• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

اخبار ، مقالات و دانستی های نجوم و فضا

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
مردمان قديم نه از روشنايي مصنوعي در شب بهره مند بودند و نه از وسايل سرگرمي و تفريحي امروزي. در نتيجه مهم ترين سرگرمي آنان در طول شب ،نگريستن به آسمان بوده است.از آنجا که در آن دوران نور شهرها مزاحمتي ايجاد نمي کرد ،آسمان بسيار شگفت انگيز تر از حال بوده است.مثلا کهکشان راه شيري بسيار پرنور تر و جذاب تر به نظر مي رسيد و همچنين تعداد بسيار زيادي از شهاب هايي که در طول شب در آسمان مي درخشيدند.

دسته اي از جذاب ترين اجرام قابل رصد در آن دوران ،۵ سياره ي قابل رويت با چشم غير مسلح بود.(عطارد ،زهره ،مريخ ،مشتري و زحل)مردمان باستان ساعات فراواني را صرف نگريستن به اين ۵ سياره مي کردند و تصور آنها بر اين بود که حرکت اين ۵ جرم ،امور زندگي آنان را اداره مي کند.

با وجود تمام اين مشاهدات ،آنان يکي از سيارات ر
Thumbnails
ا که با چشم غير مسلح قابل رصد بود ،نمي ديدند.اين سياره که روشنايي آن از قدر ۶ بوده و در آن زمان نيز بدون استفاده از ابزار رصدي قابل رويت بوده است ،براي اولين بار "جرج" ناميده شد.

البته "جرج" به روشني سيارات ديگر نبود اما با اين حال همانند ستاره اي آبي رنگ در آسمان مي درخشيد.قطر آن ۴ برابر زمين بوده و ۳۰ قمر و در حدود ۱۲ حلقه به دور آن مي گردند.جرج در هر ۸۴ سال يک بار به دور خورشيد مي گردد و همواره به صورت مورب در حال دوران بوده است.

"جرج" امروزه به اورانوس شهرت يافته است.

سياره ي جرج (اورانوس) از نگاه دوربين سفينه ي Voyager ۲ منجم انگليسي ،ويليام هرشل،اين سياره را در سال ۱۷۸۱ در هنگام بررسي دايره البروج کشف کرد.وي در آن هنگام ،اين سياره را به افتخار پادشاه وقت انگلستان (جرج سوم) ، "جرج" ناميد.بعد ها اين سياره اورانوس (خداي يوناني آسمان) ناميده شد.

اورانوس پيش از آن بار ها ديده شده بود.اما همواره آن را با يک ستاره اشتباه مي گرفتند.اين سياره براي اولين بار توسط "جان فلمستيد" به عنوان ستاره ي "۳۴ ثور" (۳۴ امين ستاره از صورت فلکي ثور يا گاو) ثبت گرديد.دليل اين اشتباه آن بود که اين سياره بسيار از خورشيد دور بوده و در نتيجه از نگاه چشم غير مسلح مانند يک ستاره به نظر مي رسد.در عين حال ،اين سياره حرکت بسيار کندي دارد و ده ها سال بايد آن را زير نظر گرفت تا بتوان دريافت که اين جسم در حقيقت يک سياره است.

در روزگاران جديد ،رصد اورانوس با چشم غير مسلح تقريبا غير ممکن شده است.با وجود نور شهر ها ،ديگر هيچ کس با نگاه کردن به آسمان متوجه حضور خداي آسمان در افلاک نمي شود.با اين حال ،در اين ماه ،اورانوس قابل رويت بوده و سياره ي ديگري در نزديکي آن شما را براي يافتن سياره ي آبي ياري خواهد داد.در روزهاي ۲۸ ،۲۹ و ۳۰ فروردين امسال ،زهره و اورانوس در آسمان صبحگاهي برخورد نزديکي با يکديگر خواهند داشت.تنها کافي است که درست قبل از طلوع خورشيد در يکي از الين سه روز به سمت شرق نگاه کنيد.مطمونا با اولين نگاه زهره را خواهيد يافت.اگر با يک دوربين دوچشمي يا يک تلسکوپ به زهره نگاه کنيد ،اورانوس را درست در کنار آن خواهيد يافت.اگر آسمان به اندازه ي کافي تاريک باشد ،شما قادر خواهيد بود که اورانوس را بدون استفاده از ابزار ،در کنار زهره بيبينيد.

در روز ۲۸ فروردين ،اين دوسياره فاصله ي زاويه اي در حدود يک درجه خواهند داشت.اين مقدار در روز ۲۹ ام به ۰.۳ درجه کاهش مي يابد و دوباره در روز ۳۰ ام فاصله ي اين دو افزايش يافته و به يک درجه مي رسد.

در این نقشه ،اورانوس و زهره آنقدر به یکدیگر نزدیک شده اند که در مقیاس نقشه قابل تفکیک نیستند. رويت اين اتفاق در يکي از اين سه روز مي تواند بسيار هيجان انگيز باشد.سياره ي زهره به روشني الماس که در حال حاضر نيمي از قرص آن روشن است ، در کنار قرصي آبي و سبز رنگ که به وضوح يک سياره است ، در آسمان صبحگاهي در کنار يکديگر مي درخشند.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
در این نقشه ،اورانوس و زهره آنقدر به یکدیگر نزدیک شده اند که در مقیاس نقشه قابل تفکیک نیستند.


Thumbnails
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
تصاویر زیر که توسط دوربین سه بعدی و با وضوح بالا (HRSC) مدارگرد مارس اکسپرس گرفته شده اند، دهانه ی گاله(صورت خوشحال) را نشان می دهند.این دهانه ی برخوردی، بر روی لبه ی شرقی حوزه ی برخوردی Argyre Planitia و در جنوب دهانه های برخوردی Wirtz and Helmholtz بر روي سطح مریخ پديد آمده است.

این دهانه که ۲۳۰ کیلومتر قطر دارد و در مختصات ۵۱ درجه ی جنوبی و ۳۲۹ درجه ی شرقی واقع است، به افتخار J.G. Galle (۱۸۱۲-۱۹۱۰) ستاره شناس آلمانی نام گذاری شده است.
مارس اکسپرس این تصاویر را با استفاده از دوربین رنگی خود و به روش موزاییکی و با دقتی در حدود ۲۰ تا ۱۰ متر برپيكسل تهيه كرده است.هر یک از ۵ نوار تصویر،که به طور جداگانه در طی گردش های ۴۴۵, ۲۳۸۳, ۲۴۳۸, ۲۴۶۰ و ۲۴۹۳ گرفته شده اند، ده ها کیلومتر پهنا دارند!

تعداد نسبتاً زیادی نهر کوچک موازی، که اثبات محتملی برای وجود آب در سیاره ی سرخند، از دیواره های داخلی این دهانه در کناره ی جنوبی منشا گرفته اند.

اين دهانه كه براي نخستين بار به وسيله کاوشگر وایکینگ ۱ دیده شد بر اثر جريان هاي بادي فرسايش يافته است.همان گونه که این اثر در تعدادی گردباد غبار تیره نیز دیده شده است، که باعث زدوده شدن غبار روشن سطح سیاره می شوند.

تصویر پرسپکتیو از روی یک تصویر موزاییکی از مدل دیجیتال منطقه ( که خود با استفاده از دوربین سه بعدی گرفته شده است) طراحي گرديده است.



Thumbnails



Thumbnails
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
در اواخر سال گذشته، دنباله دار پوجمانسکی پس از یک سال هدیه سال نو رصدگران ایرانی را به ارمغان آورد و با ظهور خود پس از مدت ها دوباره دنباله دارها را به فهرست اجرام رصدی با ابزار های ساده اضافه کرد. اما با توجه به دنباله داری که به تازگی به حد دید دوربین های دوچشمی رسیده است و اکنون انتظار رصدهای های شما را می کشد، رصد هیچ دنباله داری در چند سال اخیر چنین جذاب نبوده است؛ دنباله داری که در مقابل چشمان ما در حال مرگ و تکه تکه شدن است.
شواسمان-واخمان-۳ (S-W-۹) ، نام جرمی است که سکوی هفتاد و سوم دنباله دارهای دوره ای را از نظر زمان کشف به خود اختصاص داده است (نام کامل این دنباله دار ۷۳P-C/Schwassmann-Wachmann ۳ است). این دنباله دار در سال ۱۹۳۰ میلادی به کمک دو رصدگر معروف دنباله دار ها به طور مشترک کشف شد. گرچه در دوره کوتاه ۵/۵ ساله به دور خورشید می گردد اغلب وقتی به نزدیکی خورشید باز می گردد این دنباله دار کوچک چندان درخشان نمی شود. به همین دلیل پس از سال ۱۹۳۰ میلادی تا سال ۱۹۷۹ رصد نشد. سپس در سال ۱۹۹۰ میلادی بار دیگر رصد شد و پس از آن تا به امروز هر بار که به خورشید نزدیک می شود زیر نظر تلسکوپ های زمینی است. آخرین گذر آن به سال ۲۰۰۱ میلادی باز می گردد. که در آن سال در پرنور ترین حالت به قدر ۸+ رسید.

هسته دنباله دار در بازگشت سال ۱۹۹۵ خود تکه تکه شد و باعث شد تا در آن سال دنباله دار ناگهان پرنور شود(مطابق نمودار قدر سال ۱۹۹۵)؛ به طوری که حدود دو قدر پرنور شد. پس از این اتفاق هسته دنباله دار به سه قسمت اصلی تقسیم شد که این سه بخش را A,B و C نامیدند (بزرگترین تکه cاست). پس از آن دنباله دار باز هم به قسمت های بیشتری تقسیم شد به طوری که اکنون که با تلسکوپهای بزرگ بازگشت دوباره آن زیر نظر گرفته شده است هسته دنباله دار حدود ۲۰ تکه است که شگفتی اخترشناسان را به همراه داشته است. منظره این تسبیح دانه هایی از کوه های یخ در فضا، منظره دنباله دار شومیکر-لوی ۹ را در ذهن تدایی می کند کع در سال ۱۹۹۴ تکه های آن به مشتری برخورد کردند. البته با این تفاوت که با تلسکوپ های آماتوری کوچک سه تکه و با تلسکوپ های آماتوری بزرگ، به شرطی که رصدگر دنباله دار ها باشید می توانید در شرایط ایده آل تا ۷ قسمت آن را تشخیص دهید.

