کسی به هیگواین چرا گیر نمیده ؟؟؟؟ارزش خوندن داره
برای منتقدان مسی : تو هیچ کاری نکردی پسر !
این لئو مسی نبود که در 21 سالگی، مدال طلای المپیک در رشته فوتبال را برای کشورش به ارمغان آورد.
شکست در یک فینال دیگر با پیراهن آرژانتین، بهانه ای تازه برای منتقدان لئو مسی در آرژانتین بود تا بار دیگر به فوق ستاره فوتبال این کشور بتازند و او را «کاتالونیایی» بدانند. شکست بازیکنی مثل مسی، بهترین اتفاق دنیا برای «آدم متوسطها»ی روزگار است. آن ها که یک عمر هیچ چیز نبرده اند و همه دستاورد زندگی شان، فریاد زدن برای شکست برنده ها بوده است. شاید اگر مسی تصمیمش برای کناره گیری از تیم ملی را عملی کند، تصویر واقعی تیم ملی آرژانتین با مربیان کوچک و بازیکنانی شکننده، عیان شود. البته که حق با آن هاست و لئو مسی، هیچ کاری برای آرژانتین انجام نداده است!
این لئو مسی نبود که در نوجوانی، پیشنهاد اسپانیا را رد کرد تا برای تیم ملی آرژانتین بازی کند. در کشور محل تولد لئو مسی، هیچ باشگاهی حاضر نمی شد هزینه درمان او را بدهد و هیچکس تصور نمی کرد او روزی بهترین بازیکن دنیا باشد. در اسپانیا اما به پسر جوان اهل روزاریو اعتماد کردند و همه چیز به او دادند اما موفق نشدند او را در تیم ملی ببینند.
این لئو مسی نبود که در 21 سالگی، مدال طلای المپیک در رشته فوتبال را برای کشورش به ارمغان آورد. آرژانتین در المپیک 2008 پکن به جز فوتبال، فقط یک طلای دیگر به دست آورد!
این لئو مسی نبود که تیم ملی کشورش را از همه مراحل مقدماتی با اقتدار و به عنوان بهترین گلزن و گلساز بالا برد.
این لئو مسی نبود که شانس گلزنی را دز تیم مارادونا، قربانی بازی در میانه زمین کرد تا در پایان جام جهانی 2010 به خاطر گل نزدن مورد انتقاد قرار بگیرد.
این لئو مسی نبود که دو مدافع بوسنی را به هم دوخت و گل مهم مسابقه اول جام جهانی را وارد دروازه این تیم کرد و در آخرین ثانیه ها با ضربه ای مهار نشدنی توپ را به تور دروازه ایران رساند و بعد از درخشش برابر نیجریه، پاسِ گل بازی حساس با سوئیس در وقت تلف شده را دارد.
این لئو مسی نبود که در نیمه نهایی جام جهانی و فینال کوپا، پنالتی اول تیمش را به گل تبدیل کرد.
این لئو مسی نبود که روی هر 6 گل تیمش در بازی نیمه نهایی کوپا تاثیر داشت تا رکورد تازه ای در فوتبال به ثبت برساند.
این لئو مسی نبود که در پایان کوپا آمه ریکا، جایزه بهترین بازیکن جام را رد کرد و تاکید داشت که تنها جایزه تیمی برایش مهم بوده است.
این لئو مسی نبود که در پایان چیزی نزدیک به 60 مسابقه در طول فصل، با فقط دو روز استراحت خودش را به اردوی تیم ملی رساند و سخت تمرین کرد تا برای کوپا آماده شود.
این لئو مسی نبود که مسئولیت کاپیتانی در تیم ملی را پذیرفت و بعد از آن، تیمش را به دو فینال مهم رساند.
لابد این لئو مسی بود که با دویدن مصدوم می شد! که پنالتی اش را به جای دروازه به آسمان می فرستاد و در دقیقه 92، از دو قدمی دروازه در فینال کوپا موقعیت خراب می کرد.
بله، مسی هیچ کاری برای کشورش انجام نداده است. او باید از تیم برود، بازوبند را واگذاز کند !
لطفا فقط در صورت خواندن کامل متن نظر دهید . قضاوت از روی عنوان به هیچ عنوان درست نیست .
کسی به هیگواین چرا گیر نمیده ؟؟
اوج کثافت کاری داره انجام میده واسه رای اوردن این لاپورتا.
در بارسلونا در حال حاضر شماره های 2،6،17 و 19 در دسترس هستند. آردا برای برداشتن فشارهای اولیه روی خود، قصد ندارد پیراهن شماره 6 که سال ها در اختیار ژاوی بود را به تن کند؛ به همین دلیل بسیار محتمل است که او از بین شماره های 2، 17 و 19 یکی را انتخاب کند.احتمال اینکه آردا را فصل بعد با پیراهن شماره 17 بارسلونا ببینیم، بیشتر از سایر گزینه هاست.
اره
کسی نمدونه شماره پشت پیراهنش چنده ؟
چه حدسی میزنید ؟
راستی بنظرتون شماره ژاوی دست نخورده باقی میمونه یا ..؟
احتمالش خیلی زیاده@kyle
پدرو بره شاید 7 رو بهش بدن.
دو چیز میتونه بازی رو عوض کنه. یکی ترکیب اون هفت درصدی که گفتن رای نمیدن و کسایی که رایشون هنوز معلوم نیست و البته متحد شدن فریسکا و بندیتو با لاپورتا. تا اینجایی که معلومه مخالفان بارتومئو کم نیستند و علی رغم سه گاه نتونسته دست خیلی بالا رو داشته باشه و با اقتدار جلو باشه. معنای ضمنیش اینه که لاپورتا اگر نمیتونه واسه خودش طرفدار جمع کنه میتونه واسه دار و دسته روسل دشمن تراشی کنه و مخالفانش رو متحد تر کنه. در زمینه اقتصادی هم شرایط طوریه که تصور میکنم روز به روز بهتر بشهفعلا که اوضاع به نفع بارتومئو هستش. نقش اساسی رو رای های شناور ایفا میکنند.
لاپورتا روند رشد اقتصادی باشگاه رو ادامه بده باهاش مشکلی ندارم[emoji14]
خوشحال شدم خوندم انریکه روی آدما حساب باز کرده.
البته لئو ظاهرا از انتخاب مارتینو راضی بود چون هم بازوبندو بهش داده بود هم آزادی عمل بیشتری داشتآرژانتینی ها با انتخاب مارتینو بزرگ ترین اشتباه رو کردند. مربی خوبیه واسه تیم های متوسط و نباید تیم بزرگ دستش داد.
تیم سا به یا درسته فینال رو از دست داد ولی شرایط زمین تا آسمون فرق داشت. جلوی آلمان تا دندون مسلح بود و اون هم خدا وکیلیش فقط و فقط توپاشون توی گل نرفت. وگرنه خیلی در جریان بازی بهتر بودند.
تیمشون این همه ترسو نبود. مارتینو اصلا مسی رو میکشه. بازیکنا زیر دستش میشن به مشت ترسوی بی عرضه که اکثر دقایق بازی با شیلی حتی جلو هم نمیاومدن. تنها بارسایی که از دهه نود تا الان دیدم که وقتی عقبه حتی نمیتونه جلو بیاد بارسای مارتینو بود ولا غیر. حتی بدون مسی و وووو با تیم داغون مربی های بعد فن خال هم این طوری فشل و مستاصل نبودیم در جریان بازی.
هیگواین هم که کلا در فینال ها زخم اضافه بود. چقدر خوشحالم که نخریدیمش.
لاپورتا مصاحبه هاش رو گذری خوندم. حرف بدی هم نمیزنه. من کماکان ترجیحش میدم به دار و دسته روسل
. بارسا نباید اسم قطر روی پیرهنش باشه.
مدیریت ورزشی تیم خیلی خوب نبوده. دوستان میگن سوارز خرید خوبی بوده. البته که بوده ولی خدا وکیلی با اون شرایط افتضاح موقع جداییش اگر درست مذاکره میشد نباید بیشتر شصت تا میدادن. یا سه سال که سر دفاع خریدن زجرمون دادن. یا فاجعه انتخاب کردن و اخراج نکردن مارتینو یا گند کاری های مالی و محرومیت فیفا و سقوط تیم ب و از همه کش دارتر خرید نیمار
روسل دلال بود و من همیشه با این که مدیر تیم یه دلال باشه که رفیق فابریک پرز هم بود از قضا مخالف بودم و یک سه گانه باعث نمیشه طرفدار معاون و شریک جرمش بشم. به هیچ وجه نمیگم لاپورتا فلان و بهمان است ولی برای وجهه و فلسفه باشگاه انتخاب بهتریه
انریکه مسی رو از مارتینو بیشتر محدود میکنه و مارتینو آزادش میذاره. تا اینجا درست. ولی این وقتی مربی نمیتونه تیم رو درست آماده کنه از نظر روحی و روانی چه فایده ای داره. تیماش انگار واسه نبردن بازی میکنن. از اون عجیب تر اینکه نوسان های عجیب دارند. یه بازی شش تا میزنن یه بازی انگار وزنه بستن به پاهاشون. جنتلمن بودن خوبه ولی ربطی به مربی خوب بودن نداره انگارالبته لئو ظاهرا از انتخاب مارتینو راضی بود چون هم بازوبندو بهش داده بود هم آزادی عمل بیشتری داشت
ولی مشکل این بود که بازیکنهای دیگه حرف مارتینو رو نمیخوندن و هر کی ساز خودشو میزد...
از این لحاظ میگم یکجورایی سیستمشون مثل ما هست...بازی دادن هیگواین هم بعد فینال سال قبل واقعا مشکوکه