پس بهتره آرزو کنیم که ایسم ها درجه خشونت شون رو پایین تر بیاورند ، هم عملی ست و هم شدنی
بهروز و پیروز باشید
اينطوري بهتره ولي اگه يكيشون به نام فمنيسم كلا حذف شه بهتره! تازه يه زير شاخه واسش درست كردن با نام فمنيسم اسلامي!:blink:
پس بهتره آرزو کنیم که ایسم ها درجه خشونت شون رو پایین تر بیاورند ، هم عملی ست و هم شدنی
بهروز و پیروز باشید
اينطوري بهتره ولي اگه يكيشون به نام فمنيسم كلا حذف شه بهتره! تازه يه زير شاخه واسش درست كردن با نام فمنيسم اسلامي!:blink:
اولا که حسین املای christmas ت رو عشق است:lol:
من که به جان عزیزت 2 دقیقه تمام وقت صرف کردم بخوانم ش. به خواننده ت هم رحم بکن بابا:happy::blush:
دوما ً ، به باور من ،انسان به تعلقات ش زنده هست. چیزی که شما ایسم می نامید ، تقریبا ً هویت انسان را به تقریب نشون می ده ، و احتمالا ً تا انسان هست ، ایسم ها هم خواهند بود ، فوق ش، توصیه های ایسم ها برای تقابل با مردمان از ایسم دیگر ، کمی بهداشتی تر می شه.
پس بهتره آرزو کنیم که ایسم ها درجه خشونت شون رو پایین تر بیاورند ، هم عملی ست و هم شدنی
بهروز و پیروز باشید
بهروز و پیروز باشید
راستی : :blink:دوستان ، اصلی ترین خط از خطوط نوشته شده در منشور دموکراسی داره فراموش میشه ...
یا عقایدتون اینجا داره حالت تحمیلی پیدا میکنه ، یا حالت پافشاری بر برتر بودنش ... ، سعی کنیم اون ها رو در درونمون نگه داریم تا معنی واقعی دموکراسی رو بچشیم ... هر کسی توی وجودش دنیایی داره ، چرا باید دنیای بقیه رو هم بخوایم مثل مال خودمون بکنیم ...
چت های 2-3 ساعته ، کنفرانس های چند روزه ، نشست های عقیدتی ؛ درون هیچ کس رو ، مخصوصا" در سن من و شما تغییر نمیده ...
دوستان ، اصلی ترین خط از خطوط نوشته شده در منشور دموکراسی داره فراموش میشه ...
یا عقایدتون اینجا داره حالت تحمیلی پیدا میکنه ، یا حالت پافشاری بر برتر بودنش ... ، سعی کنیم اون ها رو در درونمون نگه داریم تا معنی واقعی دموکراسی رو بچشیم ... هر کسی توی وجودش دنیایی داره ، چرا باید دنیای بقیه رو هم بخوایم مثل مال خودمون بکنیم ...
چت های 2-3 ساعته ، کنفرانس های چند روزه ، نشست های عقیدتی ؛ درون هیچ کس رو ، مخصوصا" در سن من و شما تغییر نمیده ...
مشگل همون کلمه دموکراسی که با زرورق های قشنگ میپیچند و به خرد ملت ها میدن و اگر قبول نکنیم به زور مادر بمب های 5 تنی و ممنوعیت حجاب و زندانهای مخفی و.....به خورد من شما میدن وچه ساده ما هم.....
چی بکم که نگفتن و سکوت کردن بهتر دوستان.امان از........
خوب از دوستان فقط جناب وسین اینجا هستن؛
دیگه بعد از خوندن کتاب و دیدن نت؛چشم برام نمونده؛می رم در حالیکه برایان آدامز گوش می کنم بخوابم؛
امیدوارم دوستان خواب راحت و آرومی داشته باشن؛
چی بکم دانیال جان دیکتم ضعیف دیگه:happy:
.ولی میبینم باز دلت از اون بحث های 4 ساعت تو چت رو میخوادااااااااااا:happy:2-3 بار بس نبود؟>؟؟
پرویز و مشرف باشید
قربان همه ی چیزی که از دموکراسی برای ما به ارث رسیده یکی حق رای و یکی همین بحث های بی نتیجه است. چه ایرادی داره از همین باقی مونده حقمون استفاده کنیم (البته اولی رو که بی خیال)
فقط بنده یه سئوال دارم اگه دموکراسی رو به خورد شما و بنده ندن دیگه چی خواهیم داشت که باهاش خودمون رو سرگرم کنیم؟ نکنه انتظار دارین که هر شاهی که سر کار اومد و راضی نبودیم انقلاب کنیم؟ شما همین الان میتونین به گرجستان برین و به آرزوتون برسید.
به نظر من که این زرورق های قشنگ یکی از نیاز های جامعه امروزه . چیزی که مردم حاظرند براش پول و وقتشون رو صرف کنن و البته اعصابشون رو.
در مورد زندانها و ممنوعیت حجاب و بمب 5 تنی ؟ اینا بخشی از دموکراسی نیستند به نظر شما؟!! پس گیوتین های انقلاب فرانسه رو چطور توصیف میکنین؟ اینها بخشی از دموکراسی های نوپا هستند و نشونه تحلیل انقلاب
ما مخلصیم ، دیکته ات رو عشق ست.ولی این که دیکته نیست ، اشتباه لپی بود
نه قربان ، بنده را همان 2-3بار بس است.
:lol:
:lol::lol::lol:
من فکر می کنم که میان حرف های مانی و وسین ، با دومی بیشتر موافقم ، اما این رو هم به وضوح می دانم که گاهی اوقات بحث کردن ، واقعا ً چیزی رو قرار نیست عوض کنه.
شکل اعلای دموکراسی های اروپای غربی و اسکاندیناوی ، که بسیاری حسرت شون رو دارند ، از مسیر خونینی گذشته ، سخت بشه گفت کدام اتفاق برای شکوفایی شان لازم بوده و کدام نه.
از سوی دیگه ، اگر اشاره مانی به من بود در باب تحمیل عقاید ام ، باید عرض کنم ، آنچه من گفتم ، ناظر به یک قسمت از مقاله جنجال برانگیز نبرد تمدن های دکتر هانتینگتون است ، که امروز در دنیای علم به صورت یک تئوری جدی مطرح است. ( می توانید به تقریب، به عنوان یک فکت علمی بهش نگاه کنید) دو دهه قبل با مسجل شدن از هم پاشی کشور شوراها ، بزرگ ترین رقیب مدل زندگی لیبرال غربی ، برای نگهداری در موزه جمع شد. بسیاری از فلاسفه غرب ، این را نشان پایان جنگ و جدال بر سر ایدیولوژی ها که سراسر صده قبل را پوشانده بود ( و حسین از پایان ایسم ها ( فکر می کنم اصلا کپی رایت ش برای دکتر شریعتی باشه ) ازش یاد کرد) دانستند . فرانسیس فوکویاما ، فیلسوف آمریکایی ، تا آنجا پیش رفت که از پایان تاریخ ( به معنای دست نوشته ای از اشتباهات بشر ) و انسان نهایی حرف زد ، و توضیح داد که از این پس ، همه ء دنیا ، گروه گروه سر به سوی قبله دموکراتیک آمریکا خواهند گذاشت. البته اگر بمب گذاری ظهران عربستان ، یا مرکز فرهنگی یهودیان آرژانتین کافی نبود ، 11 سپتامبر 2001 یک پیام واضح داشت ، فوکویاما و دیگران ، همه در اشتباه بودند. برای همین به این مقاله امروز جنجالی و آن روز ها فراموش شده برگشتند و جناب هانتینگتون ، اعتبار علمی ش هزار برابر شد ( فکر کنید من هم پیش بینی می کردم که مثلا چین بیست سال بعد قدرت اقتصادی و قطب صنعتی می شه ، چه آبرویی کسب می شد ... حدس می زدما ) . امروز "اسلامیسم " به عنوان ایسم جدید ، تمام قد و با قدرت جلوی مدل لیبرال دموکراسی غربی ایستاده ، و یک چیز به وضوح معلومه ، اونم اینه که این جدال ادامه دار خواهد بود.
