۴۳ سال رقابت مستقيم پـرسپـوليــس و استقــلال در تــــاريخ فــوتبال ايران (1390-1347)
دهه 1360
دهــه 1360 ادامه يکه تازي پرسپوليس در بالاترين سطح فوتبال ايران
گفتار نخست: سال 1360 (1981)
دهه جديد با توجه به وقفه چند ساله در ديدن پرسپوليس قدرتمند؛ پرسپوليس رفته رفته با درس از افت و خيزهاي فراوان اواخر دهه 1350 شکل واقعي و تيمي خود را بازيافت و به دنبال يکه تازي مجدد در بالاترين سطح فوتبال ايران بود. برحي از بازيکنان صاحب نام سال گذشته پرسپوليس مانند حسين قراخانلو، فاطمي مقدم، خوردبين و ايرانپاک ديگر حضور نداشتند و کفش هايشان را آويختند و برخي ديگر مانند دکتر محمد زادمهر و محمد صادقي دوري موقتشان را از قوتبال تجربه مي کردند. در اين سال بازيکناني متعصب به جمع قرمزپوشان پيوستند که برخي در تمام دهه 1360 خوش درخشيدند و افتخارات فراواني را کسب نمودند. وحيد قليچ، ضيا عربشاهي و حسين فرکي (از پاس)، کاظم سيد علي خاني و روح الله عبادزاده از جمله اين بازيکنان بودند. سرمربي همچنان محراب شاهرخي بود. پرسپوليس آماده برگزاري اولين دوره جام باشگاههاي تهران بعد از انقلاب اسلامي شدند.
در اين دهه در ايران 3 رقابت رسمي فوتبال در بالاترين سطح فوتبال ايران به انجام رسيد.
1- ليگ ايران: بعد از برگزاري چهار دوره از مسابقات ليگ استاني از سال 1365 تا 1368 كه دو بار با قهرماني تهران و دوبار با قهرماني اصفهان توأم شد، از سال 68 مسابقات فوتبال قدس به شكل باشگاهي برگزار شد. در اولين دوره مسابقات ليگ باشگاهي بعد از انقلاب اسلامي در ايران، 22 تيم در دو گروه يازده تيمي به مصاف هم رفتند. از جمع تيمهاي حاضر در ليگ تخت‌جمشيد، پرسپوليس، استقلال، ملوان، تراكتورسازي، سپاهان، دارايي، ماشين‌سازي تبريز و صنعت‌نفت آبادان هنوز حاضر بودند اما اثري از تيمهاي پاس تهران، ذوب‌آهن اصفهان و ابومسلم مشهد در ليگ نبود.
2- جام باشگاههاي تهران: در دهه 1360 جام باشگاههاي تهران که در عدم برگزاري ليگ ايران بالاترين ليگ فوتبال ايران قلمداد مي شد 10 دوره کامل و در طول دهه 60 برگزار شد. آغاز جنگ و مسايل امنيتي باعث شد دست مسئولين فدراسيون در برگزاري ليگ 16 تيمي بسته باشد و به دليل بمب باران برخي شهرها برگزاري مسابقات به طور وسيع در سطح کشور غيرممکن به نظر مي رسيد. بعدها ليگ قدس در 4 دوره از سال 1365 تا 1368 که بين منتخب استانها و با شرکت 10 تيم در دو گروه 5 تيمي برگزار مي شد براي کشاندن گرماي فوتبال در سطح ايران به اجرا گذاشتند که آن هم مقطعي بود و برگزاري آن بيشترين ضرر و زيان را براي پرسپوليس بوجود آورد زيرا پرسپوليس در اين دهه پرفروغ ترين دوران خود را با درو کردن 8 عنوان قهرماني رسمي در اين دهه پشت سر مي گذاشت و برگزاري ليگ ايران باعث مي شد اين تيم قهرماني هايش با رقيبان دو برابر شود و تا سالهاي سال دست نيافتني باشد.
3- جام حذفي تهران: اين جام که در کنار جام باشگاههاي تهران بهترين تيم هاي تهراني را درگير خود مي کرد کمي از جام حذفي ايران نداشت زيرا که تيمهاي بسيار قدرتمندي در آن حاضر بودند که همگي در سطح اول فوتبال ايران مي توانستند مدعي اصلي قهرماني باشند کما اينکه با همان بازيکنان تيم هاي تهراني تيم تهران الف و ب در ليگ قدس حاضر بودند که تهران الف دو قهرماني را در 4 دوره برگزاري ليگ استاني قدس به دست آورد.
