ولله آرمین جان از نظر من که یه تکواندو کار و کیوشکشین کار کوچکی هستم اینو بگم که توی تکواندو و کیوکشین رو هنوز به اون مرحلش نرسیدم که بخوام درکش کنم که توی یه مبازه کدام یکی از این مواردکاربرد داره وری توی تکواندو هدف یا سره یا هوگوی حریف پس هدف از قبل مشخصه و اینجاست که حرکت حرف اولو میزنه و حرکی توی حرکت برتر باشه موفق تره
ولی خوب اون چیزی که شما میگی که هدف مهمتره رو توی دنیای مبازره نمیشه زیاد قابل قبول دانستش مگه در موارد خاص و هدف توی دنیای جنگ و به قول میلاد جان برای یه جنگجو مهمه و به قول خودت توی هدف مهم نیست که رزمی کار باشی یا نباشی و در این شرایط از نظر رزمی کارا قطعا پاسخ حرکت رو میشنوی ولی از نظر یه جنگجو ،هدف
کم لطفی میفرمایید ،احتمالا شما اشتباه برداشت کردید
بنده در خود سوال عمدا توضیح دادم منظورم از هدف چیه که چنین برداشتی نشه
بنظرم مشخصه منظور هدف به معنای غایی و عام نیست :
اینجا منظور از هدف نقاط حساس هم نیست :
هدف = target
نقاط حساس = vital point (نه pressure points)
هدف غایی = goal یا objective یا ...
منظور از هدف به این معنی عضو یا قسمتی از بدن هست که ضربه یا تکنیک به قصد اون اجرا میشه
شاید بهتر باشه همون لغت Target رو استفاده کنم چون کلمه فارسی مناسبتری پیدا نکردم![]()
آرمین جان سوتفاهم شده، عذر می خوام.
من نمی خواستم ایرادی به فرمایش شما بگیرم.
داشتم یه توضیح کوچولو می دادم در پاسخ به آقا میلاد و موضوع اهمیت هدف و اولویتی که دارد.
شرمنده ... من جور دیگه برداشت کردم :blush:
چون نقل قول بود اشتباه فکر کردم منظورتون مطلب بندس
آرمین جان چطور شد که به این سه مطلب ( سلاح / حرکت / هدف ) رسیدی ؟
آرمین جان چطور شد که به این سه مطلب ( سلاح / حرکت / هدف ) رسیدی ؟
آره منظورش خود سوال و اینکه چطور شد تین سوه مورد رو لحاظ کردید برای سوالمتوجه نشدم
منظورتون خود سواله ؟
یا جوابی که براش پیدا کردم ؟
یا تقسیم بندی سه گانه ؟
متوجه نشدم
منظورتون خود سواله ؟
یا جوابی که براش پیدا کردم ؟
یا تقسیم بندی سه گانه ؟
آره منظورش خود سوال و اینکه چطور شد تین سوه مورد رو لحاظ کردید برای سوال
در کل میخواد بگه چطور شد که سلاح و حرکت و هدف به زحنتان آمد؟
بله منظورم همین تقسیم بندی است .
ممنون از آبتین عزیز ... مطلبنون خیلی عالیه ... :happy:
دقیقا همون چیزیه که دنبالش بودم
قسمت اول را اینجا بخوانید.
بنیان کونگ فو، یین و یانگ است. کابرد ِ تئوری یین و یانگ در کونگ فو به عنوان Law of Harmony شناخته می شود. با این توضیح که فرد می باید نه در تقابل با نیروی وارده، که در هماهنگی با آن باشد.
کونگ فو کار، با ضربه ی حریف و نیروی آن مقابله نمی کند، مکمل آن می شود.
فردی ضربه می زند (یین)، دریافت کننده نه در برابر آن ایستادگی می کند و نه اجازه اصابت می دهد. ایسادگی در برابر یین و یا پذیرش بی چون و چرای آن، از آنجا که نوعی تداخل در چرخه ی یین و یانگ است، آسیب زننده خواهد بود؛
بلکه آن را می پذیرد، نیروی وارده ( یین ) را تا پایان همراهی می کند و سپس آنرا با ضربه ای متقابل ( یانگ) پاسخ می دهد و چرخه را کامل می کند.
تکنیک حریف تکنیک شماست، نیروی او نیروی شماست. نه دو حرکت مجزا به عنوان حمله و دفاع، بلکه یک حرکت یکپارچه رخ خواهد داد. مهاجم به خودش حمله خواهد کرد. نیروی مخرب ِ فرد مهاجم، در چرخه یین و یانگ، خودش را نشانه می رود.
مثالی از وینگ چون:
تصور کنید مشتی مستقیم در مسیر centerline به سمت شما می آید. با استفاده از Tan Sao (یکی از پوزیشن های اصلی در وینگ چون)، انرژی حریف به بیرون از centerline منحرف خواهد شد. Tan Sao هل دادن یا ضربه زدن به دست مهاجم نیست. چرا که هل دادن یا وارد کردن ضربه، مسلتزم وارد کردن انرژی از طرف شماست و این یعنی تداخل در چرخه ی یین و یانگ. شما صرفا هدایت کننده نیرو هستید.
Tan Sao با حرکت جزیی در ناحیه مچ دست، انجام می شود. به عنوان مثال، دست راست شما، از حالت عمودی به افقی و در جهت عقربه های ساعت می چرخد طوری که در پایان، کف دست رو به بالا قرار بگیرد. چرخش مچ، ضربه ی مهاجم را به طرفین منحرف می کند.
در واقع به میزانی که نیروی وارده بیشتر باشد، انحراف بیشتر خواهد بود. در نتیجه چرخه ی یین و یانگ سریعتر رخ می دهد و فرد مهاجم سریعتر از تعادل خارج شده و آسیب پذیر تر خواهد بود.
***
در یوتیوب مبارزه ای از یک راهب شائولین و یک تکواندوکار پیدا کردم:
Rare Fight Shaolin Monk VS Taekwondo Master - YouTube
ویدئو را در حالی تماشا کنید که دارید به مفهوم یین و یانگ فکر می کنید. چیزی به ذهن خطور می کند:
انطباق ...
واقعا که لذت بردم ولی کلیپ خیلی بی کیفیت بود وقتی دوربین دور میشد معلوم نبود چطوری مبارزه میکنند
ممنونم رضا جان. اره متاسفانه ویدئوی بی کیفیتی هست ولی بسیار کمیاب و زیبا.