قسمت سوم:
مرگ تدریجی یک رویا
بیکر گفت: "عجب مزخرفاتی!"
داشتیم مقاله ای می خواندیم که بوسیله یک استاد معروف جیت کان دو نوشته شده بود و او شکل کاربردی ِ 5 روش حمله در جیت کان دو [FONT=&][1][/FONT] را شرح داده بود.
از اونجایی که بروس لی شخصا این 5 روش رو طرح کرده بود، نمی دونستم چه چیزی بیکر رو آزار می داد. او ادامه داد منظور بروس به هیچ وجه این نبود که این 5 روش رو باید تمرین کرد و از اونها در مبارزه استفاده کرد. اینها صرفا یکسری ابزار تحقیقاتی هستند.
من از او خواستم که ادامه بده و او توضیح داد که بروس به یک مبارزه نگاه می کرد و با استفاده از این روش ها اون رو تحلیل می کرد. اما در مبارزه این روش ها کاربردی ندارن. شما در زمان مبارزه به حمله کردن "فکر" نمی کنید، بلکه فقط حمله می کنید! او ادامه داد : شما فکر نمی کنید که آیا من باید یک PIA به کار ببرم و یا یک ABD؛ شما صرفا حریف رو می زنید. در صورتیکه شما بخواهید به این جور چیزها فکر کنید، خیلی کند عمل خواهید کرد.
از بیکر پرسیدم که با این تفسیر، فایده و هدف این 5 روش حمله چی می تونه باشه. پاسخ داد اونها راه های ساده ای برای دسته بندی حملات هستند، همین. اونها برای تحقیق هستند، برای فهم و ادراک حمله، برای آنالیز.
پاراگرافی که در بالا آمد بخش هایی از خاطرات فردی هست که در اواخر عمر بیکر، با او آشنا شد و برای مدتی بوسیله ی او آموزش دید. در ادامه بخش های دیگه ای از خاطرات او رو مرور می کنیم.
زمانی که تازه با او آشنا شده بودم، یکبار به خودم جرات دادم و از او پرسیدم کلیدی تری چیزی که از مدرسه جیت کان دوی اوکلند به یاد داره چیه و او بی درنگ گفت " کار رو تموم کن! " سادگی [FONT=&][2][/FONT] مهمترین اصلی بود که در ذهن باب وجود داشت. "جیت کان دو درباره ی Trapping نیست " او گفت "جیت کان دو یعنی کار رو تموم کن و برو. "
گاهی من از او سوالاتی می پرسیدم درباره ی چیزهایی که قبلا آموخته بودم و یا مقالاتی که مطالعه می کردم، اما او چندان دل خوشی از این چیزها نداشت و رفتار سردش گاهی برخوردنده بود و باعث می شد که به شما احساس نادانی و حماقت دست بده. مساله این بود که او از چیزی که در اون سال ها تحت عنوان جیت کان دو تبلیغ می شد واقعا در عذاب بود: " اون بیش از حد تعمدیه، اون بیش از حد پیچیده شده است " منظورش این بود که جیت کان دو ساده ست، نه اینقدر پیچیده و بی سروته. می گفت " اگر بروس لی می دید که امروز، چه چیزهایی رو به عنوان جیت کان دو آموزش می دهند، از ناراحتی به گریه می افتاد. "
باب معلم خیلی خوبی بود و از انتقال چیزهایی که می دونست لذت می برد. اما با این وجود، او نمی خواست جیت کان دو آموزش بده. درست در سال هایی که جیت کان دو به یک تجارت برای خیلی ها تبدیل شده بود، شخصی که یک سروگردن بالاتر از دیگران بود، حاضر نبود اونچه آموخته بود رو به دیگران انتقال بده و من او رو درک نمی کردم.
در واقع شاید همه اینها به خاطر احترامی بود که کسانی مثل بابی برای هنر بروس لی قائل بودند ...
***
توضیح اینکه بروس لی جیت کان دو رو با دقت ِ وسواس گونه ای طراحی کرده بود. در واقع جیت کان دو حاصل سال ها مطالعه و تمرین بی وقفه ی او بود. افراد نزدیک به او از این وسواس و حساسیت کاملا آگاه بودند.
در سال های پس از مرگ بروس لی، عده از مهمترین شاگردان ارشد او، به دلایل مختلفی از جمله نگرانی از این که شاید برداشت اونها از جیت کان دو با برداشت و ذهنیت طراح و سازنده ش، ناهمخوانی هایی داشته باشه و یا اینکه شاید هنوز به درک کامل و دقیقی از این رشته دست پیدا نکرده باشند و در نهایت با آموزش نادرست، جیت کان دوی نو ظهور رو دچار انحراف و انحطاط کنن، از قبول مسئولیت طفره رفتند. دلایلی که این افراد داشتند البته شرافتمندانه ست اما این گوشه گیری و انفعال، میراث ارزشمند بروس لی رو تا سرحد نابودی پیش برد.
امیدوارم مطالبی که تا اینجا مطرح شد، برای شما مفید و قابل استفاده بوده باشه.
در قسمت بعدی با نام " چه کسی جون فان را کشت " از یک معمای تاریخی پرده برداری خواهیم کرد. به شما خواهم گفت که بروس چطور بوسیله ی یکی از نزدیکترین شاگردانش از بین رفت.
Simple Angle attack :S.A.A
Immobilization Attack :I.A
Progressive Indirect Attack

.I.A
Attack by Combination :A.B.C
Attack by Drawing :A.B.D
[FONT=&]
[2][/FONT] . سادگی (Simplicity) یکی از اصول پایه در جیت کان دو ست. به معنی اجتناب از روش های پیچیده ی تفکر و حرکت، دوری از ظواهر و اغراق. توانایی بیان بیشترین چیزها با کمترین چیزها. سادگی ریشه در مفاهیم ذن دارد.