Behnaz60t
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 18 آگوست 2006
- نوشتهها
- 245
- لایکها
- 0
شوهر : ( اگه واسه اش یه خونه بگیریم) برامون بهتره .... مادرم هم بيشتر خوشش میاد .
زن : آره ، بعدش مادرت انقدر بد از خودش مراقبت ميکنه که سر یکسال میمیره .
شوهر : هیچی دیگه ، جای بحثی نگذاشتی
:blink:
این قسمت آخری گره اصلی این ترجمه ست ....
میگم سیمور شما میگي : چه زن خوبی !!!....
اونوقت خانمها حتما میگن : چه مرد خوبی !!!!... نميخواد با مادرش زندگی کنه ... lol
اینو کدوم شخصیت داستان میگه ؟ کدوم از اون خانمها ؟!
زن : آره ، بعدش مادرت انقدر بد از خودش مراقبت ميکنه که سر یکسال میمیره .
شوهر : هیچی دیگه ، جای بحثی نگذاشتی
این قسمت آخری گره اصلی این ترجمه ست ....
میگم سیمور شما میگي : چه زن خوبی !!!....
اونوقت خانمها حتما میگن : چه مرد خوبی !!!!... نميخواد با مادرش زندگی کنه ... lol
اینو کدوم شخصیت داستان میگه ؟ کدوم از اون خانمها ؟!