4- جام حذفي ايران: سومين دوره اين جام از سال 1365 و پس از 9 سال وقفه برگزار شد و تاکنون بطور منظم و بدون وقفه برگزار شده است.
در اين دهه جام باشگاههاي آسيا نيز در چند دوره برگزار شد و در اکثر سالهاي اين دهه اين جام به علت عدم شرکت تيمهاي آسيايي در آن رونقش را از دست داده بود و برگزار نمي شد که آن باز هم به ضرر پرسپوليس بود چرا که پرسپوليس در اوايل اين دهه که باشگاههاي آسيا برگزار نمي شد چندين بار قهرمان شد.
اولين دوره جام باشگاههاي تهران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي
در روز 21 ارديبهشت سال 1360 و در حالي که هفت ماه از آغاز جنگ با عراق مي گذشت؛ جام باشگاههاي تهران که مهمترين جام باشگاهي کشور و به نوعي بالاترين ليگ باشگاهي ايران قلمداد مي شد با قرعه کشي ميان 14 تيم برتر آغاز شد. بازيها بسيار جذاب و با کيفيت بسيار بالا اکثر تيمها و بازيکنان برتر کشور را در خود گنجانده بود.
در هفته اول و بازي افتتاحيه دو تيم خوش عيار و قدرتمند کشور يعني هما و شاهين (نوپا و جديد) روبروي هم قرار گرفتند که هما 1-0 موفق شد شاهين را شکست دهد. اين بازي در گرماي اواخر بهار در روز 11 خرداد 1360 برگزار شد. اولين گل مسابقات رسمي فوتبال ايران در اين دهه را حميد علي دوستي ستاره سرعتي و گلزن هما به ثمر رساند.در هفته اول جام باشگاههاي تهران 1360 پرسپوليس با صنايع ملي دفاع 1-1 مساوي کرد؛ گل پرسپوليس را غلامرضا فتح آبادي به ثمر رساند. در دومين هفته پرسپوليس با 2 گل علي پروين و ابراهيم کيان طهماسي تهران جوان را شکست داد. بعد از اين برد پرسپوليس براي کمک به زلزله زدگان مشهد به اين شهر رفت و 3-2 منتخب مشهد را شکست داد.
دخالت فدراسيون باز هم قهرماني را از پرسپوليس گرفت. در همين بين و قبل از بازي حساس هفته سوم با تيم هما که بعد از سپري شدن ماه رمضان در مرداد ماه قرار بود برگزار شود اتفاقاتي برعليه اين باشگاه رخ داد که باعث شد پرسپوليس به دليل اختلاف با سازمان تربيت بدني حاضر به حضور در هفته سوم مسابقات نشود. موضوع اعتراض باشگاه پرسپوليس به دخالت سازمان تربيت بدني در تشکيلات اين تيم بود. سرخ پوشان به انتخاب سرپرست جديد اين باشگاه که توسط سازمان تربيت بدني انتخاب شده بود و همچنين تعويض نام پرسپوليس به شهيد چمران اعتراض داشتند. به همين دليل حاضر به ادامه مسابقات نشدند. شهيد دکتر چمران 40 روز قبل از آن قضيه در منطقه دهلاويه به شهادت رسيده بود. بالاخره پس از رفت و آمدهاو گفتگوهاي طولاني سرخ پوشان با همان نام پرسپوليس به مسابقات برگشتند؛ اما نتيجه ديدار آنها با هما 3-0 به سود هما اعلام شد تا سريال 3-0 بازنده کردن هاي پرسپوليس به هر دليلي پس از انقلاب اسلامي نيز در سيستم جديد ادامه يابد. اين نتيجه 3-0 در مسابقاتي که رفت و برگشت نداشت و تعداد بازيها به 20 هم نمي رسيد بسيار مي توانست خرد کننده و کمرشکن باشد. پرسپوليس با اين توقف و روحيه تيمي بسيار بدي که برايش فراهم کرده بودند در دو بازي