• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

بچه خرخون های پی تی - همه چیز در مورد فنون مطالعه و موفقیت تحصیلی

so0k0ot

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 جولای 2009
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
محل سکونت
Malekan
سلام mahiجان واقعا خیلی کمکم کردن مطالبتون.بامید جبران زحماتتون.دست مریزاد:happy:
 

omidghadami

Registered User
تاریخ عضویت
26 جولای 2010
نوشته‌ها
84
لایک‌ها
1
اتفاقا علاقه ای به شریف ندارم. فقط دلم برای اون همه وقتی که گذاشتم می سوزه. اگه درست درس خونده بودم نتیجه بهتری می گرفتم و کمتر خسته می شدم . یه انرژیی هم الان واسه دانشگاه داشتم.

سلام
ببین دوتا حالت داری!
1) از اون بچه هایی هستی که هرچی بشه می کنندش مصیبت و می گند اه این چی بود! جدی می گم یه دختر تو دانشگاه ما یه درسی رو که هیچکی بالای 15 نمیشد رفته بود پیش استاد مثل ابر بهار گریه می کرد ما فکر کردیم افتاده! رفتیم پیش استاد نندازتش گفت نه بابا 19.5 شده می خواد بیست بشه! اگه از این آدمهایی که هیچ!
2) اگه نه پس از خوندن این مطالب فکر می کنی می تونستی جور دیگر درس بخونی باید بهت بگم خودتو اذیت نکن!
ببین هر جوری درس خوندن مزایا و معایب خودشو داره! درسته این روش دوستمون ممکنه در برخی زمینه ها خوب جواب بده مثل همین کنکور ولی در بعضی زمینه ها هم نقص داره! به این فکر نکن که چی شده! به این فکر کن که چی باید بشه! می گن اونایی که می دونن کجا می خواند بروند زیاد دور نمی روند! پس این افکار رو از خودت دور کن! چون تازه به انرژیت نیاز داری سختی مسئل از این جاست!:)
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,289
محل سکونت
Tehran
میخام برای ارشد بخونم

ولی اصلا حتی یه نیم ساعت هم نمی تونم بشینم پای کتاب

حیف از پول کلاس کنکوری که دادم
سلام. خوبی؟

ببین یه واقعیتی که در مورد درس خوندن وجود داره (و فکر می کنم همه تاییدش می کنند) اینه که تفاوت بین حالتی که یه آدم روزی نیم ساعت هم درس نمی خونه، و حالتی که روزی N ساعت مفید داره برای امتحانش می خونه، اصلا به اندازه ای که فکر می کنی زیاد نیست. این تفاوت می تونه اندازه یه سر مو باریک باشه...

گاهی وقت ها فقط یه ثانیه آدم همت می کنه، و پای حرفش هم می ایسته، و نتیجه اش ایده آل میشه...

یه مساله دیگه هم بگم: گاهی وقت ها علت این که آدم نمی تونه طولانی پای کتاب بشینه اینه که کارهای جالب تر و سرگرم کننده تر وجود دارند که آدم نمی تونه ازشون دل بکنه. این مشکل و راه حلش رو من توی صفحه یک کاملا توضیح دادم (راه حل مشکل اعتیاد به تفریحات مختلف...) و اونجا هم نوشتم که بهترین راه حل برای این مشکل به نظر من درس خوندن توی کتابخونه هستش. چون شما اونجا هیچ کار دیگه ای جز درس نداری، و بهتر می تونی روی مطالب مورد مطالعه ات تمرکز کنی.

اونجا با بچه های دیگه هم رقابت پیدا می کنی، و بعد از یه مدت هم روی چنان غلطکی می افتی که دیگه اصلا جلوت رو نمیشه گرفت!

خلاصه این که اصلا فکر نکن برای شروع کردن احتیاج به یه تحول یا واقعه فوق العاده هستش، و مطمئن باش فاصله ات با کسی که انقدر درس می خونه که نمیشه جمعش کرد، ممکنه فقط یه سر سوزن باشه...

موفق باشی...

پ.ن: راستی توصیه می کنم حتما آیتم های 4 و 5 و 6 رو در صفحه اول به دقت بخونی.
ممنون !
منم نظرم همینه،ولی فکر نمیکنم تا ساعت 11 صب بتونم بخونم تا9 بتونم بخونم خیلی خوبه،من میخوام روزه بگیرم امسال،کارم گیره خداش:lol: ولی باید کنکور رو هم بخونم،فکر کنم از ساعت 10 شب شروع کنم تا ساعت 9 صب میشه 9 ساعت در روز مفید درس خوند:happy: خوشحالم:happy:
به نظرتون خوردن 3 وعده بده ؟ من هرچی میخورم بهتر درس میخونما
خواهش می کنم. :)

در مورد تعداد ساعاتی که برای درس خوندن می ذارید، من فکر می کنم روزی 9 ساعت مفید، به شرطی که واقعا مفید باشه، برای ماه رمضون خوب هستش، ولی خوب البته بستگی به شرایط شما و وضعیت درسی تون هم داره و اگر عقب باشید شاید بتونید بیشتر هم بخونید.

