یک مطلبی اصلان جان گفت
حرف منم فقط همینه! دیگه حتی به وفاداری هم کاری ندارم، با این کار لااقل میتونه یکم قدرشناس باشه
متاسفم که اینو میگم اما کلماتی مثل وفاداری، قدرشناسی و یا تعصب، مدتهاست که دیگه معناش رو تو دنیای وحشی، هار و لجام گسیختهء پول، از دست داده. به ندرت اتفاق میفته که بازیکن و حتی باشگاهی نسبت به همدیگه وفاداری نشون بدن.
بازیکنهایی هستند که موقع بازی با سرسختی میجنگند. این خیلی خوبه و وظیفهشون هم هست. رونی یکی از اوناست. گاتوزو هم اینطوری بود و نمونه مشهور داخلیاش هم علی دایی. اما این به کلی با تعصب نسبت به
پیرهنی خاص متفاوته. من البته خیلی احترام میگذارم به بازیکنی که در هر تیمی با جنگندگی و با تمام تلاش بازی میکنه. اما امروزه عشق به پیراهن، داره به یک مفهوم فراموش شده تبدیل میشه. حتی اگر بازیکنی بخواد این وفاداری رو اثبات کنه، باشگاهش دکش میکنه که بره.
خداحافظی دیروز استیون جرالد (چه ازش خوشمون بیاد و چه نیاد) از لیورپول، اتفاق تلخ و دردناکی در ورزش امروزه. چه کسی هست که ندونه جرالد این رو نمیخواست و چون میخواست به بازی ادامه بده، مجبور شد که بره. اتفاقی که به زودی برای ژاوی در بارسلونا خواهد افتاد. من حدس میزنم که هر دوی این بازیکن ها حاضر میشدند با نصف مبلغ قراردادشون بمونند و فوتبالشون رو توی تیم همهء زندگیشون به پایان برسونند. اما منطق، منطق پول شده و این بازیکنها دیگه نگه داشتنشون صرف نمیکنه. به همین سادگی و البته به همین بیرحمی.
خوشحالم که دو تا از نمادهای ما به این سرنوشت دچار نشدند، اسکولز و گیگز. اما با خودمون صادق باشیم. اگر گیگز خودش رو بازنشسته نمیکرد، باشگاه باهاش ادامه نمیداد. البته اینجا دیگه تعصب معنای دقیق خودش رو یادآوری میکنه. چون او گفته بود که اگر تمدید نکنند، بازنشسته خواهد شد و جای دیگری هم بازی نخواهد کرد.
کلا دنیای امروز، جایی شده که پول حرف اول رو میزنه. بقول نیما: و چه بیچاره است انسان