خواستگاری ، ازدواج و همسرداری

[MasoudM]

حالا چون دختر قبول کرد ازدواج کنه فردا اگه شوهرش رگ سنت گراییش بالا زد یعنی خانوم مقصره؟
درکش اندکی سخته

میدونی مثل چیه ؟ مثل اینه که تو تمام معاملات ملکی کشور این بند هم اضافه بشه که صاحبخونه حق داری هر روز بره یکی بزنه تو گوش مستاجر
ممکنه این قرار داد ها بسته بشه و خیلی ها نزنن . اما یکی بعد از چند ماه زد نباید بهش خرده گرفت ، چون مستاجر طی قرار داد این موضوع رو قبول کرده . ( مثال مسخره ای هست اما اگر از موضوع اصلی تقدس ش رو به طور کامل بگیرید دقیقا به مضحکی ِ همین مثال میشه )

.سرعت این خواستن از سرعت درک موضوع توسط جامعه و آقایون بیشتره

این مورد هم اضافه بکنید :

سرعت این خواستن از سرعت کنار گذاشتن عقاید عصر حجری توسط خودشون بیشتره .

 

[Damn]

نه . من مخالفم

اما میگم اگر زنی هم رف تحت سلطه یک مرد شد تمام تقصیر مردها نیست . خود زن تن داده .

پسرونه به زن ها نگاه میکنی

فکر میکنی زنا نیاز ی دارن .برای اونا که زندگی خیلی راحت تره:lol:

جوونی و پیری رو نفهمیدم منظورت چیه؟

نه بابا راحت چیه
اگه راحت بود انقدر ارایش نمیکردن گریه نمیکردن
زنا احساسی هستن خلا دارن
مردا هم دارن
اما با یه چیزای دیگه پرش میکنن مثلا یکیش همین گیم هست
نه نیاز به صحبت کردن اونقدر ضروریه و نه ...
جوونی منظورم 18 تا 23/4 هست که ادم اوج نیروی جونی تو بدنش دوست داره بچرخه از زندگیش لذت ببره از اون به بعد دیگه حس و حال عوض میشه زن نگیره با یکی باشه خیلی راحت تره تا اینکه زن داشته باشه و باهاش نباشه
مگه اینکه تو همون جوونی زنه ریشه داده باشه تو وجودش

 

[maral-]

اگه ازدواج منجر به از دست دادن بخشی از حقوق انسانی بشه تنهایی و خلاء خیلی بهتره.
اگه بعد از گذروندن یه عمر قراره یه زن بفهمه که همسرش کسی که بهش دل داده و همه عشق و زندگی وزیبایی و سلامتیش رو برای اون و بچه هایی که ازش داره از دست داده حواسش جای دیگه هست .

اینکار منطقیه؟
چرا مردای بالای 50 سال ایرانی اینقدر بدن؟

 

[maryam & m]

میدونی مثل چیه ؟ مثل اینه که تو تمام معاملات ملکی کشور این بند هم اضافه بشه که صاحبخونه حق داری هر روز بره یکی بزنه تو گوش مستاجر
ممکنه این قرار داد ها بسته بشه و خیلی ها نزنن . اما یکی بعد از چند ماه زد نباید بهش خرده گرفت ، چون مستاجر طی قرار داد این موضوع رو قبول کرده . ( مثال مسخره ای هست اما اگر از موضوع اصلی تقدس ش رو به طور کامل بگیرید دقیقا به مضحکی ِ همین مثال میشه )



.

عجب مثالی
ببین اگه این بند به صراحت اضافه شه قطعا مستاجر قبل امضاش یه فکری به حال خودش میکنه
مشکل اینجاس که این بند زیرپوستیه و علنی نیست

اما اگه قرار باشه مالک !!! بزنه تو گوش مستاجر
مستاجر چند راه داره
یا باقضیه کنار میاد
یا کنار نمیاد دیگه قراردادش رو تمدید نمیکنه و میره پی یه مالک دیگه!!!
:f34r:

 

[moeinfans]

اما اگه قرار باشه مالک !!! بزنه تو گوش مستاجر
مستاجر چند راه داره
یا باقضیه کنار میاد
یا کنار نمیاد دیگه قراردادش رو تمدید نمیکنه و میره پی یه مالک دیگه!!!
:f34r:

اون مستاجر که بخواد با یه تو گوشی خوردن بره سراغ یه مالک دیگه همون از اول بره بهتر نیست ؟
مستاجر زیاد هستش اما مستاجر خوب نعمته

 

[maryam & m]

اون مستاجر که بخواد با یه تو گوشی خوردن بره سراغ یه مالک دیگه همون از اول بره بهتر نیست ؟
مستاجر زیاد هستش اما مستاجر خوب نعمته

معین
یدونه نبودا
در سال میشد 365 تا

میدونی مثل چیه ؟ مثل اینه که تو تمام معاملات ملکی کشور این بند هم اضافه بشه که صاحبخونه حق داری هر روز بره یکی بزنه تو گوش مستاجر
.

 

[s.alireza]

عجب مثالی
ببین اگه این بند به صراحت اضافه شه قطعا مستاجر قبل امضاش یه فکری به حال خودش میکنه
مشکل اینجاس که این بند زیرپوستیه و علنی نیست

اما اگه قرار باشه مالک !!! بزنه تو گوش مستاجر
مستاجر چند راه داره
یا باقضیه کنار میاد
یا کنار نمیاد دیگه قراردادش رو تمدید نمیکنه و میره پی یه مالک دیگه!!!
:f34r:

ببینید زیرپوستی و غیره نداره،طبق قانون شرع زن حتی برای نذر کردن هم باید رضایت شوهرش رو جلب کنه البته این یه مثاله و به مسئله کوچیکی ختم میشه ولی میخوام شدت و حدت قضیه رو برسونم،عمو مسعود کاملا درست میگه من با حرفاش موافقم،البته صحبت شما هم یه تبصره داره، و مثالهای زیادی ازش دیدم یکیش همین مردهایی که ابتدا به ساکن میگن ما با درس خوندن همسرمون مشکل نداریم و اشتغال به کار بیرون هم هیچ عیبی نداره ولی وقتی خرشون از پل گذشت میزنن زیرش چون قانون برای قول قبل از ازدواج و شفاهی پشیزی ارزش قائل نیست و مرد به واسطه حقوق قانونیش میتونه بگه نه نمیزارم بری بیرون.
جالبه امروز بخاطر بحث های اینجا به نظرات مراجع و شرع اسلام با آیات و روایات مربوطه مراجعه کردم در خصوص همین اشتغال زنان،لینکش رو میزارم ببینید:
چرا در اسلام زنان مانند مردان حق اشتغال و استقلال مالی ندارند؟

 

[maryam & m]

ببینید زیرپوستی و غیره نداره،طبق قانون شرع زن حتی برای نذر کردن هم باید رضایت شوهرش رو جلب کنه البته این یه مثاله و به مسئله کوچیکی ختم میشه ولی میخوام شدت و حدت قضیه رو برسونم،عمو مسعود کاملا درست میگه من با حرفاش موافقم،البته صحبت شما هم یه تبصره داره، و مثالهای زیادی ازش دیدم یکیش همین مردهایی که ابتدا به ساکن میگن ما با درس خوندن همسرمون مشکل نداریم و اشتغال به کار بیرون هم هیچ عیبی نداره ولی وقتی خرشون از پل گذشت میزنن زیرش چون قانون برای قول قبل از ازدواج و شفاهی پشیزی ارزش قائل نیست و مرد به واسطه حقوق قانونیش میتونه بگه نه نمیزارم بری بیرون.
جالبه امروز بخاطر بحث های اینجا به نظرات مراجع و شرع اسلام با آیات و روایات مربوطه مراجعه کردم در خصوص همین اشتغال زنان،لینکش رو میزارم ببینید:
چرا در اسلام زنان مانند مردان حق اشتغال و استقلال مالی ندارند؟

منم میدونم مثود درست میگه
اما اون از جنبه ی دیگه میبینه
ما هم جنبه ی دیگه
خب اینا هم که شما میگین همون مشکلاتیه که خانوما باهاش درگیرین دیگه.