سه وعده غذا هم به خودی خود چیز بدی نیست و حتی بیشتر از اینها توصیه میشه، ولی اگر قرار باشه شما سه وعده رو با کله پاچه و چلو خورش و دیزی پر کنید، از 24 ساعت شبانه روز 25 ساعتش تمام خون بدن تون به سمت دستگاه گوارش در حال حرکت هستش برای هضم غذاهای سنگین و چربی که خوردید، و چیزی برای مغز نمی مونه...

خودتون حالت مغزی و آمادگی ذهنی که بعد از خوردن یک وعده ماهی یا مرغ (بدون برنج چرب) دارید رو با حالتی که بعد از خوردن یه پرس چلوخورش چرب دارید مقایسه کنید...

امروزه یک توصیه خوب متخصصان علم تغذیه، خوردن روزی 5-4 وعده غذا، ولی هر بار به مقدار کم، به جای روزی 3 وعده سنگین هستش...
سلام mahiجان واقعا خیلی کمکم کردن مطالبتون.بامید جبران زحماتتون.دست مریزاد:happy:
ممنون سکوت جان، لطف دارید. خوشحالم که مطالب مفید واقع شدند.
راستی آی دی تون یه کمی آشناست.
icon10.gif

حق با شماست. من هدفم از زدن اون پست این بود که بگم اگه یکی روش درست درس خوندن رو ندونه به اندازه زحمتش نتیجه نمی گیره.
در ابتدا باید بگم مطالب دوست مون در این مورد که توی دانشگاه های پر آوازه انقدرها هم حلوا خیرات نمی کنند تایید میشه...

در ضمن شما قرار بود خبر بدید که چه جوریا شد کنکور؟
اگر راحت بودید خوشحال می شیم بدونیم که چطور شد. :)
 
Last edited:

linker

Registered User
تاریخ عضویت
19 می 2006
نوشته‌ها
664
لایک‌ها
55
محل سکونت
تهران
مطالب بسیار عالی بود !

با سپاس فراوان از شما
 

sondeesther

Registered User
تاریخ عضویت
25 نوامبر 2008
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
0
سن
34
محل سکونت
Hormozgan, Iran
مث اینکه بحث درس خوندن حسابی داغه. گفتم بیام منم یه خودی نشون بدم. :happy:

یه صحبت کوتاه داشتم با salhasalha. اگر من هم درصدامو مث تو می‌زدم، الان می‌تونستم توی یکی از دانشگاه‌های تهران درس بخونم. البته من فقط کنکور زبان دادم. از نظر من که درصدات واقعاً خوبه. امیدوارم به اونچه که دوست داری، برسی.


می‌خوام یه خلاصه‌ی نسبتاً طولانی! از زندگی‌مو براتون تعریف کنم:

من از اون اولش به درس علاقه داشتم. نمره‌هام هم خوب بود. از اول راهنمایی تا دوم دبیرستان هم تیزهوشان بودم. البته اصلاً تیزهوش نبودم. نمره‌های جالبی که نداشتم، از فیزیک هم بی‌نهایت بدم میومد. پایین‌ترین نمره‌ی من از فیزیک بود. تا اینکه از درس فیزیک تجدید شدم و از مدرسه اخراج.

می‌تونم بگم که بزرگ‌ترین شانس رو در زندگیم اوردم، چون مسیر زندگیم به طور کامل عوض شد. سال سوم درسم عالی شد و پیش دانشگاهی فهمیدم که عاشق زبانم. دبیرم گفت نرو. من قبول نکردم. کنکور دادم و رشته‌ی ادبیات و زبان انگلیسی دانشگاه شهید باهنر کرمان قبول شدم. ولی به جاش رفتم مهندسی کامپیوتر دانشگاه آزاد. دو ترم بیش‌تر نکشیدم و اومدم بیرون. الآن هم دوباره کنکور دادم و در چند قدمی رشته‌ی موردعلاقه‌م هستم.

واقعاً به تجدید شدنم افتخار می‌کنم. چون اگه همون‌جا می‌موندم، الآن باید درسی رو می‌خوندم که دوست نداشتم. از خدا ممنونم.