ملاقات این دنباله دار این بار بسیار استثنایی است، نه فقط به دلیل اینکه تکه تکه شده است بلکه به این علت که دنباله دار بیش از هر از زمان دیگری بجز زمان کشف آن به زمین نزدیک می شود و در نتیجه درخشان می گردد، در حدی که از اوایل اردیبهشت می توان پرنورترین تکه دنباله دار را به دور از نور شهر با چشم غیر مسلح دید. دنباله دار در ۲۳ اردبهشت به نزدیک ترین فاصله از زمین (۰۷/۰ واحد نجومی) و در ۱۷ خرداد به حضیض مدار خود به دور خورشید می رسد. اوج درخشش آن نزیدک به ۲۳ اردیبهشت است اما متاسفانه در آن شبها نور شدید ماه کامل از زیبایی آن می کاهد و بهترین زمان برای عکسبرداری و رصد آن بازه ۱۵ تا ۲۰ اردیبهشت است. هرچند که هزاران منجم آماتور و صدها اخترشناس حرفه ای در سراسر جهان از اکنون به مشاهده، ثبت و دنبال کردن تغییرات درخشندگی و افزایش تکه های هسته دنباله دار می پردازند.

اما سه قطعه ای که از اکنون با تلسکوپ های آماتوری قابل رویت اند، G،B و C هستند. البته قطعه C طبق پیش بینی ها بسیار پرنور می شود و احتمالا در بهترین شرایط به قدر حدود ۴ و حتی در حالت خوشبینانه به قدر حدود ۳ می رسد، یعنی چنان درخشان که شاید از درون شهر نیز با چشم برهنه دیده شود. B پس از یک فوران که احتمالا حاصل دو تکه شدن آن بوده است در ۲۴ فروردین به قدر حدود ۵/۸ رسیده است و با دوربین های دوچشمی مناسب به دور از نور شهر قابل رویت است. تکه C روشنایی شبیه به آن دارد. اما قطعه G نیز دچار فوران شده است (احتمالا دو تکه شدن) در ۲۳ فروردین به قدر ۱۲ رسیده است. رصد این تکه هنوز آن چنان ساده نیست. اگر مایل به رصد قطعه های دیگر هستید، می بایست تا آستانه پرنوری دنباله دار صبر کنید چرا که این قطعات بسیار کوچک و کم نور هستند و رصد آنها به تجربه فراوانی در زمینه رصد دنباله دار ها احتیاج دارد. ( در قسمت زیر منحنی نوری قطعه های مزبور و همچنین تکه های کم نور تر تصویر شده است).

در هنگام اوج روشنایی دنباله دار احتملا تکه C از قدر ۵/۳ و همچنین قطعه B نیز با قدر حدودی ۶ در حد دید چشم های تیزبین رصدگران به دور از نور شهر باشد. در آن هنگام قطعه G نیز از قدر۹ یا ۱۰ به خوبی با ابزار های ساده رصدی و با کمی دقت در فاصله کمی از دو قطعه B و C قابل رویت است. بقیه قطعات را نیز می توانید با تلسکوپ های بزرگ یا عکسبرداری های طولانی مدت و در فاصله بسیار نزدیکی از B، CوG از قدر حدود ۱۱ تا ۱۲ جستجو کنید.

اکنون دنباله ای بسیار کوچک در گیسوی دو تکه پرنورتر ثبت شده است که هنوز با ابزارهای آماتوری محسوس نیست ولی شاید در شبهای آینده دنباله ای بارز و دیدنی شوند. این دنباله دار ها در فاصله بسیار نزدیکی از یک دیگر قرار دارند و می توانید تمامی آنها را به فاصله بسیار کمی از یک دیگر رصد کنید.

امکان بارش شهاب
در سال ۱۹۳۰ که دنباله دار شواسمان-واخمان۳ کشف شد بارش شهاب نه چندان بارزی دیده شد و امکان پدیدار شده بارشی تا ۶۰ تا ۷۰ شهاب در ساعت در اوج (ZHR) برای ۱۸ و ۱۹ خرداد پیش بینی شد. چنین امکانی برای امسال نیز هست اما چندان احتمال قوی ای نیست و اخترشناسان نزدیک ترین بارش شهاب دیدنی از برخورد ذرات به جای مانده از این دنباله دار منهدم شده با جو زمین را در بهار سال ۲۰۲۲ می دانند.

رصد و تهیه گزارش
به یاد داشته باشید که برای رصد این دنباله دار به مناطق تاریک بروید؛ پیش از رصد مکان آن را به خوبی به خاطر بسپارید. در صورت امکان به کمک موتور ردیاب و نوردهی های چند دقیقه ای از آن عکس بگیرید و اگر این امکان برای شما وجود نداشت از آن طراحی کنید. رصد های مداوم و منظم داشته باشید و عکس ها و گزارشات خود را برای منابع معتبر بین المللی مانند www.aerith.net و www.cometobservation.com و همچنین مجله نجوم بفرستید. در روز های آینده در همین صفحه اخبار اين دنباله دار به روز می شود تا شما در جریان روند پر نور شدن این دنباله دار و اخبار و اطلاعات مربوط به آن قراربگیرید.




Thumbnails
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
مشتری(برجیس)
فاصله متوسط از خورشید 778/33 کیلومتر
قطر استوا 142984 کیلومتر
مدت حرکت وضعی 9/48 ساعت
مدت حرکت انتقالی 11/86 سال زمینی
سرعت مداری 13/06 کیلومتر در ثانیه
دمای ابر فوقانی -150 درجه سانتیگراد
جرم(زمین=1) 317/93
چگالی متوسط(آب=1) 1/33
جاذبه(زمین=1) 2/54
تعداد قمر 40