به همین دلیل بود که با در نظر گرفتن این فکت ( حداقل در دید من ) درخواست کردم ، آرزوهامون رو واقعی تر کنیم.
الانه که فرشید بیاد دوباره گیر بده ، خوب ما بریم یک منبر دیگه هم داریم.
ما مخلصیم ، دیکته ات رو عشق ست.ولی این که دیکته نیست ، اشتباه لپی بود
نه قربان ، بنده را همان 2-3بار بس است.
:lol:
:lol::lol::lol:
من فکر می کنم که میان حرف های مانی و وسین ، با دومی بیشتر موافقم ، اما این رو هم به وضوح می دانم که گاهی اوقات بحث کردن ، واقعا ً چیزی رو قرار نیست عوض کنه.
شکل اعلای دموکراسی های اروپای غربی و اسکاندیناوی ، که بسیاری حسرت شون رو دارند ، از مسیر خونینی گذشته ، سخت بشه گفت کدام اتفاق برای شکوفایی شان لازم بوده و کدام نه.
از سوی دیگه ، اگر اشاره مانی به من بود در باب تحمیل عقاید ام ، باید عرض کنم ، آنچه من گفتم ، ناظر به یک قسمت از مقاله جنجال برانگیز نبرد تمدن های دکتر هانتینگتون است ، که امروز در دنیای علم به صورت یک تئوری جدی مطرح است. ( می توانید به تقریب، به عنوان یک فکت علمی بهش نگاه کنید) دو دهه قبل با مسجل شدن از هم پاشی کشور شوراها ، بزرگ ترین رقیب مدل زندگی لیبرال غربی ، برای نگهداری در موزه جمع شد. بسیاری از فلاسفه غرب ، این را نشان پایان جنگ و جدال بر سر ایدیولوژی ها که سراسر صده قبل را پوشانده بود ( و حسین از پایان ایسم ها ( فکر می کنم اصلا کپی رایت ش برای دکتر شریعتی باشه ) ازش یاد کرد) دانستند . فرانسیس فوکویاما ، فیلسوف آمریکایی ، تا آنجا پیش رفت که از پایان تاریخ ( به معنای دست نوشته ای از اشتباهات بشر ) و انسان نهایی حرف زد ، و توضیح داد که از این پس ، همه ء دنیا ، گروه گروه سر به سوی قبله دموکراتیک آمریکا خواهند گذاشت. البته اگر بمب گذاری ظهران عربستان ، یا مرکز فرهنگی یهودیان آرژانتین کافی نبود ، 11 سپتامبر 2001 یک پیام واضح داشت ، فوکویاما و دیگران ، همه در اشتباه بودند. برای همین به این مقاله امروز جنجالی و آن روز ها فراموش شده برگشتند و جناب هانتینگتون ، اعتبار علمی ش هزار برابر شد ( فکر کنید من هم پیش بینی می کردم که مثلا چین بیست سال بعد قدرت اقتصادی و قطب صنعتی می شه ، چه آبرویی کسب می شد ... حدس می زدما ) . امروز "اسلامیسم " به عنوان ایسم جدید ، تمام قد و با قدرت جلوی مدل لیبرال دموکراسی غربی ایستاده ، و یک چیز به وضوح معلومه ، اونم اینه که این جدال ادامه دار خواهد بود.
به همین دلیل بود که با در نظر گرفتن این فکت ( حداقل در دید من ) درخواست کردم ، آرزوهامون رو واقعی تر کنیم.
الانه که فرشید بیاد دوباره گیر بده ، خوب ما بریم یک منبر دیگه هم داریم.
قربان همه ی چیزی که از دموکراسی برای ما به ارث رسیده یکی حق رای و یکی همین بحث های بی نتیجه است. چه ایرادی داره از همین باقی مونده حقمون استفاده کنیم (البته اولی رو که بی خیال)
فقط بنده یه سئوال دارم اگه دموکراسی رو به خورد شما و بنده ندن دیگه چی خواهیم داشت که باهاش خودمون رو سرگرم کنیم؟ نکنه انتظار دارین که هر شاهی که سر کار اومد و راضی نبودیم انقلاب کنیم؟ شما همین الان میتونین به گرجستان برین و به آرزوتون برسید.