رتبه‌های کنکورم رو هم می‌گم که فکر نکنید خیلی زرنگم. بار اول 4659 کشوری و بار دوم 4876. این هم درصدای کنکور امسالم. دو هفته مونده به کنکور لای کتابو باز کردم. :p

ولی یه چیز مهم یاد گرفتم که دوست دارم به شما هم بگم. هیچ وقت از اون چیزی که دوست دارید، دست نکشید. اگر واقعاً می‌خواید به دستش بیارید، براش تلاش کنید. مطمئن باشید که بهش می‌رسید. من واقعاً عاشق زبانم. برای همین نتونستم کامپیوتر رو بخونم و دوباره زبانو انتخاب کردم. با اینکه دو سال از عمرم به هدر رفت، ولی یاد گرفتم برای چیزی که عاشقانه دوستش دارم باید مبارزه کنم.

سپاس که تا پایان خوندید. امیدوارم همه به اون چیزی که می‌خواید برسید و همیشه هم موفق باشید. :heart:
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,289
محل سکونت
Tehran
مطالب بسیار عالی بود !

با سپاس فراوان از شما
سلام. لطف دارید، ممنونم. :)
امیدوارم مفید واقع بشند.
مث اینکه بحث درس خوندن حسابی داغه. گفتم بیام منم یه خودی نشون بدم. :happy:

یه صحبت کوتاه داشتم با salhasalha. اگر من هم درصدامو مث تو می‌زدم، الان می‌تونستم توی یکی از دانشگاه‌های تهران درس بخونم. البته من فقط کنکور زبان دادم. از نظر من که درصدات واقعاً خوبه. امیدوارم به اونچه که دوست داری، برسی.


می‌خوام یه خلاصه‌ی نسبتاً طولانی! از زندگی‌مو براتون تعریف کنم:

من از اون اولش به درس علاقه داشتم. نمره‌هام هم خوب بود. از اول راهنمایی تا دوم دبیرستان هم تیزهوشان بودم. البته اصلاً تیزهوش نبودم. نمره‌های جالبی که نداشتم، از فیزیک هم بی‌نهایت بدم میومد. پایین‌ترین نمره‌ی من از فیزیک بود. تا اینکه از درس فیزیک تجدید شدم و از مدرسه اخراج.

می‌تونم بگم که بزرگ‌ترین شانس رو در زندگیم اوردم، چون مسیر زندگیم به طور کامل عوض شد. سال سوم درسم عالی شد و پیش دانشگاهی فهمیدم که عاشق زبانم. دبیرم گفت نرو. من قبول نکردم. کنکور دادم و رشته‌ی ادبیات و زبان انگلیسی دانشگاه شهید باهنر کرمان قبول شدم. ولی به جاش رفتم مهندسی کامپیوتر دانشگاه آزاد. دو ترم بیش‌تر نکشیدم و اومدم بیرون. الآن هم دوباره کنکور دادم و در چند قدمی رشته‌ی موردعلاقه‌م هستم.

واقعاً به تجدید شدنم افتخار می‌کنم. چون اگه همون‌جا می‌موندم، الآن باید درسی رو می‌خوندم که دوست نداشتم. از خدا ممنونم.

رتبه‌های کنکورم رو هم می‌گم که فکر نکنید خیلی زرنگم. بار اول 4659 کشوری و بار دوم 4876. این هم درصدای کنکور امسالم. دو هفته مونده به کنکور لای کتابو باز کردم. :p

ولی یه چیز مهم یاد گرفتم که دوست دارم به شما هم بگم. هیچ وقت از اون چیزی که دوست دارید، دست نکشید. اگر واقعاً می‌خواید به دستش بیارید، براش تلاش کنید. مطمئن باشید که بهش می‌رسید. من واقعاً عاشق زبانم. برای همین نتونستم کامپیوتر رو بخونم و دوباره زبانو انتخاب کردم. با اینکه دو سال از عمرم به هدر رفت، ولی یاد گرفتم برای چیزی که عاشقانه دوستش دارم باید مبارزه کنم.

سپاس که تا پایان خوندید. امیدوارم همه به اون چیزی که می‌خواید برسید و همیشه هم موفق باشید. :heart:
سلام.
اتفاقا مسائل جالبی رو نوشتید...

می دونید، الان دیگه برای هوش و آی کیو، مراتب مختلف رو تعریف می کنند.
یعنی این که مثلا میگن فلانی هوش ریاضی (هوش استدلالی) بالایی داره، ولی حافظه و هوش موسیقی و هوش فضایی (درک اجسام در فضای سه بعدی) ایشون ضعیف هستش...

یکی از این مراتب هوش هم هوش Language (زبانی) هستش که در بعضی افراد بالا و در برخی پایین هستش. افرادی که هوش زبانی بالایی دارند از یادگیری لغات جدید لذت می برند، کلمات و قواعد و دستورات زبانی رو راحت تر درک می کنند و به راحتی یه زبان خارجی رو فرا می گیرند.

