• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

بازیگران قدیمی سینمای ایران

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
خدا انشا الله استاد بابک بیات را رحمت کند
یادم هست در زمان فوت ایشان داریوش در روزنامه همشهری به یاد ایشان آگهی تسلیت چاپ کرد
عکس زیر گواه دوستی ایشان است

8.jpeg
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
2aj9ons.jpg



لی لی از شوهر دومش طلاق گرفت ودر یک کاباره ایرانی در لندن بطور نیمه برهنه می رقصد !






بدنبال خبری که قبلا از «لی لی »داشتیم در این هفته توسط یکی از همکاران مجله که از لندن برگشته است مطلع شدیم که


«لی لی »در لندن با یک کاباره ایرانی بنام «کاباره دانسینگ پارس »قرارداد بسته و شبها را در آنجا بطور نیمه برهنه رقص های شرقی اجرا می نماید .


همانطور که قبلا نوشتیم لی لی اخیرا تصمیم داشت بطور جدی کار سینما را ادامه دهد وحتی شوهر دومش را که یک تاجر فرش بود ترغیب می نمود تا برای تهیه فیلمهای هنری و موج نوئی سرمایه گذاری نماید .اما شوهرش به کلی نسبت به کار سینما بیگانه بود ،بااین تصمیم لی لی مخالفت می ورزید .


می گویند اختلاف لی لی با شوهرش از اینجا ناشی می شود که او حاضر نمی شد در کار سینما سرمایه گذاری نماید .


سرانجام این اختلاف نظر بالا گرفت ولی لی از او جدا و برای اینکه از خودش و او انتقام گرفته باشد باکاباره مذکور قرداد بست .


ابتدا قرار بود که او در این کاباره برنامه استریپ تیز که نوعی رقص همراه با لخت شدن تدریجی است ،اجرا نماید .اما چون برای این برنامه آمادگی نداشت کارخود را با اجرای نوعی رقص های شرقی مخصوصا عربی شروع نموده است تا پس از فرا گرفتن فنون لازم برای استریپ تیز ،برنامه رقص خود را با آن همراه نماید .


مجله ستاره سینما /سال ۱۳۵۳ /شماره ۵۳
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
این لی لی از آن هنرمندان بزرگ سینمای ایران است
دیدن فیلمهای او را توصیه میکنم
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
لی لی را بعنوان زن ولگرد گرفتند .




چند شب قبل « لی لی »هنرپیشه سینمای ایران که در خیابان امیرآباد قدم می زد ،ناگهان مشاهده کرد چند مامور پلیس به سمت او و زنان دیگر که معلوم شد از جمله زنان ولگرد شهر هستند ،آمده و همه را یکجا توقیف نمودند .


لی لی در آن موقع هرچه خواست ثابت کند که جزو ولگردان نبست و ستاره فیلم های فارسی است ،موفق نشد .


خصوصا که یکی از ماموران از او خواست تا ورقه هویتش را نشان بدهد .ولی هرچه در کیف خود جستجو کرد ،چیزی را که بوسیله آن بتواند ثابت کند وی ستاره فیلمهای فارسی است ،پیدا نکرد .


ولی در این موقع یکی از تهیه کنندگان فیلم که از آنجا می گذشت ،به مشاهده جمعیت ایستاد ولی لی را شناخت و وسیله آ زادی اورا فراهم ساخت .


واما اصل جریان از این قرار بود که لی لی می بایست در یکی از فیلم های آینده خود رل یک زن بدکار را بازی کند .او چون شنیده بود شبها این قبیل زنها در خیابان امیرآباد زیاد دیده می شوند .آنشب تنها به آنجا رفت تا حرکات و طرز رفتار آنها با مشتریان را از نزدیک مشاهده کند و حتی چندبار هم مردها اتومبیل خود را در مقابل او نگهداشتند که لی لی به طرز رفتار آنها دقت کرد ولی از شانس بد گرفتار ماموران شده و نزدیک بود یک شب را تا صبح در زندان موقت بگذراند .




مجله سپید و سیاه / شماره 961 / اسفند 1350



j1.jpg



j4.jpg
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
nagofteha-817-4.jpg



thumb_3208085.jpg



سعيد راد: پروين‌ عاشق فيلم‌هاي‌من بود!


سعيد راد كه سومين كارت هواداري پرسپوليس را دارد يك جوري سمبل تماشاگران قرمز به‌حساب مي‌آيد.
شايد سعيد راد نسبت به بيست سال پيش، كم‌كارتر شده و كمتر مي‌توان او را روي پردة سينما ديد. اما تماشاچي‌هايي كه براي تماشاي فوتبال به استاديوم مي‌روند، سر تمام مسابقات پرسپوليس مي‌توانند او را ببينند كه توي جايگاه ويژه، به عشق پرسپوليس بالا و پايين مي‌پرد و فرياد مي‌زند.

ديگر ماجراي پرسپوليسي ‌بودن او لو رفته. راد سومين هوادار رسمي باشگاه پرسپوليس، توي هر جشني كه براي پرسپوليسي‌ها مي‌گيرند، به عنوان سمبل تماشاگران دعوت مي‌شود.

البته خودش هم يك ورزشكار حرفه‌اي است. او در زندگي‌اش از فوتبال گرفته تا بيليارد و بولينگ و بوكس كار كرده و مسلما حرف‌هايي دارد كه خواندن آن، حسابي هيجان‌انگيز است.

الان يك‌جوري سمبل تماشاگران پرسپوليس به حساب مي‌آييد. توي هر مسابقة تيم، آدم وقتي جايگاه را نگاه كند، سعيد راد را مي‌بيند. يادتان مي‌آيد چطور پرسپوليسي شديد؟
من قهرمان بولينگ ايران بودم. توي بولينگ عبده تمرين مي‌كردم. حتي سال 48 عضو تيم ملي بولينگ ايران بودم.

ما توي بولينگ عبده تمرين مي‌كرديم كه از سال 47 راه افتاده بود. آن‌روزها بازيكنان پرسپوليس، همه از شاهين كوچ كرده بودند به پيكان. مرحوم عبده هم پيكان خريد و اسم پرسپوليس را روي آن گذاشت.

بالاخره ما هم فوتبال را دوست داشتيم و پرسپوليسي شديم. سومين كارت هواداري پرسپوليس در آن زمان براي من صادر شده.

سال 48 كه هنوز شما بازيگر سينما نشده بوديد؟
نه، كسي من را نمي‌شناخت. اگر هم مي‌شناخت، به‌خاطر اين بود كه توي مسابقات بولينگ بيروت، من بولينگ باز آمريكايي را برده بودم.

پيش از راه‌افتادن پرسپوليس، از فوتبال خوشتان مي‌آمد؟
توي دبيرستان، عشق ما فوتبال بود. با احمد نجفي، صبح تا شب فوتبال بازي مي‌كرديم.

همين احمد نجفي كه مجري صندلي داغ است؟
آره، الان آرتيست شده. فقط از آرتيستي خنده‌اش را ياد گرفته. بچة باسوادي بود. دوره ما يكي از بهترين انگليسي‌دان‌هاي ايران بود. البته اخلاق‌ بدي هم داشت. همه‌اش لاف مي‌زد كه خرمشهر مال ماست. حالا چند سال بعدش فهميديم كه انگار راست راستي صاحب خرمشهر بودند. به هرحال با احمد نجفي توي دبيرستان انديشه كه مال ايتاليايي‌ها بود، صبح تا شب فوتبال مي‌زديم.

با اين حساب، شما را بايد ورزشكار هم به حساب آورد. هم فوتبال بازي كرده‌ايد، هم عضو تيم ملي بولينگ بوديد و هم بيليارد بازي مي‌كرديد.
نه، من اصلا بلد نيستم بيليارد بازي كنم. بيليارد را فقط براي بازي تو فيلم‌ها يادم داده بودند. چندوقت پيش كه با هوشنگ گلمكاني و رسول صدرعاملي رفته بوديم كيش، بند كرده بودند كه سعيد برويم بيليارد. من هم قسم و آيه كه بيليارد بلد نيستم. گلمكاني باور نمي‌كرد. مي‌گفت يك عمر باور كردم كه توي «تنگنا» واقعا بيليارد بازي مي‌كردي.

با كدام بازيكنان تيم آن‌زمان پرسپوليس رفيق بوديد؟
صميمي‌ترين دوست‌هايم علي پروين و محمود خوردبين و صفر ايرانپاك و اسماعيل حاج رحيمي‌پور بودند. البته اين مال زماني بود كه به پرسپوليس آمده بودند. وقتي اين بچه‌ها با حسين كلاني توي شاهين بودند، خودم تماشاچي‌شان بودم.

چيزي از آن رفاقت‌ها يادتان مي‌آيد؟
اولين دوره كه تيم به جام جهاني رفت و علي پروين كاپيتان بود، در بازگشت تيم از آرژانتين، مجله دنياي ورزش با پروين مصاحبه كرده بود. توي يك سؤال از پروين پرسيده بودند: «شخصيت مورد علاقه‌ات؟» پروين هم جواب داده بود سعيد راد. باور نمي‌كنيد، رفتم صدتا از آن مجله خريدم. كيف كرده بودم كه پروين اين‌جوري از من تعريف كرده.

استاديوم هم مي‌رفتيد؟
اصلا پيش از اين‌كه پرسپوليس راه بيفتد، ما خانوادگي شاهيني بوديم و براي تمام مسابقات تيم ملي مي‌رفتيم امجديه.

آن سال‌ها بليت امجديه چقدر بود؟
پشت دروازه دوتومان، روبه‌روي جايگاه سه‌تومان. VIP هم پنج تومان مي‌فروختند. قدر يك بليت سينما بود. آن موقع بليت سينما هم همين دو سه تومان بود. الان هم بعد از سي سال، بليت استاديوم و بليت سينما باهم سربه‌سر هستند.

تماشاچي‌ها چطور؟ تماشاچي‌ها فرقي با سي سال پيش كرده‌اند؟
تماشاچي آن‌سال‌ها مثل فوتباليست‌اش بود. حرمت‌ها و غيرت‌ها يك‌جور ديگري بود. هنوز نفهميده‌ام چطور آدم‌ها اين‌قدر با سي‌سال پيش فرق كرده‌اند. يك تحليل سياسي اجتماعي مي‌خواهد. كار من نيست كه بفهمم چرا اين‌قدر عوض شده‌اند. بيست سالي هم ايران نبودم. شايد براي همين، اين قدر برايم عجيب است. الان تماشاچي فوتبال، كاملا عصبي است. ديگر نمي‌بينيم كه تماشاچي‌ها توي استاديوم به آرامش برسند. يكي از انتقاداتي كه من به عادل فردوسي‌پور دارم، اين است كه تو بيا آن آرامش و شادي را به فوتبال برگردان. كاري نكن كه تماشاچي‌ها بازي به بازي عصبي‌تر باشند.

البته سي سال پيش هم تماشاگران فحش مي‌دادند. «شير سماور» مال آن دوره است.
آره، ولي جو استاديوم‌ها اين‌جور نبود.

پس از اين‌كه توي سينما بازي كرديد هم به استاديوم مي‌رفتيد؟

بعد از اين‌كه تنگنا، صادق كُرده، خداحافظ رفيق و خروس و ملخ را بازي كردم، ديگر همه من را مي‌شناختند. براي همين، وقتي سر بازي‌هاي پرسپوليس مي‌رفتم استاديوم، همة تماشاچي‌ها ذوق مي‌كردند. يك طرف استاديوم فرياد مي‌زدند «سعيد راد»، سمت ديگر جواب مي‌دادند «پرسپوليس».

توي آن سال‌ها غير از شما بازيگر ديگري هم عشق فوتبال بود؟
نه، مگر حالا از بازيگران كسي از فوتبال سرش مي‌شود؟ آن سال‌ها هم اين‌جور بودند. البته حالا يك تيم هنرمندان راه افتاده تا همه پيراهنش را بپوشند و عكس بگيرند. ولي اگر برويد سر مسابقاتشان، هيچ‌كدام نمي‌توانند صدمتر بدوند.

شما مي‌توانيد صدمتر را بدويد؟
الان كه مي‌آمدم دفترتان، آسانسور خراب بود. شش طبقه را با پله آمدم بالا. كسي از شما صداي نفس نفس‌زدن من را شنيد؟ من هر روز مي‌روم كوه. زماني كه براي فيلم آقاي نادري رفتيم نيويورك، روزي چند ساعت تمرين بوكس مي‌كردم.

حتي از راكي هم قوي‌تر شده بودم. هر روز كه مي‌رفتم سالن، مي‌ديدم آل‌پاچينو و رابرت ردفورد توي سالن تمرين مي‌كنند. من سال 1972 رفتم فستيوال مسكو. آن سال تازه داشتند استاديوم المپيك مسكو را آماده مي‌كردند. با عباس كيارستمي و شهره آغداشلو رفته بوديم. ساعت 6 صبح كه از خواب بيدار مي‌شديم، مي‌ديديم كرگ داگلاس توي استاديوم مي‌دود. الان بازيگرهاي ما بيست و چهار پنج ساله‌هايشان شكم دارند.

آن سال‌ها كه با بازيكنان پرسپوليس رفيق بوديد، آن‌ها را سر فيلم‌هاي خودتان هم مي‌برديد؟
خودشان مي‌آمدند. حتي دوستانشان را هم مي‌آوردند. پروين پاي ثابت فيلم‌هاي من بود.

پروين از چه فيلمي خوشش آمده بود؟
«صادق كُرده» را خيلي دوست داشت. يادم مي‌آيد فيلم كه تمام شد، آمد سراغ من و گفت: «خوشم اومد همه شونو كشتي!» كلا پروين از فيلم‌هاي بزن‌بزن من خوشش مي‌آمد. «طغرل» و «كمين» را دوست داشت. عاشق صحنه‌هاي بزن بزن بود.

با تاجي‌ها هم رفاقت داشتيد؟
از بين آن‌ها دوست خوبم ناصرخان حجازي بود. آقاي مظلومي بود. با تنها استقلالي‌اي هم كه عكس گرفتم، حسن روشن بود كه رفت روي جلد مجله‌ها. هيچ استقلالي ديگري توي زندگي‌اش با من عكس ندارد.

سر دربي‌ها شاكي نمي‌شدند از اين‌كه پرسپوليس را تشويق مي‌كرديد؟
توي دربي‌ها من چيزي نمي‌فهميدم.

شما يكي از آن ده بيست هزار نفري هستيد كه توي تاريخ فوتبال ايران، بازي شش‌تايي تاج و پرسپوليس را توي سال 52 تماشا كرديد. آن روز توي استاديوم چه خبر بود؟
باور نمي‌كنيد كه حسين كلاني و همايون بهزادي با آن‌ها چه‌كار كردند.

انگار شما تمام دربي‌ها را توي استاديوم تماشا كرده‌ايد.
البته بيست سال ايران نبودم. ولي هر وقت ايران بودم و استقلال و پرسپوليس با هم بازي مي‌كردند، من خودم را مي‌رساندم استاديوم.

سر فيلم «دوئل» كه براي فيلمبرداري رفته بوديم بندر ماهشهر، كاري كردم كه آقاي درويش دو روز فيلم‌برداري را تعطيل كرد تا من برگردم تهران و بازي را از توي استاديوم تماشا كنم. اصلا تا سال 57 تمام بازي‌هاي پرسپوليس را مي‌رفتم استاديوم قرارداد هر فيلمي را كه مي‌بستم،تويش قيد مي‌كردم كه پنج‌شنبه و جمعه فيلم‌برداري تعطيل است.

فرقي نمي‌كرد پرسپوليس توي آزادي بازي داشته باشد يا توي شهرستان‌ها. هر شهري مي‌رفتند، ‌همراه تيم مي‌رفتم.

كدام دربي به شما چسبيد؟
همان بازي شش‌تايي‌ها. لامسب مثل پك اول سيگار بود. بعد از آن بازي، ديگر شكست‌دادن تاج لذت زيادي نداشت. آن6 تا گل، ظرفيت همه را بالا برد. اتفاقاً توي آن بازي، همه توقع داشتند كه تاج بازي را ببرد. تاج وضعيت بهتري داشت.

توي آن دوره نشريه ورزشي هم مي‌خوانديد؟
من اطلاعاتي بودم. آن دوره فقط كيهان ورزشي و دنياي ورزش چاپ مي‌شدند، ولي من فقط دنياي ورزش مي‌خريدم. نه اين‌كه كيهان ورزشي نخوانم، ولي طرفدار دنياي ورزش بودم.

پيش از آن بازي شش‌تايي، با كسي كري داشتيد؟
نه، نجابت تماشاچي‌ها زياد بود. اما حالا ديگر ورق برگشته. اگر پرسپوليس ببازد، ‌بايد موبايلم را خاموش كنم، آن‌قدر كه زنگ مي‌زنند و كري مي‌خوانند.

هنوز با كدام‌يك از آن بازيكنان قديمي رفاقت‌تان را حفظ كرديد؟
محمود خوردبين. علي‌آقا را هم آخرين‌بار شب بازي استقلال – پرسپوليس توي اردوي پرسپوليس ديدم. رفته بودم هتل. فكر كنم آخرين باري بود كه توي دربي روي نيمكت پرسپوليس نشست. عباس كارگر جم، رضا و بيوك وطنخواه و چند نفر ديگر هم هستند كه با هم مي‌پلكيم.

چه حرف‌هايي مي‌زنيد با هم؟
همه‌اش يادش به‌خير است. من يك‌بار با رضا وطنخواه رفتم استاديوم. فكر كنم بازي با سايپا بود كه تيم مساوي كرد. آقا اين رضا هي غر زد! پس از مدت‌ها ديدم كه يكي با احساس، بازي پرسپوليس را تماشا مي‌كند. الان من مطمئن هستم كه اگر پرسپوليس يك بازي را ببازد، علي پروين تا صبح بيدار مي‌ماند.

شما هم ورزشگاه مي‌رويد غر مي‌زنيد؟ سروصدا مي‌كنيد؟
مگر نديديد افشين پيرواني درباره من چي گفته بود؟ سر يك بازي از بلندگوي ورزشگاه داشتند بازيكنان پرسپوليس را اسم مي‌بردند. من عادت دارم براي تك‌تك‌شان بلند مي‌شوم و دست مي‌زنم. بعد از بازي، افشين گفته بود كه نمي‌دانم اين سعيد راد كي مي‌خواهد آرام بنشيند روي سكو.

از تيم امسال راضي هستيد؟
آره تيم خيلي خوب بازي مي‌كند. فقط مي‌دانيد، بدشانسي مي‌آوردند كه توي هر بازي، هفت هشت تا مهره كليدي نيستند. يك‌سري مصدوم‌اند، چند نفر محروم.

از دنيزلي خوشتان مي‌آيد؟
آره. دنيزلي مربي‌اي است كه خود پروين هم قبولش دارد. من اين حرف را از خود پروين شنيدم. علي‌آقا توي اين چيزها خيلي آدم باانصافي است. ببينيد، پاس پارسال با همين دنيزلي بايد قهرمان ليگ مي‌شد. حالا چند تا بدشانسي هم آوردند و نتوانستند، ولي اين دليل نمي‌شود كه ارزش كار دنيزلي را قبول نكنيم.

از كدام مربيان ديگر خوشتان مي‌آيد؟
از قلعه‌نويي هم خوشم مي‌آيد. استيل امير وقتي كنار زمين مي‌ايستد، كاملا حرفه‌اي است. پروين هم كه عالي است. نمي‌گويم ديگران بد هستند. اين سليقه من است.

توي اين بيست سالي هم كه از ايران دور بوديد، فوتبال را دنبال مي‌كرديد؟
سر بازي ايران – استراليا كانادا بودم. توي يك كلوپ جمع شديم. بالاي هزار نفر بوديم. وقتي ايران گل دوم را زد، شهر را ريختيم به‌هم. كاري كرديم كه پليس‌هاي كانادايي هم طرفدار ايران شده بودند.

انگار سال 1998 بازي‌هاي ايران توي جام جهاني را از ورزشگاه ديديد؟
جام 2006 هم رفتم آلمان. البته از اين مسافرت‌هاي خانوادگي بود. تا مي‌آمدند حاضر شوند، نيمه اول مسابقه تمام شده بود. خيلي دوست داشتم تنهايي بروم آلمان و شب و روز توي خيابان‌ها بخوابم.

از بازي هاي ايران توي جام جهاني راضي بوديد؟
من راضي بودم. البته بودند كساني هم كه احساس مي‌كردند با اين تيم مي‌شود به نيمه نهايي رسيد. از دو سه ماه پيش از مسابقات،‌ انتظار را به مردم تزريق كردند. شوخي‌شان گرفته بود. فكر مي‌كردند اين تيم مي‌تواند مكزيك و پرتغال را ببرد. اصلا فوتبال ايران، كجاي تاريخ خودش توانسته اين دوتا تيم را ببرد كه ما توي جام جهاني انتظارش را داشتيم؟

غير از مسابقات ايران، رفتيد بازي ديگري هم ببينيد؟
فينال، بليت مسابقه را يكي به ما داد، ما هم رفتيم. نمي‌دانيد چه فوتبالي بود! اين ايتاليايي‌ها شاهكار كردند.

شما ايتاليايي هستيد؟
ايتاليايي‌ام. البته اول برزيل، بعد ايتاليا.

آن صحنه‌اي كه زيدان با كله كوبيد توي صورت ماتراتزي، حواستان به زمين بود!
من توي استاديوم وقتي فوتبال مي‌بينم، نگاهم را از روي زمين برنمي‌دارم. آن‌جا هم همين‌طور بود. واقعا يك شوي جهاني بود.

حالا طرفدار زيدان بوديد يا ماتراتزي؟
من زيداني‌ام. من جنگنده‌ام. توي آن صحنه بايد مي‌زد دماغ و صورت يارو را مي‌آورد پايين. آن‌جا يك اتفاقاتي افتاد كه ديگر خون به مغز زيدان نرسيد. آن‌جا زيدان باخت بازي را. خودش را نتوانست كنترل كند.

بين فوتباليست‌هاي ديگر دنيا از چه كسي خوشتان مي‌آيد؟
رونالدو. كلا آدم‌هاي اكتيو و مدعي را دوست دارم. آدم بايد صبور باشد.