مشتری پنجمین سیاره نزدیک به خورشید و اولین غول از چهار غول گازی است. مشتری بزرگترین سیاره منظومه شمسی بوده و جرم آن از تمام سیارات دیگر بیشتر است. حجم این سیاره 1300 برابر زمین، و جرم آن دو و نیم برابر جرم تمامی سیارات منظومه شمسی است. ابرهای انواری شکل مشتری غالباً از گازهای هیدروژن و هلیوم تشکیل شده اند. جو درونی سیاره حدود 1000 کیلومتر (600 مایل) پایین تر از ابرها شروع می شود که در این نقطه گاز هیدروژن به مایع تبدیل می گردد. در اعماق پایین تر، هیدروژن حالت فلزی دارد. در مرکز مشتری، هسته ای سنگی و بسیار داغ وجود دارد که حرارتش به 3500 درجه سانتی گراد (63000 درجه فارنهایت) می رسد.دیگر اقمار مشتربی در چند سال پیش کشف شدند.
لکه سرخ بزرگ
لکه سرخ بزرگ، یک ناحیه واچرخه ای بزرگ (نوعی گردباد) در ابرهای فوقانی سیاره مشتری است. از زمان کشف این لکه تا کنون، بارها دیده شده که قطر آن تا سه برابر قطر زمین افزایش یافته است. جریانهای چرخان گاز که در این لکه وجود دارند، فسفر را ار جو تحتانی به بالا مکیده و باعث قرمز یا صورتی شدن لکه می شوند. این لکه از محیط اطراف خود بلندتر و سردتر است و هر 12 روز زمینی، یک دور در جهت عکس عقربه های ساعت به دور خودش می چرخد.
حلقه های مشتری
منظومه حلقه های مشتری در سال 1979 توسط کاوشگر فضایی ویجر 1 کشف گردید. سه حلقه مشتری به ترتیب زیر نامگذاری شده اند:
حلقه هاله به عرض 22800 کیلومتر (14170 مایل). حلقه اصلی که حلقه ای باریک و درخشان است به عرض 6400 کیلومتر (3980 مایل). و حلقه تار عنکبوت «گسامر) که رقیق ترین و عریض ترین حلقه می باشد به عرض 8500 کیلومتر (53000 مایل).
قمرهای مشتری
شانزده قمر مشتری به چهار گروه چهارتایی تقسیم می شوند . گروه اول در فاصله حدود 130000 کیلومتری (80000 مایل). گروه دوم در فاصله حدود 200000 کیلومتری (125000 مایل). گروه سوم در فاصله 9 میلیون کیلومتری (6/5 میلیون مایل). و گروه چهارم در فاصله ای نزدیک به گروه سوم قرار دارند. جهت چرخش تمام گروهها بجز گروه چهارم، همان جهت چرخش مشتری است. همه قمرهای مشتری بجز قمرهای گروه دوم، کوچک هستند. قمرهای گروه دوم که گالیله ای نام دارند هم اندازه ماه زمین هستند.
سیاره مشتری دارای بزرگترین قطر و بیشترین جرم در میان تمام سیارات منظومه شمسی است. استوای مشتری 11 برابر استوای زمین است. این سیاره سریعتر از سایر سیارات به دور خود می چرخد. دوره چرخشی مشتری نصف دوره چرخشی زمین است.
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
لکه سرخ بزرگ برجیس(ژوپیتر)
مهمترین و چشم گیرترین عارضه برجیس لکه بزرگ سرخ رنگی (great red spot) است که موجودیت آن لااقل به سه قرن پیش باز می گردد. مشاهدات تلسکوپی نشان می دهد که لکه مزبور گاهگاه ناپدید شده و دوباره در سطح مشتری جلوه گر می شود.
لکه سرخ بزرگ نخستین بار در سال 1664 بوسیله رابرت هوک عضو انجمن سلطنتی ستاره شناسان انگلیسی کشف گردید و موجودیت آن در سال 1665 توسط جیوانی کاسینی ستاره شناس ایتالیائی مجدداً تائید شد.
هنریک ساموئل شواب ستاره شناس آلمانی در سال 1831 حرکات لکه مزبور را زیر نظر قرارداد و ویلیام روترداوس کشیش انگلیسی در سال 1857 شکل آن را نقاشی کرد و آلفرد مایر عضو دانشگاه پنسیلوانیا نیز در سال 1870 شکل دقیق تری از آن رسم نمود.
لکه مزبور تا سال 1882 همچنان به جای خویش باقی بود و در آن سال ناگهان ناپدید شد و ستاره شناسان را سخت به اندیشه واداشت. غیبت لکه مزبور تا سال 1891 همچنان ادامه یافت و در آن سال دوباره در سطح مشتری ظاهر گردید و از آن به بعد غیر از غیبت های کوتاه سال های 1928 تا 1929 و 1938 و 1977 تقریباً همواره در سطح کره مزبور جلوه گر بوده است. تصور کلی بر آن است که لکه سرخ بزرگ در پی فعالیت گونه ای آتشفشان در سطح مشتری پدید آمده و سرخی آن در ارتباط با دمای آن است فرضیه دیگر بر این پندار استوار است که، آبگونه سازنده برجیس در حین چرخش محوری به مانعی برخورد کرده و ستونی از آن سر برافراشته و سر ستون آن به سان لکه سرخی جلوه گر شده است.
خاصیت مغناطیسی برجیس (magnetic properties)
نخستین نشانه دال بر وجود میدان مغناطیسی در مشتری از طریق دریافت یک سری امواج رادیوئی غیر منتظره در دهه 1950 بدست آمد. دریافت علائم مزبور کارشناسان را بر آن داشت تا بررسی خاصیت مغناطیسی مشتری را نیز جزو برنامه های تحقیقاتی فضا ناوهای پایونیر و ویجر قراردهند.
دانشمندن وجود میدان مغناطیس میهن خاکی ما را به توده مرکزی زمین وابسته دانسته و بر این گمانند که توده مزبور همراه با چرخش زمین همانند یک دیناموی خود القاء یعنی ماشینی که نیروی مکانیکی را به (نیروی مغناطیسی یا الکتریکی تبدیل می کند، عمل می نماید. مواد گداخته یا مایع پیرامون توده مرکزی نقش هادی الکتریسیته را بر عهده داشته و نیروی محرکه آن از چرخش زمین حاصل می گردد. اما در مورد برجیس وضع کلاً دگرگون است و کاملاً روشن است که مکانیسم میدان مغناطیس سیاره مزبور به ساختار درونی سیاره بستگی تام دارد. سیارات غول آسای منظومه خورشیدی چون برجیس و کیوان که هر دو دارای میدان مغناطیس نیرومندی هستند، عمدتاً از عناصر سبکی چون ئیدروژن و هلیوم بشرح ساختار زیر ترکیب یافته اند.
در ژرفای حدود 1000 کیلومتر از سطح مرئی آنها، بخشی بنام منطقه انتقال وجود دارد که در آنجا گازها به میاع ئیدروژن تبدیل می شوند. دمای این منطقه حدود 2000 کلوین و فشار آن 5600 برابر فشار جو زمین است. در ژرفای بین 1000 تا 3000 کیلومتری، دما رو به فزونی می رود و به 5500 کلوین افزایش می یابد و فشار نیز به 000/90 اتمسفر بالغ می گردد و ئیدروژن را بشدت متراکم و فشرده می سازد.
در ژرفای 000/25 کیلومتر دما به 000/11 کلوین می رسد و فشار به 3 میلیون اتمسفر بالغ می گردد، در چنین شرایطی ئیدروژن بشدت تغییر حالت می دهد و به رسانای بسیار مناسبی برای جریان الکتریسیته مبدل می گردد. این حالت را اصطلاحاً ئیدروژن فلزی مایع (liquid metallic hydrogen) می نامند از آن به بعد دما و فشار همچنان رو به افزایش می روند تا جائی که دمای توده مرکزی به 30 هزار کلوین و فشار به صد میلیون اتمسفر می رسد و هسته سنگینی را که جرم آن 10 تا 20 برابر جرم زمین است، در مرکز سیاره پدید می آورد که عمدتاً از آهن و مواد سیلیکانه ترکیب یافته است.
وجود ئیدروژن فلزی مایع در درون سیاره می تواند موجبات پیدایش میدان مغناطیس را در سیاره برجیس فراهم آورد، و از سوی دیگر چرخش سریع سیاره را که مدت آن حدود 10 ساعت است، می توان مهمترین عالم برای به حرکت در آوردن مایع مزبور و در نتیجه تولید جریان الکتریسیته ( به همان نحوی که در دیناموی خود القای زمین گفته شد ) بشمار آورد. نیروی میدان مغناطیس مشتری که در رأس ابرهای آن اندازه گیری شده معادل 2/4 گاوس است و به همین لحاظ قدرت میدان آن ده برابر نیرومندتر از میدان مغناطیس زمین است که مقدار آن 35/0 گاوس می باشد.
محور قطبهای مغناطیس برجیس نسبت به محور چرخش آن 8/10 درجه انحراف دارد که حدود یک درجه از انحراف محور مغناطیس زمین کمتر است. وضعیت قطبهای مغناطیس مشتری عکس وضعیت قطبهای مغناطیس زمین است و قطب نماهای فرضی را به سوی جنوب منحرف می سازد. بات توجه به این نکته که قطبهای مغناطیس زمین بطور متوسط هر سال یک بار جابجا می شوند، لذا صدق چنین وضعیتی در برجیس نیز نامحتمل نخواهد بود.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
ايسنا: به گفته رييس يك شركت فضايي روسيه، اين كشور مي تواند تا ۹ سال ديگر فضانوردي را به ماه بفرستد. نيكولا سواستينانو رييس شركت فضانوردي RKK Energia روسيه با اعلام اين خبر گفت: «روسيه همچنين در نظر دارد تا سال ۲۰۳۰ ميلادي فضانوردي را به مريخ بفرستد. همچنين طرح هايي وجود دارد كه براساس آن تا سال ۲۰۲۵ ميلادي استخراج هليوم ۳۰۰ به عنوان يك منبع ارزشمند جايگزين انرژي از سطح ماه آغاز خواهد شد.»
گفته مي شود كه پرتاب هاي به سوي ماه دو ميليارد دلار هزينه در بر دارد و استخراج و انتقال هليوم ۳۰۰ به زمين نيز بين ۴۰ تا ۲۰۰ ميليارد دلار هزينه در بر خواهد داشت با اين حال اين هزينه ها با توجه به ارزش بالاي اين گاز از محل فروش آنها تامين خواهد شد. اعزام فضانورد به مريخ بين سال هاي ۲۰۲۰ تا ۲۰۳۰ ميلادي صورت خواهد گرفت.
گفتني است كه در برنامه فضايي روسيه براي سال هاي ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ ميلادي هيچ رديف بودجه اي براي اين سه ماموريت مهم در نظر گرفته نشده است، با اين حال وي ابراز اميدواري كرد كه بودجه اين ماموريت ها از سوي نهادها و سازمانهاي تجاري تامين شود.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
پارس اسكاي: تلسكوپ فضايي هابل ناسا براي نخستين بار به رصد سياره دور دست تازه كشف شده كه در حال حاضر زنا نامگذاري شده است پرداخت و نشان داد كه اين سياره تنها كمي از پلوتو بزرگتر است. نتايج به دست آمده از رصدهاي انجام شده توسط پايگاه هاي زميني نشان مي داد كه اين سياره ۳۰ درصد از پلوتو بزرگتر است در حالي كه هابل در ۹ و ۱۰ دسامبر ۲۰۰۵ قطري معادل ۱۴۹۰ مايل را براي زنا محاسبه كرد. هابل پيش از اين قطر پلوتو را ۱۴۲۲ مايل محاسبه كرده بود. مايك براون پژوهشگر تيم كاشف زنا در اين باره گفت: «هابل تنها وسيله اي است كه مي تواند ابعاد واقعي سياره را در نور مرئي اندازه گيري كند. زنا ۱۶ ميليارد كيلومتر از زمين فاصله دارد و اين سياره تنها ۵/۱ پيكسل از ميدان ديد هابل را اشغال مي كند ولي همين مقدار اندك كافي است تا هابل بتواند اندازه اين سياره را تعيين كند.»