واقعا یکی از کارهای عالی برای آدمی زاد اینه که این زمینه هایی رو که درشون هوش بالایی داره کشف کنه و سعی کنه توی همون ها پیشرفت کنه، چون توی یه رقابت شغلی، نسبت کسی که به شغل خودش علاقه داشته باشه و با عشق یاد گرفته باشدش، با کسی که علاقه ای نداره و زوری داره اون کار رو انجام میده، مثل مقایسه ماشین فراری با پراید می مونه :)lol:)، ضمن این که آدم خودش هم اگر کارش رو دوست داشته باشه، از زندگی لذت بیشتری می بره.

درصدهاتون هم برای کسی که فقط دو هفته درس خونده عالیه، خصوصا اون زبان 80 درصد. :دی

سعی کنید حسابی توی رشته ای که بهش علاقه دارید پیشرفت کنید و جزو بهترین هاش بشید، و فرصت های شغلیش رو هم بشناسید تا آینده بهتری داشته باشید.

موفق باشید.
 
Last edited:

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,289
محل سکونت
Tehran
رتبه ام زیر 1000 شد. امیدوارم تهران یا علم و صنعت بتونم قبول شم.

تبریک میگم بهتون. می دونستم اون نمره ها رتبه بدی رو همراه نمیارن. این رتبه عالیه، خصوصا توی رشته ریاضی.

امیدوارم توی رشته - شهری که تمایل دارید هم پذیرفته بشید. :happy:

قدر این روزها رو هم بدونید، واقعا جزو شادترین روزهای زندگی هستند، هم برای خودتون و هم برای خانواده و خصوصا پدر و مادرتون.
 

Javacl

Registered User
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
2,659
لایک‌ها
1,026
محل سکونت
شادشهر قدیم
والا دوستان من چشمام آستیکماتش بالا رفته پشت کامپیوترم حوصله ام نمیگیره عینک بزنم،متاسفانه پست ها بالا رو نمیتونم بخونم،اقا من تا امروز شب ها درس میخوندم،خیلی خسته میشدم،ولی خوب خیلی خوب میخوندم،خلاصه خستگی زد بالا و کل سیستم عصبیم بهم ریخت،وضعیت نرمالم رو از دست دادم،الان دبگه تا آخر ماه رمضون میخوام تغییر رویه بدم و روزها درس بخونم،اگه کسی تجربه داره یه کم من رو راهنمایی کنه،بعد از سحر بشینم بخونم؟ با اینکه بخوابم پاشم ؟ یا.. ؟
 

vida63

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
9 می 2007
نوشته‌ها
4
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
والا دوستان من چشمام آستیکماتش بالا رفته پشت کامپیوترم حوصله ام نمیگیره عینک بزنم،متاسفانه پست ها بالا رو نمیتونم بخونم،اقا من تا امروز شب ها درس میخوندم،خیلی خسته میشدم،ولی خوب خیلی خوب میخوندم،خلاصه خستگی زد بالا و کل سیستم عصبیم بهم ریخت،وضعیت نرمالم رو از دست دادم،الان دبگه تا آخر ماه رمضون میخوام تغییر رویه بدم و روزها درس بخونم،اگه کسی تجربه داره یه کم من رو راهنمایی کنه،بعد از سحر بشینم بخونم؟ با اینکه بخوابم پاشم ؟ یا.. ؟

من موقعی که کنکور ارشد داشتم اصلا ماه رمضون درس نخوندم. رتبه ام هم حدود 15 شد. به نظر من نگران این چند روز نباشید.
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,289
محل سکونت
Tehran
من موقعی که کنکور ارشد داشتم اصلا ماه رمضون درس نخوندم. رتبه ام هم حدود 15 شد. به نظر من نگران این چند روز نباشید.

خوب من قبل از هر چیز به ویدا به خاطر موفقیت فوق العاده شون دست مریزاد میگم، ولی باید بگم با نظرشون در مورد این مشکل خیلی موافق نیستم.

واقعا رها کردن درس برای چند روز متوالی آدم رو ممکنه از برنامه اش عقب بندازه و حیف هستش، ضمن این که آدم ممکنه از روی غلتکی که روش افتاده بود سقوط کنه (اصطلاح رو باش! :blink:) و دچار مشکل تنبلی بشه.

ای کاش می نوشتی خستگی برای چیه جواد خان؟ چشم هات خسته میشن؟ خوب شاید نور مناسبی نداری...
اگر مشکل از خستگی جسمیه، شاید خوابت کافی نیست...
به هر حال من و خیلی از دوستام عمری شب درس خوندیم و هیچ وقت مشکل عصبی پیدا نکردیم، شاید یه مساله قابل حلی در کار باشه.

