عکاسی آنالوگ
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
تجربه عملی عکاسی آنالوگ من.
- شروع کننده موضوع Dan Bahrami
- تاریخ شروع
عکاسی آنالوگ
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
عکاسی آنالوگ
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
عکاسی آنالوگ
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
عکاسی آنالوگ
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
رودخانه مروده پایینی
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
رودخانه مروده پایینی
عکاسی آنالوگ
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
شنبه بازار
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
شنبه بازار
عکاسی آنالوگ
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
شنبه بازار
تو این عکس های شنبه بازار ساعت حدود ۶ شب عکس گرفته شده در نور کم. واسه همون سرعت شاتر پایین بود و سوژه های متحرک تار افتادن
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
شنبه بازار
تو این عکس های شنبه بازار ساعت حدود ۶ شب عکس گرفته شده در نور کم. واسه همون سرعت شاتر پایین بود و سوژه های متحرک تار افتادن
عکاسی آنالوگ
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
شنبه بازار
نیکون اف ۶۵
دارو و ظهور مثل عکس های قبلی
شهر دوردرخت
شنبه بازار
ببخشید برای این سوال, شغل شما در هلند چیه و چی شد که اونجا رفتید؟!
وضعیت پیدا کردن کار اونجا چطوریه؟ انگلیسی هم میفهمن یا فقط هلندی؟
وضعیت پیدا کردن کار اونجا چطوریه؟ انگلیسی هم میفهمن یا فقط هلندی؟
درود بر شما. من اومدم اینجا درس بخونم ولی خوب یه کره خری یقه ما رو گرفت با هم آشنا شدیم ازدواج کردیم بعدش هم بچه دار شدیم و موندگار شدیم. درسمون رو هم نتونستیم کاملا تموم کنیم. یعنی ازدواج و بچه دیگه باعث شد نتونستم به هدفم برسم. ولی خوب زندگی مو دارم خدا رو شکر راضیم. کارم هم تو یه شرکت به عنوان اپراتور کار میکنم.
وضعیت کار هم اینجا اصلا خوب نیست. یا باید یه مدرک تحصیلی خیلی بالا داشته باشی یا اینکه یا تخصص خوب داشته باشی و صنعت کاری مکانیکی چیزی باشی. وگرنه تا آخر عمرت باید بری تو کارخونه ها مثل اسب جون بکنی با یه حقوق معمولی که هیچ پس اندازی نمیتونی داشته باشی. البته اینجا مثل ایران تورم با سرعت نور رشد نمیکنه. اینش خوبه. با همون حقوق کارگری میتونی یه زندگی معمولی داشته باشی محتاج کسی نباشی. انگلیسی هم تو اتحادیه اروپا زبان رسمی دوم محسوب میشه و همه میفهمند.
دوربین آنالوگ مدیوم فرمت مامیا من روی سه پایه. البته این عکس مامیا ورژن آر بی هست. بیشتر عکس های من با ورژن آر زد گرفته شده. هر دو ورژن رو دارم. البته فرق زیادی بین این دو تا ورژن نیست. آر بی سنگینتره و کمی بزرگتر. کاملا هم مکاانیکیه, ولی آر زد سبکتره و خیلی کم کوجولوتر و شاترش الکترونیکه اگه باطری ات تموم بشه موندی. ولی در کل هر دو خوب هستند. عکس های این دوربین رو میشه تا اندازه های خیلی بزرگ [۴ متر در ۳ متر] پرینت کرد با بهترین کیفیت و بالاترین رزولوشن ممکن. یادم رفت بگم ورژن آر زد بهش پشتی دیجیتال هم میخوره. البته از نظر شخصی خودم اشتباه محضه این کار. واسه اینکه فریم به اون بزرگی رو یه سنسور میخری با ۱۰ یا ۲۰ مگاپیکسل, حماقت محضه. تعداد پیکسل ها واسه همچین سطح بزرگی خیلی کم هستند و تو کل فریم پخش میشن کلا کیفیت عکسی رو که میتونی با آنالوگ بگیری رو هم از دستت میگیرن.
دوربین آنالوگ قدیمیه فیلم میخوره. دوربین آنالوگ مدیوم فرمت ۱۲۰ میلیمتری ۶x۷. قبلا هم چند تا عکس پست کردم که با این دوربین گرفته شده, مثل اون عکس سیاه سفید پل اراسموس تو بندر روتردام. یا اون عکس سیاه سفید نمای نزدیک از پل اراسموس. حالا هفته پیش عکس های بیشتری هم با گرفتم با شات دستی بدون سه پایه که چند تاشونو میزارم.
