سلطان: یادداشتی درباره اولیور کان
FCBayern.ir- نام سلطان در مستطیل سبز فوتبال شما رو به یاد چه کسی می اندازد؟ علی پروین! پله یا مارادونا ؟ بله همه این افراد به نوبه خود سلاطین فوتبال بودند. اما چگونه می توان به کسی لقب سلطان داد؟ کافیست به زندگی فوتبالی اولیور کان نگاهی کرد تا متوجه این قضیه شد.
اولیور کان نمونه تمام عیار یک بازیکن آلمانیست. مغرور، متعصب، تسلیم ناپذیر و البته منظم. یعنی تمام خصوصیاتی که باید یک سلطان داشته باشد. یک سلطان دیگر به چه فاکتورهایی نیاز دارد؟ وفادارای! کان در طول دوران حرفه ای فوتبالش تنها در دو تیم فوتبال بازی کرده است. یکی کارلسروهه و دیگری بایرن مونیخ. حتی زمانیکه پیشنهاد های نجومی از سوی باشگاه هایی نظیر بارسلونا و منچستر یونایتد به کان شد که او را به گرانترین دروازه بان تاریخ فوتبال تبدیل می کرد اما باز هم کان مقاومت کرد و با مبلغی کمتر در بایرن باقی ماند چون یک سلطان همواره به قلمرو پادشاهی خودش وفادار است. مدت حضور کان در هر دوتیم 15 سال بود (وقتی به باشگاه کارلسروهه پیوست تنها 6 سال داشت). من قصد ندارم در این مقاله تنها به تعریف از اولیور کان بپردازم اما گفتن بعضی موارد الزامیست تا بدانید که اولیور کان چه کسی بوده و چه جایگاهی در فوتبال دارد. داستان اولیور کان و طرفداران آلمان و بایرن مونیخ داستانی از جنس عشق است! حتی اگر اولیور کان در فینال جام جهانی آن اشتباه مرگبار را مقابل رونالدو انجام دهد و باعث از دست رفتن قهرمانی دنیا برای آلمان شود، بازم هوادارای آلمان شیفته حرکات او هستند. کاملا برخلاف کشوری مثل ایتالیا که هیچوقت نتوانست روبرتو باجو را به خاطر از دست دادن پنالتی در فینال جام جهانی ببخشد! کان که به گفته خودش وقتی پدربزرگش ست کامل لباسهای سپ مایر را برایش خرید عاشق دروازه بانی شد، تمام دوران حرفه ای خود در کارلسروهه و بایرن و حتی تیم ملی آلمان رو زیر نظر سپ مایر گذروند و کاملا شاگرد و تربیت شده دست گلر افسانه ای فوتبال است. تنها در دو سال پایانی کان در تیم ملی آلمان زیر نظر کوپکه بود. جالب اینجاست که سپ مایر نیز زمانی در مورد کان گفت: "الی کان بهترین دروازه بان تاریخ فوتبال است." برگردیم به دوران اول، زمانیکه دروازه بانی جوان و با انگیزه در ترکیب کارلسروهه غوغا بپا میکرد. بایرنی ها همچون سنت همیشگی خود در جذب استعدادهای جوان، توانستند کان رو به جمع باواریایی ها بیاورند. انگار از همان زمان در وجود او آینده درخشان رو دیده بودند. آلمان همواره دروازه بانان بزرگی داشته است. سپ مایر، هارولد شوماخر، بودو ایلگنر، آندریاس کوپکه و... و با برنامه ریزی دقیق ژرمنی، بعد از مشکلاتی که شوماخر در آلمان ایجاد کرد تصمیم گرفتند تا همواره دو گلر خوب داشته باشند تا در صورت ایجاد مشکلات اینچنینی و یا مصدومیت باز هم از دروازه خیالشان راحت باشد. اولین نسلی که از این رقابت بهره میبردند نسل ایلگنر و کوپکه بود. کان در اوج رقابت بین این دو برای قرار گرفتن در دروازه آلمان خودش را در بوندسلیگا مطرح کرد و به آرزوی بزرگ خود یعنی بازی در بایرن مونیخ رسید. وقتی در جام جهانی 94 وی به عنوان دروازه بان سوم آلمان انتخاب شد کاملا مشخص بود که روزی گلر شماره یک آلمان خواهد شد. ایلگنر بعد از جام جهانی 94 از تیم ملی کناره گیری کرد تا جا برای جوانانی نظیر کان بیشتر باز شود. حالا زمان رقابت کان با کوپکه شروع شده بود. کان در بایرن میدرخشید و با بایرن قهرمان جام یوفا شد و به سنگربان شماره 1 آلمان تبدیل شد. اما همه چیز از بازی مقابل دانمارک ناگهان تغییر کرد. کان در برخورد با برایان لادروپ مصدوم شد و کوپکه جایگزین کان درون دروازه شد. کوپکه خوش درخشید و کان به نیمکت نشین تبدیل شد. فوتبال روی بی رحم خودش را به کان نشان داد. از آن بی رحمانه تر رقابت با کوپکه بعد از یورو 96 بود. رقابتی که شاید برنده اش از قبل مشخص بود. اما در آستانه جام جهانی 98 کان کاملا گوی سبقت را از کوپکه پیر و کند ربود ولی برتی فوگتس باز هم به تجربه کوپکه اعتماد کرد و اینبار نتیجه ای عکس داد. دیگر خبری از دروازه بان ستاره یورو 96 نبود و آندریاس کوپکه متزلزل و پراشتباه ظاهر شد. حالا دیگر کوپکه هم کنار رفت تا کان بی رقیب به کارش در تیم ملی ادامه دهد. تمام داستان اولیور کان تا اینجا یک طرف و از اینجا به بعد یک طرف. داستان عاشقانه هواداران آلمان و بایرن با کان از اینجا یعنی بعد از جام جهانی 98 وارد مرحله جدید و پرشکوهتر خود شد. حالا کان با بازی های خیره کننده خودش نه تنها آلمان بلکه کل دنیا رو به تسخیر خود درآورده بود. در روزگاری که آلمان در شرایط بدی بسر میبرد و نه تنها با تغییر نسل دست به گریبان بود بلکه در حال برنامه ریزی بلند مدت برای ایجاد تیمی مقتدر و قدرتمند در آینده نیز بود. پس کان رو باید جزء نسل سوخته آلمان بدانیم. اما آیا کان رو می توان با این حرفها متوقف کرد؟ شاید فکر کنید اغراق میکنم اما اولیور کان به تنهایی یک تیم قدرتمند بود. کسی که رونالدوی برزیلی در مورد او گفت:"وقتی در مقابل اولیور کان بازی میکنی دو برابر انرژی باید از خودت نشون بدهی." کان تک ستاره آلمان در دوران بی ستارگی این تیم بود. فینال دراماتیک لیگ قهرمانان اروپا در سال 99 و دو گل منچستر یونایتد در لحظات تلف شده از لحظات تاریخی و تلخ دوران ورزشی کان بود. کان بین سال های 99 تا 2002 بی رقیب بهترین دروازه بان اروپا و دنیا بود. البته طبق سنت و برنامه ژرمنی رقیبی برای کان در تیم ملی وجود داشت اما در آن دوران ینس لمن یارای رقابت با وی را نداشت.
