اتفاقا علاقه ای به شریف ندارم. فقط دلم برای اون همه وقتی که گذاشتم می سوزه. اگه درست درس خونده بودم نتیجه بهتری می گرفتم و کمتر خسته می شدم . یه انرژیی هم الان واسه دانشگاه داشتم.
سلام. خوبی؟میخام برای ارشد بخونم
ولی اصلا حتی یه نیم ساعت هم نمی تونم بشینم پای کتاب
حیف از پول کلاس کنکوری که دادم
خواهش می کنم.ممنون !
منم نظرم همینه،ولی فکر نمیکنم تا ساعت 11 صب بتونم بخونم تا9 بتونم بخونم خیلی خوبه،من میخوام روزه بگیرم امسال،کارم گیره خداش:lol: ولی باید کنکور رو هم بخونم،فکر کنم از ساعت 10 شب شروع کنم تا ساعت 9 صب میشه 9 ساعت در روز مفید درس خوند:happy: خوشحالم:happy:
به نظرتون خوردن 3 وعده بده ؟ من هرچی میخورم بهتر درس میخونما
ممنون سکوت جان، لطف دارید. خوشحالم که مطالب مفید واقع شدند.سلام mahiجان واقعا خیلی کمکم کردن مطالبتون.بامید جبران زحماتتون.دست مریزاد:happy:
در ابتدا باید بگم مطالب دوست مون در این مورد که توی دانشگاه های پر آوازه انقدرها هم حلوا خیرات نمی کنند تایید میشه...حق با شماست. من هدفم از زدن اون پست این بود که بگم اگه یکی روش درست درس خوندن رو ندونه به اندازه زحمتش نتیجه نمی گیره.
سلام. لطف دارید، ممنونم.مطالب بسیار عالی بود !
با سپاس فراوان از شما
سلام.مث اینکه بحث درس خوندن حسابی داغه. گفتم بیام منم یه خودی نشون بدم. :happy:
یه صحبت کوتاه داشتم با salhasalha. اگر من هم درصدامو مث تو میزدم، الان میتونستم توی یکی از دانشگاههای تهران درس بخونم. البته من فقط کنکور زبان دادم. از نظر من که درصدات واقعاً خوبه. امیدوارم به اونچه که دوست داری، برسی.
میخوام یه خلاصهی نسبتاً طولانی! از زندگیمو براتون تعریف کنم:
من از اون اولش به درس علاقه داشتم. نمرههام هم خوب بود. از اول راهنمایی تا دوم دبیرستان هم تیزهوشان بودم. البته اصلاً تیزهوش نبودم. نمرههای جالبی که نداشتم، از فیزیک هم بینهایت بدم میومد. پایینترین نمرهی من از فیزیک بود. تا اینکه از درس فیزیک تجدید شدم و از مدرسه اخراج.
میتونم بگم که بزرگترین شانس رو در زندگیم اوردم، چون مسیر زندگیم به طور کامل عوض شد. سال سوم درسم عالی شد و پیش دانشگاهی فهمیدم که عاشق زبانم. دبیرم گفت نرو. من قبول نکردم. کنکور دادم و رشتهی ادبیات و زبان انگلیسی دانشگاه شهید باهنر کرمان قبول شدم. ولی به جاش رفتم مهندسی کامپیوتر دانشگاه آزاد. دو ترم بیشتر نکشیدم و اومدم بیرون. الآن هم دوباره کنکور دادم و در چند قدمی رشتهی موردعلاقهم هستم.
واقعاً به تجدید شدنم افتخار میکنم. چون اگه همونجا میموندم، الآن باید درسی رو میخوندم که دوست نداشتم. از خدا ممنونم.
رتبههای کنکورم رو هم میگم که فکر نکنید خیلی زرنگم. بار اول 4659 کشوری و بار دوم 4876. این هم درصدای کنکور امسالم. دو هفته مونده به کنکور لای کتابو باز کردم.
ولی یه چیز مهم یاد گرفتم که دوست دارم به شما هم بگم. هیچ وقت از اون چیزی که دوست دارید، دست نکشید. اگر واقعاً میخواید به دستش بیارید، براش تلاش کنید. مطمئن باشید که بهش میرسید. من واقعاً عاشق زبانم. برای همین نتونستم کامپیوتر رو بخونم و دوباره زبانو انتخاب کردم. با اینکه دو سال از عمرم به هدر رفت، ولی یاد گرفتم برای چیزی که عاشقانه دوستش دارم باید مبارزه کنم.
سپاس که تا پایان خوندید. امیدوارم همه به اون چیزی که میخواید برسید و همیشه هم موفق باشید. :heart:
رتبه ام زیر 1000 شد. امیدوارم تهران یا علم و صنعت بتونم قبول شم.