به نظر من که این زرورق های قشنگ یکی از نیاز های جامعه امروزه . چیزی که مردم حاظرند براش پول و وقتشون رو صرف کنن و البته اعصابشون رو.
در مورد زندانها و ممنوعیت حجاب و بمب 5 تنی ؟ اینا بخشی از دموکراسی نیستند به نظر شما؟!! پس گیوتین های انقلاب فرانسه رو چطور توصیف میکنین؟ اینها بخشی از دموکراسی های نوپا هستند و نشونه تحلیل انقلاب
وسن جان ، بر خلاف میل و حقیقت ، علاقه دارم که باهات موافقت کنم ... متاسفانه امثال من و شما به جای حل مسئله ، صورت مسئله رو پاک میکنیم ، شاید برای افراد محافظه کاری ... یعنی در حل مشکل فعلی رفتن به ساحل گرم Miami Beach رو ترجیح میدیم تا اینکه توی یکی از سواحل نیلگون خودمون با غرور راه بریم ، کاری که در بالاترین رتبه ی اجتماعی در میامی بیچ نمیتونیم بکنیم ...روسی ها یه ضرب المثل دارند. میگن انقلاب اول از هر کاری فرزندانش رو میخوره!! چیزی که تاریخ ثابت کرده اینه که بعد از یک کودتای نظامی یا انقلاب مردمی یا هر تغییر شکل فیزیکی دیگه در سیاست یک کشور اولین تغییری که باید بوجود بیاد تغییر افکار انقلابیه و این تغییر متاسفانه با تغییر افراد انقلابی بوجود میاد!!
همین فرانسه ای که به عنوان مظهر انقلاب شناخته میشه بعد از اون انقلاب خونین چه شد؟ آیا نتیجه اش این نشد که حق رای فقط به ثروتمندان داده شد؟ آیا باعث نشد که فرانسه ای بوجود بیاد که اروپا رو به خاک و خون بکشه و برای مردم جنگ و بدبختی بیاره؟ اما بعد از اون یواش یواش که نسل انقلابی جایگزین شد بعضی از تفکرات در جامعه شکل گرفت.
تفکرات با بیل و کلنگ و باتوم در مغز مردم و در بستر سیاست قرار نمیگیرند. اما با حذف تدریجی مخالفان و موافقان جای خودشون رو باز میکنن.
حرف من اینه که این چیزی که ما الان در جامعه میبینیم یک نشونه مثبت از حرکت کشورمونه! حالا این جایی که میخوایم بریم کجا میخواد باشه معلوم نیست . شاید به طالبان برسیم. شاید هم به فرانسه . اما چیزی که مشخصه این حالت سکونی که هممون انتظارش رو داریم اگر هم ایجاد بشه موقتیه . من به شخصه ترجیح میدم هدفی داشته باشم تا این وضع رو تحمل کنم. و متاسفانه همه ی ما در این جمع بچه های انقلابیم و همه در این حرکت خورده خواهیم شد مگر اینکه فرار کنیم
در مورد بحث هم با شما موافقم . هیچ بحثی سرانجامی نداره . تنها بعضی از اونها جرقه ای در ذهن ما میزنند و ممکنه اون ته دلمون رو روشن کنند تا روزی جایی بشینیم و با خودمون 2 2 تا 4 تا کنیم. شاید 1 سال دیگه میانه رو تر بشیم شاید هم کلا عوض بشیم شاید هم افراطی تر بشیم . اما چیزی که مشخصه اینه که با 5 خط جمله اگر قرار باشه کسی اعتقاداتش رو عوض کنه اون شخص از اول معتقد نبوده و از این 2 صفحه بحث نباید انتظار معجزه داشت. اینا واسه محک زدن افکار خودمون نسبت به بقیه افراد جامعه است و لاغیر و هنوز هم میگم. اگر کسی انتظار داره این شرایط رو تغییر بده بهتره که محیط رو تغییر بده چون این شرایط یکی دوساله تغییر نمیکنه اما محل سکونت با کمی تلاش میتونه به بهترین وجه تغییر کنه (ایشالا بوش بطلبه ما هم مشرف بشیم:lol