دوران باشکوه کان با بایرن در سال 2001 به اوج خودش رسید. در فینال خاطره انگیز آن سال در مقابل دفاع سرسختانه والنسیا در حالیکه بازی به ضربات پنالتی کشیده شده بود، کان با درخشش خیره کننده خود موفق به مهار 3 پنالتی شد تا بایرن بعد از 25 سال قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شود. در جام جهانی 2002 هیچکس به آلمان امیدی نداشت حتی به تمسخر در مورد آلمان گفته میشد که در گروه خود حذف خواهد شد و تیمهای قدرتمند کامرون و ایرلند از این گروه صعود خواهند کرد. اما آلمان با بازی های منظم خود، گلزنی های میروسلاو کلوزه جوان و همینطور درخشش بالاک جوان و از همه مهمتر و بارزتر بازیهای تماشایی اولیور کان موفق به حضور در فینال رقابتهای جام جهانی شد. کان تا بازی فینال تنها یک گل دریافت کرد و از این حیث به همراه گلر هلند در جام جهانی 1974رکورددار به حساب می آد البته جان لوئیجی بوفون در جام جهانی 2006 نیز به این رکورد رسید اما تا بحال این رکورد شکسته نشده است. سیوهای عالی کان مقابل توپهای اتوئو، رابی کین، لاندن داناوان و... از لحظات زیبای جام جهانی 2002 بود. در یکی از جلسات تمرینی سپ مایر 10 پنالتی به اولیور کان زد و کان موفق شد 9 پنالتی را مهار کند در حالیکه تمام تماشاگران به وجد آمده بودند و کان را تشویق میکردند اما الی کان ناراحت بود وقتی از وی دلیل ناراحت بودنش را پرسیدند او گفت : "نباید اون یکی توپ گل میشد!" در فینال جام جهانی مقابل برزیل کان باز هم به حماسه سازی های خود ادامه میداد. اما در یه لحظه همه چیز عوض شد. ریوالدو توپی به سمت دروازه کان شوت کرد. مهار توپ چندان سخت نبود اما ناگهان توپ از آغوش کان رها شد و مقابل رونالدو قرار گرفت و وی توپ رو به گل تبدیل کرد. سپس گل دوم رونالدو کار را برای آلمان تمام کرد اما جالب اینجاست که هیچوقت کسی از کان به خاطر آن اشتباه گلایه نکرد. کسی ارزش کار کان رو پایین نیاورد تا جاییکه حتی کان نه تنها بهترین دروازه بان جام شد بلکه در رقابت با رونالدو بعنوان بهترین بازیکن جام جهانی نیز انتخاب شد تا تنها دروازه بانی باشد که در تاریخ فوتبال، بهترین بازیکن جام جهانی هم شده است! اما خود کان در اظهار نظری عجیب عنوان کرد: "خوشحالم که در فینال جام جهانی ۲۰۰۲ آن اشتباه را انجام دادم در غیر این صورت زندگیم تباه شده بود. تا قبل از این اشتباه تمرینات مکرر جسمی و ذهنی انجام میدادم که بسیاری از آنها بی دلیل و اضافی بودند. اگر من آن اشتباه را انجام نمیدادم به من ثابت میشد که کارهایم صحیح است و من به آنها ادامه میدادم و چیزهای دیگری که در دنیا وجود داشت را فراموش میکردم."
پس از جام جهانی 2002 ینس لمن کم کم به دوران اوج ورزشی خود نزدیک شد. انتقال وی به آرسنال باعث شکوفایی هر چه بیشتر وی شد. حالا کان دوباره سایه رقیبی جدی رو در پی خود احساس میکرد. اما کان همچنان عالی و با انگیزه بود. در آستانه جام جهانی 2006 یورگن کلینزمن سرمربی وقت آلمان در تصمیمی عجیب لمن رو بعنوان گلر شماره 1 آلمان انتخاب کرد. بلاخره لمن پس از سالها انتظار در حالیکه در دوران قدرتنمایی ایلگنر و کوپکه هم میدرخشید اما راهی به تیم ملی نمی یافت و پس از آنها هم سالیان درازی زیر سایه سنگین کان بود، حالا به شماره 1 آلمان تبدیل شده بود. در سالی که با آرسنال تا فینال لیگ قهرمانان اروپا تنها 1 گل دریافت کرد. حالا همه تصور میکردن که کان مغرور به مانند افنبرگ، دعوت تیم ملی رو رد خواهد کرد. اما الی کان بدون اعتراض این اتفاق رو پذیرفت. بار دیگر فوتبال روی بی رحمش را به کان نشان داد. در بازی یک چهارم نهایی جام جهانی ما بین آلمان مقابل آرژانتین در حالیکه کار به ضربات پنالتی کشیده شده بود کان برای روحیه دادن به لمن به سمت او رفت و به او گفت "تو الان داری برای کشورمون میجنگی." و به نوعی روحیه ای مناسب