این دوربین یه اسبیه واسه خودش. مخصوصا با لنز ۱۸۰ ام و پشتی فیلم نزدیک ۴ کیلویی میشه. فرم بدنه اش هم مثل دوربین های ۳۵ میلیمتری نیست که راحت بتونی با دو تا دستت محکم بگیری تکون نخوره باهاش شات دستی بگیری. آینه اش هم که مثل آینه تریلی ۱۸ چرخ میمونه وقتی میاد بالا لرزش زیادی ایجاد میکنه. ولی خوب یه راهی پیدا کردم که بتونم باهاش شات دستی بگیرم و در عین حال لرزش آینه رو بقول معروف دور بزنم. یه قلقی داره تازه یاد گرفتم که باهاش میتونی درست مثل دوربین های سبک ۳۵ میلیمتری همه جا شات دستی بگیری بدون سه پایه
دوربین آنالوگ قدیمیه فیلم میخوره. دوربین آنالوگ مدیوم فرمت ۱۲۰ میلیمتری ۶x۷. قبلا هم چند تا عکس پست کردم که با این دوربین گرفته شده, مثل اون عکس سیاه سفید پل اراسموس تو بندر روتردام. یا اون عکس سیاه سفید نمای نزدیک از پل اراسموس. حالا هفته پیش عکس های بیشتری هم با گرفتم با شات دستی بدون سه پایه که چند تاشونو میزارم.
این دوربین یه اسبیه واسه خودش. مخصوصا با لنز ۱۸۰ ام و پشتی فیلم نزدیک ۴ کیلویی میشه. فرم بدنه اش هم مثل دوربین های ۳۵ میلیمتری نیست که راحت بتونی با دو تا دستت محکم بگیری تکون نخوره باهاش شات دستی بگیری. آینه اش هم که مثل آینه تریلی ۱۸ چرخ میمونه وقتی میاد بالا لرزش زیادی ایجاد میکنه. ولی خوب یه راهی پیدا کردم که بتونم باهاش شات دستی بگیرم و در عین حال لرزش آینه رو بقول معروف دور بزنم. یه قلقی داره تازه یاد گرفتم که باهاش میتونی درست مثل دوربین های سبک ۳۵ میلیمتری همه جا شات دستی بگیری بدون سه پایه
Analog
Mamiya RZ67/400TX
آنالوگ
دوربین مامیا آر زد ۶۷
فیلم ۴۰۰ تری اکس
دارو: آی دی ۱۱
ظهور در خانه
دمای دارو: بیست درجه سانتیگراد
زمان ظهور: نه و نیم دقیقه
این ساختمون دست چپی قبلا محل فروش وسایل تعمیراتی و تزییناتی خونگی بود. بهش میگفتن کوانتوم یعنی همون رشته معروف علم فیزیک. حالا از اینجا رفتن. ولی این ساختمون خیلی خوشگله. طراحی اش خیلی قشنگه. واسه همون عکسشو انداختم.
Mamiya RZ67/400TX
آنالوگ
دوربین مامیا آر زد ۶۷
فیلم ۴۰۰ تری اکس
دارو: آی دی ۱۱
ظهور در خانه
دمای دارو: بیست درجه سانتیگراد
زمان ظهور: نه و نیم دقیقه
این ساختمون دست چپی قبلا محل فروش وسایل تعمیراتی و تزییناتی خونگی بود. بهش میگفتن کوانتوم یعنی همون رشته معروف علم فیزیک. حالا از اینجا رفتن. ولی این ساختمون خیلی خوشگله. طراحی اش خیلی قشنگه. واسه همون عکسشو انداختم.
Last edited:
Analog
Mamiya RZ67/400TX
آنالوگ
دوربین مامیا آر زد ۶۷
فیلم ۴۰۰ تری اکس
دارو: آی دی ۱۱
ظهور در خانه
دمای دارو: بیست درجه سانتیگراد
زمان ظهور: نه و نیم دقیقه
Mamiya RZ67/400TX
آنالوگ
دوربین مامیا آر زد ۶۷
فیلم ۴۰۰ تری اکس
دارو: آی دی ۱۱
ظهور در خانه
دمای دارو: بیست درجه سانتیگراد
زمان ظهور: نه و نیم دقیقه
Last edited:
Analog
Mamiya RZ67/400TX
آنالوگ
دوربین مامیا آر زد ۶۷
فیلم ۴۰۰ تری اکس
دارو: آی دی ۱۱
ظهور در خانه
دمای دارو: بیست درجه سانتیگراد
زمان ظهور: نه و نیم دقیقه
نمایی از خیابون اصلی شهر دوردرخت. اون ساختمون بزرگ سفیده قبلا شرکت تصفیه آب بود حالا دیگه نمیدونم. ساختمون دست چپی هم قبل کل ساختمون هم بانک بود و هم اداره پست. حالا بجاش یه سوپر مارکت زدن با چند تا رستوران. طبقات بالایی هم فکر کنم مسکونی کردن اجاره دادن.
Mamiya RZ67/400TX
آنالوگ
دوربین مامیا آر زد ۶۷
فیلم ۴۰۰ تری اکس
دارو: آی دی ۱۱
ظهور در خانه
دمای دارو: بیست درجه سانتیگراد
زمان ظهور: نه و نیم دقیقه
نمایی از خیابون اصلی شهر دوردرخت. اون ساختمون بزرگ سفیده قبلا شرکت تصفیه آب بود حالا دیگه نمیدونم. ساختمون دست چپی هم قبل کل ساختمون هم بانک بود و هم اداره پست. حالا بجاش یه سوپر مارکت زدن با چند تا رستوران. طبقات بالایی هم فکر کنم مسکونی کردن اجاره دادن.
Last edited:
Analog
Mamiya RZ67/400TX
آنالوگ
دوربین مامیا آر زد ۶۷
فیلم ۴۰۰ تری اکس
دارو: آی دی ۱۱
ظهور در خانه
دمای دارو: بیست درجه سانتیگراد
زمان ظهور: نه و نیم دقیقه
این میدون رو تازه درست کردن. این ساختمون ها قدیمی سازن و معماری شون خیلی زیباست. تو شهر ما در بعضی از محلات این جور خونه ها بصورت آثار باستانی در میان و شهرداری صاحبان این خونه ها رو مجبور میکنه که بیرون خونه هیچ گونه تغییراتی انجام ندن که شکل ساختمون عوض نشه. این معماری ها مال حدود بالای ۲۰۰ سال قدمت دارن و به شهر جاذبه خاصی میدن. بیشتر توریست ها هم به خاطر این جور جاذبه ها میان به هلند. خونه های جدیدی که اینجا ساخته میشن دیگه از این زیبایی های منحصر به فرد دیده نمیشه. تو معماری سنتی هلندی اتاق ها پنجره های بزرگ میزارن بصورتی که میشه کاملا اتاق پزیرایی و گاهی آشپز خونه و این چیزا رو دید. البته به جز اتاق خواب که پرده میزنن. پرده های بلند و ضخیم. تو پیاده رو که راه میری میتونی به راحتی ببینی مثلا طرف نشسته غذا میخوره یا تلویزیون نگاه میکنه, یا گاها پشت کامپیوتر نشسته. البته اینجا هیچ کس به خونه کسی نگاه نمیکنه. فرهنگ کاملا زشتی محسوب میشه. این نوع معماری که اتاق های خونه پنجره های بزرگ داشتن رو به خیابون فکر کنم این به این خاطر بوده که قبلنا تو هلند مردم خونه همدیگه زیاد میرفتن و با هم قهوه میخوردن و کپی میزدن. بچه ها تو خیابون های پهن بازی میکردن و مادر ها از پشت پنجره مواظب بچه هاشون بودن. از همسایه ام شنیدم که حدود ۵۰ سال پیش ساعت ۵ بعد از ظهر که میشده مردها از سر کار میومدن و زنا میشستن تو خیابون دم در خونه سبزی پاک میکردن. همسایه ها میرفتن از پنجره نگاه میکردن اگه همسایه شون خونه بوده با سنگ یا کلید میزنن تو شیشه پنجره همسایه و میگفتن قهوه داری بیام بشینم؟ همسایه ام یه مرد حدود ۷۵ ساله بود این چیزارو تعریف میکرد. حالا دیگه از اون فرهنگ تقریبا چیزی نمونده. مردم خیلی عوض شدن. مخصوصا تو شهر های بزرگ. شهر های کوجیک هنوز تا حدی فرهنگ ها و سنت های قدیمی رو حفظ کرده. خودم که حدودا بیست و خورده ای سال پیش هلند اومدم تو یه ده کوجیک بودم تو خیابون که راه میرفتی هر کسی که از بغل ات رد میشد بدون توجه به سن و جنسیت و اینکه بشناستت یه صبح بخری ظهر بخیری رد و بدل میشد. حدود یک سالی اونجا بودم تا اینکه به دوردرخت اومدم. روز اول رفتم خیابون اولین نفری که از روبرو اومد گفتم صبح بخیر, چپ چپ نگام کرد. دومی یه زن بود. گفتم ظهر بخیر, همچین نگام کرد انگار؟ چی میخواهی؟ مزاحم نشو گورتو گم کن.
