد وي تحصيلات موسيقي خود را در 1694 با ويلهلم زاخو اهنگساز و نوازنده ارگ اغاز كرد . از سال 1703 ويلن نواز دوم و اهنگساز اپراي الماني در هامبورگ بود.بين سالهاي 1706 تا 1710 به ايتاليا رفت و در انجا با كورلي دومينكو و الساندرو ملاقات كرد.در سال 1710 به عنوان جانشين استفاني به عنوان كاپل مايستر يا **** گروه كر الكتور هانور برگزيده شد در 1712 به لندن رفت و اندكي پس از ان در 1714 حامي وي الكتور جورج اول پادشاه انگلستان شد.
در اين دوران وي مورد توجه ملكه و شاه بود و در سال 1717 به عنوان جانشين پپوش **** گروه كر دوك چندوس شد. در سال 1720 مديريت نهاد تازه تاسيس اكادمي سلطنتي موسيقي را بر عهده گرفت و در همين ايام به تصنيف اپراهاي ايتاليايي پرداخت. وي همچنين در بين سالهاي 1729 تا 1734 بويژه با همكاري هيدگر ساخت اپراهاي ايتاليايي را ادامه داد
پس از 1737 در پي ناكامي سومين اپراي خود و بيماريش بيشتر به ساختن اوراتوريو مشغول شد هندل در 1741 تا 42 به دوبلين رفت و در انجا مسيحا را ساخت وي در باره ايت اثر گفته است : نميدانم در هنگام ساخت اين اثر در جسم خويش يا بيرون از ان بودم اين را پروردگار ميداند .
در سال 1751 عمل جراحي ناكامي بر روي چشمش انجام شد كه منجر به نابينايي كامل وي در اخرين سالهاي حياتش گرديد وي را به عنوان فردي متولد المان مقيم انگلستان و اموزش ديده سبك هاي ايتاليايي ميتوان يك موسيقيدان جهان وطني محسوب نمود او همچون ديگر هم عصرانش از اساتيد موسيقي پلي فونيك محسوب ميشود.وي در 14 اوريل 1759 در لندن در گذشت.
راول در هفت مارس 1875 در سيبور ناحيه پيرنه در فرانسه متولد شد وي در چهارده سالگي براي تحصيل موسيقي و نوازندگي ساز پينو به كنسرواتوار پاريس راه يافت و نزد گابريل فوره اهنگسازي را فراگرفت يكي از مهمترين ويژگيهاي اثار او تبحر در رنگ اميزي هاي اركسترال و برگرفتن سونوريته هاي بديع از ساز پيانو است بسياري از قطعات وي در اصل به عنوان قطعاتي براي پيانو اغاز شد در برخي از اثار راول تاثير امپرسيونيسم نيز مشاهدا ميشود اما در مجموع طبقه بندي اثار وي در قالب سبكهاي معمول غالبا دشوار است اگر چه مدرنيسم نهفته در زبان هارمونيك او و رنگ اميزي هاي باشكوهش سبك وي را تا اندازه اي به دبوسي نزديك ميكند اما راول بر استقلال سبكي خويش اصرار و اعتقاد داشت كه سبك شخصي وي پيش از اثار دبوسي پايه ريزي شده بود
استفاده از مدهاي كليسايي ملودي هاي تغزلي و وضوح ضرب و الگوهاي ريتميك بسيار تكرار شونده از ديگر ويژگي هاي اثار وي محسوب ميشود همچنين او از ريتمها و رنگهاي صدايي جاز نيز در اثار خود بهره جسته است .
او مدتي به صورت نزديك با سرگئي دياگيلف همكاري داشت ، راول در سال 1932 در يك تصادف رانندگي دچار ضربه مغزي شد و ديگر نتوانست تا پايان عمر خويش به تصنيف اهنگ بپردازد تا اينكه در پي يك عمل جراحي كه براي بهبود وضعش صورت گرفت در 28 1937 در پاريس به درود حيات گفت
شهرت “كاميل سن سانس” آهنگساز فرانسوي در 20 سالگي عالمگير شد و توانست موسيقي فيلمهاي “سامسون و دليله” و “وايمار” را بسازدكاميل سن سانس متولد (19 اكتبر) 18 مهرماه سال 1835 پاريس ميباشد.
اين نوازنده ارگ و پيانو در نوازندگي پيانو از مهارت و سادگي فوق العادهاي بهره ميگرفت. حافظه خوب و دقت شنوايي كم نظيري داشت. در پنج سالگي آهنگ ميساخت در هفت سالگي شاگرد “استاماتي” شد و در هشت سالگي نخستين كنسرت خود را از موتسارت اجرا كرد.
13 ساله بود كه وارد كنسرواتوار شد و كمپوزيسيون را در كلاس هالووي به پايان برد. فعاليت بي نظير او در موسيقي تا پايان عمر طولانياش تعطيل نشد.
گذشته از موسيقي، سن سانس در فلسفه، تئاتر و نقاشي علاقه و مطالعهاي فراوان داشت.