برای لمن فراهم کرد تا موفق به مهار ضربات پنالتی آرژانتینی ها شود. کان حتی روی نیمکت هم بر روی تیم تاثیرگذار بود. لمن با آلمان درخشید و پس از شکست آلمان در نیمه نهایی در دیدار رده بندی کلینزمن از کان درون دروازه آلمان استفاده کرد. کان در آن بازی بار دیگر ارزشهای بالای خود را نشان داد و بارها تیم پرتغال را از رسیدن به گل محروم کرد. در پایان بازی کان اعلام کرد که این دیدار، آخرین بازی او با تیم ملی آلمان بود. یکی دیگر از صحبتهای جالب کان بعد از جام جهانی 2006 بود که گفت: "تجربهای که در این جام روی نیمکت به دست آوردم در بیست سال بازی و تمرین مداوم به دست نیاورده بودم." حرفهایی که نشان از بلوغ فکری یه ورزشکار دارد. اسطوره کان به روزهای پایانی رسیده بود. کان 2 سال خاطرانگیز دیگر در بایرن هنرنمایی کرد و جالب اینجاست که تا آخرین روزی که فوتبال حرفه ای را به عنوان دروازه بان دنبال میکرد، یکی از بهترین دروازه بانهای دنیا به حساب می آمد. خداحافظی باشکوه کان در آلیانز آره نا بعد از 15 سال بازی در بایرن از آن لحظاتی بود که کمتر کسی از هواداران بایرن و آلمان می توانست جلوی اشکهایش را بگیرد. کان تنها یک دروازه بان نبود، کان یک لیدر و یک کاپیتان مطلق و مقتدر بود. کاملترین کاپیتان دنیا که تاثیری شاید برابر با یک مربی روی تیم داشت. بعضی افراد به دنیا آمدند تا سلطان باشند و کان نمونه ای از این افراد بود. تاثیر کان بر هم تیمی هایش بسیار خاص بود چیزی مثل خوزه لوئیس چیلاورت. برای مثال در بازی خاطره انگیزی در سال 2001 در حالیکه بایرن به یک تساوی برابر هامبورگ نیاز داشت تا قهرمان بوندسلیگا شود، بازی با نتیجه صفر صفر در حال پیگیری بود که بایرن در دقیقه 90 گلی از هامبورگ دریافت کرد. تقریبا همه نا امید بودن اما کان سریع توپ را به مرکز زمین رساند، به هم تیمی ها روحیه و انگیزه داد تا رو به جلو حرکت کنند و در نهایت هم بایرن در دقیقه 93 با گلی که به ثمر رساند جام را از تیم شالکه ربود. بازیکنان بایرن همواره از تاثیر کان در آن گل سخن گفتند. واکنش کان و خوشحالی عجیب او با پرچم کرنر نیز، از لحظات به یادماندنی فوتبال لقب گرفت. البته کان هر چقدر که بین هواداران آلمان و بایرن محبوب بود بین هواداران بقیه تیمها منفور بود! کان بازیکنی بداخلاق بود و با بازیکنای حریف دائما درگیر میشد. البته با وجود اخلاق تند الی کان وی رفتاری بسیار حرفه ای نیز داشت. مثلا در لحظه ای که بایرن با شکست والنسیا قهرمان اروپا شد و همه بایرنی ها غرق در شادی بودن در لحظه ای باشکوه در حالیکه حسن صالح حمیدزیچ برای تقسیم شادی اش به سمت کان می آمد، الی به سمت دیگه ای حرکت کرد انگار چیزی مهمتر از شادی در آن لحظه برای او وجود داشت. او به سمت همتای خود در والنسیا آمد. سانتیاگو کانیزارس دروازه بان خوب والنسیا و تیم ملی اسپانیا در حال گریه کردن بود.کان نزد او رفت و به او روحیه داد طولی نکشید که سایر بازیکنان بایرن هم به سمت کانیزارس رفتند و همگی از او تجلیل کردند. کان با این حرکت زیبا جایزه فیر پلی (بازی جوانمردانه) را از سوی فیفا دریافت کرد. حتی کان در روز خداحافظی احمدرضا عابدزاده از فوتبال که به همراه بایرن به تهران آمده بود، در حالیکه حتی بسیاری از بازیکنان پرسپولیس به سمت عابدزاده نرفته بودند کان دروازه رو رها کرد و به سمت عقاب آسیا رفت و در لحظه خداحافظی او با وی دست داد. کان تمامی شرایطی که یک سلطان باید داشته باشد را دارا بود. در پایان میخواهم کمی شخصی تر هم صحبت کنم. البته سعی کردم در این نقد علاقه شخصی خود را وارد ماجرا نکنم اما کان دلیل اصلی بنده برای علاقه به دروازه بانی و دروازه بانها بود و همینطور کان یکی از دلایل بنده برای علاقه به بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان بود.
نویسنده: بهزاد گل چشمه (oli1)