آن که مي گويد دوست ات مي دارم
خنياگر غم گيني ست
که آوازش را از دست داده است.
اي کاش عشق را
زبان سخن بود
هزار کاکُلي ي شاد
در چشمان توست
هزار قناري ي خاموش
در گلوي من.
عشق را
اي کاش زبان سخن بود
□
آن که مي گويد دوست ات مي دارم
دل اندُه گين شبي ست
که مهتاب اش را مي جويد.
اي کاش عشق را
زبان سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام توست
هزار ستاره ي گريان
در تمناي من.
عشق را
اي کاش زبان سخن بود...
شاملو
خنياگر غم گيني ست
که آوازش را از دست داده است.
اي کاش عشق را
زبان سخن بود
هزار کاکُلي ي شاد
در چشمان توست
هزار قناري ي خاموش
در گلوي من.
عشق را
اي کاش زبان سخن بود
□
آن که مي گويد دوست ات مي دارم
دل اندُه گين شبي ست
که مهتاب اش را مي جويد.
اي کاش عشق را
زبان سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام توست
هزار ستاره ي گريان
در تمناي من.
عشق را
اي کاش زبان سخن بود...
شاملو