 

[maral-]

من با کل این قانون مشکل دارم





(اه دیگه داره حالم از این تاپیک به هم میخوره:lol

 

[moeinfans]

معین
یدونه نبودا
در سال میشد 365 تا

شرمنده متوجه این قسمت نشدم :دی
تو بذار رو حساب اینکه این چیزا نمک زندگیه

 

[maryam & m]

شرمنده متوجه این قسمت نشدم :دی
تو بذار رو حساب اینکه این چیزا نمک زندگیه

--------
فکر کنم از سوال اصلی دور شدیم
برای اینکه اسپم نشه من نظر خودمو بگم و برم پی زندگانیم

در مورد مسائل زندگی نمیشه نسخه پیچید.نه برای خودت نه دیگران
چون شرایط غیر قابل پیش بینی اونقدر زیاده که امکان جواب قطعی رو از بین میبره.مگه اینکه یه شخص اعتقاد و باور ذهنیش این باشه که :هرگز.من با یک شخص مطلقه ازدواج نمی کنم
اما تا تا اون شرایط قرار نگیری نمیتونی جواب نهایی رو بگی
به نظرم نظرسنجی سینا یه گزینه کم داره.

امیدوارم همه تو انتخاب اولشون طعم واقعی عشق و خوشبختی رو بچشن.:happy:

 

[vahiddddd]

1. اينكه شما بيش از بنده با خانمها در ارتباط بوده ايد و از اوضاع جسمي و روحي اونها باخبر هستيد به خودتون مربوطه و مطمئنا باعث شگفت زدگي من هم نميشه! چه جالب كه به بنده ميگيد بي تجربه؟!! :blink: ميگم نكنه دو روز ديگه هم مي خوايد بگيد چون اصلا زن نيستم!!! :blink: نمي دونم جنس مونث چه جنسيه و همش با آقايون در ارتباطم اصلا نمي فهمم جنسم مثلا مونثه! :blink: واقعا متاسفم كه نمي تونم بگم شغلم چيه كه باعث ميشه روزانه ارتباط زياد و در بعضي موارد بسيار نزديكي با بعضي همجنسان خودم داشته باشم و بسي بيش از شما از اوضاع و احوال زندگيشون و مشكلاتي كه دارند با خبر باشم!

2.من هم دقيقا در اطرافيان هم خانم متاهل خانه دار داريم و هم خانم متاهل شاغل -با اجازه شما بنده بيش از يكي دو نگاه اين بندگان خدا را ديده ام گرچه البته مسلما نه به اندازه جنابعالي كه در امور زنان محرم و نامحرم خبره روزگاريد- كافيه فقط به ظاهر اين دو دسته نگاه كرد تا متوجه شد كدام واقعا بهتر مانده و البته هوشمندانه عمل رده و نگذاشته بچه زياد داشته باشه. اون خانه دارها كه تو 40 سالگي شكسته شدند ولي اونهايي كه شاغل بودند الان كه 55 سالشونه هم پوست لطيفي دارند چون مسلما تو محيط كار فضاي روحي بهتري براشون فراهم بوده تا آشپزخانه!
اون خانمهايي كه شما باهاشون صحبت مي كرديد خواستند يه خورده براي جنابعالي ناز كنند بلكه دلتون بسوزه قسمتي از كارهاشون رو انجام بديد و گرنه اگه خيلي سختشون بود، مي تونستن بشينن تو خونه و به شغل شريف رفت و روب كه خيلي هم مورد علاقه آقايونه-فقط حيف كه كوچه و خيابون و دخترهاي هات توش نيست-مشغول باشند. آقا شون هم مي تونست تنهايي بيرون كار كنه.



كار نشد نداره! حتما ميشه كه مي تونن!وقتي من مي بينم بسياري از جوانهاي امروزي ترجيح ميدن با خانمهاي متمدني كه آويزونشون نميشن كه در ازاي خدمات جنسي ، تنظيفي و آشپزي از اونها دستمزد بگيرند، در شگفتم كه شما چطور اين دسته رو نمي بينيد؟ آخه اگه همسران اينها بهشون به خوبي رسيدگي نشده بود، مرض داشتند اين قدر از شاغل بودن خانمهاشون استقبال كنند؟



اي كاش مي رفتيد يه خورده درباره حال و روز زنان در حين زايمان مطالعه مي كرديد بعد به خود اجازه مي داديد درباره چنين مساله زنانه اي اظهار نظر بفرماييد! البته بعيد هم نيست از آن دسته اي باشيد كه معتقدند شير زن هم متعلق به همسرشه! :blink: در صورتي كه اسلام گفته زن اين اختيار رو داره كه به فرزندش شير نده! حالا مي دونيد علتش چي مي تونه باشه؟!! مي دونستيد صرف عمل شير دادن اون هم براي چند بچه-و نه يكي دو تا-فرم يكي از اعضاي بسيار مورد علاقه آقايون رو از ريخت و قيافه ميندازه؟!! حالا زن به كي برسه؟ به بچه يا باباي بچه؟!!! :hmm: مي دونستيد موقع زايمان چه ضربه اي به پيكر زن وارد ميشه و چند واحد درد تحمل مي كنه؟!


اين هم يك چرت محضه كه ميگن هر زني آرزو داره بچه داشته باشه! بله، يه عده از بچگي از اين آرزوها دارند ولي دليل نميشه كه همه داشته باشند. بستگي به طرز تفكر فرد داره.


اينجا ديگه زن به مادر تبديل شده. اين هم هنر زنه كه بتونه به هر دوش برسه. خيليها رو مي بينم كه به خاطر همكاريهاي هوشمندانه همسر، به خوبي از عهده كارها بر ميان. واقعا چقدر خوشحال كننده ست كه ميبينم بعضي از اين آقايون بافرهنگ بيشتر از خانم به فكر ادامه تحصيل ايشون هستند. ظاهر خانم هم به خاطر زندگي در كنار مردي چنين خوشفكر واقعا خوب و تر و تازه مونده! اين آرامش روحي و فكريه كه به زن طراوت مي بخشه. همين در جامعه بودن روحيه خيلي خوبي به خانم ميده؛ براي همينه كه بيشتر مردها ازش استقبال مي كنند.

البته من اصلا قصد ندارم بگم شما اشتباه مي كنيد چون هر كس حق داره مطابق با شيوه تفكر و البته سطح زندگيش ديدگاهش رو بيان كنه. اين خيلي هم خوبه؛ افراد بهتر معرفي ميشن.

1- اول اينکه خانم هايی که من باهاشون در اين مورد حرف زدم سنی بالايی داشتن ، پس زود راجع به اون ها و من و اينکه ميخوان کار هاشون روگردن من بندازن قضاوت نکنيد!

دوم اينکه هر طور بخوايم حساب کنيم تو هفته 6 روز هفته رو روزی 8 يا 9 ساعت کار کردن ،گرچه کار اداری و راحتی هم باشه از کار داخل خونه سخت تر و زمان بر تر و همين طور با استرس و فشار بيشتری همراه هست


2-من نميدونم چرا فهميدن حرف من اينقدر سخته؟؟ هيچ مشکلی بشخصه با کار کردن خانم ها در بيرون از خونه ندارم،،بسيار هم خوبه

مشکل اساسی من با با موضع مقرضانه دوستتون کاربر گرامیmaral نسبت به کار خونه بود که ايشون فرمودن کار خونه سخت ترين کار دنياست و زنی که تو خونه کار ميکنه وقت نميکنه به خودش برسه!!!!! يعنی اگه بيرون کار بکنه ميتونه!!!!

درست ياد بچه های دبيرستانی و پشت کنکوری افتادم که تو اون زمان فکر ميکنن درس خوندن سخت ترين کار دنياست!

3-انگار شما عادت داريد تو هر بحثی که ميشه به تحليل شخصيتی طرف هم به پردازيد،،تو پست قبلی به من نشون دادی که ميتونم چطور همسری انتخاب کنم ، تو اين پست بنده رو به چيز های ديگه متهم ميکنيد که اصلاً ربطی هم به بحث نداره
آخه فشار زايمان چه ربطی به کار در بيرون و بحث ما داره ،، فشار زايمان بدترین درد دنيا ،خانم ها ميتونن باردار نشن!

شما که ماشالا آدم های زيادی اطرافت هستن ، از اون هايی که نی نی دارن حسشون رو بپرس،،متوجه ميشی آرزو بچه دار شدن واسه پدر مادر اصلاً چيز چرتی نيست.

 

[amir-khan]

نه


البته این نظر الانمه . خدا رو چه دیدی فردا چه اتفاقی می افته .

البته چند تا دوست دختر داشتم که جدا شده بودن ، اما کلا دوست ندارم با کسی ازدواج کنم که تجربه زندگی زناشوییش از خودم بیشتر باشه . مشکلی با اینکه ازدواج کرده بودن یا نه ندارم ( از لحاظ جنسی منظورمه ) در مورد تجربه زندگیشون ، مساله برام مهمه .

 

[mahdyonline]

نه


البته این نظر الانمه . خدا رو چه دیدی فردا چه اتفاقی می افته .

البته چند تا دوست دختر داشتم که جدا شده بودن ، اما کلا دوست ندارم با کسی ازدواج کنم که تجربه زندگی زناشوییش از خودم بیشتر باشه . مشکلی با اینکه ازدواج کرده بودن یا نه ندارم ( از لحاظ جنسی منظورمه ) در مورد تجربه زندگیشون ، مساله برام مهمه .

كلا" امير با اين نظراتت حال ميكنما

 

[pkr_legend]

نه


البته این نظر الانمه . خدا رو چه دیدی فردا چه اتفاقی می افته .

البته چند تا دوست دختر داشتم که جدا شده بودن ، اما کلا دوست ندارم با کسی ازدواج کنم که تجربه زندگی زناشوییش از خودم بیشتر باشه . مشکلی با اینکه ازدواج کرده بودن یا نه ندارم ( از لحاظ جنسی منظورمه ) در مورد تجربه زندگیشون ، مساله برام مهمه .

ازدواج يه چيزه تجربه ي جنسي يه چيز ديكه. شما كدوم رو منظورته؟! ازدواج از لحاظ جنسي؟ منظورت س.ك.سه؟!

 

[آرمین]

با اینکه برای اینجور زن ها احترام قائلم و حتی پیش اومده که ارتباطی هم باشه اما ازدواج نه
فقط هم بخاطر اینکه خودم اولین بارمه ازدواج مبکنم یکی رو میخوام که اولین بارش باشه

 

[sinnaa]

مکان های عجیب خواستگاری در دنیا

​

​

به گزارش سرویس بین الملل برنا به نقل از کافه مام، در این سایت تلاش شده به عجیب ترین نقاطی اشاره شود که در آن خواستگاری صورت گرفته است.​

1: ایستگاه مترو​

یکی از مکان های جالبی که در آن خواستگاری صورت گرفته ایستگاه مترو است که یکی از هنرمندان آمریکایی در آن از همسر خود تقاضای ازدواج کرده بود.​

2: در یک بازی ویدئویی​

یکی از زوج های این کشور زمانی که مشغول بازی رایانه ای بود از همسر خود تقاضای ازدواج کرد که ابتدا قدری کودکانه به نظر می رسید اما برای بسیاری از افرادی که در کنار آنها بودند بسیار جالب بود.​

3: در شبکه پیش بینی وضع هوا​

یکی از زوج های آمریکایی در شبکه پیش بینی وضع هوا با یکدیگر آشنا شده و با هم ازدواج کردند.​

4: برنامه عروسکی تلویزیون​

از عجیب ترین پیشنهاد های ازدواج مربوط به یک برنامه عروسکی تلویزیون است که مردی پیش از اجرای برنامه از فرد مورد علاقه خود تقاضای ازدواج کرد.​

5: در ماراتن بوستون​

اما از زیباترین نوع یان پیشنهاد های ازدواج می توان به مردی اشاره کرد که در ماراتن بوستون شرکت کرده بود اما برای زمان زیادی در این مسابقه ایستاد تا به فرد مورد علاقه خود پیشنهاد ازدواج بدهد که این مورد خاص یکی از زیباترین موارد پیشنهاد ازدواج در این لیست است.​

6: در اجرای زنده برنامه موسیقی​

جالب این است که در یکی ازاین موارد دو زوج در حین اجرای زنده موسیقی در مورد ازدواج با یکدیگر صحبت کردند.​

7: در حمله پلیس​

از خنده دار ترین این پیشنهادها می توان به پیشنهاد ازدواج در حین حمله پلیس اشاره کرد و داستان ازاین قرار بود که یک حقوق دان برای دادن پیشنهاد به فرد مورد علاقه خود وارد منطقه ای شد که پلیس مشغول عملیات بود که سبب مشکلات زیادی برای این مرد شد اما در نهایت توانست جواب بله را بگیرد.​

 

[am2wi3]

مخالفم.
خواستگاری برای افرادیه که بی دست و پا هستن و خودشون نمی تونن همسر مورد علاقشونو پیدا کنن و این وظیفه رو میندازن گردن مادر و خاله و عمه و اینا

حالا یه داستان در مورد خواستگاری براتون تعریف کنم.

قدیما حدود 40 - 50 سال پیش برای پسر یکی از فامیلامون میرن خواستگاری .. خونواده عروسم از اقوام دورشون بودن ولی با دختراشون خیلی آشنایی نداشتن .بعد روز خواستگاری مادر و خواهر داماد با چند تا بزرگتر دیگه میرن خونه عروس بعد خانواده عروس خواهر کوچیکه خونواده رو که خوشگلتر بوده میارن به اینا نشون میدن اینا هم خوششون میاد و میرن به داماد خبر میدن و قرار عقد و عروسی رو میذارن.بعد بدون اینکه داماد عروسو ببینه روز عقد میرن واسه عقد کنون سر سفره که میشینن می بینن خواهر بزرگه رو گذاشتن سر سفره عقد که زشت و ترشیده بوده!!!داماد بدبختم چون اینو اصلا ندیده بوده فک میکنه همونه که براش خواستگاری کرده بودن.مادر و خواهرشم دیگه تو رودربایسی می مونن و هیچی نمیگن اینا هم عقد میکنن میرن سر خونه زندگیشون!!!!!!!!:lol:

چقدر این قدیمیها ساده بودن خدایی :lol:
البته تو اکثر خانواده ها همینجوری بوده یعنی عروس و داماد تا پای سفره ق=عقد هم همدیگه رو نمی دیدین

 

[My_Computer]

مخالفم.
خواستگاری برای افرادیه که بی دست و پا هستن و خودشون نمی تونن همسر مورد علاقشونو پیدا کنن و این وظیفه رو میندازن گردن مادر و خاله و عمه و اینا

حالا یه داستان در مورد خواستگاری براتون تعریف کنم.

قدیما حدود 40 - 50 سال پیش برای پسر یکی از فامیلامون میرن خواستگاری .. خونواده عروسم از اقوام دورشون بودن ولی با دختراشون خیلی آشنایی نداشتن .بعد روز خواستگاری مادر و خواهر داماد با چند تا بزرگتر دیگه میرن خونه عروس بعد خانواده عروس خواهر کوچیکه خونواده رو که خوشگلتر بوده میارن به اینا نشون میدن اینا هم خوششون میاد و میرن به داماد خبر میدن و قرار عقد و عروسی رو میذارن.بعد بدون اینکه داماد عروسو ببینه روز عقد میرن واسه عقد کنون سر سفره که میشینن می بینن خواهر بزرگه رو گذاشتن سر سفره عقد که زشت و ترشیده بوده!!!داماد بدبختم چون اینو اصلا ندیده بوده فک میکنه همونه که براش خواستگاری کرده بودن.مادر و خواهرشم دیگه تو رودربایسی می مونن و هیچی نمیگن اینا هم عقد میکنن میرن سر خونه زندگیشون!!!!!!!!:lol:

چقدر این قدیمیها ساده بودن خدایی :lol:
البته تو اکثر خانواده ها همینجوری بوده یعنی عروس و داماد تا پای سفره ق=عقد هم همدیگه رو نمی دیدین

قدیم ها به ننه هه می گفتن رفتی حموم ببین کدوم یکی از این دختر ها خوشگل تره و یه پرده گوشت هم داره...

ننه هه هم بعدش می رفته خواستگاری برا پسرش...

 

[amir9496khw]

یارو میرفته خاستگاری
میخواسته یه دختر چشم گوش بسته پیدا کنه
هرجا میرفته خاستگاری میگفته با دختره میخوام تنها شم بعد چیزشو درمیاورده به دختره نشون میداده میگته این چیه دختره میگفته چیزه پسره میگفته تو به درد من نمیخوری چشو گوشت بازه
بعد میگرده یکیرو پیدا میکنه کخ به چیزش میگه این چوچوله
پسره میگه اهان تو خوبی چشو گوشت بستست
عروسی میکنن میرن خونشون بعد یه شب پسره میگه خب عزیزم اینی که تو بهش میگفتی چوچول اسمشه چیزه
دختره میخنده میگه میدونم بابا اینه تو پیشه چیزایی که من دیدم چوچوله