از آثار او، سه سمفوني، پنج كنسرتو پيانو، سه كنسرتو ويولون دو كنسرتو ويولنسل، حدود بيست اپرا از جمله چند پوئم سنفونيك، رقص مردگان و قطعات مذهبي و قطعاتي براي ارگ را ميتوان نام برد.
سن سانس در 16 دسامبر 1921 در الجزيره درگذشت
فرانچسكو دورانته در 31 مارس 1684 در نزديكي ناپل به دنياآمد.در كنسرواتوار سن اونو فريو در ناپل، شاگرد عمويش دون آنجلو دورانته بود و به احتمال قوي او شاگرد پيتوني در رم نيز بوددورانته از سال 1728 تا 1729 در كنسرواتوار پووري دي جسوكريستو از سال 1745 تا 1755 در سن انونوفريو و از سال 1742 تا 1755 در سانتاماريادي لورنو تدريس موسيقي ميكرد.
او مردي ساده و باهوش بود و به زودي شهرتش به سراسر اروپا سرايت كرد و پخش و انتشار دست نوشتههايش شاهدي براين مسئله است.
از ميان شاگردان فراوان فرانچسكو، ميتوان از پايزيلو، پرگولزي، ترتا، ساچيني، پيچيني نام برد.
او بر خلاف ديگر موسيقيدانان هم عصر خود هرگز براي تئاتر ننوشت.
از موضوعات رسمي در آثار فرانچسكو آزادي و اصالت انوانسيون معوديك است كه به نوعي با فانتزي در پوليفونيك پيوند ميخورد.
از آثار مهم فرانچسكو اوراتوريو است كه همگي آنها مفقود شده است. او همچنين 14 مس، 50 موتت، پوم، يا هيمن، 6 كانتات پروفان، 18 دوئو، براي سوپرانو و ويولن آلتو، 8 كوارتت يك كنسرتو براي كلاوسن، يك سونات براي ارگ و آثاري براي كلاوسن كه مشتمل بر سونات، ديورتيسمان، فوگ و پارتيتا است. دورانته سرانجام در 13 اوت مصادف با 22 مرداد 1755 در ناپل چشم از دنيا فروبست
مسها و سمفونيهاي “بروكنر“ به خصوص هنگامي كه در ورسيون اصلي خود اجرا ميشوند، غنايي معصومانه و تئاتري ساده لوحانه كه در فرمي چيره دست و بسيار اصيل توصيف شده است، تميز داده ميشود.
چهارم سپتامبر 1824 (مصادف با سيزدهم شهريور) سالروز تولد آنتوان بروكنر موسيقيدان اتريشي استخانوادهي بروكنر همگي موسيقيدان و آموزگار بودند، او نيز خود در موسيقي خود آموخته بود و به سبب آنكه نه زمينه و نه استعداد تعليم داشت، ابتدا زندگي خود را در فقر به عنوان معلم مدرسه، در دهكدههاي كوهستاني ونيدهاگ و كورنسدورف و سپس در شهرهاي كوچك سن فلوريان نزديك ليز گذراند.
اما او سرانجام در 1856 پس از گذراندن يك كنكور، شغل نوازندگي ارگ كليساي جامع، لنيز را بدست آورد و به همين مناسبت سفرهاي متعددي به وين كرد.
بروكنر در سال 1865 در نخستين اجراي تريستان در مونيخ شركت كرد و همان جا واگنر را ملاقات كرد سپس در سال 1868 به دستور واگنر، فينال اساتيد آواز را چند ماه پيش از نخستين اجراي آن در مونيخ در لنيز اجرا كرد.
همان سال بروكنر به وين رفت و در مقام استاد ارگ هارموني و كنترپوان، در كنسرواتوار پذيرفته شد.
او از سال 1869 تا 1891 نوازنده ارگ دربار شد و در چهرهي بديهه نوازان ارگ، به ويژه در نانسي، پاريس (نوتردام) و لندن (كريستال پالاس) از محبوبيت بسيار برخوردار شد.
هر چند كه اين آثار براي مدتي طولاني تنها شكست و تحقير را براي او همراه آورد و در همين زمان چند **** برجسته چون ريشتر، نيكيش، موتل و به ويژه “مالر” زير تاثير مسها و سمفونيهاي او سعي كردند به رغم دشمني بخش عظيمي از موسيقيدانان و منتقدين پايتخت اتريش (هانسليك و ضد واگنريها) موسيقي او را به مردم وين و آلمان بشناسند.
ساختمان آثار بروكنر، وابستگي او به ميزاسولمينس و نهمين سمفوني بتهوون و سمفوني بزرگ در اوت، اثر شوبرت را نشان ميدهد. البته نفوذ واگنر را به ويژه از نظر تنظيم اركستري نبايد بيتاثير دانست.
بروكنر سرانجام در سن هفتاد و دو سالگي در حاليكه فينال نهمين سمفوني خود را ناتمام گذاشته بود، در يازدهم اكتبر 1896 در وين درگذشت