• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

تا حالا عاشق شدی؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

aghamostafaa

کاربر فعال بخش فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
9 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
7,235
لایک‌ها
18,128
سن
39
محل سکونت
اصفهان
زیــــــاد .... 7،8 بار به عشقم نرسیدم .... بار آخر رسیدم:happy:
 

sinnaa

Registered User
تاریخ عضویت
27 جولای 2010
نوشته‌ها
6,537
لایک‌ها
3,555
محل سکونت
بر بال خوش خیالی
من حرفهای cleeev رو منطقی تر می بینم.

حقیقت اون چیزیه که هست نه اون چیزی که ما دوست داریم باشه!
امام سینا(ره)
 

Cleeev

Registered User
تاریخ عضویت
6 ژانویه 2010
نوشته‌ها
1,271
لایک‌ها
801
محل سکونت
on the edge of a super-massive black-hole
من حرفهای cleeev رو منطقی تر می بینم.

حقیقت اون چیزیه که هست نه اون چیزی که ما دوست داریم باشه!
امام سینا(ره)

لکن بنده ورزشکار نیستم ولی سینا را دوز میدارم :p
 

Ace...!

Registered User
تاریخ عضویت
12 آپریل 2011
نوشته‌ها
276
لایک‌ها
3,084
محل سکونت
Own little World
من حرفهای cleeev رو منطقی تر می بینم.

حقیقت اون چیزیه که هست نه اون چیزی که ما دوست داریم باشه!
امام سینا(ره)

تعریفت اشتباهه ...
حقیقت اون چیزیه که باید باشه
واقعیت اون چیزیه که هست ...
 

Ace...!

Registered User
تاریخ عضویت
12 آپریل 2011
نوشته‌ها
276
لایک‌ها
3,084
محل سکونت
Own little World
شما یه مثال از واقعیتی بزن که حقیقت نداشته باشه

شما تو تعریف دچار اشتباه شدید ... ا

یه مثال پیرامون تاپیک بگم :
مثلا آلوده شدنه عشق با هوس یک واقعیته که الانم هست
ولی نباید باشه ( یعنی در اصل حقیقت نداره ، یعنی عشق حقیقی این نیست )
 

R E Z @

Registered User
تاریخ عضویت
25 مارس 2010
نوشته‌ها
1,927
لایک‌ها
453
شده از کسی خوشم بیاد.ولی رابطه عشق و عاشقی شرو کرده باشم نه :D
 

am2wi3

Registered User
تاریخ عضویت
30 آگوست 2010
نوشته‌ها
308
لایک‌ها
98
امروز بهم خبر رسید دوست دختر عمم خودشو دار زده و مرده.علت خودکشیش هم این بوده که یه پسری رو دوست داشته و می خواسته ازدواج کنه ولی پدرش مخالفت می کرده.دختره همش 17 سالشم بوده سوم دبیرستان بوده.دختر عمم هم همش داره گریه می کنه.:hmm::wacko:
 

madonna_200490

Registered User
تاریخ عضویت
29 ژوئن 2005
نوشته‌ها
550
لایک‌ها
17
سن
40
محل سکونت
جزئی از دیوار
حالم از هرچی دختره بهم میخوره
عشق من سیگارمه که الان دارم دود میکنم
 

nima1111

Registered User
تاریخ عضویت
2 ژوئن 2010
نوشته‌ها
385
لایک‌ها
15
محل سکونت
ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴
امروز بهم خبر رسید دوست دختر عمم خودشو دار زده و مرده.علت خودکشیش هم این بوده که یه پسری رو دوست داشته و می خواسته ازدواج کنه ولی پدرش مخالفت می کرده.دختره همش 17 سالشم بوده سوم دبیرستان بوده.دختر عمم هم همش داره گریه می کنه.:hmm::wacko:

به این میگن عشق....:lol::lol::lol:
 

sinnaa

Registered User
تاریخ عضویت
27 جولای 2010
نوشته‌ها
6,537
لایک‌ها
3,555
محل سکونت
بر بال خوش خیالی
تعریفت اشتباهه ...
حقیقت اون چیزیه که باید باشه
واقعیت اون چیزیه که هست ...

نمی خوایم با کلمات بازی کنیم.
ولی راست میگی اگر بخوایم درست تر بگیم باید بگیم واقعیت اون چیزیه که هست نه اون چیزی که ما دوست داریم باشه.
ولی حقیقت اون چیزیه که ما دوست داریم باشه
در واقع حقیقت نسبیه ولی واقعیت مطلق
حقیقتی که مطلق باشه میشه واقعیت که البته هیچ وقت به چنین حقیقتی نمی رسیم.
 

Ace...!

Registered User
تاریخ عضویت
12 آپریل 2011
نوشته‌ها
276
لایک‌ها
3,084
محل سکونت
Own little World
نمی خوایم با کلمات بازی کنیم.
ولی راست میگی اگر بخوایم درست تر بگیم باید بگیم واقعیت اون چیزیه که هست نه اون چیزی که ما دوست داریم باشه.
ولی حقیقت اون چیزیه که ما دوست داریم باشه
در واقع حقیقت نسبیه ولی واقعیت مطلق
حقیقتی که مطلق باشه میشه واقعیت که البته هیچ وقت به چنین حقیقتی نمی رسیم.

صحیحه ...
 

سيناترا

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
4 می 2011
نوشته‌ها
684
لایک‌ها
32
سن
41
نمی خوایم با کلمات بازی کنیم.
ولی راست میگی اگر بخوایم درست تر بگیم باید بگیم واقعیت اون چیزیه که هست نه اون چیزی که ما دوست داریم باشه.
ولی حقیقت اون چیزیه که ما دوست داریم باشه
در واقع حقیقت نسبیه ولی واقعیت مطلق
حقیقتی که مطلق باشه میشه واقعیت که البته هیچ وقت به چنین حقیقتی نمی رسیم.