يكي از عواملي كه دانشمندان احتمال مي دادند زنا سياره بزرگي باشد، درخشندگي آن بود كه حاصل از بازتاب نور خورشيد است. اما اكنون معلوم شد قطر اين سياره بسيار كوچكتر از آن چيزي است كه تصور مي شد به همين دليل زنا مي تواند يكي از درخشان ترين سياره هاي منظومه شمسي با بازتاب بسيار زياد نور خورشيد باشد. در ميان اجزاي منظومه شمسي انسلادوس به دليل وجود سطح يخي و آبفشان هاي بسيار، بيشترين بازتاب سطحي را دارد. دانشمندان تصور مي كنند اين بازتاب بالا در اثر وجود متان يخ زده روي سطح سياره است. شايد اين سياره در هنگام نزديك بودن به خورشيد داراي اتمسفري از متان بوده است و اكنون كه در اين فاصله دور از خورشيد قرار گرفته اتمسفر آن به صورت برف روي سطح اين سياره نشسته است.
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
مغناطکره مشتری
مغناطکره برجیس دارای دنباله ای دراز است که تا 750 میلیون کیلومتری پشت سیاره در فضا کشیده شده و قسمت مقابل آن بین 50 تا 100 برابر شعاع مشتری رو به خورشید پیش آمده و سپری را به نام مغناط خم در برابر ضربات باد خورشیدی پدید آورده است. ذرات باد خورشیدی که دارای سرعتی برابر 000/500/1 کیلومتر در ساعت هستند، پس از برخورد با سپر مغناطکره از سرعتشان بشدت کاسته می شود و در مقابل دما را تا میزان ده برابر وضع طبیعی فزونی می بخشند.
اندازه گیریهائی که بوسیله فضاناوهای ویجر بعمل آمده، افزایش دمای منطقه مزبور را بین 300 تا 400 میلیون کلوین نشان می دهد که بالاترین رقم دما در منظومه خورشیدی است. ( البته به غیر از خورشید )
کمربندهای تشعشعی
پیرامون کره برجیس را کمربندهائی همانند کمربندهای وان آلن پوشانیده است. کمربندهای مزبور که شعاع آنها 20 برابر شعاع مشتری است، ذرات پرانرژی بسیار زیادی را در خود به دام انداخته و محدوده خطرناکی را برای سفرهای فضائی پدید آورده اند. توان کمربندهای تشعشعی برجیس آنچنان است که دستگاهای حساس فضا ناوها را هدف بمباران پروتون ها و الکترون های بسیار پرانرژی قرارداده و ارتباط رادیوئی و مخابراتی آنها را مختل می سازد.
محیط مغناطیسی برجیس
میدان مغناطیس مشتری گاهگاه ذرات به دام افتاده ای را که فعال ترین ذرات شناخته شده در طبیعت هستند، از خود رها می سازد. ذرات مزبور که سرعتشان با سرعت نور برابری می کند، از پروتون و نوترون هسته های اتمی ترکیب یافته و توان آنها به حدی است که حتی فضای زمین را نیز متأثر می سازند. تا چندی پیش تصور چنان بود که بیشتر پرتوهای کیهانی از خارج از منظومه خورشیدی سرچشمه می گیرند، ولی امروزه ثابت شده که پرتوهای مزبور عمدتاً از برجیس گسیل می گردند و با پیمودن حدود 700 میلیون کیلومتر، خود را حتی به مدار سیاره تیر یا عطارد نیز می رسانند. پرتوهای کیهانی برای مسافران فضائی زیان بخش بوده و اندام های زیستی را نابود می سازند. خوشبختانه کمربندهای حفاظتی وان آلن همچون سپری از عبور پرتوهای مزبور جلوگیری کرده و حیات زمینی را در پناه خویش قرار می دهند.
مشتری و قمر یو
از 46 قمر شناخته شده برجیس، هفت تای آنها در محدوده مغناطکره سیاره مزبور قراردارند که دورترین آنها کالیستو است که در لبه خارجی محدوده به گرد مادر خویش گردش می کند. به همین مناسبت اقمار مزبور همواره هدف بمباران الکترون ها و پروتون ها و ذرات پرتوان گسیل شده از مشتری قرار گرفته و فرسایش حاصله از این بمباران ها، سطح آنها را تقریباً هموار ساخته است. این وضعیت به ویژه در قمر یو IO که یکی از چهار قمر بزرگ مشتری بشمار می آید، محسوس ترین است.
فعل و انفعالات مزبور باعث می گردد تا علاوه بر پیرامون یو که از جوی مرکب از ابرهای سدیم و پتاسیم و منیزیوم پوشیده شده، سراسر مدار قمر مزبور نیز از اثرات تشعشعی متأثر گردد.
کارشناسان اعتقاد دارند که مشتری و قمر یو بوسیله یک کمان الکتریکی بسیار نیرومند به توان 5 میلیون آمپر و اختلاف سطح ( اختلاف پتانسیل ) 400 هزار ولت که 70 بار بیشتر از مجموع نیروهای الکتریسیته تولید شده بوسیله کلیه کشورهای جهان زمینی است، به یکدیگر پیوسته اند. یکی از مهمترین آثار نیروی مزبور، ایجاد دمای موضعی در سطح قمر یو است که به فعالیت های آذرین قمر مزبور منجر می گردد. موادی که از آتشفشان های یو به خارج پرتاب می شوند، توده انبوهی از غبار و دی اکسید گوگرد یونیده را به فضا روان ساخته و یک پلاسمای حلقوی روی مدار قمر مزبور و همچنین در پیرامون سیاره مشتری پدید می آورند.
در برخورد فضا ناو ویجر 1 بامداد مزبور، وجود اکسیژن و گوگرد یونیده، کاملاً تائید گردید و دمای پلاسمای مورد بحث معادل کلوین ثبت شد. آزمایش ها نشان می دهند که از زمان مأموریت پایونیر تا سفر ویجر 1 که 5/4 سال به درازا کشید، تغییرات قابل ملاحظه ای در محیط مشتری پدید آمده و تغییرات بیشتری نیز در سفر ویجر 2 مشاهده گردیده است. طی این تغییرات، پرتو افشانی کمان پلاسمای قمر یو به دو برابر آخرین یافته و در مقابل دما به میزان کلوین کاهش یافته است. این دگرگونی مؤید آن است که کمان مزبور کاملاً با فعالیت های آخرین یو در ارتباط بوده و لازم است حدود یون گوگرد و اکسیژن بر سانتی متر مربع در ثانیه به کمان مزبور ترزیق گردد با کیفیت و کمیت آن همچنان محدود بماند.
مشتری و امواج رادیوئی
قبلاً اشاره شده که برجیس امواج رادیوئی گسیل می دارد. در حقیقت امواج مزبور شباهتی به علائم متداول رادیوئی ندارند، بلکه همانند صداهای حاصله از پارازیت های رعد و برق و یا امواج مزاحمی هستند که گاه هنگام اجرای برنامه های عادی رادیوئی به گوش می رسند. امواج رادیوئی گسیل شده از برجیس که از هر صدائی غیر از صدای خورشید بزرگتر است به سه نوع دکامتری ، دسی متری و حرارتی طبقه بندی می گردند.
امواج دکامتری که طول موج آنها بین 5/7 تا 700 متر است. بلندترین امواج الکترومغناطیس گسیل شده از مشتری است و امواج ناپیوسته ای می باشد که نوسان های آن بوسیله انفجارهای پراکنده بریده شده و قاعدتاً بین چند دقیقه تا چند ساعت به درازا می کشد. بررسی امواج دکامتری نشان می دهد که سیاره مزبور زا چرخش ویژه ای بنام سیستم III برخوردار است که مدت آن 9 و 55 دقیقه و 710/29 ثانیه یا 536/870 درجه در یک روز است. سیستم III که در واقع معرف چرخش مغناطکره مشتری است در اندازه گیری های دقیق کاربرد مهمی دارد.
امواج دسی متری امواجی هستند که طول فرکانس آنها از 5/7 متر کمتر است و برخلاف امواج دکامتری از فرکانس های پیوسته ای برخوردارند. امواج حرارتی که طول موج آنها بیش از چند سانتی متر نیست، از دمای سیاره حکایت کرده و اطلاعات جامع و نسبتاً دقیقی در زمینه دمای سطح ظاهری مشرتی در اختیار می گذارند.
جو مشتری
همانطوری که ظاهراً نیز به نظر می رسد، سیستم جوی مشتری نه تنها با سیستم جوی زمین بلکه با سیستم جوی دیگر سیارات خاکی مانند ناهید و بهرام بکلی متفاوت است. مشتری سیاره ای است که از گاز و مایع و که فاقد پوسته جامد بوده و برخلاف زمین اختلافی میان دمای استوائی و قطبی آن وجود ندارد و از جابجائی سیستم های قطبی و نیمگانی و برعکس در آن خبری نیست. مشتری همچنین برخلاف زمین که دمای سطحی خویش را از خورشید دریافت می دارد، سیاره ای است که از دمای درونی برخوردار است و فقط اندکی از دمای خورشیدی بهره مند می گردد. و سرانجام سرعت چرخش 10 ساعته مشتری را که نقش عمده ای در شکل گیری ابرها برعهده دارد، نیز نباید فراموش کرد.
پژوهش های سال های اخیرنشان می دهد که نوارها یا رگه های سطحی برجیس و همچنین عوارضی چون لکه های سرخ از عدم ثبات جو مشتری حکایت می کنند.
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
قمر های مشتری
خانواده مشتری از 46 قمر شناخته شده تشکیل یافته و بزرگترین مجموعه در منظومه خورشیدی را پدید آورده اند. عمده ترین قمرهای برجیس چهار تا هستند که به ترتیب از داخل به خارج یوIO، اروپا، گانیمد و کالیستو نام دارند.
چون گالیله نخستین کسی از که قمرهای چهارگانه بالا را به کمک تلسکوپ کشف کرده، لذا آنها را اقمار گالیله نیز می گویند. قمرهای گالیله کلاً همزمان هستند و مدت چرخش و گردش آنها با هم برابر است.
علاوه بر قمرهای گالیله چهار قمر کوچک بنام آمالته آ و آدراسته آ یا j1 و j2 و j3 در تصویرهای مخابره شده بوسیله فضا ناو ویجر کشف گردید که همگی در مدار درونی قمر یو قرارگرفته اند. در آن سوی مدار قمرهای گالیله یعنی بعد از مدار گالیستو، هشت قمر کوچک دیگر که بی شباهت به سیارگان به دام افتاده نیستند، به گرد مشتری در گردشند که نام آن ها به تریتب از داخل به خارج عبارت است از:
لدا ، هیمالیا ، لیسی ته آ ، الارا ، آننکه ، کارمه ، پاسیفه ، و سینوپه که چهار تای آخر که بیرونی ترین قمرهای برجیس هستند، در خلاف گردش دیگر اقمار به دور مادر خویش می گردند. متأسفانه هیچکدام از فضا ناوهای پایونیر و یا ویجر از این اقمار اطلاعی بدست نیاورده اند.
در سال 1975 چارلز کوال از رصد خانه پالومار گزارش داد که قمر دیگ یا سیارکی نیز به قدر 21، در فاصله دوری به گرد مشتری گردش می کند که تا این تاریخ هنوز وجود آن محقق و ثابت نگردیده است.
قمرهای مشتری کلاً از ارزش علمی بسیاری برخوردارند، زیرا بررسی حرکات آنها ما را به چگونگی جرم و گرانش این سیاره غول آسا راهنمائی می کند و حل مسائل مهمی مانند اندازه گیری سرعت نور را امکان پذیر می سازد.
قمرهای برجیس از نظر وضع مدار به سه دسته تقسیم می گردند. دسته درونی که از اقمار گالیله و آمالته آ و سه قمر کوچک j1 و j2 و j3 تشکیل یافته است، روی مدارهائی که خیلی به دایره نزدیک بوده و در امتداد سطح نیمگان مشتری قرار گرفته اند به دور برجیس گردش می کنند.
دسته میانی مرکب از چهار قمر لدا، هیمالیا، لیسی ته آ و الارا است که بطور متوسط حدود 11 میلیون کیلومتر از مشتری فاصله دارند و مدار آنها در مقایسه با مدار دسته درونی خارج از مرکزی بیشتری داشته و سطح مدارشان نیز نسبت به سطح استواء برجیس حدود 30 درجه میل دارد.
قمرهای دسته بیرونی که آننکه، کارمه، پاسیفه و سینوپه نام دارند، کلاً در جهت مخالف گردش دیگر اقمار به دور مشتری گردش می کنند و سطح مدارشان نسبت به سطح استواء برجیس بین 150 تا 160 درجه میل دارد و فاصله آنها از مشتری حدود 21 میلیون کیلومتر است.
قمرهای درونی مشتری

J3- درونی ترین قمر مشتری است که همراه با قمرهای j1 و j2 در تصویرهای ارسالی سال 1979 فضا ناو ویجر کشف گردید. این قمر که قطر آن حدود 40 کیلومتر است در فاصله ای معادل 200، 56 کیلومتر از فراز ابرهای مشتری به دور برجیس گردش می کند و در حقیقت نزدیک ترین قمر به سطح مشتری محسوب می گردد. مدت گردش j3 به دور مشتری 7 ساعت و 5 دقیقه به طول می کشد.

J1- بعد از j3 و پیش از آمالته آ قرار دارد و همانند قمر j3 در تصاویر ارسالی سال 1979 فضا ناو ویجر کشف شده است. این قمر که درون حلقه مشتری قرار گرفته در ثبات و پایداری حلقه مزبور نقش ارزنده ای دارد و شکل آن ظاهراً تخم مرغی است و قطر آن بین 30 تا 40 کیلومتر است. نسبت بازتاب قمر مزبور از 05/0 کمتر است و به همین دلیل احتمالاً از جرم انبوهی برخوردار است. قمر j1 در فاصله حدود 000/57 کیلومتری سطح برجیس قرار گرفته و مدت گردش آن 7 ساعت و 8 دقیقه به درازا می کشد.

آمالته آ- این قمر که در سال 1892 بوسیله ادوارد امرسون بارنارد کشف گردید، در واقع آخرین قمری است که توسط مشاهدات مستقیم در مقابل دیدگان زمینی قرار گرفته است. آمالته آ به اندازه ای ضعیف و کم نور و به حدی به مشتری نزدیک است که دیدار مستقیم آن به دشواری انجام می گیرد. همانطوری که اشاره شد، این قمر مدت ها پیش از سفرهای فضائی شناسائی گردیده و اطلاعات مخابره شده از ویجرها بر آگاهی ما افزوده است.
ویجر 1 تا فاصله 100/420 کیلومتری به آمالته آ نزدیک شد و ویجر 2 از فاصله 270/558 کیلومتری آن گذشت و هر دو سفینه عکس های جالبی از آن به زمین ارسال داشته اند.
آمالته آ تقریباً بیضوی است، قطر بلند آن 270 کیلومتر و قطر کوتاهش 155 کیلومتر است و شکل نامنظم آن از تراکم زیاد قمر مزبور حکایت می کند. کاوش ها و پژوهش های فضائی و اطلاعات بدست مده حاکی است که آمالته آ علاوه بر دریافت تشعشعات خورشیدی از تشعشعات برجیس نیز بهره مند است و احتمالاً دمای اضافه تری از طریق جریان های الکتریکی القاء شده بوسیله میدان مغناطیس مشتری نیز دریافت می دارد.
رنگ آمالته آ به قرمز مایل است و سطح آن به احتمال زیاد از گوگرد پوشیده شده. در تصاویری که توسط ویجرها ارسال گردیده است، چهار عارضه نسبتاً عمده به شکل دو گود شهابی و دو کوه در سطح آن به چشم می خورد. از آنجائی که قطر ظاهری این قمر از دیدگاه مشرتی 7 دقیقه و 24 ثانیه است و از سوی دیگر قطر ظاهری خورشید از دیدگاه سیاره مزبور کمتر از 6 دقیقه می باشد، لذا آمالته آ می تواند در برجیس خورگرفت کامل ایجاد نماید.
فاصله آمالته آ از سطح برجیس 900/109 کیلومتر و مدت گردش آن به دور سیاره مادر 11 ساعت و 57 دقیقه به درازا می کشد.

