• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

تالار گفتگو در مورد کتابهای که با هم می خوانیم(در غرب خبری نیست)

De Monarch

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آگوست 2007
نوشته‌ها
2,707
لایک‌ها
17
محل سکونت
Minas Tirith
یه نکته ای که می خوام بگم که همیشه من رو مجذوب می کرده همون بحث ظرافت های هنری هست . اختصاصا در ادبیات این قضیه بیشتر من رو مفتون خودش میکنه . غروب که داشتم گذری به بوف کور نگاه می کردم متوجه یکی از همین ظرافت ها شدم که به شخصه برای خودم خیلی خجسته بود . ممکنه کسی حس من رو نداشته باشه . اصلا هم حس نوشتن و پست گذاشتن نداشتم ولی واقعا حیفم اومد که حرف دلم رو نزنم. متن رو خوندم تا به اینجا رسیدم :

نزدیک غروب سرگرم نقاشی بودم یک مرتبه در باز شد و عمویم وارد شد . یعنی خودش گفت که عموی من است . من هرگز او را ندیده بودم .


همون نمایش ی که ازش توی نوشتن داستان حرف می زنن اینجا به عالی ترین شکل ممکن خودش رو نشون میده . ببینید هدایت برای اینکه واقعیت و رویا رو در هم بیامیزه (سوررئالیسم) نمیاد توصیف کنه . یعنی برای نشون دادن اینکه "قهرمان داستان در هاله ای از تصورات مشکوک و زندگی هذیان گونه به سر می بره" شروع نمیکنه که به صورت مستقیم این قضیه رو بگه . یعنی برای مثال هی نمیگه که " من نمی تونستم واقعیت رو از رویا تشخیص بدم " یا مثلا " من مریض بودم و چیزی برام قابل درک نبود" برای نشون دادن این جنون سیاه , به بهترین شکل ممکن از امکاناتی که در اختیار داره استفاده میکنه . یعنی خواننده با مواجه شدن با این 6 جمله خودش متوجه میشه با چه شخصیتی سر و کار داره (همون بحث نمایش به جای توصیف) . میگه " عمویم وارد شد" بعد درست در جمله ی بعدی میگه " یعنی خودش گفت که عموی من است" . پس شعور راوی کجاست؟ منطق قهرمان کجا رفته؟ چه طور ممکنه که غوطه ور بودن در وهم و رویا رو بهتر از این نشون داد؟ . این نکته ی به خصوص در هر متنی برای من جذابه . لذت می برم از اینکه نویسنده به جای توصیف بعضی موقع حتی با یه جمله تمام احساسش رو انتقال میده و این دقیقا همین ظرافت هاست که موجد فرق , بین یه نویسنده مثل هدایت و داستایووسکی یا کامو و ... با بقیه ست . نویسنده نباید برای خلق تصویر به گدایی بیفته و با چیدن مسلسل وار کلمات بخواد اون چیزی که توی ذهنش هست رو انتقال بده . باید با کلمات محدود , نقاشی کنه (البته مسلم هست که گنگ گویی و اون چیزی که سوررئالیست ها از این قضیه , منظور کردن مد نظرم نیست). این به نظرم کلیدی ترین نکته ی هر اثر هنری ای میتونه باشه ...

///

اگه اسم کتاب مورد بحث توی پرانتز به اسم تاپیک اضافه بشه فکر کنم بهتر باشه
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
38
محل سکونت
اهواز
یه نکته ای که می خوام بگم که همیشه من رو مجذوب می کرده همون بحث ظرافت های هنری هست . اختصاصا در ادبیات این قضیه بیشتر من رو مفتون خودش میکنه . غروب که داشتم گذری به بوف کور نگاه می کردم متوجه یکی از همین ظرافت ها شدم که به شخصه برای خودم خیلی خجسته بود . ممکنه کسی حس من رو نداشته باشه . اصلا هم حس نوشتن و پست گذاشتن نداشتم ولی واقعا حیفم اومد که حرف دلم رو نزنم. متن رو خوندم تا به اینجا رسیدم :

نزدیک غروب سرگرم نقاشی بودم یک مرتبه در باز شد و عمویم وارد شد . یعنی خودش گفت که عموی من است . من هرگز او را ندیده بودم .