الان توي فوتبال ايران از كدام فوتباليست خوشتان مي‌آيد؟
پروين، اگر الان هم بيايد توي زمين، از همه اين‌ها بهتر بازي مي‌كند
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
two.jpg



4cmdlyp.jpg


آغاسی در یک گفتگو با خبرنگار ستاره سینما گفت: تا وقتی نفس می کشم، می خوانم و می رقصم


چاپ شده در ستاره سینما - شماره 117 - آذرماه 1354 - وقتی با آغاسی به حرف زدن می نشینی احساس خستگی نمی کنی. چون مرتب از اینطرف و آنطرف حرف می زند، ازخوانندگی، سینما، از مردم و از همه جا. حالا این مرد در مقابل من است و با من حرف می زند و از احساس رضایتی که از فیلم جدیدش فراشباشی می کند و از سفرش به آمریکا. از آغاسی سوال می شود که از آمریکا چه خبرهائی آوردی؟ در جواب می گوید بله، مدت 45 روز برای اجرای برنامه به آمریکا رفتم و مورد استقبال بیش از حد ایرانیان مقیم نیویورک قرار گرفتم و جالب است برایتان بگویم که به دست آمریکایی ها هم دستمال دادم و پا به پای خودم آنها را به رقص واداشتم.




چرا در رادیو تلویزیون کمتر فعالیت می کنی؟

این خواست خود رادیو تلویزیون است. چون رادیو تلویزیون خانه من نیست که هر وقت دلم خواست بروم برنامه اجرا کنم و برگردم. بلکه باید آنها از من بخواهند، دعوت کنند، تا من هم بروم ولی متاسفانه فعلا رادیو و تلویزیون جای اشخاص بخصوصی است.



بعد از یک دوره پر سر و صدا چراسکوت کردی؟

من سکوت نکردم. بلکه این مطبوعات و رادیو تلویزیون بودند که درباره من سکوت کردند همین مجلاتی که تا دیروز با هزار خواهش و تمنا می خواستند عکس و خبری از من را به چاپ برسانند. امروز با کمال بیرحمی به من پشت کرده اند و تنها همین مجله ستاره سینما بود که چون همیشه حامی هنرمندان بوده است و از این هم که بگذریم، نگاهی به فروش فیلم های من بکنید. ببینید در تمام طول تاریخ سینمای ایران کدام خواننده ای مثل من فروش داشته است، البته بجز این اواخر گوگوش که آنهم بخاطر بهروز وثوقی است.



بیشتر دوست داری در زمینه خوانندگی فعالیت کنی یا سینما؟

مسلما خوانندگی. چون من هرچه دارم از خوانندگی دارم. بخاطر همین خوانندگی بود که برای بازی در فیلم به سراغم آمدند. بنابراین در هیچ شرایطی خوانندگی را رها نمی کنم.



قضاوت مردم را تا چه حد در یک اثر هنری موثر می دانی؟

صد در صد موثر است. همین مردم اگر از یک فیلم مبتذل استقبال نکنند که متاسفانه استقبال می شود. تهیه کننده به سراغ فیلم های بهتر خواهد رفت و یا به عکس وقتی از یک فیلم خوب استقبال می کنند باعث تشویق تهیه کننده و سازندگان فیلم می گردد.



فیلم هایی که تا به حال بازی کردی مثل ایوالله، خیلی هم ممنون، فاتح دلها، و نعمت نفتی کاملا براساس شهرت خوانندگی تو ساخته شده بود. چرا نمی خواهی بعنوان یک بازیگر مطرح شوی؟

بخاطر اینکه من بازیگر نیستم. من یک خواننده ام و مردم هم مرا به عنوان آغاسی خواننده می شناسند و می خواهند نه آغاسی هنرپیشه، اما با این حال باید بگویم که در این فیلم اخیرم خیلی زحمت کشیده ام و فاصله زیادی با فیلم های قبلی ام دارد و این را مرهون ایرج صادقپور می باشم.



علی رغم خوانندگیت، بهر حال بازیگر تعدادی از فیلم های ایرانی بوده ای، درباره سینمای ایران و فیلم ایرانی نظرت چیست؟

در این مورد نمی توانم نظر قاطعی بدهم. چون با نگاهی به وضع فیلم های من متوجه می شوید که من با هنرپیشه معروفی کار نکردم و در محیط سینتما نبوده ام. بنابراین اجازه بدهید که در این مورد سکوت کنم.



می گویند قصد داری اخیرا با سوسن خواننده معروف زوجی تشکیل داده و به فعالیت بپردازی آیا این خبرحقیقت دارد؟

خیر. به هیچ وجه درست نیست و من قصد چنین کاری ندارم. همانطوری که خانم سوسن چنین خیالی ندارد. سوسن خواننده مورد احترام و علاقه من می باشد. ولی فعلا قصد همکاری نداریم.



حتما اطلاع داری که اخیرا دلکش خواننده قدیمی طی مصاحبه ای در مطبوعات به خوانندگان جوان حمله نموده آنها را کاریکاتور خوانده است، شما چه نظری داری آیا حرف های او را تایید می کنی؟

هر چند که حرف های خانم دلکش متوجه من نیست ولی به طورکلی باید بگویم این یک نوع عقده است هر کدام از این هنرمندان که حس کنند دارند فراموش می شوند و دیگر از خاطره ها می روند سعی دارند با حرف هایی خودشان را مطرح کنند. یعنی بطور کلی ما نه می توانیم خوشبختی کسی را ببینیم نه بدبختی کامل آن را. امروز یک جوان بدسر و وضع خوش تیپ را در خیابان می بینیم و می گوییم حیف این جوان، کاش پول و ثروتی داشت. اما اگر فردا همین جوان را در یک ماشین آخرین سیستم ببینیم می گوییم این همان جوان بی سر وپای دیروزی است و حالا هم همین مثال است برای خانم دلکش و یا هرکس دیگری که چنین ادعایی بنماید.



تا کی قصد داری به فعالیت هایت ادامه دهی؟

تا وقتی که زنده ام. این را بنویسید آغاسی تا وقتی که نفس می کشد می خواند.



کارگردان ها و بازیگرهای مورد علاقه ات چه کسانی هستند و بیشتر دوست داری با چه کسی کار کنی؟

کارکردن با هر کدام از هنرمندان باعث تجربه ای برای من است. اما دست دارم با ایرج صادقپور کار کنم. چون واقعا شخص فهمیده ای است.



برنامه ات برای آینده چیست ؟

باز هم خواهم خواند و خواهم رقصید و در میان مردم خواهم بود
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
ghal.jpg



2yo1utx.jpg



فروزان : کدامیک از هنرپیشگان خوب عشق بازی می کنند !






یک راوی و یا به معنای دیگر یکی از کسانیکه در جریان فیلمبرداری از صحنه های عشقی و یا س ک س ی اکثر فیلمها قرار دارد ،می گوید :


روزهائیکه قرار است از یک صحنه س ک س ی فیلمبرداری شود ،معمولا یک روز خاص و فوق العاده است زیرا برای اینکه هنرپیشه ها راحت تر نقش خود را بازی کنند جزکارگردان و فیلمبردار و احیانا یک نفر دیگر (آسیستان )کسی در اینگونه صحنه ها حق حضور ندارد .


این راوی می گوید از فروزان شنیده است که صحنه های عشقی فیلمها پر از خاطرات مضحک برای این هنرپیشه بوده ....مثلا فروزان در جایی گفته است : بعضی از هنرپیشه های مرد درست در لحظه ای که میخواسته اند اورا ببوسند ،یاد زنشان افتادند و مثلا زیرلب گفته اند «...خدایا بامید تو ....خدایا خودم را بتو سپردم » و بعضی ها هم آنقدر رنگ و وارنگ شده اند و آنقدر عرق از چهارستون بدنشان ریخته که هنرپیشه س ک س ی سینمای ایران مجبور شده جور طرف را هم بکشد واز هنر بی پروائی خود چاشنی بی پروائی آقا بکند .


راوی میگفت : در سییرا فیلم بودم و قرار بود برای فیلم قلندر صحنه عشق بازی یکی از هنرپیشگان با فروزان جلو دوربین بیاید .باصطلاح صحنه شب زفاف بود .اما علی حاتمی که گویا حوصله قهر و ناز فروزان را نداشت به آن هنرپیشه اصرار میکرد که « جان من برو یک لیف و صابون حسابی بزن و بیا » وهرچه آن هنرپیشه قسم میخورد که « ...بابا من صبح به صبح حمام می کنم » حاتمی دست بردار نبود ...وچه درد سرتان بدم بلاخره آقای هنرپیشه را مجبور کردند یک حمام دیگر بگیرد .


راوی از فروزان خاطره دیگری داشت و آن اینکه در یکی از صحنه های « بازهم عشقی » یک فیلم از آخرین فیلمهای فارسی ،هنرپیشه ای یک شیشه ادکلن را که در محل فیلمبرداری بوده روی تن و بدن خود خالی می کند و البته بین خودمان بماند این ادکلن مربوط به زمان های ماضی بسیار بعید!!! بوده و بوی تند و عوضی !آن هنرپیشه س ک س ی سینمای فارسی را آنقدر ناراحت می کند که بخنده می گوید : « ...بابا عجب معشوق معطری داریم ما ...» .


راوی در باره فروزان و مردانیکه با او در فیلمها نقش « عشق آمیز » داشته اند می گوید : روی هم رفته « فروزان » خوشش نمی آید که هنرپیشه مرد تنش بوی عرق بدهد .اما فروزان از چیز دیگر هم خیلی خنده اش می گیرد (البته فروزان آنقدر زرنگ است که خنده اش را میگذارد برای خلوت ) و آن اینکه بعضی از آقایان در جلوی دوربین میخواهند وانمود کنند که فوت و فن عشق بازی را خوب میدانند و آنوقت کارهائی می کنند که حتی خود راوی خنده اش میگیرد .


فروزان در جایی گفته است که : « ...بهروز وثوقی هنرمندانه تر از هر هنرپیشه ای عشق بازی می کند .او بخصوص با نگاه می تواند حرف عشق را بهتر به زبان بیاورد تا با آغوش ...اما راوی می گوید «...ازمن بشنوید و هرگز باور نکنید فروزان جز به (سیامک ) به مرد دیگری دل بدهد که البته سیامک همان پسر فروزان است که در سویس درس می خواند .


راوی باز هم در زمینه عشق می گوید : «طفلک فروزان مثل بسیاری از مردها بعلت آنکه زن شناس هستند هرگز عاشق زنها نمی شوند .، فروزان هم مرد شناس است و اگر دست نوازشی برسر مردی بکشد صرفا به لحاظ رعایت این مصرع است که : دل شکستن هنر نمی باشد !


اطلاعات هفتگی / شماره ۱۵۴۷ / مرداد ۱۳۵۰
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
4d6v8le.jpg


یکی از ستارگانی که در حمام لخت بود و عده ای تماشایش میکردند،از تهیه کننده فیلم شکایت کرد .








...وقتی که گروهی ازفیلمبرداران سینمای فارسی در شیراز در یک حمام که چند زن لخت را نشان میداد فیلمبرداری می کزدند چند نفر بخاطر چشم چرانی به روی پشت بام رفته بودند و از بالا داخل حمام را تماشا نی کردند که ناگهان قسمتی از سقف حمام فرو ریخت و منجر به زخمی شدن چندنفرگردید .دراین میان یکی از زنان بازیگر که شیشه ای بر روی پای او افتاده بود و زخمی شده بود هنوز مشغول مداوای بریدگی پای خود است و بقرار اطلاع از تهیه کننده فیلم ادعای خسارت کرده است و چون بموجب تصویب نامه اتحادیه تهیه کنندگان هر تهیه کننده ای موظف است که بازیگران فیلم را در زمان استخدام خود در بیمه داشته باشد .تهیه کننده مزبور نیز ناچار است که تمام مخارج مداوای هنرپیشه زن این فیلم را بپردازد .


نوری کسرایی هنرپیشه اول فیلم باتفاق گروهی از هنرپیشگان زن فیلم در صحنه ای از حمام که حادثه فرو ریختن سقف در آن حمام اتفاق افتاد ،دیده می شوند .


بنقل از مجله اطلاعات هفتگی / شماره ۱۶۷۶ /بهمن سال ۱۳۵۲
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
306933-6c4_display.jpg


نازی افشار راهش را از گوگوش جدا کرد








با اسم نازی افشار از دیرزمان آشنایی داریم ،وی که با انجام حرکات گوگوش قدم در راه خوانندگی گذاشت ،خیلی زود راه خود را یافت و با اجرای ترانه های مستقل در مسیر تازه ای گام برداشت .


نازی افشار با وجود صدای قشنگی که دارد معهذا آن طور که باید و شاید معرفی نشده و علت آن هم شاید نداشتن اهنگ ساز خوب و اجرای برنامه در تئاتر های لاله زار باشد .نازی افشار از چندی پیش فعالیت خوانندگی خود را در مجاممع عمومی و تئاترها کم کرده و مصمم است با اجرای آهنگهای شاد و مردم پسند آنطور که استحقاقش را دارد ،خودرا به مردم بشناسد .




مجله دختران پسران /شماره۷۰۰/سال ۱۳۵۱
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
بمناسبت سالگرد درگذشت شادروان علی حاتمی (فیلمساز ارجمند و قابل احترام سینمای کشور )مطلبی راجع به مصاحبه یکی از مجلات قبل از انقلاب با او در ذیل می آوریم .


بااین توضیح که بخاطر جلوگیری از طولانی شدن مطلب ،سئوال ها را حذف نموده و به درج گزیده ای از صحبت های مرحوم علی حاتمی اکتفاءنمودیم .




پای گفتگوی علی حاتمی نویسنده و کارگردان سریال تلویزیونی « سلطان صاحبقران »






ما نمیخواهیم از سینمای تجارتی انتقام بگیریم .








من و سینماگران دیگری که در تلویزیون کار می کنیم نمی خواهیم از سینمای تجارتی انتقام بگیریم .یادم می آید تئاتر را چند سال پیش از طریق نمایشنامه هائی که در تلویزیون به نمایش درآوردند بمردم شناساندند وبعد که تالار 25 شهریوربوجود آمد مردم با این هنر آشنایی کامل داشتند وبا اشتیاق برای دیدن نمایشنامه ها می رفتند .




شما فکر می کنید «طبیعت بیجان »کار خوب " سهراب شهید ثالث "را چند نفر دیده اند ؟.حال آنکه اگر این فیلم از تلویزیون نمایش داده می شد عده خیلی بیشتری آن را می دیدند و باروش فیلمسازی این فیلمساز آشنا می شدند .تا آنجا که اگر فیلم بعدی او به نمایش در می آمد ،مردم با شناخت قبلی که از شهید ثالث داشتند بیشتر برای تماشای آن هجوم می آوردند .




زن در این سریال نقش برجسته ای دارد ،مثل « عزت الدوله »که پا به پای امیرکبیر می ایستد ،یا « مهدعلیا »که زنی شعرشناس و با نفوذ است .من خواسته ام با این وسیله طرز زندگی ،سلوک و رفتار زن دوره قاجار را نشان بدهم .




در اطاق کار حاتمی مقداری اشیا ءقدیمی از قبیل چراغ گردسوز ،شمعدان ،گلدان و غیره به چشم می خورد ،در مورد این اشیاءسئوال می کنیم ،علی حاتمی می گوید:




اینها را با زحمت زیاد برای مجموعه تلویزیونی سلطان صاحبقران تهیه کردم .من حتی از دکمه های لباس دوره قاجار نمونه دادم تا عینا همان دکمه ها روی لباسها دوخته شود .گواینکه دکمه در تلویزیون چندان چشمگیر نبود ولی من میخواستم هنرپیشه باور کند لباسی که می پوشد لباس دوره قاجار است .




وقتی از علی حاتمی در مورد فعالیت های هنری همسرش (زری خوشکام )سئوال می کنند که آیا با ادامه فعالیت او موافق است یا خیر ؟میگوید :




نه ،او به نفع من کنار رفته و به خانه داری و نگهداری از دخترمان لیلا مشغول است وکاملا اتفاقی در فیلمی ظاهر می شود .


من دوست دارم در خانه ام آرامش برقرار باشد تا بتوانم بهتر بنویسم وکار کنم .اگر زن و شوهر هر دو هنرمند حرفه ای باشند این آرامش در خانه بوجود نخواهد آمد .




من مطلقا تاریخ را تحریف نکرده ام ،منهی عده ای به مطالعه یکی دو کتاب تاریخی اکتفا می کنند و فکر می کنند حقیقت همان است که در این یکی دو کتاب خوانده اند .




نامه ها و روزنامه های آن زمان و بطور کلی نثر قاجار اینگونه است .یعنی به این زبان که در سریال سلطان صاحبقران می بینیم .زبان محاوره ایست که به "زبان ژورنالیستی "نزدیک است






علی حاتمی در پاسخ به علت بکار گیری "ایرن " درنقش مهد علیا می گوید :


من بازی را در نظر گرفتم و چون بکار ایرن اعتقاد داشتم با وجود زیبایی او را انتخاب کردم تا نقش مهد علیا را ادامه دهد .اصلا دلیلی ندارد که من بیایم کسی شبیه مهد علیا را برای بازی انتخاب کنم ...تازه عزت الدوله هم زنی چاق و گنده بود و از زیبایی چندان بهره ای نداشت .




مجله اطلاعات بانوان / شماره 961

زری خوشکام

zari.jpg


مراسم عروس حاتمی و خوشکام

ewqeeaew.jpg


لیلا حاتمی در آغوش مادر که همان زری خوشکام باشد

2e5jn0n.jpg


پشت صحنه سلطان صاحبقران

43w9w5x.jpg
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
سينمای ايران و س ک س در گذشته

ستاره های س ک س ی سینمای ایران چه کسانی هستند ؟






برهنه تاظهر با سرعت (قسنت آخر)






...*مستانه جزایری


مستانه جزایری با فیلم " خورشید در مرداب "کار م. صفار معرفی گردید و باهمین فیلم لخت شد و بدین گونه راه خود را در سینمای ایران تعیین نمود .


مستانه جزایری همچون سایر ستارگان س ک س ی سینمای ایران ،ترجیع میدهد با این وسیله موقعیت خود را تثبیت سازد .وی ابائی از عریان شدن ندارد و هیچ از موقعیت خود ناراضی نیست ،چون خواستار شهرتی که در پی آن بوده ،هست و این شهرت اکنون برای او رضایت و ثروت به ارمغان آورده است .


گو آن که مستانه جزایری ،چون ملوسک و هاله هنوز پرکار نشده ،اما در میان ستارگان س ک س ی جدید از ظرافت و س ک س متعادل در مفهوم خارجی آن برخوردار میباشد .


از دیگر فیلمهایی که مستانه جزایری در مدت کوتاه فعالیتش در سینما بازی کرده باید از خیالاتی ،مکافات و بوسه بر لبهای خونین نام برد .


*کارمن اسکوئی


کارمن اسکویی ،دختر مصطفی اسکوئی کارگردان تئاتر ترجیع میدهد که فقط در فیلم های س ک س ی بازی کند .در فیلم اولش زن باکره ساخته زکریا هاشمی بی محابا لخت شد و به آغوش منوچهر وثوق رفت .


کارمن زیاد چهره زیبائی ندارد فاما از اندام برجسته و شکیلی برخوردار میباشد که ضمنا استعداد مادرش مهین را به ارث برده است .


درفیلم دومش "بی حجاب " ساخته ایرج قادری او به نقش دختر مسیحی ظاهر شد که عاشق جوان مسلمانی می شود و بخاطر او دست از معتقدات خود میکشد و به آغوش او میرود .


در این فیلم نیز کارمن از عرضه زیبائی های بدن خود دریغ نکرد و در صحنه هایی تا حدودی اندام خود را لخت کرد ،مثل اینکه این بار ضرورت خود داستان حکم می کرد .


*لیدا دانشور


چهره دیگری که از سال 51 با فیلم گروهبان در سینمای ایران شهرت یافت لیدا دانشور است که آنطوری که خودش می گوید اصلا مسیحی است و این اسم او یک نام مستعار است .


برای لیدا دانشور ،ماجرائی که در فیلم بی حجاب برای کارمن اسکویی رخ میداد ،یک ماجرای واقعی در زندگیش رخ داد ،باین معنی که رندان در گوشه کنار زمزمه کردند که او عاشق منوچهر وثوق همبازی خود در گروهبان شده و به زودی کارشان به ازدواج خواهد کشید .!


لیدا دانشور در این مورد اشاره داد که :من منکر رابطه ام با منوچهر وثوق نیستم ولی من مسیحی هستم و هنوز زیر نفوذ پدر و مادر زندگی می کنم و آنها اگر بفهمند با یک مرد مسلمان دوست شده ام روزگارم را سیاه می کنند .


بهر حال لیدا دانشور با اولین فیلمش گروهبان در سلک ستارگان س ک س ی جای گرفت و این راه در فیلم های باجناق ،طاهر ،غریب ادامه یافت .


*آرام


آرام که نام اصلی او «اعظم » است ،یکی از ستارگان پرکار امروز سینماست وغیر از گرگ ما اورا در فیلم های چون فاجعه ،آقای جاهل ،ترکمن ،عروسکها ،دزد و میلیونر و یاور خواهیم دید .


آرام از تیپ جذاب و مناسبی برخوردار است و همین تیپ توانسته ،موقعیت استثنایی برای او فراهم آورد .


*نوش آفرین


نوش آفرین نخستین بار در فیلم «دشمن »ساخته خسرو پرویزی معرفی گردید .اما با فیلم روسیاه کار اسماعیل پورسعید شهرت زیادی یافت ،چون در این فیلم کاملا عریان شد .وی در این فیلم نقش یک دختر روسپی را بازی می کرد .


نوش آفرین نیز اعتباری برای خود پدید آورده و امروزه تا حدودی او نیز یکی از ستارگان پرکار س ک س ی سینمای ایران بحساب می آید .


از دیگر فیلمهای نوش آفرین باید از قصه ماهان ،سازش و پری خوشگله را اسم ببریم که دو تای آخر را سال آینده نمایش خواهند داد .


چندی قبل شایعه خواننده شدن او شنیده شد و حتی گفتند که اولین ترانه اش باسم «کوه»را که شعرش را اردلان سرافراز سروده ،خوانده است ،اما حقیقت نداشت .


*شورانگیز طباطبایی


شورانگیزطباطبائی اولین بار تحت عنوان کاترین به نقش یک زن خارجی با فیلم اکبر دیلماج کار خسرو پرویزی معرفی گردید .


شورانگیز چون واقعا از یک تیپ زن خارجی برخوردار است ،همه تصور می کردند که او واقعا یک زن فرنگی است اما بعد که او اسم ایرانی اش را روکرد .بهرحال تیپ او در این فیلم مورد توجه فیلمسازان قرار گرفت و بسرعت قراردادهایی با او منعقد گردید.شورانگیز هنوز هیچی نشده بخاطر فیلم " کنیز "ستاره جنجالی روز شد و چون در موعد مقرر سر جلسه فیلمبرداری حاضر نشد قرارداد اورا فسخ کردند و عوضش کردند .


بهرحال با بهار 53 شورانگیز طباطبایی کار تازه ای زا شروع می کند و فیلم "اوساکریم نوکرتیم "کار تازه محمودکوشان نشاندهنده این کار تازه است .از دیگر فیلمهای او باید از آقارضای گل ،و مرغ همسایه رانام ببریم که بتدریج روی پرده خواهد آمد .


*ودیگران


*شهرآشوب چون نامش واقعا شهری را بخاطر اندام خود به آشوب می کشاند !ازاو فیلم حبیب را بزودی خواهیم دید .*پریچهرپاکان بافیلم مغربی کارش را در سینما آغازکرده است .رضافاضلی معرفی کننده این ستاره جدید است .آخرین کارش مصطفی لره کار دیگر این فیلمساز بود که اواخر سال بنمایش درآمد .


*ثریا حکمت نوستاره ای است که با فیلم ناجورها در مقابل دو غول سینمای ایران فردین و بیک ایمانوردی ایفای نقش کرده است .


*طوطی سلیمی با فیلم "صمد آرتیست میشود "کار تازه پرویزصیاد معرفی خواهد شد .وی این در این فیلم نقش یک ستاره س ک س ی را بازی کرده است .


...واین بازی همچنان ادامه خواهد یافت .


پایان
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
ستاره های تازه س ک س ی سینمای ایران چه کسانی هستند














برهنه تا ظهر با سرعت


( قسمت دوم )


...ستاره های تازه س ک س ی نیز به جنگ با قدیمی ها میروند و معتقدند چون اینها بقدر کافی از سلاح سکس و زیبایی بهرمند نشده اند ،میخواهند به این وسیله خود را تبرئه کنند و خلاصه هرچند وقت یکبار در محافل سینمایی شنیده می شود که یک ستاره س ک س ی تازه داغ !پشت سر همکار مثلا سه ساله خود صفحه گذاشته و اورا زشت ترین ستاره سینمای ایران خوانده است !بهرحال در سالی که گذشت ؛ مثل همه سالها و مثل سال گذشته (51)تعدادی چهره تازه س ک س ی در آسمان ایران درخشیدند .آمدن چهره های جدید به حکم ضرورت و جبر انجام می گیرد و باید این کار بشود ،چون مردم احتیاج به قیافه های تازه و هنرپیشه های جدید دارند .





ستاره های جدید سینمای ایران با اولین فیلمهایشان بدون درنگ و بی محابا لخت شدند وپس از دو –سه فیلم تلویحا زمزمه کرده اند که مثلا از این پس در فیلم ها دیگر کمتر برهنه خواهیم شد .چون حیلی زود ممکن است فراموش بشویم ! ویا در مصاحبه هائی که با آنها می شود ،خواهندگفت که این کارگردان ها و تهیه کننده ها هستند که آنها را بزور وا میدارند که لخت شوند و از این قبیل حرفها ...


در مطلب ذیل ما مروری کرده ایم بر تعدادی از ستارگان جدید سینمای ایران و فیلم هایی که بازی کرده و خواهند کرد و احیانا نکته هایی و حرفهایی از خودشان در سینمای فارسی .




*ملوسک


ایران جلالی یا «ملوسک »که از اندام هوس انگیزی برخوردار است نخستین بار توسط «باله »به فعالیت های هنری جلب گردید.او مدتی زیر نظر عبداله ناظمی تعلیم باله گرفت بعد به تلویزیون رفت و در سریال " خانه قمر خانم "ایفای نقش کرد و مدتی هم گوینده شد ودر یکی دو فیلم کوتاه مثل خورشید در مه ظاهر شد .


با نفش کوتاهی که در فیلم آب نبات چوبی ساخته امان منطقی بازی کرد توسط همین فیلمساز به سینمای ایران آمد و با فیلم "جبار ،سرجوخه فراری "کار همین کارگردان شهرت زیادی کسب کرد .او در این فیلم تا حدودی عریان شد .


فیلم بعدیش « نامحرم » بود که در آن کاملا و سراپا عریان شد .او با این فیلم قهرمان برهنگی لقب گرفت و طولی نکشید که عکس های لخت او همه جا انتشار یافت !


یا در فیلم « روسیاه » باز ملوسک لخت و برهنه شد و از این نظر از ستارگان دیگر سبقت گرفت .از فیلم های دیگرش می توان از " قصه شب "، کنیز ،و "میرم بابا بخرم "نام برد که در فیلم اخیرالذکر که آخرین فیلمش است ،جلوی بیک ایمانوردی استریپ تیز می کند و بتدریج عریان می شود .!


ملوسک در مورد فیلم نامحرم و علت لخت شدنش در آن گفنه است در این فیلم اقتضا می کرد که من عریان بشوم .بطور کلی من از بازی در فیلم های سکسی ابائی ندار م ،چرا که خودم را کاملا یک ستاره س ک س ی میدانم .




*هاله


این ستاره موفق فیلمهای تبلیغاتی –که در آنها هم با مینی ژوپ و مینی شورت و لباس های تنگ و چسبان ظاهر می شد –اکنون یکی از ستارگان سکسی و پرکار سینمای ایران به حساب می آید .


او با فیلم "پاپوش "ساخته اسماعیل پورسعید به سینمای ایران کشانیده شد و در همان فیلم او را لخت جلوی دوربین فرستادند و بتدریج از همین فیلم بود که ،هاله بصورت یک ستاره س ک س ی شهره خاص و عام گردید (توضیح اینکه در گذشته ما یک هاله دیگر داشتیم گه او هم تا حدودی س ک س ی جلوه می کرد واینک سینما اورا فراموش کرده است ).


بهر حال این هاله جدید ما که اینروزها در شکل و ترکیب تازه ای در فیلمهای فارسی ظاهر شده است ،از فیلم های گذشته اش ناراضی است و عقیده دارد تاکنون فیلمسازان فقط میخواسته اند از س ک س و زیبایی او بهره بگیرند نه از هنر بازیگریش !یعنی هاله هم خود را یک " اکتریس "می پندارد و هشدار میدهد که فیلم سازان باید از او به نحو دیگری در فیلم استفاده کنند .ازدیگر فیلمهای س ک س ی هاله باید از گریز از مرگ ، عروس و مادر شوهر ، مروارید ، دل خودش میخواد ، مردها و نامردها نام برد .از هاله دوفیلم به اسامی "حبیب "و " دختران بلا ، مردان ناقلا " در دست تهیه است که سال آینده پخش خواهد شد .وی در صحنه هایی از فیلم آخرش ـ آقای جاهل »لخت و برهنه بازی کرده است .




*شهناز تهرانی


« سامانتا » خوشگل و تپلی و پرعشوه سریال « اختاپوس »ابتدا در فیلم های ایرانی چند نقش کوتاه بازی کرد –مثل دزد و پاسبان –و بعد این فیلم " جنوبی "بود که یکباره از شهناز تهرانی ستاره ای کاملا س ک س ی ساخت .