امدم به همسایه ام گفتم. گفت دیوونه اینجا این کار رو نکن. اینجا شهره. هیچ وقت یادم نمیره. لول
Mamiya RZ67/400TX
آنالوگ
دوربین مامیا آر زد ۶۷
فیلم ۴۰۰ تری اکس
دارو: آی دی ۱۱
ظهور در خانه
دمای دارو: بیست درجه سانتیگراد
زمان ظهور: نه و نیم دقیقه
این میدون رو تازه درست کردن. این ساختمون ها قدیمی سازن و معماری شون خیلی زیباست. تو شهر ما در بعضی از محلات این جور خونه ها بصورت آثار باستانی در میان و شهرداری صاحبان این خونه ها رو مجبور میکنه که بیرون خونه هیچ گونه تغییراتی انجام ندن که شکل ساختمون عوض نشه. این معماری ها مال حدود بالای ۲۰۰ سال قدمت دارن و به شهر جاذبه خاصی میدن. بیشتر توریست ها هم به خاطر این جور جاذبه ها میان به هلند. خونه های جدیدی که اینجا ساخته میشن دیگه از این زیبایی های منحصر به فرد دیده نمیشه. تو معماری سنتی هلندی اتاق ها پنجره های بزرگ میزارن بصورتی که میشه کاملا اتاق پزیرایی و گاهی آشپز خونه و این چیزا رو دید. البته به جز اتاق خواب که پرده میزنن. پرده های بلند و ضخیم. تو پیاده رو که راه میری میتونی به راحتی ببینی مثلا طرف نشسته غذا میخوره یا تلویزیون نگاه میکنه, یا گاها پشت کامپیوتر نشسته. البته اینجا هیچ کس به خونه کسی نگاه نمیکنه. فرهنگ کاملا زشتی محسوب میشه. این نوع معماری که اتاق های خونه پنجره های بزرگ داشتن رو به خیابون فکر کنم این به این خاطر بوده که قبلنا تو هلند مردم خونه همدیگه زیاد میرفتن و با هم قهوه میخوردن و کپی میزدن. بچه ها تو خیابون های پهن بازی میکردن و مادر ها از پشت پنجره مواظب بچه هاشون بودن. از همسایه ام شنیدم که حدود ۵۰ سال پیش ساعت ۵ بعد از ظهر که میشده مردها از سر کار میومدن و زنا میشستن تو خیابون دم در خونه سبزی پاک میکردن. همسایه ها میرفتن از پنجره نگاه میکردن اگه همسایه شون خونه بوده با سنگ یا کلید میزنن تو شیشه پنجره همسایه و میگفتن قهوه داری بیام بشینم؟ همسایه ام یه مرد حدود ۷۵ ساله بود این چیزارو تعریف میکرد. حالا دیگه از اون فرهنگ تقریبا چیزی نمونده. مردم خیلی عوض شدن. مخصوصا تو شهر های بزرگ. شهر های کوجیک هنوز تا حدی فرهنگ ها و سنت های قدیمی رو حفظ کرده. خودم که حدودا بیست و خورده ای سال پیش هلند اومدم تو یه ده کوجیک بودم تو خیابون که راه میرفتی هر کسی که از بغل ات رد میشد بدون توجه به سن و جنسیت و اینکه بشناستت یه صبح بخری ظهر بخیری رد و بدل میشد. حدود یک سالی اونجا بودم تا اینکه به دوردرخت اومدم. روز اول رفتم خیابون اولین نفری که از روبرو اومد گفتم صبح بخیر, چپ چپ نگام کرد. دومی یه زن بود. گفتم ظهر بخیر, همچین نگام کرد انگار؟ چی میخواهی؟ مزاحم نشو گورتو گم کن.
امدم به همسایه ام گفتم. گفت دیوونه اینجا این کار رو نکن. اینجا شهره. هیچ وقت یادم نمیره. لول
Analog
Mamiya RZ67/400TX
آنالوگ
دوربین مامیا آر زد ۶۷
فیلم ۴۰۰ تری اکس
دارو: آی دی ۱۱
ظهور در خانه
دمای دارو: بیست درجه سانتیگراد
زمان ظهور: نه و نیم دقیقه
یه خونه قدیمی که دیگه داره کم کم مخروبه میشه. فکر کنم امروز فردا شهرداری خرابش میکنه. این جور خونه ها تو شهر خطرناکن واسه اینکه محل اقامت افراد معتاد و بی خانمان میشن و مرکز بزهکاری. واسه همون اینجا شهرداری با همکاری پلیس حواسش هست این جور خونه ها مورد سوء استفاده افراد بزهکار نشه که برای ساکنین اون محل مشکل ساز بشن.