همون نمایش ی که ازش توی نوشتن داستان حرف می زنن اینجا به عالی ترین شکل ممکن خودش رو نشون میده . ببینید هدایت برای اینکه واقعیت و رویا رو در هم بیامیزه (سوررئالیسم) نمیاد توصیف کنه . یعنی برای نشون دادن اینکه "قهرمان داستان در هاله ای از تصورات مشکوک و زندگی هذیان گونه به سر می بره" شروع نمیکنه که به صورت مستقیم این قضیه رو بگه . یعنی برای مثال هی نمیگه که " من نمی تونستم واقعیت رو از رویا تشخیص بدم " یا مثلا " من مریض بودم و چیزی برام قابل درک نبود" برای نشون دادن این جنون سیاه , به بهترین شکل ممکن از امکاناتی که در اختیار داره استفاده میکنه . یعنی خواننده با مواجه شدن با این 6 جمله خودش متوجه میشه با چه شخصیتی سر و کار داره (همون بحث نمایش به جای توصیف) . میگه " عمویم وارد شد" بعد درست در جمله ی بعدی میگه " یعنی خودش گفت که عموی من است" . پس شعور راوی کجاست؟ منطق قهرمان کجا رفته؟ چه طور ممکنه که غوطه ور بودن در وهم و رویا رو بهتر از این نشون داد؟ . این نکته ی به خصوص در هر متنی برای من جذابه . لذت می برم از اینکه نویسنده به جای توصیف بعضی موقع حتی با یه جمله تمام احساسش رو انتقال میده و این دقیقا همین ظرافت هاست که موجد فرق , بین یه نویسنده مثل هدایت و داستایووسکی یا کامو و ... با بقیه ست . نویسنده نباید برای خلق تصویر به گدایی بیفته و با چیدن مسلسل وار کلمات بخواد اون چیزی که توی ذهنش هست رو انتقال بده . باید با کلمات محدود , نقاشی کنه (البته مسلم هست که گنگ گویی و اون چیزی که سوررئالیست ها از این قضیه , منظور کردن مد نظرم نیست). این به نظرم کلیدی ترین نکته ی هر اثر هنری ای میتونه باشه ...

///

اگه اسم کتاب مورد بحث توی پرانتز به اسم تاپیک اضافه بشه فکر کنم بهتر باشه

خیلی تایید می کنم حرفات رو..دیشب یه فیلمی دیدم مربوط به همین کشورهای چشم بادمی اسم فیلم"داستان دو خواهر "بود...یه جنونی تو این فیلم بود که تا اخر درگیرت می کنه...یه جورایی به همین جنونی که هدایت تصویرش می کنه از دید من نزدیک بود...نه که جریان داستان ها شبیه هم باشه نه...همین که مستقیم بیان نمی شه جنون هست..در طی فیلم می رسیم و می فهمیم ...
واقعا قدرت تخیل و نثر هدایت تاثیر شدید می زاره رو خواننده...من که خودم وقتی بوف کور رو خوندم واقعا ذهنم درگیر شده بود
 

l'avocat

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آگوست 2007
نوشته‌ها
865
لایک‌ها
27
محل سکونت
Sur la chaise
دوستان خیلی وقته که این تاپیک خوابیده،دیروز سر تاپیک فروغ یهویی یاد کتاب:زنانِ بدون مردان "از شهرنوش پارسی پور افتادم.هوس کردن یه بار دیگه بخونمش .
اگه موافقید که شروع کنیم.
اینم لینکش از کتابخونه ی پی تی:زنان بدون مردان - رماني از شهرنوش پارسي پور
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
38
محل سکونت
اهواز
خوب ساغر جان اسم بوف کور رو از جلوی اسم تاپیک بردار
من برای این کتاب نیستم چون بارها گفتم کتاب رو باید تو دستم بگیرم و الان چندتا کتاب نخونده دارم اونا رو الان ترجیح می دم:blush:
ولی این کتاب رو هم می زنم تو لیست خریدنی هام چون از اسمش مشخصه که کتاب خوبی باید باشه:blush:
 

l'avocat

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آگوست 2007
نوشته‌ها
865
لایک‌ها
27
محل سکونت
Sur la chaise
خوب ساغر جان اسم بوف کور رو از جلوی اسم تاپیک بردار
من برای این کتاب نیستم چون بارها گفتم کتاب رو باید تو دستم بگیرم و الان چندتا کتاب نخونده دارم اونا رو الان ترجیح می دم:blush:
ولی این کتاب رو هم می زنم تو لیست خریدنی هام چون از اسمش مشخصه که کتاب خوبی باید باشه:blush:

خوب یک کتابی معرفی کن که تو دستت هست،اینم در حد پیشنهاد بود بچه بیان بگن چه کتابی بخونیم.
الان چی میخونی ما هم همون رو بخونیم:دی
اگه از آثار جمالزاده میخونی که چه بهتر:دی
ولی فکر نمیکنم چاپ بشه این کتاب،چون سر این کتاب یه سری مواخذه ش کرده بودن حالا اینکه زندانیش هم کردن یا نه رو یادم نیست.
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
38
محل سکونت
اهواز
خوب یک کتابی معرفی کن که تو دستت هست،اینم در حد پیشنهاد بود بچه بیان بگن چه کتابی بخونیم.
الان چی میخونی ما هم همون رو بخونیم:دی
اگه از آثار جمالزاده میخونی که چه بهتر:دی
ولی فکر نمیکنم چاپ بشه این کتاب،چون سر این کتاب یه سری مواخذه ش کرده بودن حالا اینکه زندانیش هم کردن یا نه رو یادم نیست.

غلط کردن زندانیش کردن:(
تازه "دا" رو تموم کردم این دو تا هست :
پیرمرد و دریا از همینگوی
و
دختری که می شناختم از سلینجر

اگر هم نشد که هر چی استاد(ساغر)دستور داد

قربون شکل ماهت فقط اون اسم بوف کور رو بردار:happy:
 

l'avocat

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آگوست 2007
نوشته‌ها
865
لایک‌ها
27
محل سکونت
Sur la chaise
غلط کردن زندانیش کردن:(
تازه "دا" رو تموم کردم این دو تا هست :
پیرمرد و دریا از همینگوی
و
دختری که می شناختم از سلینجر

اگر هم نشد که هر چی استاد(ساغر)دستور داد

قربون شکل ماهت فقط اون اسم بوف کور رو بردار:happy:

پیر مرد و دریا رو یه بار شروع کردم به خوندن اما جذبش نشدم ادامه ندادم،اون دومی رو هم نخوندم:دی
خوب بذار ببینیم بقیه چه نظری دارن ،اما هر چی پیشنهاد میدین یه طوری باشه که نسخه ی اینترنتیش هم باشه ،چون خیلی ها کتابش رو ندارن.
- چشم برمیدارم:rolleyes:
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
38
محل سکونت
اهواز
پیر مرد و دریا رو یه بار شروع کردم به خوندن اما جذبش نشدم ادامه ندادم،اون دومی رو هم نخوندم:دی
خوب بذار ببینیم بقیه چه نظری دارن ،اما هر چی پیشنهاد میدین یه طوری باشه که نسخه ی اینترنتیش هم باشه ،چون خیلی ها کتابش رو ندارن.
- چشم برمیدارم:rolleyes:

البته هر چی دوستان بگن:)
سراب کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

pany

Registered User
تاریخ عضویت
4 آپریل 2008
نوشته‌ها
677
لایک‌ها
19
سلام :happy:

تا به حال این کتابخونی های گروهی خوب پیش رفته ؟

من خودم فکر میکنم هر کسی در زمان اعلام شده ممکنه در یک مود خاص و متفاوتی باشه و کتابخوانی مشترک کار سختیه .
 
Last edited:

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
38
محل سکونت
اهواز
سلام :happy:

تا به حال این کتابخونی های گروهی خوب پیش رفته ؟

من خودم فکر میکنم هر کسی در زمان اعلام شده ممکنه در یک مود خاص و متفاوتی باشه و کتابخوانی مشترک کار سختیه .

سلام عزیزم:blush:
چندبار بیشتر نبوده ...حالا یه بار امتحان کن ببین چه طوریه:blush:
 

alefba0098

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2008
نوشته‌ها
314
لایک‌ها
28
سلام
یجور کتاب گروهی خوندن ، اون هم e-book . درسته؟
الان نوبت با چه کتابیه؟ اگه کتاب خاصی نیست ، من یه کتاب معرفی کنم با اجازتون؟
 

l'avocat

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آگوست 2007
نوشته‌ها
865
لایک‌ها
27
محل سکونت
Sur la chaise
سراب کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نمیدونم:دی

سلام :happy:

تا به حال این کتابخونی های گروهی خوب پیش رفته ؟

من خودم فکر میکنم هر کسی در زمان اعلام شده ممکنه در یک مود خاص و متفاوتی باشه و کتابخوانی مشترک کار سختیه .

البته این درسته مثلا سر بوف کور من هر کار کردم حس خوندنش نیومد! اما خب واسه همین نظر بقیه رو میخوایم دیگه،واسه اینکه در یه موردی به توافق برسیم که همه مودش رو داشته باشن

سلام
یجور کتاب گروهی خوندن ، اون هم e-book . درسته؟
الان نوبت با چه کتابیه؟ اگه کتاب خاصی نیست ، من یه کتاب معرفی کنم با اجازتون؟

بله حتما،خوشحال میشیم پیشنهادتون رو بگید.
 

F A R A M A R Z

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 اکتبر 2007
نوشته‌ها
2,508
لایک‌ها
1,642
سن
41
محل سکونت
Mashhad
سلام
مرجان با من چکار داری دی ;
خوب یکی انتخاب کنه من وقت ام خالی هست با هم بخونیم

پ.ن : الان بی بی سی فیلم مستند گونه از شاملو داد کلی خوشمان اومد
 

l'avocat

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آگوست 2007
نوشته‌ها
865
لایک‌ها
27
محل سکونت
Sur la chaise
چمدان - بزرگ علوی چطوره؟ هنوز شروع نکردم به خوندنش

1.3 مگ هست ، 113 صفحه
http://www.fileflyer.com/view/yBf97Ba


چمدان تا اونجایی که یادمه مجموعه داستان کوتاه بود ،اگه یک داستان باشه فکر کنم بهتر باشه هم راحت تر نقد میشه و هم بهتر میشه در مورد بینش نویسنده صحبت کرد.
راستی این فایلی که گذاشتید واسه من دانلود نکرد.

-------------------
-پیکر فرهاد هم یادمه قبلا جزء گزینه های پیشنهادی بود ،من نخوندمش و الان خیلی مود کتابای عباس معروفی رو دارم،نظرتون در مورد این کتاب چیه؟
 

alefba0098

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2008
نوشته‌ها
314
لایک‌ها
28
سلام . منظورتون رو از دانلود نکرد متوجه نشدم.
روی عبارت Bozorg_Alavi-Chamedan.pdf اگه right click کنید و save target as رو بزنید ، دانلود می کنه

یک داستان باشه فکر کنم بهتر باشه هم راحت تر نقد میشه و هم بهتر میشه در مورد بینش نویسنده صحبت کرد
حق با شماست

--------
پیکر فرهاد رو ندارم کتابش رو. می شه بذارید برای دانلود؟
 

l'avocat

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آگوست 2007
نوشته‌ها
865
لایک‌ها
27
محل سکونت
Sur la chaise
سلام . منظورتون رو از دانلود نکرد متوجه نشدم.
روی عبارت Bozorg_Alavi-Chamedan.pdf اگه right click کنید و save target as رو بزنید ، دانلود می کنه


حق با شماست

--------
پیکر فرهاد رو ندارم کتابش رو. می شه بذارید برای دانلود؟


منظورم این بود که اون لینکی که گذاشتید باز نمیشه.
- گشتم ولی لینکی برای دانلود ازش پیدا نکردم،بنابراین باید بریم سراغ گزینه ی پیشنهادی بعدی:دی
 

l'avocat

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آگوست 2007
نوشته‌ها
865
لایک‌ها
27
محل سکونت
Sur la chaise
این صفحه دیر باز میشه ، مخصوصا اگه با Dial Up کار می کنید
خب، خر مگس چطوره؟
گذاشتم برا دانلود (4شرد گذاشتم که بهتر باشه براتون) حجمش 1.3 مگ
http://www.4shared.com/file/120619851/13e9a362/kharmagas.html


کلا کار نمیکرد با دایل آپ هم نیستم اتفاقا.


-منم با خرمگس خیلی موافقم ،البته یکم حجمش زیاده و اینجا معمول اینه که کتاب ها یک هفته ای خونده بشه...
حالا دوستان باید بیان نظر بدن.
از لینکی هم که گذاشتید ممنونم:rolleyes:
 

F A R A M A R Z

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 اکتبر 2007
نوشته‌ها
2,508
لایک‌ها
1,642
سن
41
محل سکونت
Mashhad
برای من فرقی نمی کنه
خوبه :)
 
بالا