J2- این قمر که در مداری میان آمالته آ و یو قرار گرفته، دومین قمری است که در عکس های مخابره شده بوسیله ویجر کشف گردیده است. اندازه j2 بین 70 تا 80 کیلومتر است و مدار آن 000/151 کیلومتر از سطح فوقانی ابرهای مشتری فاصله دارد. مدت گردش j2 16 ساعت و 16 دقیقه است.
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
قمرهای گالیله مشتری(قمر کالیستو-قمر اروپا-قمر گانیمید-قمر یو)
معمولاً کشف قمرهای چهار گانه بزرگ مشتری را در روز 7 ژانویه 1610 میلادی به گالیله نسبت می‌دهند، اما حقیقت این است که قمرهای مزبور را قبلاً شخص دیگری به نام سیمون ماریوس شناسائی کرده و حتی نامهایی برای آنها برگزیده است. در اینکه گالیله در شناسایی این اقمار کوشش بیشتری بکار برده و حرکات آنها را دقیقاً بررسی کرده است، تردید نیست و بجا است هر دو نفر را کاشفین واقعی اقمار مزبرو بدانیم. گالیله در گزارش خویش می‌نویسد: خوشبختم جهانیان را از کشف چهار سیاره که انسان از وجود آنها تا این تاریخ بی خبر بوده است مطلع سازم.
اهمیت کشف گالیله
کشف گالیله از اهمیت بسزائی برخوردار است، زیرا باورهای گذشته را مبنی بر اینکه زمین مرکز عالم است و کائنات به دور آن طواف می‌کنند کلاً به یک سو نهاد و با تجسم منظومه مشتری ، زمین را از مرکز کائنات کشید و به گرد خورشید به گردش در آورد. به هر حال حتی دوربینهای کوچک نیز قادرند قمرهای گالیله را برابر دیدگان ما نمایان سازند و گردش آنها را به دور مشتری نمایش دهند و پدیده‌هایی چون گرفت و پوشش اقمار مزبور را از برابر قرص مشتری بخوبی آشکار نمایند.
مدار قمرهای گالیله
مدار قمرهای گالیله کلاً بر سطح استوای مشتری منطبق است و به جهت طی گردش خویش به دور مشتری گاه در پشت سیاره پنهان می‌کند و پس از مدتی دوباره ظاهر می‌شوند و پس از عبور از مقابل مشتری ، محو و به پشت مادر خویش می‌خزند. به کمک تلسکوپهای خوب سایه اقمار را هنگامی که از مقابل قرص مشتری عبور می‌کنند به آسانی می‌توان مشاهده کرد. سایه اقمار مزبور ظاهراً بصورت لکه‌های تاریکی است که اندازه‌هایی با جثه قمر متناسب است. قمرهای گالیله گاه هنگام عبور یکدیگر را می‌پوشانند و بدینسان قمری دیگر را باعث می‌گردد. خسوف قمر بوسیله گانیمد در 8 فوریه 1920 و گرفت قمر یو بوسیله کالیستو در 18 فوریه 1932 را از جمله رویدادهای مزبور می‌توان نام برد.
قمر یو
درونی ترین قمر از اقمار گالیله ، یو نام دارد که بعد از j2 و پیش از اروپا واقع شده و شعاع آن 1820 کیلومتر و نسبت بازتاب آن 0.63 است. یو در میان قمرهای گالیله با چگالی که با چگالی (تراکم) ماه برابری می‌کند، متراکمترین قمر بشمار می‌آید. تا پیش از مأموریت ویجرها ، کارشناسان بر این گمان بودند که سطح یو همانند ماه از گودهای شهابی پوشیده شده و چهره آبله گونی به قمر مزبور بخشیده است، اما فضا ناو ویجر 1 بر این پندار پایان بخشید و نشان داد که قمر یو دارای سطحی پف کرده و کما بیش قابل انعطافی است که نشانه‌های فراوانی از فعالیتهای آذرین در گوشه و کنار آن به چشم می‌خورد.
تصاویری که بوسیله ویجر 1 و از فاصله 420.100 کیلومتری یو تهیه شده ، نشان می‌دهد که رنگ قمر مزبور قرمز مایل به نارنجی است و عوارض چشمگیر آن به آتشفشانهای عظیمی اختصاص یافته که سرعت فوران پاره‌ای از آنها به بیش از یک کیلومتر در ثانیه (یعنی به مراتب سریعتر از سرعت فوران آتشفشان معروف اتنا بالغ می‌گردد و ارتفاع فورانها به 70 تا 300 کیلومتر می‌رسد.
ویجر 2 نیز که از فاصله 558.270 کیلومتری قمر یو گذشت، شرایط حاکم بر یو را دوباره تأیید نمود و افزون بر آن نشان داد که پوسته قمر مزبور از گوگرد و دی اکسید گوگرد تشکیل یافته و مواد گداخته سیلیکانه درونی ، یو را زیر پوشش قرار داده است و هسته آن به یک توده مرکزی احتمالاً جامده اختصاص یافته است. با وجود کم بودن سرعت گریز یو که قاعدتاً بایستی از توانایی کافی برای نگهداری جو در پیرامون خویش عاری باشد، مع الوصف پایونیر 10 در دسامبر 1973 وجود جو رقیقی را با فشار کمتر از پاسکال در اطراف یو نشان می‌دهد.
قمر اروپا
قمر اروپا که با شعاع 1525 کیلومتر کوچکترین قمر گالیله بشمار می آید. بین یو و گانیمد واقع شده است. چگالی این قمر که از نظر اندازه و جرم تقریباً با ماه برابر است، با نسبت بازتاب 0.64 بهترین منعکس کننده اقمار گالیله محسوب می‌گردد. فضا ناو ویجر 1 از 732.230 کیلومتری قمر مزبور به آن نزدیکتر نگردید و به همین دلیل تصویرهای آن در مقایسه با تصاویر دیگر اقمار گالیله از وضوح کمتری برخوردار است. عکسهای مزبور روی هم رفته نشان می‌داد که قمر اروپا شباهتی با قمر یو ندارد و سطح آن تقریباً سفید و هموار است و نشانه‌ای از آتشفشان و گودهای شهابی در آن دیده نمی‌شود.
ویجر 2 به اروپا نزدیکتر شد و تصاویر خوب و روشنی از فاصله 204.030 کیلومتری آن به زمین مخابره نمود. در عکسهای مزبور خطهای باریک و روشنی که یکدیگر را قطع می‌کنند به چشم می‌خورد که عرضشان به حدود 40 کیلومتر و طول آنها به هزاران کیلومتر می‌رسد. خطوط مزبور بوسیله شیارهای کوتاهتری به عرض 10 کیلومتر قطع می‌گردند. پوسته هموار و تقریباً صاف اروپا این تصور را ایجاد می‌کند که سطح قمر مزبور را پوسته‌ای از یخ به ستبرای حدود 100 کیلومتر فرا گرفته و یا پستیهای آن را آب یخ بسته‌ای پوشانیده و ظاهراً ناهمواریها را مخفی ساخته است.
قمر گانیمد
قمر گانیمد که میان قمرهای اروپا و کالیستو قرار گرفته ، بزرگترین قمر مشتری است. این قمر با دارا بودن نسبت بازتابی برابر 0.4 و شعاعی معادل 2635 کیلومتر یکی از بزرگترین قمرهای منظومه خورشیدی است که بوسیله تلسکوپ بخوبی دیده می شود. چگالی سراسری گانیمد تقریباً دو برابر آب است و از این رو می توان استنباط نمود که نیم از سنگ و نیم از یخ آب تشکیل یافته و پوسته ای از یخ و مراد سنگی پیرامون توده سیلیکاته درونی آن فرا گرفته است. گانیمد درون مغناطکره برجیس گردش می کند و نشانه ای از جو در پیرامون آن دیده نمی شود.
ویجر 1 از فاصله 112.030 کیلومتری گانیمد عبور نمود و ویجر 2 با فاصله ای برابر 59.530 کیلومتر از هشتاد درصد سطح آن عکسبرداری کرد. گانیمد در نخستین نگاه به ماه می ماند، زیرا چهره آن را گودهای فراوانی آبله گون ساخته است. اگر گودهای قمر مزبور را از گونه شهابی فرض نمائیم، ناگزیر باید بپذیریم که سطح گانیمد که عمدتاً از یخ تشکیل یافته. در روزگار گذشته به شدت زیر بمبارانهای شهابی قرار داشته است. آزمایشها و بررسیها نشان می‌دهند که سطح گانیمد در برابر وزن زیاد از استقامات کافی برخوردار نیست و میزان آب آن احتمالاً از آب قمر اروپا بیشتر است.
قمر کالیستو
کالیستو بیرونی ترین قمر از اقمار گالیله است که درون مغناطو کره مشتری و در آنسوی کمربندهای تشعشعی اصلی به گرد برجیس در گردش است و به همین دلیل تا اندازه‌ای از اثرات ذرات نیرومند و یا تشعشعات حرارتی ما در خویش در امان است. شعاع این قمر حدود 2500 کیلومتر است و از این بابت کم چگالترین قمر گالیله به شمار می‌آید. کالیستو از نظر بازتاب نور ضعیف است و نسبت آن از 0.2 تجاوز نمی کند. از آنجائی که ابعاد و چگالی قمر مزبور با دقت کافی اندازه گیری نشده ، لذا آگاهی ما نیز از کالیستو به همان میزان محدود است.
ساختمان درونی کالیستو ساده‌تر از گانیمد است و تقریباً محقق است که پوسته آن از یک لایه سنگ و یخ به ضخامت حدود 300 کیلومتر تشکیل یافته و در زیر آن توده‌ای از آب انباشته گردیده و در میان آن هسته‌ای از مواد سیلیکاته بنام توده مرکزی جای گرفته است. ویجر 1 از فاصله 123.950 کیلومتری کالیستو گذشت و ویجر 2 نیز قمر مزبور را از فاصله 212.510 کیلومتری دیدار نمود و به عکسبرداری از حدود 80 درصد سطح آن موفق گردید.
بررسیهای به عمل آمده آشکار می‌سازد که پوسته یخی کالیستو با بیش از 4 هزار میلیون سال عمر ، یکی از کهنترین چهره‌های منظومه خورشیدی است. سطح کلالیستو از گودهای گوناگون اشباع شده و علاوه بر آن یک سری دوایر متحدالمرکز نیز در گوشته و کنار آن به چشم می‌خورد که احتمالاً در پی چروکیدن سطح پوسته قمر مزبور پدید آمده‌اند.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
ايسنا: ستاره شناسان اخيراً متوجه شده اند كه يك ستاره معروف،موسوم به RS ophiuchi كه رو به تاريكي مي رود به اندازه كافي درخشان شده است كه بتوان بدون تلسكوپ هم آن را مشاهده كرد.
اين ستاره كوتوله سفيد طي ۱۰۰ سال گذشته پنج بار ديگر نيز چنين درخشش فوق العاده اي داشته است و ستاره شناسان معتقدند كه اين موضوع مربوط به فرو ريزش آن در يك ستاره نوتروني است. اين ستاره معروف در واقع يك سيستم دوتايي است كه يك ستاره غول پيكر قرمز رنگ بزرگتر از خود نيز دارد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
ايسنا: مهندسان آژانس فضانوردي آمريكا (ناسا)، طي ساعات گذشته كاوشگر روح (Spirit) را روي سطح مريخ جابه جا كرده و هم اكنون به سوي يك دامنه بي خطر به سوي شمال در حال حركت است تا از زمستان اين سياره بگريزد.
از زماني كه اين كاوشگر مريخ در نيم كره جنوبي اين سياره حركت خود را آغاز كرده است، طي زمستان نور كمي از خورشيد دريافت كرده است. از سوي ديگر اين مانور حركتي بسيار مشكل بوده است، چون به جز دريافت نور كم از خورشيد، چرخ جلويي سمت راست آن از كار افتاده است اما اين كاوشگر همچنان مي تواند حركت كند. به گفته مهندسان آژانس فضانوردي آمريكا (ناسا)، اين كاوشگر نياز دارد تا زاويه مناسبي نسبت به خورشيد پيدا كرده تا انرژي لازم را از خورشيد دريافت كند.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
بي. بي. سي: يك تلسكوپ نوري تازه كه صرفا براي رديابي علائم نوري تمدن هاي فرازميني طراحي شده است در رصدخانه اي متعلق به دانشگاه هاروارد در ايالت ماساچوست آمريكا آغاز به كار كرده است. اين تلسكوپ كه ۱۲ ماه سال فعال خواهد بود تمامي بخش قابل مشاهده كهكشان راه شيري از نيمكره شمالي را اسكن خواهد كرد.«ستي» (Seti) يك پروژه اكتشافي براي كاوش كيهان به اين اميد است كه نشانه هاي فناوري مصنوع موجودات فضايي را بيابد. برخي كارشناسان معتقدند كه احتمال استفاده از نور براي برقراري ارتباط توسط موجودات فضايي از احتمال استفاده آنها از علائم راديويي كمتر نيست. تلسكوپ تازه كه داراي آينه اي به قطر ۸/۱ متر است نخستين تلسكوپ اختصاصي پروژه ستي (Search for Extraterrestrial Intelligence) در جهان است.
اين تلسكوپ در «مركز اسميتسونيان براي علوم اخترفيزيك» در رصدخانه دانشگاه هاروارد در اوك ريج نصب شده است. بروس بتس، مدير پروژه هاي «انجمن سياره اي» كه هزينه ساخت اين تلسكوپ را تامين كرده است گفت: «گشايش اين تلسكوپ نماينده يكي از آن لحظات نادر در تلاش هاي علمي است كه يك جهش بزرگ را ممكن مي كند. ارسال علائم ليزري در پهنه كيهان راهي خيلي منطقي براي موجودات فضايي جهت برقراري ارتباط است، اما ما تاكنون براي دريافت چنين علائمي مجهز نبوديم.»منجمان از دهه ۱۹۶۰ تاكنون با كمك راديوتلسكوپ ها در جست وجوي علائمي بوده اند كه احتمال مي دهند توسط موجودات هوشمند فرازميني ارسال شده باشد. اما برخي دانشمندان معتقدند كه تمدن هاي فرازميني ممكن است براي برقراري تماس از علائم نوري استفاده كنند.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
پارس اسكاي: اخترشناسان مي گويند كه يك ابر الكلي را در فضا كشف كردند كه ۴۶۳ ميليارد كيلومتر عرض دارد. اين كشف مي تواند نگاهي جديد در مورد چگونگي شكل گيري ستاره هاي غول آسا از گازهاي اوليه را فراهم آورد. اين ابر متانولي كه شبيه پل است در ناحيه اي از كهكشان راه شيري به نام W3 پيدا شد. در اين ناحيه ستاره ها بر اثر رمبش گرانشي گاز و غبار به وجود مي آيند. محققين به سرپرستي دكتر ليزا هاروي اسميت اين ابر را از رصدخانه جوردل بانك در انگلستان كشف كردند.