والا دوستان من چشمام آستیکماتش بالا رفته پشت کامپیوترم حوصله ام نمیگیره عینک بزنم،متاسفانه پست ها بالا رو نمیتونم بخونم،اقا من تا امروز شب ها درس میخوندم،خیلی خسته میشدم،ولی خوب خیلی خوب میخوندم،خلاصه خستگی زد بالا و کل سیستم عصبیم بهم ریخت،وضعیت نرمالم رو از دست دادم،الان دبگه تا آخر ماه رمضون میخوام تغییر رویه بدم و روزها درس بخونم،اگه کسی تجربه داره یه کم من رو راهنمایی کنه،بعد از سحر بشینم بخونم؟ با اینکه بخوابم پاشم ؟ یا.. ؟
من موقعی که کنکور ارشد داشتم اصلا ماه رمضون درس نخوندم. رتبه ام هم حدود 15 شد. به نظر من نگران این چند روز نباشید.
والا روحیه ی خوبی دادیمن موقعی که کنکور ارشد داشتم اصلا ماه رمضون درس نخوندم. رتبه ام هم حدود 15 شد. به نظر من نگران این چند روز نباشید.
خوب من قبل از هر چیز به ویدا به خاطر موفقیت فوق العاده شون دست مریزاد میگم، ولی باید بگم با نظرشون در مورد این مشکل خیلی موافق نیستم.
واقعا رها کردن درس برای چند روز متوالی آدم رو ممکنه از برنامه اش عقب بندازه و حیف هستش، ضمن این که آدم ممکنه از روی غلتکی که روش افتاده بود سقوط کنه (اصطلاح رو باش! :blink و دچار مشکل تنبلی بشه.
ای کاش می نوشتی خستگی برای چیه جواد خان؟ چشم هات خسته میشن؟ خوب شاید نور مناسبی نداری...
اگر مشکل از خستگی جسمیه، شاید خوابت کافی نیست...
به هر حال من و خیلی از دوستام عمری شب درس خوندیم و هیچ وقت مشکل عصبی پیدا نکردیم، شاید یه مساله قابل حلی در کار باشه.
به هر حال اگر کلا می خوای قید شب رو بزنی بهت توصیه می کنم سحرها و افطارها رو غذای سنگین و چرب نخور که بعدش خوابت نگیره (مثلا می تونی گوشت سفید بخوری)، و بعد مثلا بعد از افطار تا ساعت 12 الی 1 صبح، و همچنین بعد از سحر تا ساعت 12-11 درس بخون که مجموعا 12-10 ساعت میشه و یه 9-8 ساعتی مفید از توش در میاد.
موفق باشی.
خوب من قبل از هر چیز به ویدا به خاطر موفقیت فوق العاده شون دست مریزاد میگم، ولی باید بگم با نظرشون در مورد این مشکل خیلی موافق نیستم.
واقعا رها کردن درس برای چند روز متوالی آدم رو ممکنه از برنامه اش عقب بندازه و حیف هستش، ضمن این که آدم ممکنه از روی غلتکی که روش افتاده بود سقوط کنه (اصطلاح رو باش! :blink و دچار مشکل تنبلی بشه.
ای کاش می نوشتی خستگی برای چیه جواد خان؟ چشم هات خسته میشن؟ خوب شاید نور مناسبی نداری...
اگر مشکل از خستگی جسمیه، شاید خوابت کافی نیست...
به هر حال من و خیلی از دوستام عمری شب درس خوندیم و هیچ وقت مشکل عصبی پیدا نکردیم، شاید یه مساله قابل حلی در کار باشه.
به هر حال اگر کلا می خوای قید شب رو بزنی بهت توصیه می کنم سحرها و افطارها رو غذای سنگین و چرب نخور که بعدش خوابت نگیره (مثلا می تونی گوشت سفید بخوری)، و بعد مثلا بعد از افطار تا ساعت 12 الی 1 صبح، و همچنین بعد از سحر تا ساعت 12-11 درس بخون که مجموعا 12-10 ساعت میشه و یه 9-8 ساعتی مفید از توش در میاد.
موفق باشی.
سلام.
ما یه ماهی هست مدرسه مون شروع شده و از فردا تا اول مهر تعطیلیم ( اول مهر هم 5 شنبه است و شیمی و رضا بابایی.. چه شود ) من فکر کردم 1 هفته استراحت مطلق داشته باشم و بعد بکوب بخونم. از کارای مدرسه و اینا هم عقب نیستم، برنامه ام به روزه. به نظرتون کل 2 هفته رو بخونم یا برنامه استراحت رو بزارم باشه؟ آخه به قول معلم فیزیکمون.. کسی که بخواد با 1 هفته درس نخوندن عقب بیفته همون سنگین تره کنکور نده.
اول این که مرسی از راهنماییتون! و صفحه اول رو قبلا خوندم.. عالیه!به نظر من اگر احساس می کنید که نیاز به استراحت دارید به خودتون سخت نگیرید، ولی از طرفی یک هفته هم برای استراحت زیاده. می تونید با 3-2 روز استراحت کاملا Fresh و آماده درس خوندن بشید.
