گاه می اندیشم خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟
آن زمان که خبر مرگ مرا از کسی می شنوی" کاش روی تو را می دیدم !
شانه بالا زدنت را .... بی قید ....
و تکان دادن دستت که ... مهم نیست زیاد .......
و تکان دادن سر را که عجب !!! عاقبت مرد ؟!!
افسوس ...
کاش می دیدم.....
من به خود میگویم :
چه کسی باور کرد جنگل جان مرا آتش عشق تو خاکستر کرد ؟
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ .....
میپرد مرغ نگاهم تا دور .......
وای باران ....... باران
شیشه پنجره را باران شست ....
از دل من اما ........
چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟؟؟؟؟