من خیلی وقت بود اینجا پست نزده بودم !!
ببین دوست عزیز من ! این تعریف رو خوب دقت كن :
تجارت = مبادله یك جنس با یك جنس دیگر ، كه جنس ها برای طرف مقابل قابل استفاده باشد .
پس به طور خیلی ساده میبینید كه این چیز ها تجارت نیست !! درسته كه مثلا در گلد ماین شما به یك جنس می رسید ! اما در ازاش چی می دید به شركت ؟؟ یك سری آدم !!! و در كل از بالای هرم كه نگاه كنید این شركت جنس رو داده و نصف یا درصدی از پول هر جنس رو گرفته ، ما بقی را آدم داره بجاش !!!
تا اینجای قضیه عملا ضرر هست برای شركت .. این شركت زمانی سود می كنه كه اون آدم ها هم همین چرخه رو دوباره ادامه بدن ( یعنی آدمهای جدید رو معرفی كنن كه درصدی از پول رو به شركت بدن و هر كدوم یك تعداد آدم دیگه تحویل بدن ) . در كمتر از ده - بیست سال كل آدم های كره زمین تموم میشه ، با فرض اینكه همه شركت كنن . بعدش نمی دونم دیگه چی میشه ( من پیشگو نیستم ! )
حالا چیزی رو كه من می خوام بگم اینه كه ، مفهوم جدید كه در دهه نود در آمریكا توسط چرلی پونزی ( مبتكر طرح Money Cycling و Ponzi Scheme معروف خودش برای كلاهبرداری به شیوه 2K
) مفهوم Money Cycling معرفی شد و با این مفهوم تونست حدود چند میلیارد دلار به جیب بزنه ( البته بعد دستگیر شد
) این مفهوم یعنی اینكه توسط یك سری كارها و سیستم ها پول های تعدادی از آدمها بیاد بره توی جیب یك نفر و پول تعدادی از این یك نفرها برود در جیب تعدادی دیگر و این چرخه و گردش ادامه پیدا كند . نكته بسیار مهم این جاست كه در هر بار چرخش این پولها درصدی به عنوان كارمزد برای صاحب وب سایت برداشته می شود ( در حقیقت باب كلاهبرداری همین جاست ) و فقط یك مقداری پول در بین یك سری آدم می چرخد و هر كدام برای مدتی صاحب آن می شوند . اما دوباره مجبورند كه همان را در سیستم دوباره سرمایه گذاری كنند .