حسین عزیز ، در عصر حجر ، افرادی که رئیس قبیله انتخاب میکردند از اون چیزی که بهشون گفته بودند اعتقادی بالاتر نداشتند ... گستره ی ذهنیشون همون اندازه بیشتر نبود ... تو داری تمام تصمیم گیری هاتو بر اساس مردم دون جامعه میگیری و واسه ی اونا حکم صادر میکنی ...وسین جان دموکراسی که من دارم از اون انتقاد میکنم دموکراسی هست که برا بازیچه یه عده بوجود آمده جای که شما صحبت از حق رای و آزادی بیان(خنده دار ترین کلمه ای که شنیدم) میکنید به وجود آورنده کان این مکتب خودشون سوپاپ اطمینانهای گذاشتن اگر هر کس یک رای داره و با ارزش شما وجودیت همین سازمان ملل رو نگاه کنید ، میشه بگید شورای امنیت کجای این ناکجا آباد دموکراسی رو پر میکنه ؟؟؟؟؟ جای که فلان تعداد گشور چیزی رو قبول میکنن ولی سردمدار دموکراسی اون رو .......:blush:
چیزی که شما به عنوان دموکراسی قبول کردید در زمان اصرحجر هم وجود داشته اونجایی که برا قبیله رئیس انتخاب میشود و یا زمان همین عربی که ما به دیده منفور ترین موجود در عالم نگاه میکنیم اونجا هم شعور میکردند سر خلیفه ، و........ که واقعا جای بحث داره
بحث طولانی میشه وسین جان ولی من یه چیز رو میکم و بهش اعتقاد دارم هر چیز که قانون هست الزاما خوب نیست ولی چیز خوب باید قانون بشه
در آخر باز به همه دوستان پیشنهاد میکنم که این پروتکل یهود رو بدست بیارند و بخونند چیزهای عجیبی توش هست که فکر کنم اون موقع شما به خودتون هم شک میکنید
اگر همه موفق بودن من یه لینک از یه سخنرانی رو اینجا بزارم که درباره پروتکل یهود هست و بعد از اون بیایم واینجا نظرات رو بدیم وهمین جوری یه سیر مطالعاتی رو داشته باشیم
حسین به عنوان اشاعه دموکراسی هم که شده ، لینک بده ، امیدوارم که مطالبی جدید تر از این لینک توش باشه که روش مانور داد.:lol:وسین جان دموکراسی که من دارم از اون انتقاد میکنم دموکراسی هست که برا بازیچه یه عده بوجود آمده جای که شما صحبت از حق رای و آزادی بیان(خنده دار ترین کلمه ای که شنیدم) میکنید به وجود آورنده کان این مکتب خودشون سوپاپ اطمینانهای گذاشتن اگر هر کس یک رای داره و با ارزش شما وجودیت همین سازمان ملل رو نگاه کنید ، میشه بگید شورای امنیت کجای این ناکجا آباد دموکراسی رو پر میکنه ؟؟؟؟؟ جای که فلان تعداد گشور چیزی رو قبول میکنن ولی سردمدار دموکراسی اون رو .......:blush:
چیزی که شما به عنوان دموکراسی قبول کردید در زمان اصرحجر هم وجود داشته اونجایی که برا قبیله رئیس انتخاب میشود و یا زمان همین عربی که ما به دیده منفور ترین موجود در عالم نگاه میکنیم اونجا هم شعور میکردند سر خلیفه ، و........ که واقعا جای بحث داره
بحث طولانی میشه وسین جان ولی من یه چیز رو میکم و بهش اعتقاد دارم هر چیز که قانون هست الزاما خوب نیست ولی چیز خوب باید قانون بشه
در آخر باز به همه دوستان پیشنهاد میکنم که این پروتکل یهود رو بدست بیارند و بخونند چیزهای عجیبی توش هست که فکر کنم اون موقع شما به خودتون هم شک میکنید
اگر همه موفق بودن من یه لینک از یه سخنرانی رو اینجا بزارم که درباره پروتکل یهود هست و بعد از اون بیایم واینجا نظرات رو بدیم وهمین جوری یه سیر مطالعاتی رو داشته باشیم