ر چند از اين دوري و چشمان قشنگت گله داريم
تا لحظهء خوبي كه بيايي، من و دل حوصله داريم
گفتي من و تو، قسمت يك پنجره باشيم قبول است
هر چند به اندازهء پرواز و قفس، فاصله داريم
يادت نرفته است عزيزم، كه اگر درد سري هست
از خندهء آن روز، از آن كوچه، از آن يك بله داريم
ديگر همه را گردن اين قسمت و تـقدير نينداز
تـقدير كدام است؟ ببين، ما خود مسئله داريم
عيب از خودمان نيست؟ كه تا پاي قراري به ميان است
هي صحبت كمبود زمان مي شود و مشغله داريم
انگار محال است كه ما قسمت يك پنجره باشيم
حالا كه به اندازهء پرواز و قفس فاصله داريم
تا لحظهء خوبي كه بيايي، من و دل حوصله داريم
گفتي من و تو، قسمت يك پنجره باشيم قبول است
هر چند به اندازهء پرواز و قفس، فاصله داريم
يادت نرفته است عزيزم، كه اگر درد سري هست
از خندهء آن روز، از آن كوچه، از آن يك بله داريم
ديگر همه را گردن اين قسمت و تـقدير نينداز
تـقدير كدام است؟ ببين، ما خود مسئله داريم
عيب از خودمان نيست؟ كه تا پاي قراري به ميان است
هي صحبت كمبود زمان مي شود و مشغله داريم
انگار محال است كه ما قسمت يك پنجره باشيم
حالا كه به اندازهء پرواز و قفس فاصله داريم