IcedAngel
Registered User
به نقل از daftarekhaterat :
واسه خبرنامه داخلي انجمنون اين متن رو گذاشتم. خيلي قشنگه.
فوق العادست ... لینک میدی ببینم ؟!
به نقل از daftarekhaterat :
واسه خبرنامه داخلي انجمنون اين متن رو گذاشتم. خيلي قشنگه.
يادم باشد حرفي نزنم كه به كسي بر بخورد، نگاهي نكنم كه دل كسي بلرزد
وخطي ننويسم كه آزار دهد كسي را!
يادم باشد جواب كينه را با كمتر از مهر، وجواب دو رنگي را با كمتر از صداقت ندهم!
يادم باشد بايد در برابر فريادها سكوت كنم و براي سياهي ها نور بپاشم!
يادم باشد از چشمه درسِِ خروش بگيرم و از آسمان درسِ پـاك زيستن!
يادم باشد سنگ خيلي تنهاست!
يادم باشد بايد با سنگ هم لطيف رفتار كنم مبادا دل تنگش بشكند!
يادم باشد براي درس گرفتن و درس دادن به دنيا آمده ام نه براي تكرار اشتباهات گذشتگان!
يادم باشد زندگي را دوست دارم!
يادم باشد هر گاه ارزش زندگي يادم رفت در چشمان حيوان بي زباني كه به سوي قربانگاه
مي رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پي ببرم!
يادم باشد مي توان با گوش سپردن به آواز شبانه دوره گردي كه از سازش عشق مي بارد به
اسرار عشق پي برد و زنده شد!
يادم باشد معجزه قاصدكها را باور داشته باشم!
يادم باشد گره تنهايي و دلتنگي هر كس فقط به دست دل خودش باز مي شود!
يادم باشد هيچگاه از راستي نترسم و نترسانم!
و يادم باشد زنده ام..!
سلام
می خواستم اگه ممکنه یه توضیحی راجع به این شعر سهراب بدین
منظورش چیه ؟
من به اندازه یک ابر دلم می گیرد
وقتی از پنجره می بینم حوری
دختر بالغ همسایه
زیر کمیاب ترین نارون روی زمین
فقه می خواند
-
از سهراب سپهری
سلام
می خواستم اگه ممکنه یه توضیحی راجع به این شعر سهراب بدین
منظورش چیه ؟
من به اندازه یک ابر دلم می گیرد
وقتی از پنجره می بینم حوری
دختر بالغ همسایه
زیر کمیاب ترین نارون روی زمین
فقه می خواند
-
از سهراب سپهری
دوستان سهراب سپهری رو شرمنده کردین :hmm: :wacko: :jealous:
منظورش اینه که به جای این که به کمیاب ترین نارون روی زمین نگاه کنه ، داره فقه می خونه ، چیزی که ازش
سردرنمیاره و احساسش اونو نمی فهمه ، منظورش اینه که به جای اینکه با نگاه کردن به کمیاب ترین نارون روی زمین
به خدا برسه ، می خواد با فقه بهش برسه
خب فکر کنم اینجا دوستان بدون تخصص دارن حرف میزنن.
بهتره اگه نمی دونیم چیزی نگیم....
اما در مورد اشعار سهراب:
ببینید عزیزان سهراب یکی از مشهورترین شاعران سوررئالیست ایرانه. اصولا در این مکتب معنا خیلی مورد توجه نیست. برای اینکه بیشتر حرف نزنم توصیه می کنم مانیفست سبک سوررئال خونده بشه. کتاب مکاتب ادبی جناب حسینی کتاب خوبیه تازه فقط این نیست. شعر های سهراب تحت تاثیر مذهب بودایی و مرام ها و مکاتب غیر مالوفی هست که گاهی در اشعارش به صورت ترکیب های نامفهوم و جملات غیر قابل فهم ظهور میکنه. مثلا یه جایی میگه (( پدرم مرد. خواهرم زیبا شد)) این اشاره به یه عقیده ی قدیمی داره که معتقد بوده اگه دختری در شکم مادر باشه و پدر خانواده بمیره دختر زیبا میشه. پس اگه به موردی از این دست برخوردید سعی کنید با گفتن جملاتی مثل(( هر کس یه برداشتی داره )) و غیره سر و ته قضیه رو هم نیارید. اگه چیز دیگه ای خواستید من تا جایی که سوادم اجازه بده کمک می کنم. یا حق....
دوستان سهراب سپهری رو شرمنده کردین :hmm: :wacko: :jealous:
منظورش اینه که به جای این که به کمیاب ترین نارون روی زمین نگاه کنه ، داره فقه می خونه ، چیزی که ازش
سردرنمیاره و احساسش اونو نمی فهمه ، منظورش اینه که به جای اینکه با نگاه کردن به کمیاب ترین نارون روی زمین
به خدا برسه ، می خواد با فقه بهش برسه