سينا واقعا حرف بزرگي زدي :D ياد اتوبوس دو طبقه افتادم :D:D
 

Mariachi

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2009
نوشته‌ها
571
لایک‌ها
94
سن
33
خودم عاشق نشدم ولی صمیمی ترین دوستم عاشق شد...چه بدبختیا که نکشید و نکشیدم روزای اولش...هر روز روزی 6 ساعت

تلفنی به درد و دلاش گوش کردمو بهش دلگرمی دادم..با اینکه خودم اصلا خوشم نمیومد از این جور کارا و عشق و عاشقیا ولی به

خاطر اون این کارا رو میکردم...گریه هاشو پیش من میکرد! چه شبایی که حالش بد بود و من میرفتم میاوردمش پیش خودم که تنها

نباشه و تا صبح حرف میزدیم!اینا یه 6 ماهی طول کشید!

حالا به دختره رسید و دوست شدن...دیگه خبری نمیگیره دیگه نمیگه بریم بیرون..نه زنگی نه اس ام اسی...

بی خیال.حالش خوب باشه ما هم حالمون خوبه:happy:
 

Love_life

Registered User
تاریخ عضویت
10 فوریه 2010
نوشته‌ها
3,813
لایک‌ها
975
محل سکونت
دور نیست
خودم عاشق نشدم ولی صمیمی ترین دوستم عاشق شد...چه بدبختیا که نکشید و نکشیدم روزای اولش...هر روز روزی 6 ساعت

تلفنی به درد و دلاش گوش کردمو بهش دلگرمی دادم..با اینکه خودم اصلا خوشم نمیومد از این جور کارا و عشق و عاشقیا ولی به

خاطر اون این کارا رو میکردم...گریه هاشو پیش من میکرد! چه شبایی که حالش بد بود و من میرفتم میاوردمش پیش خودم که تنها

نباشه و تا صبح حرف میزدیم!اینا یه 6 ماهی طول کشید!

حالا به دختره رسید و دوست شدن...دیگه خبری نمیگیره دیگه نمیگه بریم بیرون..نه زنگی نه اس ام اسی...

بی خیال.حالش خوب باشه ما هم حالمون خوبه:happy:

پیمون زندگی تخمی همینه !
من هزار بار اینکار ها رو کردم ، بعدش بدی دیدم ( باز خوبه تو بدی ندیدی ) ، قول دادم که مردم به چیزم باشه ، ولی باز دلم نمی یاد و ببینم کسی داره گیج می زنه کمکش می کن !
باید یه روز آدم بشم
 

shylord

Registered User
تاریخ عضویت
27 نوامبر 2009
نوشته‌ها
1,195
لایک‌ها
1,496
خودم عاشق نشدم ولی صمیمی ترین دوستم عاشق شد...چه بدبختیا که نکشید و نکشیدم روزای اولش...هر روز روزی 6 ساعت

تلفنی به درد و دلاش گوش کردمو بهش دلگرمی دادم..با اینکه خودم اصلا خوشم نمیومد از این جور کارا و عشق و عاشقیا ولی به

خاطر اون این کارا رو میکردم...گریه هاشو پیش من میکرد! چه شبایی که حالش بد بود و من میرفتم میاوردمش پیش خودم که تنها

نباشه و تا صبح حرف میزدیم!اینا یه 6 ماهی طول کشید!

حالا به دختره رسید و دوست شدن...دیگه خبری نمیگیره دیگه نمیگه بریم بیرون..نه زنگی نه اس ام اسی...

بی خیال.حالش خوب باشه ما هم حالمون خوبه:happy:

داستان اینو یادم تو یک تاپیک دیگه کامل توضیح دادی :D
 

baroooon

Registered User
تاریخ عضویت
26 آگوست 2011
نوشته‌ها
90
لایک‌ها
13
سلام بدتون نیادا ولی انصافا این بحثای عشق و عاشقی اونم از نوع بچه بازیش خیلی کسل کننده شده;)الان دیگه هر کی از ننش قهر میکنه میره عاشق میشه:Dجوونا فک میکنن به محض اینکه وارد یه محیط مختلط مث محل کار یا دانشگاه ...شدن باید عاشق یکی بشن:heart:باور کنید هیچ کدوم شماها واقعا عاشق نبودین چون اگه بودین اون طرف هم حس میکردو میشد و الان سر خونه زندگیتون بودین به نظرم بیشتر به خاطر اینکه مد شده این اتفاق براتون افتاده
PHP:
:pنکته بعدی هم اینه که خیلیا که دم از عشق و عاشقی میزنن و میگن به طرف نرسیدیم اصلا منظورشون ازین رسیدن ازدواج نیست فقط میخوان یه مدت دوست باشن که واقعا تاسف اوره دیگه این طرز فکرا تو جامعه ما!که داره روز به روز هم شدید تر میشه(البته دوستان قصد جسارت ندارم:blush:)هر وقت حس کردین دچار چنین مصیبتی شدین:D برای این که مطمئن بشین قضیه راستکیه یه مدت 5 یا 6 ماه طرف رو زیر نظر بگیرین(البته اگه نیتتون خیره:guitar:)بعد یه مدت طولانی دور باشین ببینین تو این مدت مصیبت برطرف میشه یا نه اگه شد که هیچی ولی اگه نشد یعنی واقعا خبریه و اینم بگم برای این که مدام شکست نخورین زیاد با کسی این ور و اونور نرین که چار روز بعد که نشد یه چند ماه حالتون بگیره:wacko:سریع سر و ته قضیه رو هم بیارین:goatee:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا