همه بچه هایی که مازاد بودند و یکم برج دوازده از گرگان اعزام شدند رو فرستادند نیروی زمینی ارتش. فوق دیپلم ها رفتن یه پادگانی طرفای پاسداران، لیسانس و بالاتر رو هم فرستادن 01. یکم اسفند رسیدیم پادگان و بعد از تحویل گرفتن لباس و پوتین یه برگه مرخصی تا صبح هفتم دادند. ماشینی که باهاش اومده بودیم هم توی پادگان منتظر موند تا بچه ها رو برگردونه و 90% بچه ها هم همون شب برگشتن خونه و هفته بعدش اومدن.
امریه نداشتم اما 01 که بیفتی از عقیدتی سیاسی و هیئت معارف جنگ گرفته تا مراکز علمی تحقیقاتی ارتش میان دنبال نیرو برای امریه کردن. برای بچه هایی که تهرانی هستن فرصت خیلی خوبیه که تو همین ارگان ها مشغول خدمت بشن چرا که تهران می مونن و خدمتشون هم 99% با لباس شخصی خواهد بود و مثل یک کارمند میرن و برمیگردن. البته اینم بگم که بعضی از ارگان ها قبلاً نیروهاشون رو گرفتن (پارتی بازی) و اومدنشون به 01 فقط جنبه تشریفاتی داره، بعضی ارگان ها هم اینقدر دنبال نیرو هستن که التماست میکنن بری باهاشون. یه سرگردی بود اومده بود می گفت هر کی مترجمی زبان آلمانی و روسی می تونه انجام بده همین الان لباسش رو عوض کنه بیاد بریم
تنبیه هم برای ما فقط شامل نگهبانی تنبیهی می شد. یعنی مثلاً اگر صبح تخت و کدمت فرم نبود برات نگهبانی تنبیهی می نویسن. چند باری هم سر کلاس چون بچه ها شلوغ می کردن دسته جمعی یه مسافتی رو می گفتن بدوین و برگردید! ولی در کل سخت نبود چون تو همین دویدن ها همه بچه ها اینقدر می خندیدن که دویدن از یاد آدم میرفت!! مسافت دویدن هم از 10 کیلومتر خیلی کمتره. یعنی اگه بتونی 10 کیلومتر بدوی تو سه چهار هزار نفری که تو صفر یک هستن میشی قهرمان دو :lol:
اگه صفر یک افتادی زیاد بد به دلت راه نده. فکر کنم برای بچه های دوره ما دیگه فقط اردوگاه مونده که سخته چون اونجا دیگه فشنگ و نارنجک و آر پی جی همه واقعی هستن و شوخی بردار نیست که انشاالله اونم میربم به سلامتی برمیگردیم.
لوازمی که میدن هم دو بخشه. یکی لوازم استحقاقی و یکی بسته ضروری. استحقاقی شامل پوتین و لباس و پتو ، دمپایی و غیره هست که پولش رو از حقوق سربازیتون کم می کنن و بسته ضروری هم حدوداً 5-6 هزار تومن هستن که شامل جعبه واکس و اتیکت پوتین، برچسب برای تخت و کمد، دفتر، خودکار، نایلون فریزر و یه سری چیزای دیگه میشه.