Mamiya RZ67/400TX
آنالوگ
دوربین مامیا آر زد ۶۷
فیلم ۴۰۰ تری اکس
دارو: آی دی ۱۱
ظهور در خانه
دمای دارو: بیست درجه سانتیگراد
زمان ظهور: نه و نیم دقیقه
یه خونه قدیمی که دیگه داره کم کم مخروبه میشه. فکر کنم امروز فردا شهرداری خرابش میکنه. این جور خونه ها تو شهر خطرناکن واسه اینکه محل اقامت افراد معتاد و بی خانمان میشن و مرکز بزهکاری. واسه همون اینجا شهرداری با همکاری پلیس حواسش هست این جور خونه ها مورد سوء استفاده افراد بزهکار نشه که برای ساکنین اون محل مشکل ساز بشن.
Analog
Mamiya RZ67/400TX
آنالوگ
دوربین مامیا آر زد ۶۷
فیلم ۴۰۰ تری اکس
دارو: آی دی ۱۱
ظهور در خانه
دمای دارو: بیست درجه سانتیگراد
زمان ظهور: نه و نیم دقیقه
میدون اصلی شهر دوردرخت. اینجا قلب شهره. همه کار های مهم شهر اینجا انجام میشه. از جشنواره ها تا مسابقات ورزشی و شنبه بازار و جشن های کشوری و فرهنگی و سنتی و شهری و غیره. پادشاه هم که دوردرخت میاد اینجا مردم رو از نزدیک بازدید میکنه. تو این میدون گاهی ۷ و ۸ هزار نفر جمع میشن و گاهی هم پرنده پر نمیزنه.
لکه های سفیدی که احتمالا تو این عکس ها دیده میشن باقی مونده داروی ظهور هستند. تو عکس های آنالوگ سیاه سفید نرماله.
Mamiya RZ67/400TX
آنالوگ
دوربین مامیا آر زد ۶۷
فیلم ۴۰۰ تری اکس
دارو: آی دی ۱۱
ظهور در خانه
دمای دارو: بیست درجه سانتیگراد
زمان ظهور: نه و نیم دقیقه
میدون اصلی شهر دوردرخت. اینجا قلب شهره. همه کار های مهم شهر اینجا انجام میشه. از جشنواره ها تا مسابقات ورزشی و شنبه بازار و جشن های کشوری و فرهنگی و سنتی و شهری و غیره. پادشاه هم که دوردرخت میاد اینجا مردم رو از نزدیک بازدید میکنه. تو این میدون گاهی ۷ و ۸ هزار نفر جمع میشن و گاهی هم پرنده پر نمیزنه.
لکه های سفیدی که احتمالا تو این عکس ها دیده میشن باقی مونده داروی ظهور هستند. تو عکس های آنالوگ سیاه سفید نرماله.
آنالوگ
امروز بعد از ظهر روتردام
نیکون اف ۶۵
آگفا فیستا ۲۰۰
تتنال سی ۴۱
زمان ظهور: ۱۰ دقیقه
امروز بعد از ظهر روتردام
نیکون اف ۶۵
آگفا فیستا ۲۰۰
تتنال سی ۴۱
زمان ظهور: ۱۰ دقیقه
آنالوگ
امروز بعد از ظهر روتردام
نیکون اف ۶۵
آگفا فیستا ۲۰۰
تتنال سی ۴۱
زمان ظهور: ۱۰ دقیقه
مجسمه مادر طبیعت در روی مرکز شهر روتردام
امروز بعد از ظهر روتردام
نیکون اف ۶۵
آگفا فیستا ۲۰۰
تتنال سی ۴۱
زمان ظهور: ۱۰ دقیقه
مجسمه مادر طبیعت در روی مرکز شهر روتردام
آنالوگ
دیروز بعد از ظهر روتردام
نیکون اف ۶۵
آگفا فیستا ۲۰۰
تتنال سی ۴۱
زمان ظهور: ۱۰ دقیقه
شهر روتردام دیروز بعد از پایان جشن
دیروز بعد از ظهر روتردام
نیکون اف ۶۵
آگفا فیستا ۲۰۰
تتنال سی ۴۱
زمان ظهور: ۱۰ دقیقه
شهر روتردام دیروز بعد از پایان جشن
Last edited: