• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

درباره تجارت، پس انداز و سرمايه گذاري

mohebali

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2010
نوشته‌ها
9,476
لایک‌ها
6,494
محل سکونت
طیــــران
خیلی گنگ و مبهمه حرفاتون
اگه قراره بقیه چیزی نفهمن ننویسید بهتره
چون واقعا هیچ فایده ای نداره
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
يه سئوال:
واكنش شما به يه پيشنهاد بزرگ چيه؟ يه كم واضح‌تر بگم: در برابر يه پيشنهاد بزرگ، چقدر حاضر به ريسك هستين؟
ریسک منطقی و حساب شده خوبه
میگن بزرکترین ریسک دنیا اینه ک ریسک نکنی *ب قول دوستم ریکس *
 

rezaakbar

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
1 نوامبر 2013
نوشته‌ها
43
لایک‌ها
13
خیلی گنگ و مبهمه حرفاتون
اگه قراره بقیه چیزی نفهمن ننویسید بهتره
چون واقعا هیچ فایده ای نداره
راستش نمیخواستم چیزی بگم چون شاید تاثیر منفی روی شما بذاره و یا ناراحتت کنه
پس قبلش میگم این نظر شخصی منه و اصلا مهم نیست تنها چیزی که مهمه اینه که شما بدون تاثیر بد از دیگران راهتو مصمم تر از قبل ادامه بدی چون قطعا موفقیت میشی و یادت باشه ما همیشه در یک قدمی موفقیت متوقف میشیم
اما به نظر منم: دیگه مثل قبل نمی نویسی که فکر میکنم دلیل اصلیش عدم اعتماد به دوستانت در اینجا باشه ... راستش من خودمم خیلی نمیتونم بهت ایراد بگیرم چون بارها از دیگران خواستم فقط بهم اعتماد کنن بدون اینکه به اونها اطلاعاتی بدم _خود خواهی_ و البته این کارم اشتباه بوده و هست .
کاری که الان میخوام انجام بدم برعکس گذشته ام هست همه چیزو تاجایی که بتونم روشن میگم 1- اونا منو تنها نمیذارن 2- تا اونها اطلاعات کافی نداشته باشن نمیتونن کمک من کنن و اگه کمک من نکن من به نتیجه نمیرسم و اگه من به نتیجه نرسم پس دارم چه میکنم؟:D
قبلا هم ی بار بصورت خفیف گفتم: اینکه تنهایی مزیت هایی داره خیلی زیاد که خودت بهش واقفی اما اگه دیگری هم بود که میتونستی باهاش هم فکر و هم عقیده باشی خیلی راحت تر بودی و فقط کافی بود نصف انرژی تو بذاری.........
زیاد حرف زدم دیگه خلاصه اش میکنم : اگه بتونی برای ما شفاف تر توضیح بدی هم به چند نفر کمک میکنی که احتمالا از اشتباهات و موفقیت های تو درس بگیرن و هم خودت ضریب خطات بسیار کمتر میشه... تازه غیر از ثوابش این کار هم لذت داره:D
امیدوارم خبرهای پیشرفتت رو دوباره بخونم از نظر من خیلی اوضاع خوبی رو گذروندی هرچند که به نتیجه ی ملموسی نرسیدی اما سود همیشه قابل شمارش نیست پیشرفتت تو کار تحقیقاتی به نظرم دراینده یهویی مثمر ثمر میشه برات.موفق باشی
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
ديروز يه پيشنهاد بزرگ و غيرمنتظره از يكي از نزديكانم دريافت كردم. تا يه ساعت قبلش داشتم نظرش رو عوض مي‌كردم كه از ادامه روند فعلي كار خودت صرف‌نظر كن. پيشنهادم بهش اين بود كه با حفظ وضع موجود، پيگير شرايط مناسب‌تري باش. براي اين منظور هم بهش پيشنهاد دادم از ارتباطات و رسانه‌هاي مختلف استفاده كنه. بر پايه دلايل و منطقي كه براش آوردم، با كليات من موافق بود. اما وقتي پيشنهاد غيرمنتظره‌اش رو برام طرح كرد، چندمنظوره واكنش نشون دادم. اول از همه با صراحت كامل از پيشنهادش بشدت استقبال كردم و فهميدم علت ادامه روند فعلي كارش، از روي اجبار نيست بلكه از باب مصلحت و دورانديشيه. بعد بهش گفتم كه در صورت موفقيت اين روند، ميتوني در راستاي تحقق پيشنهادات من هم حركت كني كه در اين صورت خيلي بهتر هم هست. بنابراين با هم به توافق رسيديم. متوجه شدم از استقبال من خيلي خوشحال شده چون قطعا به نفع هر دومون هست.
البته براي تحقق اون دو سال به هم وقت داديم. شرط آمادگي من براي مشاركت موثر با اون هم به نتيجه رسوندن زمين شماله. ديشب قانع شدم كه براي به سرانجام رسوندن زمين شمال، حتما بايد از اواخر امسال كار رو شروع كنم. حتي به قيمت فروختن وانت و گرفتن وام دوباره!!! نهال كاري درختا هم بايد حتمن انجام بشه. پارسال نتونستم. امسال سعي مي كنم نهال درختاي مورد نظرم رو حداقل دوساله انتخاب كنم تا عقب موندگي پارسال كمي جبران بشه. اگه سه ساله هم باشه كه چه بهتر. رو هزينه خريد نهال‌ها اثر مهمي نداره اما از نظر زماني خيلي موثره. يكسال جلوتر بودن يعني ... !!!!!
از امروز تحقيقات در مورد ابعاد كار در تمام سطوح خرد و كلان رو شروع كردم. مهم ترين نكته اين ماجرا دو كليده:
1- تامين حداقل سرمايه لازم توسط هر كدوم از ما. براي اين موضوع دو سال زمان در نظر گرفته ايم.
2- به حداقل رسوندن هزينه‌ها بويژه در مراحل اوليه شروع كار.
بخش مهمي از موفقيت اين طرح تابع بازاريابي موفقه. بنابراين دوباره به كتب و منابع علمي و اطلاعاتي مفصلي كه در زمينه‌هاي فروش، تبليغات و بازاريابي دارم بايد رجوع كنم. البته اين بار بايد متفاوت از همه موارد قبلي به اين اطلاعات بپردازم.
همينطور هم دلايلي كه براي افزايش پس انداز و كاهش هزينه‌ها دارم، بر همين اساس تقويت شدند.
اگه اين طرح بگيره، قابليت گسترش تو خيلي از زمينه‌هاي مشابه وجود داره. بنابراين شايد كليد سوم اين ماجرا توسعه تدريجي ارتباطات با مراكز توليد و مراكز مرتبط توزيع باشه. خلاصه كاراي خيلي زيادي بايد انجام بدم. البته موانع زيادي هم دارم كه مهمترينشون، شيوه مديريت ماجراست. بويژه اينكه وقت كاري من هم پر هست. پس بايد روشي رو طراحي كنم كه بكمك اون در زمينه مديريت زمان و انرژي بتونم موفق عمل كنم. اين يكي از سخت ترين بخشاي داستانه.
خب ظاهرن اين پست كمي چالش انگيزناك شده. باشه. واضحتر ميگم. انتظار دارم شما هم نظر بدين و فقط خواننده نباشين. اينطور من ميشم روزنامه نگار و شما هم عابر لب دكه روزنامه فروشي!

پيشنهاد در مورد خريد عمده توليدات كارخانه يكي از اقوام دورمان است. خريد به قيمت كارخانه. براي اين منظور فكر كرديم دو نفري پول جمع كنيم و يه مغازه جاي خوب اجاره كنيم. بعدشم كه معلومه: ارزون بخريم و با سود منطقي بفروشيم. اين دوستم مدير سالن توليد كارخونه بود. شرايط كاري قابل قبولي نداشت. بالاخره همين تازگيا مجبور شد استعفا بده. اما ايده، محدود به همين يه كارخونه نميشه!!!
فكر مي كنم اگه بتونيم سرمايه مغازه و جنس را جور كنيم، هر محصولي از هر كارخونه اي به قيمت توليد برامون قابل دسترسه. تازه توليد كننده هم كلي خوشحال ميشه!!! چند منظوره بودنش هم اينه كه تو همون مغازه فكر كردم مواد و محصولات مرتبط با محصول اصلي رو ميتونم بذارم براي فروش. مشترياي بيشتري جذب ميشن. اما شرط همه اينا، داشتن پول و سرمايه نقده. اگه زمين شمال سر و سامون بگيره، ميتونه تا حدي درآمدزايي كنه. اما به اين محدود نشدم. يعني چي؟
هفته پيش يهو قاطي كردم. رفتم پيش يكي ديگه از روساي اداره. قانعش كردم بره موافقت معاون رو بگيره و بذاره دوباره كار بازديد از كارخونه ها رو از سر بگيرم. به اين شرط كه تعهدات فعلي من هم آسيب نبينند. يعني همزمان با دو بخش كار كنم. يعني چيزي كه هر كي شنيده اولش فكر كرده ديوونه شدم و دارم دنبال دردسر مي گردم!!! اما با يه دليل ساده همه قانع شدند كه چرا:
چون اينكار ميتونه تا حدي به درآمد اداره ام اضافه كنه كه تو اين شرايط برام خيلي مهمه.
بر خلاف انتظارم، ايندفعه معاونه موافقت كرد.