دقت کنید و با خودتون رو راست باشید. استراحت مشکلی نداره، ولی به شرطی که یک وقت این استراحت از نوع تنبلی برای شروع تلاش درسی و علمی نباشه...
حرف معلم فیزیک تون هم نباید باعث بشه فکر کنید در هر زمانی میشه درس خوندن رو کنار گذاشت، بلکه بیشتر میشه از این حرف این طور استنباط کرد که اگر به دلیل مشکلی به طور اجتناب ناپذیر درس خوندن تون به تعویق افتاد امیدتون رو بیخود از دست ندید.
در ضمن برای کنکورتون هم توصیه می کنم صفحه یک رو کامل بخونید و سعی کنید از توصیه هایی که توش شده استفاده کنید.
موفق باشید.
بعدم یه سری بچه ها هستن که انگار ساخته شدن برای 100 زدن! یعنی اصرار داره که هیچی نمیخونه، سر کلاس هم یا خوابه یا غایب ولی زیر 90 نمیزنه!! و بدجور روی اعصابه :دی و نتیجه ای که من میگیرم اینه که لابد خنگم، که 2 ساعت خوندم و 70 زدم.
خواهش می کنم. اتفاقا چقدر عالیه که واقع بینانه راجع به مسائل فکر می کنید.اول این که مرسی از راهنماییتون! و صفحه اول رو قبلا خوندم.. عالیه!
دوم... خودم هم به یک هفته استراحت فکر میکنم احساس بدی بهم دست میده. چون خودم رو میشناسم... همون به قول خودتون "از روی غلطکی که روش افتادم سقوط میکنم" :دی یه 5 روزی سفریم. در این مدت مجبورم معارف و شیمی ( یه خروار حفظ کردنی داریم!) بخونم و بعشد هم که آتیش میکنم تا شب کنکور!
یه مشکل کم و بیش روانی! هم دارم که با اجازه مطرح میکنم... اعتماد به نفسم در موردکارایی که انجام دادم خیلی پایینه. مثلا 30 تا تست دیفرانسیل میزنم، 5 تا اشکال دارم که میشینم فکر میکنم و راه حل رو نگاه میکنم و در آخر حل میشه. سر کار بعدیم که میرم، هر چی باشه، 3/4 حواسم به اون اشکالامه. که چرا نتونستم حل کنم. حتما فلانی و فلانی هر 30 تا رو راحت حل کردن. مطمئنم الان با این که پاسخ رو دیدم باز هم نمیتونم حل کنم و و و و. نتیجه اش این میشه که هم از کارام عقب میمونم و حتی وقت نمیکنم واقعا دورشون کنم، هم حس میکنم بازدهیم پایینه و خوب کار نکردم و خنگم :دی و غیره.
بعدم یه سری بچه ها هستن که انگار ساخته شدن برای 100 زدن! یعنی اصرار داره که هیچی نمیخونه، سر کلاس هم یا خوابه یا غایب ولی زیر 90 نمیزنه!! و بدجور روی اعصابه :دی و نتیجه ای که من میگیرم اینه که لابد خنگم، که 2 ساعت خوندم و 70 زدم.
نه خواهش می کنم. هر چند دوست مون باید ابتدا کنکور رو رد کنند، ولی مطالب تون در مورد دوره دانشجویی کاملا درست بود.من خودم دوران دبیرستان حتی سال اول دانشگاه اینطوری بودم،کلا درس های اون دوران یه قلق خاص داره بعضی ها راحت میگیرن خیلی درصد کمی هستند که اینطورین اما بعد که درس تخصصی میشه دیگه اینطوری نیست باید مفهوم رو کامل یاد بگیره هر کسی نمیتونه مثله استاد رو اون درس تسلط کافی داشته باشه،ولی من به جرات میگم تو پیش دانشگاهی هم از معلم دیفرانسیل هم فیزیک هم جبر هم هندشه تحلیلی اطلاعاتم بیشتر بود،اما الان دانشگاه هرکار میکنم به پای استاد نمیرسم،یه دلیل هم به نظر خودم وجود داره،اونم اینکه تو دبیرستان و پیش دانشگاهی کتاب و رفرنس یکی هستش،اما دانشگاه واسه رسیدن به اطلاعات استاد تو یه ترم باید 5 تا کتاب خوند که نمیشه اما استاد هر 5 تا کتاب رو خونده!
پ.ن: از استارتر تاپیک معذرت میخوام اگه حرفه اشتباهی گفتم فقط تجربیاتم رو گفتم
نه خواهش می کنم. هر چند دوست مون باید ابتدا کنکور رو رد کنند، ولی مطالب تون در مورد دوره دانشجویی کاملا درست بود.
واقعا از استاد بهتر شدن توی دانشگاه کار آسونی نیست (البته نه از بعضی استادها که خودتون می دونید!! :دی)!