ژنرال فرانکو و سانتیاگو برنابئو
انتی مادریدیستا افسانه های ساختگی زیادی را تا کنون بر علیه رئال مادرید عنوان کرده اند ولی در میان این افسانه های دروغین تلاش برای نشان دادن رابطه صمیمی بین سانتیاگو برنابئو و فرانسیسکو فرانکو از همه دردناکتر است . طبق گفته بدگویان برنابئو نتایج درخشان رئال مادرید در طول ریاست وی ثمره کار و کوشش فراوان وی و نحوه مدیریتش نبوده است بلکه کمک های فرانکو به رئال مادرید باعث بوجود امدن این نتایج درخشان شده است .
حقایق :
رابطه بین بهترین رئیس تاریخ فوتبال با حکومت به ندرت صمیمی بود . با وجود انکه برنابئو یک میهن پرست واقعی بود ولی همواره از سیاست دوری میکرد و سعی داشت رئال مادرید را از دخالتهای طرف پیروز جنگهای داخلی در امان نگه دارد .**** فرانکو کمکی به رئال مادرید نمیکرد ولی با زیرپا گذاشتن قوانین و بدون کسب اجازه از باشگاه رئال مادرید از افتخارات بی نظیر این باشگاه برای تبلیغ نحوه کشورداری خود استفاده میکرد . جالب اینجاست که حتی دلیل اصلی نشستن برنابئو بر صندلی ریاست رئال مادرید حمایت دولت از بارسلونا بود . پیروزی 11-1 رئال مادرید مقابل بارسلونا باعث بوجود امدن خشونت و اعتراض
های بسیاری شد از همین رو دولت تصمیم گرفت تا رئیس هر دو باشگاه را به زور برکنار کرده و رئیس جدید برای هر دو باشگاه انتخاب کند . در 15 سپتامبر 1943 برنابئو به عنوان رئیس باشگاه رئال مادرید انتخاب شد و تا زمان مرگش در تاریخ 2 ژوئن 1978 این سمت را عهده دار بود تا قبل از جنگهای داخلی اسپانیا (1931-1936 ) رئال مادرید به عنوان یکی از باشگاه های خوب اسپانیا شناخته میشد ولی پس از پایان
جنگهای داخلی اسیب های زیادی بر پیکره این باشگاه وارد شد و روزهای خوش این تیم به پایان رسید .
پس از پایان جنگ در سال 1939 سیصد هزار پزو (پول رایج در ان زمان) نیاز بود تا چامارتین قدیمی بازسازی شود چرا که این ورزشگاه در طول جنگ به محل نگهداری اسیران تبدیل شده بود و اسیب های زیادی دیده بود . از طرفی رئال مادرید نیاز داشت تا بازیکنان جدیدی به خدمت بگیرد (فقط 5 بازیکن از ترکیب تیم 1936 در اختیار بودند) .رسیدن به این اهداف بسیار مشکل بود چرا که میراث باشگاه در طول جنگ غارت
شده بود و حتی تعدادی از افتخارات سالهای گذشته این تیم به سرقت رفته بود . هیچ کمکی نیز از سوی دولت انجام نمیگرفت چرا که ارتش اسپانیا اتلتیکومادرید را به عنوان نماینده خود انتخاب کرده بود و حتی نام ان را به نیروی هوایی اتلتیکو تغییر داده بود ( اتلتیکو با تیم هواپیمایی ملی که متعلق به دولت بود متحد شده بود ) بنابراین تمام کمک ها به این تیم صورت میگرفت .
همانطور که خواندید رئال مادرید به هنگام ورود سانتیاگو برنابئو به یک باشگاه مرده ( از نظر مالی , افتخارات و ...) تبدیل شده بود . اما تلاش فراوان برنابئو و افرادی همچون ادولف ملندز , پدرو پاراگز , انتونیو پرالبا و ... باعث شد تا رئال مادرید یکباردیگر به اوج برسد . برای رد دروغهایی که انتی مادریدیستا برای تخریب چهره برنابئو مطرح میکنند ما مجبوریم به رودرویی های وی با **** فرانکو بپردازیم . در ان دوران اسپانیا به
علت وضعیت بد اقتصادی و نبود دموکراسی چهره بدی در نزد افکار عمومی جهان داشت و رئال مادرید یکی از معدود امیدهای مردم بود که میتوانستند با افتخار ان را به رخ جهانیان بکشانند . پیروزهای رئال مادرید در ان سالها و بخصوص موفقیت های کسب شده در جام باشگاه های اروپا (5 قهرمانی اول و نیز قهرمانی در سال 1966 ) توضیح بسیار واضحی دارد : رئال مادرید در ان سالها بهترین تیم دنیا را در اختیار داشت و هیچ ادعایی نمیتوانست حکم رانی رئال بر فوتبال اروپا را خدشه دار کند. هنگامی که رئال مادرید در راه کسب ششمین عنوان قهرمانی پیاپی خود در اروپا قرار داشت در بازی برگشت مقابل بارسلونا (بازی رفت در مادرید 2-2 مساوی تمام شده بود) داور مسابقه 3 گل رئال مادرید را مردود اعلام کرد و یکی از ننگهای تاریخ رقابتها را رقم زد و به این ترتیب رئال مادرید با نتیجه ناعادلانه 2-1 مغلوب بارسلونا شد و از دور رقابتها کنار رفت .
سالهای موفقیت در اروپا همراه با کشمکش های فراوان برنابئو با سران یوفا بود. بیشترین و سختگیرانه ترین قوانین مخصوص رئال بود و بیشترین درگیری ها بین سران باشگاه و یوفا وجود داشت. برنابئو هرگز در برابر فشارهای یوفا تسلیم نشد و با شکیبایی فراوان در برابر کارهای شرم اور یوفا مقاومت کرد . دن سانتیاگو این رفتارها را هرگز فراموش نکرد و بعدها به طرز ماهرانه ای به انها پاسخ داد . وی مانع حضور رئال مادرید در جام تازه تاسیس یوفا شد و اعلام کرد که این جام در حد و اندازه های شخصیت رئال مادرید نیست . این تصمیم برنابئو خشم سران یوفا را برانگیخت و به این ترتیب کمپین انتی مادرید در یوفا تشکیل شد که اغلب سعی داشت با ناداوری به رئال مادرید لطمه وارد کند . برنابئو درگیری های زیادی با افراد حکومت داشت و نمونه بارز این درگیریها, درگیری وی با ژنرال میان استرای بود . استرای که بنیان گذار **** اسپانیا
و از فرماندهان جنگی فرانکو بود چهره وحشتناکی در نزد افکار عمومی داشت و به عنوان مثال در ان دوران به کارلوس گاردل خواننده معروف ارژانتینی حمله کرده بود . وی در طول یکی از بازیهای رئال مادرید در جایگاه اختصاصی چامارتین حضور داشت و با زن یکی از مهمانان زیاده روی کرده بود هنگامی که برنابئو از این موضوع مطلع شد سریعا خود را به جایگاه رساند و وی را از انجا اخراج کرد و پس از ان مانع ورود وی به ورزشگاه شد . استرای برنابئو را تهدید به مرگ کرد ولی پادرمیانی ژنرال اگوستین مونوز به درگیری خاتمه داد .
رفتار و کردار برنابئو پس از پایان جنگهای داخلی توصیف ناپذیر بود و همین امر شخصیت وی را برای مادریدیستا در حد یک قهرمان بالا برد . مثال دیگری که شخصت استوار و محکم برنابئو را اشکار میکند نحوه برخورد وی در زمین بسکتبال قدیمی رئال مادرید (ریموندو ساپورتا ) بود . برنابئو در جریان بازی بسکتبال بین رئال مادرید و مکابی ,در کنفرانس مطبوعاتی قبل از بازی نشان طلایی مخصوص رئال مادرید را به موشه دایان (که به مادردیستا بودن خود افتخار میکرد) اهدا کرد . این اقدام باعث برانگیخته شدن خشم دولت فرانکو شد (**** فرانکو سرزمینی به نام اسرائیل را به رسمیت نمیشناخت) و همین امر باعث نفرت ابدی **** فرانکو نسبت به دن سانتیاگو شد و از همین رو هنگامی که برنابئو در سال 1973 از تصمیم خود برای ساخت یک ورزشگاه جدید سخن گفت دولت با ان مخالفت کرد و مانع از ساخت ان شد . اریاس ناوارو شهردار وقت مادرید حتی زحمت بررسی موضوع را نیز به خود نداد . در بارسلونا جریان مخالف کمک دولت به رئال مادرید برای ساخت ورزشگاه توسط قاضی پرز استویل هدایت میشد . اریاس ناوارو بعدها به عنوان سفیر دولت اسپانیا منصوب شد ولی پس از مرگ فرانکو , خوان کارلوس پادشاه اسپانیا او را از کار برکنار کرد چرا که وی با اصلاحات دموکراتیک مخالف بود .
همچنین پرز استویل به رشوه خواری و فساد در کنار چند متهم دیگر محکوم شد . در مقابل بارسلونا (که امروز هم خود را به عنوان انتی فرانکو ترین تیم ان سالها مطرح میکند) در تعویض زمین های قدیمی لس کورتز از حمایت دولت برخوردار بود (دولت به انها اجازه داد تا با قیمت بیشتری زمینهای خود را بفروشند) . اولین حمایت رسمی دولت در دهه 50 اتفاق افتاد و خود شخص فرانکو دستور داد تا جهت رفع مشکلات مالی بارسلونا در این دهه به این تیم کمک شود و به این ترتیب توافقی بین انتونیو ماریا سیمارو شهردار بارسلونا و فرانسیسکو سانز رئیس بارسلونا صورت گرفت تا این کمک انجام گیرد .
دومین کمک با انتصاب شهردار برگزیده فرانکو خوزه ماریا پورسیولس به عنوان عضو افتخاری بارسلونا انجام گرفت و به این ترتیب بارسلونا توانست بدهی های خود در اوایل دهه 60 را پرداخت نماید . در سال 1965 دوستی تورکوئاتو فرناندز میراندا رئیس مجلس وزیران اسپانیا و یکی از اعضای کادر مدیریت بارسلونا (خوان خیچ) مقدمات کمک بعدی دولت به بارسلونا را فراهم کرد .
تمام تغییر و تحولات فقط به علت داشتن ارتباط با دولت فرانکو مقدور بود حتی برخی از رئیسان این باشگاه طرفدار فرانکو بودند . در طرف دیگر رئال مادرید و سانتیاگو برنابئو (به خاطر درگیری های ذکر شده ) بدون کمک مانده بودند و تمام افتخارات این باشگاه در زمین فوتبال به دست امد .