• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

انجمن دوستاران سهراب سپهری

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
بی تو دری بودم به برون
و نگاهی به کران
صدایی به کویر
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
050310100657.JPG
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
روزی خواهم آمد
گل یاسی به گدا خواهم داد
 

arian-host

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2005
نوشته‌ها
76
لایک‌ها
0
و من در تاریکی خوابم برده بود
در ته خوابم خودم را پیدا کردم
و این هشیاری خلوت خوابم را آلود
آیا این هشیاری خطای تازه ی من بود؟
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
چیزها دیدم بر روی زمین :
کودکی دیدم، ماه را بو می کرد.
قفسی بی در دیدم که در آن، روشنی پر پر میزد.
نردبانی که از آن، عشق میرفت به بام ملکوت.
من زنی را دیدم، نور در هاون می کوبید.
ظهر در سفرهء آنان نان بود، سبزی بود، دوری شبنم بود،
کاسهء داغ محبت بود.

one.jpg
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
پشت تبریزی ها
غفلت پاکی بود که صدایم میزد
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
کودکان احساس
جای بازی اینجاست
در دل من چیزی ست،
مثل یک بیشه نور
مثل خواب دم صبح
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
گوش كن دورترين مرغ جهان مي خواند
شب سليس است و يكدست و باز
شمعداني ها
و صدا دار ترين شاخه فصل ‚ ماه را مي شنوند
پلكان جلو ساختمان
در فانوس به دست و در اسراف نسيم
گوش كن جاده صدا مي زند از دور قدمهاي تو را
چشم تو زينت تاريكي نيست
پلكها را بتكان كفش به پا كن و بيا
و بيا تا جايي كه پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روي كلوخي بنشيند با تو
و مزامير شب اندام تو را مثل يك قطعه آواز به خود جذب كنند
پارسايي است در آن جا كه تو را خواهد گفت
بهترين چيز رسيدن به نگاهي است كه از حادثه عشق تر است
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
باید امشب چمدانی را
که به اندازه تنهایی من جا دارد، بر دارم
و به سمتی بروم
که درختان حماسی پیداست
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
مرا باز کن مثل یک در
به روی هبوط گلابی در این عصر معراج
 

پری

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 مارس 2006
نوشته‌ها
1,599
لایک‌ها
20
محل سکونت
اونجایی که نیستی هست
غمی غمناک...
شب سردی است و من افسرده.
راه دوری است و پايی خسته.
تيرگی هست و چراغی مرده.
می کنم تنها از جاده عبور
دور ماندند ز من آدم ها.
سايه ای از سر ديوار گذشت
غمی افزود مرا بر غم ها
فکر تاريکی و اين ويرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی.
نيست رنگی که بگويد با من
اندکی صبر سحر نزديک است.
هر دم اين بانگ برآرم از دل:
وای اين شب چقدر تاريک است!
خنده ای کو که به دل انگيرم؟
قطره ای کو که به دريا ريزم؟
صخره ای کو که بدان آويزم؟
مثل اين است که شب نمناک است.
ديگران را هم غم هست به دل
غم من ليک غمی غمناک است...! سهراب سپهری
 

shervin

ASP.net
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
26 ژوئن 2005
نوشته‌ها
6,353
لایک‌ها
261
سن
39
محل سکونت
تهران
خيليييي قشنگ بود
شنيدي که اصفهاني اينو خونده؟
خيلي قشنگه . خيلي هم بامعنيه
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
چه عجب یه سری پست اینجا زده شد ... آره شعرهای سهراب به قول دفی مغز میبره ... دو خط میخونی 2 ساعت فکر میکنی
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
خوابم چه سبک
ابر نیایش چه بلند
و چه زیبا بوته زیست
و چه تنها من
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
میان دو دست تمنایم روییدی
در من اراویدی
آهنگ تاریک اندامت را شنیدم
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
يادم باشد حرفي نزنم كه به كسي بر بخورد، نگاهي نكنم كه دل كسي بلرزد
وخطي ننويسم كه آزار دهد كسي را!
يادم باشد جواب كينه را با كمتر از مهر، وجواب دو رنگي را با كمتر از صداقت ندهم!
يادم باشد بايد در برابر فريادها سكوت كنم و براي سياهي ها نور بپاشم!
يادم باشد از چشمه درسِِ خروش بگيرم و از آسمان درسِ پـاك زيستن!
يادم باشد سنگ خيلي تنهاست!
يادم باشد بايد با سنگ هم لطيف رفتار كنم مبادا دل تنگش بشكند!
يادم باشد براي درس گرفتن و درس دادن به دنيا آمده ام نه براي تكرار اشتباهات گذشتگان!
يادم باشد زندگي را دوست دارم!
يادم باشد هر گاه ارزش زندگي يادم رفت در چشمان حيوان بي زباني كه به سوي قربانگاه
مي رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پي ببرم!
يادم باشد مي توان با گوش سپردن به آواز شبانه دوره گردي كه از سازش عشق مي بارد به
اسرار عشق پي برد و زنده شد!
يادم باشد معجزه قاصدكها را باور داشته باشم!
يادم باشد گره تنهايي و دلتنگي هر كس فقط به دست دل خودش باز مي شود!
يادم باشد هيچگاه از راستي نترسم و نترسانم!
و يادم باشد زنده ام..!
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
بیایید از شوره زار خوب و بد برویم.چون جویبار، آیینهء روان باشیم : به درخت ، درخت را پاسخ دهیم.
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
42
محل سکونت
Philadelphia
در تاریکی بی آغاز و پایان
دری در روشنی انتظارم رویید
 

daftarekhaterat

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 جولای 2003
نوشته‌ها
4,989
لایک‌ها
58
سن
42
محل سکونت
در قلب پاك او
به نقل از IcedAngel :
يادم باشد حرفي نزنم كه به كسي بر بخورد، نگاهي نكنم كه دل كسي بلرزد
وخطي ننويسم كه آزار دهد كسي را!
يادم باشد جواب كينه را با كمتر از مهر، وجواب دو رنگي را با كمتر از صداقت ندهم!
يادم باشد بايد در برابر فريادها سكوت كنم و براي سياهي ها نور بپاشم!
يادم باشد از چشمه درسِِ خروش بگيرم و از آسمان درسِ پـاك زيستن!
يادم باشد سنگ خيلي تنهاست!
يادم باشد بايد با سنگ هم لطيف رفتار كنم مبادا دل تنگش بشكند!
يادم باشد براي درس گرفتن و درس دادن به دنيا آمده ام نه براي تكرار اشتباهات گذشتگان!
يادم باشد زندگي را دوست دارم!
يادم باشد هر گاه ارزش زندگي يادم رفت در چشمان حيوان بي زباني كه به سوي قربانگاه
مي رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پي ببرم!
يادم باشد مي توان با گوش سپردن به آواز شبانه دوره گردي كه از سازش عشق مي بارد به
اسرار عشق پي برد و زنده شد!
يادم باشد معجزه قاصدكها را باور داشته باشم!
يادم باشد گره تنهايي و دلتنگي هر كس فقط به دست دل خودش باز مي شود!
يادم باشد هيچگاه از راستي نترسم و نترسانم!
و يادم باشد زنده ام..!
170.gif
170.gif
170.gif

واسه خبرنامه داخلي انجمنون اين متن رو گذاشتم. خيلي قشنگه.
 
بالا