به هر حال اگر کلا می خوای قید شب رو بزنی بهت توصیه می کنم سحرها و افطارها رو غذای سنگین و چرب نخور که بعدش خوابت نگیره (مثلا می تونی گوشت سفید بخوری)، و بعد مثلا بعد از افطار تا ساعت 12 الی 1 صبح، و همچنین بعد از سحر تا ساعت 12-11 درس بخون که مجموعا 12-10 ساعت میشه و یه 9-8 ساعتی مفید از توش در میاد.

موفق باشی.
 
Last edited:

Javacl

Registered User
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
2,659
لایک‌ها
1,026
محل سکونت
شادشهر قدیم
من موقعی که کنکور ارشد داشتم اصلا ماه رمضون درس نخوندم. رتبه ام هم حدود 15 شد. به نظر من نگران این چند روز نباشید.
والا روحیه ی خوبی دادی :D
خوب من قبل از هر چیز به ویدا به خاطر موفقیت فوق العاده شون دست مریزاد میگم، ولی باید بگم با نظرشون در مورد این مشکل خیلی موافق نیستم.

واقعا رها کردن درس برای چند روز متوالی آدم رو ممکنه از برنامه اش عقب بندازه و حیف هستش، ضمن این که آدم ممکنه از روی غلتکی که روش افتاده بود سقوط کنه (اصطلاح رو باش! :blink:) و دچار مشکل تنبلی بشه.

ای کاش می نوشتی خستگی برای چیه جواد خان؟ چشم هات خسته میشن؟ خوب شاید نور مناسبی نداری...
اگر مشکل از خستگی جسمیه، شاید خوابت کافی نیست...
به هر حال من و خیلی از دوستام عمری شب درس خوندیم و هیچ وقت مشکل عصبی پیدا نکردیم، شاید یه مساله قابل حلی در کار باشه.

به هر حال اگر کلا می خوای قید شب رو بزنی بهت توصیه می کنم سحرها و افطارها رو غذای سنگین و چرب نخور که بعدش خوابت نگیره (مثلا می تونی گوشت سفید بخوری)، و بعد مثلا بعد از افطار تا ساعت 12 الی 1 صبح، و همچنین بعد از سحر تا ساعت 12-11 درس بخون که مجموعا 12-10 ساعت میشه و یه 9-8 ساعتی مفید از توش در میاد.

موفق باشی.


خستگی خیلی زیاد،اطراف گردنم درد میگرفت،کلا بی حوصله میشدم،البته تغییر رویه که دادم رفتم اونوری بدتر شد،الان دوباره از دیشب برگشتم سر همون برنامه ی قبلیه خودم که شما گفتین،البته یه ذره جام رو رو تغییر دادم نور هم بیشتر شده ولی به نظرم مشکل اصلی خواب بود،خوابم کم بود !
بعد از افطار اگه بتونم بخوابم خیلی خوب میشه اما نمیشه تو خونه سر و صدا زیاده اون موقع ها !
 

milaniman

Registered User
تاریخ عضویت
20 ژانویه 2010
نوشته‌ها
293
لایک‌ها
1
محل سکونت
tehran
بچه ها جون هر کی دوست دارید اینو حذف کنید والا ما که کتاب میبینیم حالت تهوع میگیریم:p
 

vida63

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
9 می 2007
نوشته‌ها
4
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
خوب من قبل از هر چیز به ویدا به خاطر موفقیت فوق العاده شون دست مریزاد میگم، ولی باید بگم با نظرشون در مورد این مشکل خیلی موافق نیستم.

واقعا رها کردن درس برای چند روز متوالی آدم رو ممکنه از برنامه اش عقب بندازه و حیف هستش، ضمن این که آدم ممکنه از روی غلتکی که روش افتاده بود سقوط کنه (اصطلاح رو باش! :blink:) و دچار مشکل تنبلی بشه.

ای کاش می نوشتی خستگی برای چیه جواد خان؟ چشم هات خسته میشن؟ خوب شاید نور مناسبی نداری...
اگر مشکل از خستگی جسمیه، شاید خوابت کافی نیست...
به هر حال من و خیلی از دوستام عمری شب درس خوندیم و هیچ وقت مشکل عصبی پیدا نکردیم، شاید یه مساله قابل حلی در کار باشه.

به هر حال اگر کلا می خوای قید شب رو بزنی بهت توصیه می کنم سحرها و افطارها رو غذای سنگین و چرب نخور که بعدش خوابت نگیره (مثلا می تونی گوشت سفید بخوری)، و بعد مثلا بعد از افطار تا ساعت 12 الی 1 صبح، و همچنین بعد از سحر تا ساعت 12-11 درس بخون که مجموعا 12-10 ساعت میشه و یه 9-8 ساعتی مفید از توش در میاد.

موفق باشی.

من فقط خواستم ایشون رو از نگرانی در بیارم. همیشه امکانش هست که شرایطی پیش بیاد که نتونیم مثل قبل درس بخونیم. ولی ایشون فرصت کافی برای جتران دارند.
 

Lady Macbeth

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2008
نوشته‌ها
6
لایک‌ها
0
سلام.

ما یه ماهی هست مدرسه مون شروع شده و از فردا تا اول مهر تعطیلیم ( اول مهر هم 5 شنبه است و شیمی و رضا بابایی.. چه شود ) من فکر کردم 1 هفته استراحت مطلق داشته باشم و بعد بکوب بخونم. از کارای مدرسه و اینا هم عقب نیستم، برنامه ام به روزه. به نظرتون کل 2 هفته رو بخونم یا برنامه استراحت رو بزارم باشه؟ آخه به قول معلم فیزیکمون.. کسی که بخواد با 1 هفته درس نخوندن عقب بیفته همون سنگین تره کنکور نده.
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,289
محل سکونت
Tehran
سلام.

ما یه ماهی هست مدرسه مون شروع شده و از فردا تا اول مهر تعطیلیم ( اول مهر هم 5 شنبه است و شیمی و رضا بابایی.. چه شود ) من فکر کردم 1 هفته استراحت مطلق داشته باشم و بعد بکوب بخونم. از کارای مدرسه و اینا هم عقب نیستم، برنامه ام به روزه. به نظرتون کل 2 هفته رو بخونم یا برنامه استراحت رو بزارم باشه؟ آخه به قول معلم فیزیکمون.. کسی که بخواد با 1 هفته درس نخوندن عقب بیفته همون سنگین تره کنکور نده.

به نظر من اگر احساس می کنید که نیاز به استراحت دارید به خودتون سخت نگیرید، ولی از طرفی یک هفته هم برای استراحت زیاده. می تونید با 3-2 روز استراحت کاملا Fresh و آماده درس خوندن بشید.

دقت کنید و با خودتون رو راست باشید. استراحت مشکلی نداره، ولی به شرطی که یک وقت این استراحت از نوع تنبلی برای شروع تلاش درسی و علمی نباشه...

حرف معلم فیزیک تون هم نباید باعث بشه فکر کنید در هر زمانی میشه درس خوندن رو کنار گذاشت، بلکه بیشتر میشه از این حرف این طور استنباط کرد که اگر به دلیل مشکلی به طور اجتناب ناپذیر درس خوندن تون به تعویق افتاد امیدتون رو بیخود از دست ندید.

در ضمن برای کنکورتون هم توصیه می کنم صفحه یک رو کامل بخونید و سعی کنید از توصیه هایی که توش شده استفاده کنید. :)

موفق باشید.
 

Lady Macbeth

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2008
نوشته‌ها
6
لایک‌ها
0
به نظر من اگر احساس می کنید که نیاز به استراحت دارید به خودتون سخت نگیرید، ولی از طرفی یک هفته هم برای استراحت زیاده. می تونید با 3-2 روز استراحت کاملا Fresh و آماده درس خوندن بشید.

دقت کنید و با خودتون رو راست باشید. استراحت مشکلی نداره، ولی به شرطی که یک وقت این استراحت از نوع تنبلی برای شروع تلاش درسی و علمی نباشه...

حرف معلم فیزیک تون هم نباید باعث بشه فکر کنید در هر زمانی میشه درس خوندن رو کنار گذاشت، بلکه بیشتر میشه از این حرف این طور استنباط کرد که اگر به دلیل مشکلی به طور اجتناب ناپذیر درس خوندن تون به تعویق افتاد امیدتون رو بیخود از دست ندید.

در ضمن برای کنکورتون هم توصیه می کنم صفحه یک رو کامل بخونید و سعی کنید از توصیه هایی که توش شده استفاده کنید. :)

موفق باشید.
اول این که مرسی از راهنماییتون! و صفحه اول رو قبلا خوندم.. عالیه!

دوم... خودم هم به یک هفته استراحت فکر میکنم احساس بدی بهم دست میده. چون خودم رو میشناسم... همون به قول خودتون "از روی غلطکی که روش افتادم سقوط میکنم" :دی یه 5 روزی سفریم. در این مدت مجبورم معارف و شیمی ( یه خروار حفظ کردنی داریم!) بخونم :( و بعشد هم که آتیش میکنم تا شب کنکور!

یه مشکل کم و بیش روانی! هم دارم که با اجازه مطرح میکنم... اعتماد به نفسم در موردکارایی که انجام دادم خیلی پایینه. مثلا 30 تا تست دیفرانسیل میزنم، 5 تا اشکال دارم که میشینم فکر میکنم و راه حل رو نگاه میکنم و در آخر حل میشه. سر کار بعدیم که میرم، هر چی باشه، 3/4 حواسم به اون اشکالامه. که چرا نتونستم حل کنم. حتما فلانی و فلانی هر 30 تا رو راحت حل کردن. مطمئنم الان با این که پاسخ رو دیدم باز هم نمیتونم حل کنم و و و و. نتیجه اش این میشه که هم از کارام عقب میمونم و حتی وقت نمیکنم واقعا دورشون کنم، هم حس میکنم بازدهیم پایینه و خوب کار نکردم و خنگم :دی و غیره.


بعدم یه سری بچه ها هستن که انگار ساخته شدن برای 100 زدن! یعنی اصرار داره که هیچی نمیخونه، سر کلاس هم یا خوابه یا غایب ولی زیر 90 نمیزنه!! و بدجور روی اعصابه :دی و نتیجه ای که من میگیرم اینه که لابد خنگم، که 2 ساعت خوندم و 70 زدم.
 

Javacl

Registered User
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
2,659
لایک‌ها
1,026
محل سکونت
شادشهر قدیم
بعدم یه سری بچه ها هستن که انگار ساخته شدن برای 100 زدن! یعنی اصرار داره که هیچی نمیخونه، سر کلاس هم یا خوابه یا غایب ولی زیر 90 نمیزنه!! و بدجور روی اعصابه :دی و نتیجه ای که من میگیرم اینه که لابد خنگم، که 2 ساعت خوندم و 70 زدم.

من خودم دوران دبیرستان حتی سال اول دانشگاه اینطوری بودم،کلا درس های اون دوران یه قلق خاص داره بعضی ها راحت میگیرن خیلی درصد کمی هستند که اینطورین اما بعد که درس تخصصی میشه دیگه اینطوری نیست باید مفهوم رو کامل یاد بگیره هر کسی نمیتونه مثله استاد رو اون درس تسلط کافی داشته باشه،ولی من به جرات میگم تو پیش دانشگاهی هم از معلم دیفرانسیل هم فیزیک هم جبر هم هندشه تحلیلی اطلاعاتم بیشتر بود،اما الان دانشگاه هرکار میکنم به پای استاد نمیرسم،یه دلیل هم به نظر خودم وجود داره،اونم اینکه تو دبیرستان و پیش دانشگاهی کتاب و رفرنس یکی هستش،اما دانشگاه واسه رسیدن به اطلاعات استاد تو یه ترم باید 5 تا کتاب خوند که نمیشه اما استاد هر 5 تا کتاب رو خونده!
پ.ن: از استارتر تاپیک معذرت میخوام اگه حرفه اشتباهی گفتم فقط تجربیاتم رو گفتم
rose3.gif
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,289
محل سکونت
Tehran
اول این که مرسی از راهنماییتون! و صفحه اول رو قبلا خوندم.. عالیه!

دوم... خودم هم به یک هفته استراحت فکر میکنم احساس بدی بهم دست میده. چون خودم رو میشناسم... همون به قول خودتون "از روی غلطکی که روش افتادم سقوط میکنم" :دی یه 5 روزی سفریم. در این مدت مجبورم معارف و شیمی ( یه خروار حفظ کردنی داریم!) بخونم :( و بعشد هم که آتیش میکنم تا شب کنکور!

یه مشکل کم و بیش روانی! هم دارم که با اجازه مطرح میکنم... اعتماد به نفسم در موردکارایی که انجام دادم خیلی پایینه. مثلا 30 تا تست دیفرانسیل میزنم، 5 تا اشکال دارم که میشینم فکر میکنم و راه حل رو نگاه میکنم و در آخر حل میشه. سر کار بعدیم که میرم، هر چی باشه، 3/4 حواسم به اون اشکالامه. که چرا نتونستم حل کنم. حتما فلانی و فلانی هر 30 تا رو راحت حل کردن. مطمئنم الان با این که پاسخ رو دیدم باز هم نمیتونم حل کنم و و و و. نتیجه اش این میشه که هم از کارام عقب میمونم و حتی وقت نمیکنم واقعا دورشون کنم، هم حس میکنم بازدهیم پایینه و خوب کار نکردم و خنگم :دی و غیره.


بعدم یه سری بچه ها هستن که انگار ساخته شدن برای 100 زدن! یعنی اصرار داره که هیچی نمیخونه، سر کلاس هم یا خوابه یا غایب ولی زیر 90 نمیزنه!! و بدجور روی اعصابه :دی و نتیجه ای که من میگیرم اینه که لابد خنگم، که 2 ساعت خوندم و 70 زدم.
خواهش می کنم. اتفاقا چقدر عالیه که واقع بینانه راجع به مسائل فکر می کنید.

در مورد مساله ای که گفتید، این مشکل ناشی از استرسیه که شما دارید و کاملا هم طبیعیه (ده برابر این استرس و وسواس رو خود من موقع کنکور داشتم).

علت این نگرانی و حساسیت روی اشتباهات به خاطر اینه که فکر می کنید افراد دیگه ای هستند که همگی خیلی عالی تر از شما قراره امتحان بدن، ولی یه مساله ای رو از روی تجربه بهتون اطمینان میدم:

- بعد از این که کنکور برگزار شد، تعداد زیادی از افرادی که تا قبل از کنکور فکر می کردید قراره خیلی بهتر از شما امتحان بدن، به شدت امتحان رو خراب می کنند!!

ببینید کی این رو بهتون گفتم!

این مساله علل مختلفی داره! یه عده از بچه ها واقعا خوب هستند، ولی توی شرایط کنکور خوب عمل نمی کنند، یه عده قبل از امتحان خوب مطالب رو جمع و جور نمی کنند، و از همه مهم تر: عده زیادی از بچه ها اصلا به اندازه ای که وانمود می کنند خوب نیستند و فقط دارند خودشون رو بزرگ جلوه میدن و به خودشون جلوی بقیه انرژی مثبت میدن (من روزی 18 ساعت دارم می خونم، من تا به حال 500 تا کتاب خوندم)!

مطمئن باشید اگر تلاش خوبی برای امتحان داشته باشید، از بسیاری از پهلوون پنبه های محیط اطراف تون نتیجه بهتری می گیرید! حتی اگر اونا الان 100 درصد تست ها رو درست می زنند! بنابراین اصلا نذارید اون اختلاف خفیفی که در شرایط فعلی وجود داره فکرتون رو مغشوش کنه.

بزرگترین چیزی که می تونه تضمین کننده برتری شما از رقباتون باشه "تلاش مداوم" هستش. کنکور دوی ماراتون است، نه دوی صد متر، و این شعر به بهترین وجه افراد موفق کنکور رو توصیف می کنه:

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود ---------------------- رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود

موفق باشید. :happy:

من خودم دوران دبیرستان حتی سال اول دانشگاه اینطوری بودم،کلا درس های اون دوران یه قلق خاص داره بعضی ها راحت میگیرن خیلی درصد کمی هستند که اینطورین اما بعد که درس تخصصی میشه دیگه اینطوری نیست باید مفهوم رو کامل یاد بگیره هر کسی نمیتونه مثله استاد رو اون درس تسلط کافی داشته باشه،ولی من به جرات میگم تو پیش دانشگاهی هم از معلم دیفرانسیل هم فیزیک هم جبر هم هندشه تحلیلی اطلاعاتم بیشتر بود،اما الان دانشگاه هرکار میکنم به پای استاد نمیرسم،یه دلیل هم به نظر خودم وجود داره،اونم اینکه تو دبیرستان و پیش دانشگاهی کتاب و رفرنس یکی هستش،اما دانشگاه واسه رسیدن به اطلاعات استاد تو یه ترم باید 5 تا کتاب خوند که نمیشه اما استاد هر 5 تا کتاب رو خونده!
پ.ن: از استارتر تاپیک معذرت میخوام اگه حرفه اشتباهی گفتم فقط تجربیاتم رو گفتم
rose3.gif
نه خواهش می کنم. هر چند دوست مون باید ابتدا کنکور رو رد کنند، ولی مطالب تون در مورد دوره دانشجویی کاملا درست بود.
icon10.gif


واقعا از استاد بهتر شدن توی دانشگاه کار آسونی نیست (البته نه از بعضی استادها که خودتون می دونید!! :دی)!
 

Javacl

Registered User
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
2,659
لایک‌ها
1,026
محل سکونت
شادشهر قدیم
نه خواهش می کنم. هر چند دوست مون باید ابتدا کنکور رو رد کنند، ولی مطالب تون در مورد دوره دانشجویی کاملا درست بود.
icon10.gif


واقعا از استاد بهتر شدن توی دانشگاه کار آسونی نیست (البته نه از بعضی استادها که خودتون می دونید!! :دی)!

بعله درست میفرمایید در مورد بعضی استادها قضیه فرق داره،خیلی از استاد ها قبل از درس میگن من هم مثله شما هستم با همدیگه قرار یاد بگیریم خوب مسلما منظورم اون استاد نبوده
TAEL_SmileyCenter_BMC%20(75).gif
 

shahinSssS

Registered User
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2007
نوشته‌ها
1,127
لایک‌ها
66
سلام من رشته ام ریاضی میخوام برای دندان پزشکی تبریز سراسری امتحان بدم.
الان هم ترم آخر عمران هستم ولی می خوام بی خیال شم نمی دونم چی باید بخونم چه کتابهای و چه کتابهای کمکی لطفا راهنمائی بفرمائید دیپلم را سال 78 گرفتم . ممنون میشم راهنمائی بفرمائید مرسی
 
بالا