بعدي نيز به تساوي 3-3 با بانک ملي و 2-2 با کيان رضايت داد تا روند پرسپوليس با دخالت سازمان تربيت بدني به اين شکل درآيد و ترمز اين تيم تا هفته ها کشيده شود. در ادامه خواهيم ديد که آراء فدراسيون فوتبال برعليه پرسپوليس در نيمه اول دهه 1360 دو قهرماني ديگر را نيز از پرسپوليس گرفت مانند دو دوره ليگ 1349 و 1373 که دوبار در نيمه نهايي ليگ ايران پرسپوليس را 3-0 در برابر استقلال بازنده اعلام کردند و علاوه بر اين 5 دوره مسابقات رسمي دو دوره ديگر نيز عدم برگزاري بازيهاي پرسپوليس در سال 1376 و توقف مسابقات باشگاههاي تهران در سال 1363باعث از دست رفتن قهرماني هاي پرسپوليس شد که اگر عدم برگزاري باشگاههاي آسيا در زماني که پرسپوليس در همان زمان عدم برگزاري آن تورنمنت آسيايي 6 بار قهرمان شده بود و مي بايست نماينده ايران در باشگاههاي آسيا باشد اما از بخت بد پرسپوليس 6 دوره حضور در جام باشگاههاي آسيا را از دست داد و از بخت خوب استقلال تقريباً در آن سالها قهرماني را بدست نياورد تا متضرر عدم برگزاري تورنمنت آسيايي نشود.
در حالي که پرسپوليس صدرنشين بود و نزديک به قهرماني نيز يک برد 2-1 در برابر نفت و يک تساوي در برابر راه آهن از ديگر نتايج پرسپوليس در شهريور و ابتداي مهر ماه 1360 بود. از ماه شهريور قرار بود اولين دوره ليگ سراسري ايران بعد از انقلاب آغاز شود، اما به علت درگيري چند استان با جنگ، فدراسيون فوتبال که حالا حسين آبشناسان در آن جاي هادي طاووسي مسئوليت را بر عهده گرفته بود؛ دستور به تعطيلي مسابقات را صادر کرد تا ليگ ايران برگزار نشود.
پرسپوليس و استقلال در هفته دهم جام باشگاههاي تهران 1360 به مصاف هم رفتند. استقلال دهه 1360 با اين ترکيب که تلفيقي از جوانان و باتجربه ها بود پا به عرصه باشگاهي فوتبال تهران گذاشته بود و در بازي هفته دهم با پرسپوليس نيز از ترکيب اصلي خود استفاده مي کرد. ناصر حجازي دروازبان، شاهين بياني، رضا رجبي، اصغر حاجيليو و سعيد مراغه چيان در خط دفاعي و بهتاش فريبا، رضا نعلچگر و شاهرخ بياني در خط هافبک و عبدالعلي چنگيز، غلامرضا برهان زاده و عزيز دسترس در خط حمله بازي مي کردند. اين داربي که در مسابقات رسمي قريب به 5 سال بين دو تيم برگزار نشده بود خاطرات زيادي را براي 85 هزار تماشاگر اين بازي به ارمغان آورد. پرسپوليس با اين ترکيب جلوي استقلال صف آرايي کرد.
وحيد قليچ دروازبان، پنجعلي، کاشي نژاد، کيان طهماسبي و عبادزاده در خط دفاعي و عربشاهي، مايلي کهن، پروين (کاپيتان) و درخشان در حط هافبک و کارگر و فتح آبادي در خط حمله بازي مي کردند. پروين در ميانه ميدان بازکن ازاد بود که به خط حمله نيز اضافه مي شد. بازي بسيار ديدني دو تيم 0-0 مساوي شد و تماشاگران فوتبال پس از سالها از يک بازي رسمي و باکيفيت در زمان جنگ که سختي هاي سنگيني براي مردم به بار آورده بود، لذّت بردند. به فاصله سه هفته به پايان مسابقات هما با پيروزي 1-0 برابر استقلال با قدرت به قهرماني نزديک و نزديکتر مي شد.
پرسپوليس در سه هفته پايايني با دو پيروزي 3-0 برابر بوتان و 1-0 برابر اکباتان از رده ششم به رده دوم صعود کردند و در باز ي آخر با شاهين 1-1 کردند تا هما با 21 امتياز قهرمان و پرسپوليس براي چندمين بار متوالي از ليگ تخت جمشيد تا 1360 نايب قهرماني را در جدول رده بندي نهايي تجربه کند و استقلال پس از 3 مقام چهارمي پي در پي در ليگ ايران در دهه 1350 براي چهارمين بار متوالي اين بار در جام باشگاههاي تهران به مقام چهارم برسد. در اين 4 بار چهارمي متوالي استقلال؛ پرسپوليس بار اول قهرمان و سه بار متوالي نايب قهرمان شده بود. اگر نتيجه 3-0 فدراسيون که هما را در برابر پرسپوليس برنده کرده بود و آن شوک سنگين؛ پرسپوليس قهرمان جام باشگاههاي تهران در سال 1360 لقب مي گرفت. با نگاهي به جدول مسابقات متوجه تساوي هاي فراوان اين دوره از رقابت ها مي رسيم. احتياط تيم ها و گلهاي زده پايين.
در اين سال ناصر محمدخاني در تيم بانک ملي که مهد پرورش استعدادها در دهه 1360 قلمداد مي شد؛ بازي مي کرد. غزال تيزپا و تکنيکي فوتبال ايران در تيم بانک ملي که بالاتر از استقلال با همه ستاره هايش در رده سوم جدول ايستاده بود توانست 11 گل به ثمر برساند و آقاي گل مسابقات شود.
آقاي گل:
1- ناصر محمد خاني (بانک ملي) 11 گل 2- حسين فداکار (هما) 7 گل 3- حميد علي دوستي (هما) و کامل انجيني (تهران جوان) 6 گل
جام جام حذفي تهران 1360:
دو فينال در يک ماه براي پرسپوليس
بعد از اتمام جام باشگاههاي تهران در دي ماه 1360 جام حذفي تهران آغاز شد. پرسپوليس در جام حذفي پس از شکست 2-0 تيم جوانان که بعد ها به وحدت تغيير نام داد؛ صنايع دفاع؛ دارائي و تهران جوان را نيز 1-0 شکست داد تا به ديدار راه آهن گربه سياه تيم هاي قدرتمند ايران برود تيمي که يک سال قبل پرسپوليس را از مسابقات حذفي تهران کنار زده بود. پرسپوليس از راه آهن و بازيکنان جوانش مانند فرشاد پيوس امير قلعه نوي، مرتضي يکه و بيژن طاهري وحشت داشت؛ کمي محتاط تر نسبت ساير بازيهايش که کاملاً تهاجمي بود بازي مي کرد. ناصر ابراهيمي مربي راه آهن بود و بازي به وقت اضافه کشيده شد و در وقت اضافه پرسپوليس دوبار دروازه راه آهن را گشود.
اولين فينال در يک ماه: در روز 23 بهمن 1360 فينال جام حذفي تهران در حضور 55 هزار تماشاگر بين پرسپوليس و شاهين به انجام رسيد و طلسم نايب قهرماني هاي پرسپوليس باز هم پا بر جا ماند. دو تيم 1-1 در 120 دقيقه به تساوي رسيدند. گل پرسپوليس را علي پروين کاپيتان و مربي تيم به ثمر رساند. در ضربات پنالتي شاهين 4-2 پرسپوليس را شکست داد. استقلال در اين مسابقات باز هم حذفي زود هنگام را تجربه کرد و براي هفتمين بار متوالي به جز قهرماني حذفي ايران در سال 56 هيچ مقامي را نه در جدول رده بندي و نه در جام هاي حذفي بدست نياورد و در 8 سال و در 10 دوره از مسابقات رسمي فوتبال ايران از 1353 فقط يک قهرماني را کسب نمود؛ بدون اينکه حتي يکبار دوم و يا سوم شود.
جام بين المللي وحدت
چند روز پس از اتمام جام حذفي تهران که با قهرماني شاهين به پايان رسيد؛ جام بين المللي وحدت با شرکت تيم هاي پرسپوليس، استقلال، ملوان، ارتش ايران، اميد ايران، ارتش ليبي، سوريه و الجزاير حضور داشتند. پرسپوليس در گروه اول رقابت ها بعد از برد 4-2 برابر ليبي و 1-0 برابر تيم ملي اميد ايران با ملوان 0-0 کرد و راهي مرحله نيمه نهايي شد. ارتش سوريه در اين مرحله حريف پرسپوليس بود که با دريافت يک گل توسط علي پروين در دقيقه 45 حذف شد و پرسپوليس در فينال با گل دقيقه 119 جواد حسن زاده روي پاس استثنايي پروين الجزاير را شکست داد و قهرمان اين مسابقات شد. پرسپوليس پس از سالها نايب قهرماني اين بار قهرمان جامي شد که هر چند در سطح بسيار بالايي بود اما رسمي قلمداد نمي شد و يک دوره مسابقات مقطعي بود به همين دليل اين مسابقات در آمار رقابت پرسپوليس و استقلال در رقابت هاي رسمي در اين نوشتار گنجانده نمي شود و فقط مسابقات رسمي ملاک اين مقال و مقايسه دو باشگاه اول فوتبال ما مي باشد. نکته بسيار جالب اينکه پرسپوليس در غياب 6 ستاره و بازيکن اصلي ترکيب خود قهرمان جام وحدت با حضور تيم هاي قدرتمند ايران شد. استقلال در گروه ديگر نتوانست به مرحله بعد راه يابد. غايبان پرسپوليس؛ ابراهيم کيان طهماسبي، روح ا... عبادزاده، عباس کارگر، محمد پنجعلي و محمد مايلي کهن بودند که با تيم تهران در مسابقات جام قائد اعظم پاکستان حضور داشتند و غلامرضا فتح آبادي نيز با تيم ارتش ايران بود. فتح جام وحدت با حضور تيمهاي قدر و اين همه غايب کار بزرگي بود که تيم پرسپوليس با هدايت پروين بدست آورد.
پرسپوليس در دو رقابت رسمي (جام حذفي تهران و جام باشگاههاي تهران) با استقلال در سال 1360 هر دو بار نايب قهرمان شد و استقلال در جام باشگاههاي تهران چهارم شد و در جام حذفي تهران در مراحل ابتدايي حذف شد تا پرسپوليس اختلاف برتري در جدول زير را به 3 برساند.
بازيکنان پرسپوليس در سال 1360: وحيد قليچ (1)، کورش شهبازي فر (4)، محمد پنجعلي (4)، سهراب کردچه(1)، فريبرز مرادي (1)، کاظم سيد عليخاني (1)، حسين کاشينژاد (3)، ابراهيم کيان طهماسبي (3)، مهدي غفاري (2) حميد درخشان (5)، علي پروين (12)، محمد مايلي کهن (6)، ضياء عربشاهي (1)، عليرضا حيدري (4)، جواد حسن زاده (3)، جواد صيرفي (1)، ناصر نورايي (3)، مجيد سبزي (2)، رضا قاسمي (2)، مهدي ترابي (1)، عباس کارگر (3)، حسين فرکي (1)، غلامرضا فتح آبادي (2)، محمود پازوکي (2)، روح ا... عبادزاده (1).
اعداد داخل پرانتز تعداد سالهاي حضور بازيکنان در تيم پرسپوليس مي باشد. به اين ترتيب پس از علي پروين با 12 سال و مايلي کهن با 6 سال حضور از ميان پرسپوليسي هاي قديمي، در سال 59 مرداني چون حسين قره خانلو، جواد ا... وردي، يعقوب فاطمي مقدم، دادکان، محمد صادقي، مهدي شاه مرادي، محمد زاد مهر، محمود خوردبين، صفر ايرانپاک و امير خاني از تيم جدا شده بودند و در سال 60 حضور نداشتند. خوردبين پس از 12 سال و ايرانپاک پس از 11 سال، حسين قره خانلو پس از 8 سالو فاطمي مقدم پس از 6 سال حضور در پرسپوليس کفش هايشان را آوريخته بودند و محمد صادقي و دادکان و زادمهر در سال 60 فوتبال بازي نکردند و در سال 61 به ترتيب به تريکب پرسپوليس، شاهين و سعد آباد پيوستند. از بازيکنان جديد عربشاهي، سيد عليخاني و عباد زاده نامدارترين بودند و سهراب کردبچه، فريبرز مرادي و جواد صيرفي از تيم جوانان پرسپوليس و مهدي ترابي ساير نفرات جديد پرسپوليس در اين سال بودند.
گويا حضور حسن آبشناسان در رأس فدراسيون فوتبال براي پرسپوليس خوش يمن نبود و او تلاش کرد نام پرسپوليس را بسان تاج عوض کند تا نام هر دو تيم را عوض کرده باشد و شايد سنگ اندازي برخي از استقلالي ها و تاجي هاي سابق بر اين اصرارها تاثير داشت. سال 1360 به عقيده بسيار از کارشناسان سال دو ستاره پرسپوليس علي پروين و روح اللـه عبــاد زاده بود.
قبل از شروع جام حذفي تهران دوران مربيگري مهراب شاهرخي در پرسپوليس به اتمام رسيد. و از اين پس علي پروين 35 ساله سرمربيگري پرسپوليس را بر عهده گرفت تا جوانترين مربي تاريخ فوتبال ايران در بالاترين سطح آن نيز لقب گيرد. پروين طلايي ترين دوران تاريخ پرسپوليس را در دهه 1360 و نيمي از دهه 1370 و دو سال اول دهه 1380 را رقم زد. 16 قهرماني رسمي باشگاهي در ليگ ايران، جام باشگاههاي تهران، جام حذفي ايران، جام حذفي تهران و جام حذفي باشگاههاي آسيا رکوردي است که نه تنها در فوتبال ايران بلکه در فوتبال جهان بي نظير و افسانه اي است. کاري که فرگوسن در منچستر و گوارديولا در بارسلونا در آن سطح تجربه کردند؛ علي پروين در فوتبال ايران تجربه کرد و پرسپوليس را در اوج نگه داشت و اين تيم را يکه تاز فوتبال ايران تا سال 1382 کرد هر چند وقفه هايي بسيار کوتاه نيز داشت اما در تمام دوران حضور پروين بر روي نيمکت پرسپوليس اين تيم بي رقيب و دست نيافتني بود و با کمترين داشته و بازيکن با ايجاد جوي متحد، صميمي و متعصب قهرماني هاي باشگاهي ايران را يکي پس از ديگري درو مي کرد.
عمو محراب در مربيگري، کمي با انعطاف تر بود، اما بعضي ها از انعطاف او سوءاستفاده مي کردند. او به قدري مهربان و باگذشت بود که برخي اوقات زشت ترين دشنام ها و نسبت هاي کثيفي را که به او مي دادند مي شنيد و از گوش مخالف به در مي کرد. محراب چهار سال سرمربي پرسپوليس ماند. چهار سال مربيگري ، بيشترين دوره مربيگري را در تاريخ فوتبال پرسپوليس تا آن سال تشکيل مي دهد . با محراب شاهرخي ، پرسپوليس در ليگ سال 56 به عنوان دوم رسيد. با محراب شاهرخي، پرسپوليس در ليگ سال 57 روي پله دوم بود که مسابقات نيمه کاره ماند. با محراب شاهرخي، تيم در جام شهيد مهدي اسپندي که اولين دوره مسابقات رسمي تهران بعد از انقلاب بود به قهرماني رسيد و با او، تيم در مسابقات سال 60 باشگاه هاي تهران بعد از تيم هما و در مسابقات سال 60 حذفي تهران بعد از شاهين به رتبه دوم رسيد . بعد از اين مسابقات، ديگر هيچ گاه محراب شاهرخي سرمربي تيم فوتبال پرسپوليس نبود. مي گويند در اردوي کوتاه مدت پرسپوليس در شهرهاي بندرعباس و شيراز اتفاقي در خانه عليرضا حيدري مهاجم پرسپوليس در شيراز رخ داد که بهانه به دست بدخواهان داد ، فرصت فراهم آمده بود. به محراب گفتند تا آب ها از آسياب نيفتاده در خانه بمان و بيرون نيا تا همه چيز تمام شد. در اين فاصله، دادکان که به پرسپوليس برگشته بود، با نظر خودش ، سوت را در تمرينات پرسپوليس به علي پروين داد و از او خواست رسماً تمرينات را اداره کند. محراب رفت اما سه سال بعد به عنوان سرمربي تيم فوتبال شاهين به فوتبال برگشت. اين بار با عنوان مربيگري تيم فوتبال شاهين ، او حضوري کوتاه مدت داشت؛ اختتاميه يي بر يک دفتر پرخاطره... و او رفت و او رفت تا هشت سال ديگر که خبر بياورند محراب 49 ساله بعد از يک بازي تمريني، در تنهايي خانه اش دچار سکته مغزي شده است. آخرين کسي که قبل از مرگ محراب را ديد ، بيوک وطنخواه بود.[1]
