لطفا گوسفند نباشید!

[imehrdad]

واقعا عالیه لطفا گوسفند نباشید !
این گوسفند واقعا حیون عجیبیه من اولین بار بعد از کلی تفکر که ادمای نفهم رو به گوسفند تشبیه کردم کلی زوق کردم که چه تشبیه بجایی اما بعد که دیدم نویسنده های دیگه ای مثل دکتر شریعتی هم این تشبیه رو بکار بردن یه کم حالم گرفته شد

حالا از عجایبش بگم :
وقتی بقیه حیونا مثل قوچ و ... از زیر افتاب به سایه پناه می برن این حیون در اوج بلاهت همینجور زیر افتاب گیج میزنه
تنها حیونه که در حالی که زنده مغزش کرم می زاره :دی اینقد که کار نمی کنه
فقط تصویر یه شخص رو میتونه تو حافظش نگه داره بعد مموریش پر می شه
(من اینا رو از این ور انور خوندم دوستان اگه تو اینا اشتباهی هست یا چیز جدیدی می دونن حتما بگن )

حالا نظریه گوسفندی من :
به نظر من دنیا مثل یه ماشین باریه که داره میره و پشتش پره از گوسفند که ما باشیم
اما در بین همین گوسفند ها هم مراتبی هست یه سری اون زیرن و جز خوردن و خوابدن و .. . کار دیگه ای ندارن اینا نه اصلا می دونن واسه چی اونجان نه می دونن که دارن چیکار می کنن و شاید بعضی هاشون اینو که گوسفندو هم نمی دونن
همین مراتب که با تخته های که انداخته شده و گوسفندارو از هم جا کرده از پایین به بالا از هم جدا میشن
اون بالایی ها که بیرون رو هم میبینن و می فهمن که ساکن نیستن و در حال حرکتن اما باز نمی دونن کجا و چرا فقط نسبت به سایرین تفریحات بیشتری دارن مثلا بیرونو تماشا می کنن
اما دسته ای که گوسفند نیستن اونایین که تونستن اون بیرونو لمس کنن اونایی که از بیرون وقتی می بینن یه ماشین گوسفند می برن تاسف می خورن اونایی که جریان زندگی رو حس کردن و خودشون دارن به این جربان جهت میدن
:blush: