- تاریخ عضویت
- 11 نوامبر 2006
- نوشتهها
- 1,314
- لایکها
- 107
ضمن ابراز خوشحالی و ارادت خدمت شما دوک عزیز؛بابت نقد شما؛مواردی را که عملا" در حیطه کاری ملاحظه کرده ام ؛خدمت شما و دوستان جهت توضیح بیشتر عرض می کنم:
همانطور که مستحضر هستید اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی(مانده منفی)نیمه دوم و علی الخصوص ربع پایانی سال 85 آغاز گردید و در سال 86 به اوج خود رسید؛تسهیلات تکلیفی دولت؛طرحهای زود بازده؛و همچنین عدم کنترل در زمان ریاست جناب شیبانی بر بانکها و نحوه استفاده از حسابهای جاریشان نزد بانک مرکزی؛عدم توجه مدیریتهای عامل و هیات های مدیره بانکها علیرغم تمامی آلارمهایی که از طرف بدنه کارشناسی بانک دریافت می کردند و ...باعث شد تا بدهی بانکها به بانک مرکزی به بیش از 150 هزار میلیارد ریال بالغ شود.از طرفی بدهی دولت به بانکها علی الخصوص بانکهای ملی و سپه و برخی بانکهای دیگر دولتی؛نیز از سوی دیگر سبب افزایش نقدینگی در جامعه و در نهایت تورم سر سام آور طی سالهای اخیر شد.
طبق آخرین خبرها؛طبق دستوراتی که از مقامات بالا رسیده و بر خلاف نظر رئیس کل بانک مرکزی؛مقرر شد تا بدهی دولت به بانکها پرداخت شود(گرچه یک فوریت این لایحه از سوی نمایندگان رای نیاورد)اما به واسطه همین موضوع؛به اصطلاح قفل بانک مرکزی گشوده شد و دست بانکها برای پرداخت تسهیلات مجددا" باز شد؛(هر چند که فکر می کنم هیات مدیره بانکها این بار با احتیاط بیشتری عمل کنند؛اما دستوری بودن اقتصاد ما نهایتا" باعث خواهد شد تا مدیران عامل بانکها تحت تاثیر مدیریت کلان قرار گیرند)بنده هم با توجه به شرایط فعلی افزایش تورم را پیش بینی می کنم و اعتقاد دارم که برای ایجاد اشتغال(هر چند فرض کنیم که واقعا" اشتغال صورت بگیرد)نباید نقدینگی و تورم را در جامعه افزایش داد؛مثال معروف بنده کشور استرالیا در زمان تعیین نرخ سود تسهیلات بانکی در ایران بود که آن کشور نرخ سود تسهیلات را جهت کنترل تورم 2 درصد افزایش داد(دقیقا" عکس کاری که در ایران انجام شد)اما مثال به روز تر این موضوع در کشور کره حنوبی صورت گرفت که چندی قبل به منظور مهار تورم نرخ سود تسهیلات بانکی 0.25 درصد افزایش یافت.حال سوال اساسی اینجاست که در حالیکه نرخ سود در بازار و در معاملات از 3 درصد(تقریبا" معادل 36 درصد) برای مثال جهت رهن خانه شروع می شود؛و تورم ما 22 درصد است؛چرا باید نرخ سود تسهیلات ما یک رقمی شود؟اصولا" این شکاف چکونه پر می شود؟
متاسفانه باید بگویم که در بدترین شرایط قرار گرفته ایم؛چرا که طهماسب مظاهری را از دست دادیم؛فردی که اگر سیاستهای خود را اجرا نمی کرد مانده منفی بانکها به 250 هزار میلیارد بالغ می شد؛و در نتیجه تورم و نقدینگی به طرز فزاینده ای افزایش می یافت.این روزها صحبت از نامه جمعی از اساتید اقتصاد به ریاست جمهوری می شود؛اما آیا این نامه هم به سرنوشت دو نامه قبلی طی دوسال گذشته دچار خواهد شد؟پاسخ بنده بله است.
بازهم تاکید می کنم که ادامه سیاستهای غلط اقتصادی باعث گسترش تورم خواهد شد؛تبلیغ طرحهای زود بازده بدون توجه به عواقب آن واقعا" کار اشتباهی است که اثرات بسیار بدی را به دنبال خواهد داشت.
موفق باشید.
------------------------------------------------------------------------------------------
پ.ن.
یکی دیگر از موارد؛وثیقه گذاری اوراق مشارکت بانکها نزد بانک مرکزی جهت استفاده از اعتبار بانک مرکزی است؛بدین نحو که اوراق مشارکت فروش نرفته نزد بانک؛توسط بانک مرکزی بلوکه شده و اعتبار جهت تامین سیستم RTGS بانکها فراهم می شود؛(این خود نشان دهنده وضعیت وخیم جامعه به سبب عدم قبول اوراق 15.5 درصدی و تورم بالای جامعه و سایستهای غلط است)این موضوع که در راستای اجرایی شدن سیستم جدید بانک مرکزی که سیستم تسویه اوراق بهادار الکترونیکی ناخالص یا همان 4 اس یا تابان می باشد اجرا می شود.هرچند که سیستم جدید بسیار عالی است اما این موضوع نیز باعث افزایش قدرت تسهیلات دهی بانکها و تزریق پول به جامعه آن هم با نرخ سود پایین است که سبب افزایش تورم در جامعه خواهد شد.
نکته:ممکن است در برخی موارد اطلاعات بنده دارای نقایصی باشد که به بزرگواری خود می بخشید.در صورت لزوم حاضر به ارائه دلایل متعدد و بجث پیرامون مسائل فوق هستم.
سلام...
مرسی آقا خیلی خوب و کامل بود. راجع به این طرح های زودبازده که آدم هر چی بگه کم گفته. آمار میزان انحراف این طرح ها از 4 درصد تا 40 درصد متغیره!:blink:
در مورد **** بانکی هم باید بگم تحلیلتون خیلی خوب بود.
مرسی دوست عزیز...