در این فیلم شهناز تهرانی به نقش « مهوش » جلوه هایی از چهره این زن معروف را نشان داد و خلاصه با این فیلم کلی اشتهار یافت .


از بعضی جهات شهناز تهرانی ستاره دیگری یعنی « ثریا بهشتی » را بخاطر می آورد ولی ظرافت های او قابل مقایسه با آن ستاره که زمانی «نان زیر کباب » ظهوری کمدین معروف قدیمی بحساب می آمد !نیست .در مورد شهناز تهرانی در طول این سالهای فعالیت در سینما زمزمه هایی شنیده شد .اول اینکه گفتند با داریوش خواننده ترانه های سیاه و غم انگیز ارتباط دارد و حتی عده ای آنها را در شمال دیده اند .


پس از شایعه کردن رابطه او با رضا فاضلی کارگردان فیلمهایش مثل جنوبی و مغربی اخیرا شنیده شد که شهناز تهرانی با یک آسیستان کارگردان به اسم جمشید ورزنده رابطه گرم و صمیمانه ای برقرارکرده و احتمال دارد که آندو باهم ازدواج نمایند .


بهرحال شهناز تهرانی امروزه یکی از ستارگان س ک س ی و پرکار سینمای ایران به شمار می رود ،از او غیر از جنوبی و مغربی فیلمهای دیگری چون گدای میلیونر ،علی کنکوری ،دل خودش میخواد ،بی حجاب را دیده ایم و بزودی نیز فیلمهای پری خوشگله و گروگان را خواهیم دید .




پایان قسمت دوم


منبع :مجله ستاره سینما ،دوره جدید ،شماره 36 ،ویژه نوروز 1353
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
سینمای امروز ،سینمای س ک س بی پروا و هرزه شده است و فیلم سازان هر لحظه در کار خود جلوتر می روند و با آگاهی به نیاز تماشاگر امروز به وجود س ک س در فیلمها ،این خوراک را هر روز رنگین تر ،بی پرواتر ،و هرزه تر به او عرضه می کنند .


این مورد اکنون به سینمای ایران نیز نفوذ کرده است .گرایش سینماگران ایرانی به س ک س وبی پروایی در نشان دادن اندام برهنه ستاره ها ،نماینده این واقعیت است که جز با این کار با وسیله دیگری نمی توان کیفیت فیلم ایرانی را بهبود بخشید !شاید فروش سرسام آور چند فیلم سکسیخارجی که به این مسائل با دید گسترده تری نگاه می کرد ،در پیدایی این وضع برای سینمای ایران موثر بوده است ..


اماسینماگران ایرانی فقط تقلید نمایشنامه ای از سکس در فیلم هایشان به عمل می آورند،یعنی س ک س ی که عرضه می کنند پخته و بجا و در خدمت داستان نیست و بر عکس فرنگی ها که ضرورت داستان حکم می کند که فلان ستاره خارجی در صحنه هایی عریان بشود ، فیلمسازان ایرانی بدون دلیل ستاره ها را لخت می کنند و جلوی دوربین می فرستند .


تا قبل از نفوذ سینما گران جوان وبه اصطلاح موج نوئی ها به سینمای ایران ،سینماگران ما جرات لخت کردن ستاره ای را نداشتند اما با فیلم "قیصر " این رسم برهم خورد و از آن پس شیوه تازه ای جایگزین سبک گذشته شد .تا این زمان فقط قسمتی از پاها ویا نیم تنه لخت ستاره ای را نمایش می دادند .


اما همانطور که گفتیم با فیلم قیصر وضع عوض شد .صحنه های تجاوز و خشونت که لازمه اش لخت کردن کامل ستاره ای در فیلم هست ،باب شد .


وحالا کار بجائی رسیده گه فیلمسازان بدون دلیل صحنه های س ک س ی در فیلم خود می گنجانند .


باگذشت زمان ،پدیده های س ک س ی سینمای ایران دائما رو به افزایش می گذارد و هر روز ستاره تازهای جلوی دوربین ظاهر می شود که سرا پا لخت می گردد .


زمانی بود که فروزان سمبل سکس و زیبائی در فیلم های ایرانی بود وتا یکی دو سال گذشته ،فروزان همچنین در این زمینه بی رقیب بود ،اما از یکسال گذشته موجی از ستارگان جدید و هوس انگیز در سینمای ایران نمودار شده اند که بسرعت لخت می شوند و ابائی از این کار ندارند !


بعد از فروزان «ایرن »است .ایرن گو اینکه اولین بار با فیلم « قاصد بهشت »سینه هایش را عریان کرد ،اما در جند سال گذشته که این ستاره چشم عسلی ارزش های س ک س وجودش را نشان داد ه ودر چند فیلم مثل « بلوچ » و برهنه تا ظهر با سرعت سرتا پا عریان شده است .


سالی بود که ستارگان س ک س ی سینمای ایران کسانی چون :فرانک ،ثریا بهشتی ،مژگان ،سارا ،تهمینه ،ویکتوریا ،کتایون و سهیلا بودند .اینان نیز بنوعی خواستار داشتند و هر کدام در فیلمها لخت می شدند ،ولی البته نه به این بی پروائی و گستاخی ستارگان امروز سینمای ایران .


بعد با گذشت زمان ستاره های دیگری ظاهر شدند ،چهره هایی همچون : مرجان ،ارغوان ،مرسده کامیاب ،لی لی ،مهناز ،زری خوشکام ،ژاله سام ، نوری کسرائی ،جمیله واز این ستارگان چند تائی هنوز پابرجا هستند و هر وقت فرصتی باشد ،یعنی بقول خودشان داستان اقتضا کند ،باز هم در فیلم ها لخت میشوند .اما بیشتر شان به این مو ضوع اعتقاد دارند که ستاره های س ک س خیلی زود شهرت خود را از دست میدهند و فراموش می شوند .


این ستاره های نسبتا قدیمی ولی هنوز معروف معتقدند که ستاره های تازه برای تثبیت موقعیت خویش در سینمای فارسی دست به چنین کارهائی میزنند و گرنه مردم از ستاره های جدی بیشتر استقبال می کنند .
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
دوستان عزیز سلام
امیدوارم از مطالبی که امشب در سایت قراردادم لذت برده باشید
مزاحم شدم اینرا مجددا عرض کنم لطفا همیشه 2 صفحه آخر تاپیک را مطالعه بفرمایید تا مطلبی از دید شما پنهان نگردد چرا که گاهی اوقات به علت ازدیاد مطلب بعضی مطاب مابین صفحه آخر و یکی مانده به آخر جابجا میشوند
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
از مدیران تاپیک میخواهم که حتما این پست غیر اخلافی را حذف کنند
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
لطفا این پست ضد ارزشها را از تاپیک من حذف کنید
 

fardin59

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2006
نوشته‌ها
1,134
لایک‌ها
75
دوستان عزیز که از تاپیک بازدید میفرمایید من از شما پوزش میخواهم و متاسفم که چنین پستی در تاپیک من شده
از مدیران خواهش میکنم که این پست غیر اخلاقی را از تاپیک من حذف کنند
متشکرم
 

SonadoR

Registered User
تاریخ عضویت
10 مارس 2007
نوشته‌ها
707
لایک‌ها
0
بالاخره یه سری از آدما باید یه جاهایی اقدهاشونو خالی کنن دیگه این آدم .... از دیشب شروع کرده به پست دادن تو تاپیکها اما کسی نبوده بنش کنه.به محض اینکه یکی از مدیرا بیاد ایشون بن میشن و پستاشون پاک میشه پس جدی نگیر فردین جان.
 
بالا