اين محققين يافته هاي خود را طي جلسه اخير انجمن سلطنتي اخترشناسي اين كشور ارائه دادند. آنها با رديابي ميزرها (masers) رشته هاي بسيار بزرگي از گاز را آشكار كردند. ميزرها شبيه ليزر هستند اما به جاي گسيل پرتوهاي نور مرئي، پرتوهايي از اشعه ريز موج را منتشر مي كنند كه اثر مولكول هاي موجود در ابر گازي آن را ميليون ها بار تقويت مي كنند. بزرگترين رشته ميزري كه با استفاده از راديو تلسكوپ مرلين شناسايي شد ۴۶۳ ميليارد كيلومتر طول دارد. محققين مي گويند كه به نظر مي رسد تمامي اين ابر گازي مانند يك قرص گرداگرد يك ستاره مركزي مي چرخد. اين ابر گازي درست شبيه قرصهاي انباشته شده از گاز و غبار است كه سيارات در آنها خلق مي شوند.هاروي اسميت مي گويد اين كشف تعجب آور است زيرا محققين تاكنون بر اين تصور بودند كه ميزرها اجرام نقطه مانند و يا نقاط داغ و درخشان كوچكي هستند كه توسط هاله هاي كم رنگ تر احاطه شده اند. اخترشناسان براي اولين بار متانول را در سال ۲۰۰۴ در يكي از خوشه هاي قرص مانندي كه در اطراف ستاره هاي نوزاد شكل مي گيرند پيدا كردند.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
نجوم- صدرا جزايري: اخترشناسان در حال بررسي هندسه پراكندگي كهكشان ها در كيهان هستند.
آنها با مرور اطلاعات تهيه شده از گروه هاي كهكشاني به اين نتيجه رسيدند كه كهكشان ها معمولاً بر روي سطحي حباب مانند، گرد هم مي آيند. گاه اين حباب ها توخالي و گاه با ابرهاي غباري پرشده است.كهكشان ما يعني راه شيري، به همراه كهكشان هايي همانند M31 در صورت فلكي آندرومدا (به همراه دو قمرش M32 و M110) ،M33 در مثلث، NGC6822 در قوس و ۸ كهكشان ديگر در گروهي به نام «گروه محلي» قرار دارند. گروه محلي نيز با چهار تمركز ديگر از كهكشان ها در حال بر هم كنش است و حتي در بازه هاي طولاني مدت اين سيستم هاي كهكشاني، اعضايشان را با هم رد و بدل مي كنند.
برخي از اعضاي گروه محلّي در واقعيت، قمر راه شيري به حساب مي آيند كه ما به اين كهكشان ها كه معمولاً اندازه كوچك و شكل نامنظمي دارند كوتوله مي گوييم. از جمله مشهورترين آنها ابرهاي ماژلاني بزرگ و كوچك هستند . يكي از اين قمر ها در فاصله بسيار زياد ۱۰۵*۹ سال نوري قرار دارد كه تصوير آن را مشاهده مي كنيد. اين كهكشان كوتوله اسد ۱ نام دارد. اما تلاش براي ثبت اين كهكشان بسيار بسيار مشكل بود طوري كه از كشف آن در سال ۱۹۵۰ تا تهيه اولين تصوير از آن ۴۰ سال زمان برد!اما دليل سخت بودن ثبت اين كهكشان زيبا چيست؟ اگر به نقشه هاي آسمان پيشرفته يا نرم افزار هاي رصدي مراجعه كنيد متوجه مي شويد كه LEO1 در كنار(حدود ۲۰دقيقه اي) ستاره قلب الاسد يكي از ستاره هاي پرنور آسمان، قرار دارد. در حاليكه كهكشان از قدر۱۲ و ستاره از قدر ۱۳ مي درخشد و اين امر مانع از مشاهده كوچك ترين اثري از اين كهكشان در ميدان ديد يك ابزار اپتيكي مي شود.
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
قمرهاي مياني و بيروني مشتري
بعد از مدار کاليستو چهار قمر ديگر به دور مشتري در گردشند که جملگي کوچک بوده و بوسيله فن عکسبرداري کشف گرديده‌اند. قمرهاي مياني که کلاً روي مدارهائي به فاصله تقريبي 11 ميليون کيلومتر از مشتري قرار گرفته‌اند، به ترتيب عبارتند از: لدا ، هيماليا، ليسي ته آ و الارا ، حرف آخر قمرهاي مياني مشتري به آ ختم مي‌گردد.
لدا:
اين قمر که در مداري به فاصله متوسط 11.100.000 کيلومتر به دور مشتري گردش مي‌کند و بين مدار کاليستو و هيماليا قرار گرفته در سال 1974 بوسيله چارلز کوال عضو رصدخانه پالومار کشف گرديد. قطر تقريبي لذا 8 کيلومتر است و با دارا بودن قدري معادل 20 يکي از کم نورترين اجرام منظومه خورشيدي به شمار مي‌آيد. يک دور گردش قمر مزبور 238 روز و 16 ساعت و 48 دقيقه به درازا مي‌کشد.
هيماليا:
اين قمر بوسيله سي دي پرين عضو رصدخانه ليک از روي عکسي که در سال 1904 برداشته شده بود، همراه با قمر الارا کشف گرديد. هيماليا که بعد از مدار لذا در فاصله متوسط 11.470.000 کيلومتر به دور برجيس گردش مي‌کند، داراي قطري معادل 170 کيلومتر است و در مدتي برابر 250 روز و 14 ساعت و 24 دقيقه يک بار به دور مشتري گردش مي‌کند.
ليسي ته آ:
قمر ليسي ته آ طي جنگ جهاني دوم يعني در تاريخ 6 ژوئيه 1938 بوسيله نيکولسون عضو رصدخانه مونت ويلسون کاليفرنيا کشف گرديد. ليسي ته آ بين هيماليا و الارا قرار گرفته و روي مداري به فاصله متوسط 11.710.000 کيلومتر به دور برجيس گردش مي‌کند. قطر آن قمر حدود 19 کيلومتر است و يک دور گردش کامل آن 259 روز و 4 ساعت و 48 دقيقه به درازا مي‌کشد.
الارا:
الارا همانند هيماليا از روي عکسي که در سال 1904 برداشته شده بود، بوسيله سي دي پرين کشف گرديد، اين قمر که بعد از ليسي ته آ قرار دارد، روي مداري به فاصله متوسط 11.473.000 کيلومتر به دور مشتري گردش مي‌کند، قطر آن حدود 80 کيلومتر و مدت گردش آن به دور برجيس 259 روز و 16 ساعت و 48 دقيقه است.
قمرهاي بيروني مشتري:
اين دسته از اقمار که تعدادشان همانند قمرهاي مياني 4 تا است. بر خلاف ديگر قمرهاي مشتري داراي گردش پس رونده هستند و به ترتيب از داخل به خارج عبارتند از آننکه ، کارمه ، پاسيفه و سيموپه ، قمرهاي بيروني که حرف آخر آنها به پايان مي‌يابد، کلاً روي مدارهائي به فاصله 20 تا 24 ميليون کيلومتر به دور برجيس گردش مي‌کنند.
آننکه:
قمر آننکه در سال 1951 بوسيله اس. پي. بيکولون کشف شد. اين قمر که دروني ترين قمر از اقمار بيروني مشتري محسوب مي‌شود، بعد از مدار الارا جاي دارد و فاصله آن از مشتري 20.700.000 کيلومتر است. قطر آننکه حدود 17 کيلومتر و مدت گردش آن به دور برجيس 631 روز است.
کارمه:
کارمه در 30 ژوئيه 1938 در گير و دار جنگ جهاني دوم بوسيله اس. بي. نيکولسون عضو رصدخانه مونت ويلسون کاليفرنيا کشف گرديد. اين قمر در مداري بعد از آننکه جاي دارد و فاصله متوسط آن از مشتري 22.350.000 کيلومتر است. قطر آننکه حدود 24 کيلومتر و مدت گردش آن به دور برجيس 631 روز است.
پاسيفه:
اين قمر بوسيله پي. جي ملوت عضور رصدخانه گرينويچ در 27 ژانويه 1908 کشف گرديد. پاسيفه که مدار آن بين کارمه و سينوپه جاي دارد، به فاصله متوسط 23.300.000 کيلومتر به دور برجيس گردش مي‌کند. قطر اين قمر حدود 27 کيلومتر و مدت گردش آن به دور مشتري 744 روز است.
سينوپه:
قمر سينوپه در 21 ژوئيه 1914 بوسيله اس. بي. نيکولسون هنگامي که مشغول عکسبرداري از پاسيفه بود، کشف شد. اين قمر که بيروني ترين قمر از اقمار شناخته شده مشتري مي باشد، در فاصله 23.700.000 کيلومتر به دور برجيس گردش مي‌کند. قطر آن حدود 21 کيلومتر و مدت گردش آن به دور مشتري 758 روز است. در پايان اين مطلب لازم است اشاره شود که در زمينه ويژگيهاي طبيعي قمرهاي مياني و بيروني مشتري اطلاعي در دست نيست و مأموريت فضا ناوهاي ويجر نيز کمکي در اين راه نبوده است. علاوه بر آن مسلم اين است که هنوز خانواده مشتري به درستي شناخته نشده و به بررسيهاي بيشتري نياز دارد.
خانواده مشتري از 16 قمر شناخته شده تشکيل يافته و بزرگترين مجموعه در منظومه خورشيدي را پديد آورده اند. عمده ترين قمرهاي برجيس چهار تا هستند که به ترتيب از داخل به خارج يو IO ، اروپا ، گانميد و کاليستو نام دارند. چون گاليله نخستين کسي از که قمرهاي چهارگانه بالا را به کمک تلسکوپ کشف کرده ، لذا آنها را اقمار گاليله نيز مي‌گويند. قمرهاي گاليله کلاً همزمان هستند و مدت چرخش و گردش آنها با هم برابر است. علاوه بر قمرهاي گاليله چهار قمر کوچک بنام آمالته آ و آدراسته آ يا j1 و j2 و j3 در تصويرهاي مخابره شده بوسيله فضا ناو ويجر کشف گرديد که همگي در مدار دروني قمر يو قرارگرفته‌اند. در آنسوي مدار قمرهاي گاليله يعني بعد از مدار گاليستو ، هشت قمر کوچک ديگر که بي شباهت به سيارگان به دام افتاده نيستند، به گرد مشتري در گردشند که نام آنها به تريتب از داخل به خارج عبارت است از:
لدا ، هيماليا ، ليسي ته آ ، الارا ، آننکه ، کارمه ، پاسيفه و سينوپه که چهار تاي آخر که بيروني‌ترين قمرهاي برجيس هستند، در خلاف گردش ديگر اقمار به دور مادر خويش مي‌گردند. متأسفانه هيچکدام از فضا ناوهاي پايونير و يا ويجر از اين اقمار اطلاعي بدست نياورده‌اند. در سال 1975 چارلز کوال از رصد خانه پالومار گزارش داد که قمر ديگ يا سيارکي نيز به قدر 21، در فاصله دوري به گرد مشتري گردش مي‌گردد که تا اين تاريخ هنوز وجود آن محقق و ثابت نگرديده است.
قمرهاي مشتري کلاً از ارزش علمي بسياري برخوردارند، زيرا بررسي حرکات آنها ما را به چگونگي جرم و گرانش اين سياره غول آسا راهنمايي مي‌کند و حل مسائل مهمي مانند اندازه گيري سرعت نور را امکان پذير مي‌سازد. قمرهاي برجيس از نظر وضع مدار به سه دسته تقسيم مي‌گردند. دسته دروني که از اقمار گاليله و آمالته آ و سه قمر کوچک j1 و j2 و j3 تشکيل يافته است، روي مدارهايي که خيلي به دايره نزديک بوده و در امتداد سطح نيمگان مشتري قرار گرفته‌اند به دور برجيس گردش مي‌کنند.
دسته مياني مرکب از :چهار قمر: لدا ، هيماليا ، ليسي ته آ و الارا است که بطور متوسط حدود 11 ميليون کيلومتر از مشتري فاصله دارند و مدار آنها در مقايسه با مدار دسته دروني خارج از مرکزي بيشتري داشته و سطح مدارشان نيز نسبت به سطح استواء برجيس حدود 30 درجه ميل دارد. قمرهاي دسته بيروني که آننکه ، کارمه ، پاسيفه و سينوپه نام دارند، کلاً در جهت مخالف گردش ديگر اقمار به دور مشتري گردش مي‌کنند و سطح مدارشان نسبت به سطح استواي برجيس بين 150 تا 160 درجه ميل دارد و فاصله آنها از مشتري حدود 21 ميليون کيلومتر است.
قمرهاي دروني مشتري:
J3 دروني‌ترين قمر مشتري است که همراه با قمرهاي j1 و j2 در تصويرهاي ارسالي سال 1979 فضا ناو ويجر کشف گرديد. اين قمر که قطر آن حدود 40 کيلومتر است در فاصله اي معادل 56.200 کيلومتر از فراز ابرهاي مشتري به دور برجيس گردش مي‌کند و در حقيقت نزديکترين قمر به سطح مشتري محسوب مي‌گردد. مدت گردش j3 به دور مشتري 7 ساعت و 5 دقيقه به طول مي کشد.
j1 بعد از j3 و پيش از آمالته آ قرار دارد و همانند قمر j3 در تصاوير ارسالي سال 1979 فضا ناو ويجر کشف شده است. اين قمر که درون حلقه مشتري قرار گرفته در ثبات و پايداري حلقه مزبور نقش ارزنده‌اي دارد و شکل آن ظاهراً تخم مرغي است و قطر آن بين 30 تا 40 کيلومتر است. نسبت بازتاب قمر مزبور از 0.05 کمتر است و به همين دليل احتمالاً از جرم انبوهي برخوردار است. قمر j1 در فاصله حدود 57.000 کيلومتري سطح برجيس قرار گرفته و مدت گردش آن 7 ساعت و 8 دقيقه به درازا مي‌کشد.
آمالته آ : اين قمر که در سال 1892 بوسيله ادوارد امرسون بارنارد کشف گرديد، در واقع آخرين قمري است که توسط مشاهدات مستقيم در مقابل ديدگان زميني قرار گرفته است. آمالته آ به اندازه‌اي ضعيف و کم نور و به حدي به مشتري نزديک است که ديدار مستقيم آن به دشواري انجام مي‌گيرد. همانطوري که اشاره شد، اين قمر مدتها پيش از سفرهاي فضائي شناسائي گرديده و اطلاعات مخابره شده از ويجرها بر آگاهي ما افزوده است.
ويجر 1 تا فاصله 420.000 کيلومتري به آمالته آ نزديک شد و ويجر 2 از فاصله 558.270 کيلومتري آن گذشت و هر دو سفينه عکسهاي جالبي از آن به زمين ارسال داشته‌اند. آمالته آ تقريباً بيضوي است، قطر بلند آن 270 کيلومتر و قطر کوتاهش 155 کيلومتر است و شکل نامنظم آن از تراکم زياد قمر مزبور حکايت مي‌کند. کاوشها و پژوهشهاي فضايي و اطلاعات بدست آمده حاکي است که آمالته آ علاوه بر دريافت تشعشعات خورشيدي از تشعشعات برجيس نيز بهرهمند است و احتمالاً دماي اضافه‌تري از طريق جريانهاي الکتريکي القاء شده بوسيله ميدان مغناطيس مشتري نيز دريافت مي‌دارد.
رنگ آمالته آ به قرمز مايل است و سطح آن به احتمال زياد از گوگرد پوشيده شده. در تصاويري که توسط ويجرها ارسال گرديده است، چهار عارضه نسبتاً عمده به شکل دو گود شهابي و دو کوه در سطح آن به چشم مي‌خورد. از آنجايي که قطر ظاهري اين قمر از ديدگاه مشرتي 7 دقيقه و 24 ثانيه است و از سوي ديگر قطر ظاهري خورشيد از ديدگاه سياره مزبور کمتر از 6 دقيقه مي‌باشد، لذا آمالته آ مي‌تواند در برجيس خور گرفت کامل ايجاد نمايد.

فاصله آمالته آ از سطح برجيس 109.900 کيلومتر و مدت گردش آن به دور سياره مادر 11 ساعت و 57 دقيقه به درازا مي‌کشد. 2 ، اين قمر که در مداري ميان آمالته آ و يو قرار گرفته ، دومين قمري است که در عکسهاي مخابره شده بوسيله ويجر کشف گرديده است. اندازه j2 بين 70 تا 80 کيلومتر است و مدار آن 151.000 کيلومتر از سطح فوقاني ابرهاي مشتري فاصله دارد. مدت گردش 16 ساعت و 16 دقيقه است.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
ايسنا:مريخ نورد «روح» از زمستان سخت سياره سرخ گريخت.
خوش شانسي دوقلوهاي مريخ نورد همچنان ادامه دارد و مريخ نورد «روح» (Spirit) در نهايت توانست به نقطه امني در شرايط سخت زمستاني اين سياره برسد. در همين حال مريخ نورد «فرصت» (Opportunity) نيز پيشرفت خوبي به سوي مقصد تعيين شده اش در اين سياره داشته است. آژانس فضانوردي آمريكا با تاييد اين گزارش ها اعلام كرد كه آزمايشگاه پيشرانش جت اين آژانس در حال حاضر به خوبي مسيريابي اين دوقلوها را ادامه مي دهد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
ايرنا:چين روز سه شنبه اعلام كرد از دستاوردهاي تحقيقاتي كپسول فضايي شن جوي ۶ براي طرح كاوش ماه استفاده خواهد كرد.
چين سال گذشته ميلادي فضاپيماي سرنشين دار شن جوي ۶ را به فضا پرتاب كرد و دو فضانورد پس از چند روز به زمين بازگشتند، اما كپسول فضايي آن، در حال چرخش به دور زمين براي كارهاي تحقيقاتي باقي ماند. به گزارش راديو بين المللي چين، اين كپسول فضايي پس از گذشت ۱۸۰روز تاكنون بيش از ۲۹۰۰بار به دور زمين چرخيده است.
اين كپسول فضايي پس از بازگشت فضانوردان چيني از فضا، در مدار زمين رها شده بود. بنابر اين گزارش، به وسيله اين كپسول فضايي اطلاعات ارزشمند علمي توسط دانشمندان علوم فضايي چين جمع آوري شده است. چين در پي اجراي طرح هايي در زمينه اكتشافات علمي فضايي مانند فرستادن كاوشگر به ماه به وسيله محققين اين كشور در يك دهه آينده است. چين قصد دارد كاوشگري را براي جمع آوري نمونه از سطح ماه به اين كره بفرستد كه اين كار در سال۲۰۱۷ميلادي انجام خواهد شد.
دانشمندان چيني كاوش ماه را انتخاب اجتناب ناپذير اين كشور در جريان توسعه برنامه فضايي مي دانند. مركز اكتشاف ماه چين سال ۲۰۰۵ميلادي در پكن گشايش يافت و يكي از اهداف آن تحقق برنامه كاوش ماه، ارسال وسيله متحرك به ماه تا سال۲۰۱۲و ساخت ماهواره ماه براي جمع آوري نمونه هاي تحقيقاتي از سطح اين كره تا سال ۲۰۱۷ ميلادي است.
سرمايه گذاري سالانه چين براي برنامه هاي فضايي حدود۵۰۰ ميليون دلار است. چين تاكنون ۴۶ پرتاب موفق فضايي از سال۱۹۹۶ميلادي انجام داده است كه شامل پرتاب ۲۳ماهواره و شش فضاپيماي بدون سرنشين و سرنشين دار است.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
بي بي سي :افزايش دماي كره زمين مي تواند باعث بوجود آمدن خشكسالي و قحطي شود و در نتيجه زندگي ميليونها نفر را با خطر مواجه كند.
ديويد كينگ، بالاترين مقام علمي در دولت بريتانيا، هشدار داده است كه گرماي كره زمين به دليل ناتواني دولت براي توافق بر سر كاهش توليد گازهاي گلخانه اي، ممكن است به حدي خطرناك برسد.به گفته اين مقام رسمي دولت بريتانيا ،درجه حرارت زمين ممكن است بيش ۳ درجه گرمتر شود.
پروفسور كينگ گفته است كه اين افزايش دما مي تواند باعث بوجود آمدن خشكسالي و قحطي شود و در نتيجه زندگي ميليونها نفر را با خطر مواجه كند.
بر اساس حد رسمي پيشنهاد شده از سوي مقامات اتحاديه اروپا هدف آن است كه افزايش دما در حدود دو درجه باشد.اما به گفته آقاي كينگ به نظر نمي رسد كه توافقي بين كشورها به دست آيد كه بر اساس آن بتوان اين افزايش دما را كمتر از ۳ درجه نگه داشت.
آقاي كينگ در عين حال گفته است كه جهان نبايد از اين موضوع دلسرد شود و بايد تلاش كند تا خود را براي شرايط جديدي كه ممكن است پيش آيد آماده كند.
توني بلر، نخست وزير بريتانيا، خواهان انعقاد پيمان جهاني جديدي در مورد كنترل توليد گازهاي گلخانه اي است كه گفته مي شود بر تغييرات آب و هوايي كره زمين موثر است.
اين درحالي است كه آمريكا با كاهش گازهاي گلخانه اي توليدي خود مخالف است و در عين حال گزارشها حاكيست كه توليد اين گونه گازها در چين و هند در حال افزايش است.
بلر اخيرا در زلاند نو و در اجلاسي در ولينگتون، پايتخت اين كشور، گفت كه دولت هاي جهان نمي توانند تا سال ۲۰۱۲ و انقضاي اعتبار پيمان كيوتو در انتظار بمانند تا توافق جديدي به دست آيد، بلكه لازم است هرچه زودتر پيمان جديدي براي مقابله با توليد گازهاي گلخانه اي امضا كنند.نخست وزير بريتانيا، با تاكيد بر اينكه لازم است كشورهاي با رشد سريع اقتصادي در حال حاضر و آينده نيز پيمان جديد را امضا كنند، افزود كه هدف اصلي بايد دست كم تثبيت شرايط زيست محيطي كنوني و جلوگيري از وخامت بيشتر آن باشد.
پيمان كيوتو در سال ۱۹۹۷ تصويب شد و پس از پيوستن تعداد لازم كشورهاي جهان به آن، حالت اجرايي يافته است اما آمريكا، هند و چين، كه بزرگترين توليدكنندگان گازهاي گلخانه اي هستند از تصويب اين معاهده خودداري ورزيده اند.
 
بالا