اينكه مدتيه كمتر مي نويسم بخاطر اينه كه كمتر اينجام. اين هفته اصفهان و شهر كرد بودم. چند ساعت ديگه هم بايد برم سبزوار و مشهد. دارم تلاش مي كنم. اميدوارم بالاخره خدا كمك كنه و طلسم بي پولي بشكنه و واقعن بتونم اون كارايي كه مدتهاست آرزوشونو دارم رو انجام بدم.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
خب، سفر هم بخير و خوشي انجام شد. البته كوفتگي و خستگي كار و راه هنوز تو تنمه.
 

silva14

Registered User
تاریخ عضویت
17 نوامبر 2011
نوشته‌ها
1,192
لایک‌ها
454
محل سکونت
earth
سلام و خسته نباشید
اکثر پست هارو خوندم ,نگاه کاملا اقتصادی به زندگی و بر اساس ساختارهای سودو زیان,(مارکسیستی) ,ولی احساس میکنم اینجور زندگی خیلی سخته, مگه چیکار میخواد بکنه که اینجوری شده سفرنامه ناصرخسرو البته از نوع اقتصادیش که حساب یه قرون دوزاره,پروژه های ناسا ام به این سختی نیست هر کی یه گوشه کارو میگیره پیش میبره
ببخشید فقط نظرم رو گفتم

Sent from my HUAWEI Y511-U30 using Tapatalk
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
سلام و خسته نباشید
اکثر پست هارو خوندم ,نگاه کاملا اقتصادی به زندگی و بر اساس ساختارهای سودو زیان,(مارکسیستی) ,ولی احساس میکنم اینجور زندگی خیلی سخته, مگه چیکار میخواد بکنه که اینجوری شده سفرنامه ناصرخسرو البته از نوع اقتصادیش که حساب یه قرون دوزاره,پروژه های ناسا ام به این سختی نیست هر کی یه گوشه کارو میگیره پیش میبره
ببخشید فقط نظرم رو گفتم

Sent from my HUAWEI Y511-U30 using Tapatalk
سلام. ممنون از نظرتون. خب تو اينجا قراره در مورد موضوعات اين تيپي بنويسم. اما معنيش اين نيست كه تمام زندگيم اينه. در ضمن نگاه سود و زيان تا جايي كه ميدونم يه نگاه كاپيتاليستيه نه ماركسيستي. ارتباطش رو متوجه نشدم چي بود.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
خوب به روزهاي آخر سال نزديك مي‌شيم. سال 92 در مجموع سال خوبي بود. مهمترين نتايجي كه در اين سال به دست آوردم رو فهرست وار بگم:
مهمترين موفقيت‌هاي سال 92
- تسويه بخشي از بدهي هاي سنگين و كاهش اقساط ماهانه
- اشتغال به كار دوم و سوم در مدت نيمه اول سال (وانت و حسابداري بازار)
- موفقيت هاي محدود در حيطه كار سازماني هم به لحاظ شغلي و هم به لحاظ علمي
- موفقيت هاي مالي محدود خارج از اداره در نيمه اول سال
- استفاده مناسب از وقت در نيمه اول سال
- انجام بخشي از تعميرات لازم در پايان سال
- موفقيت محدود و موقت در جبران نسبي بخشي از صدمات ناشي از تغييرات سازماني خارج از كنترل من

مهمترين شكست‌هاي سال 92:
- عدم ساخت ديوار دور زمين شمال
- همكاري غيرهوشمندانه با حاجي كه موجب تضييع حقوق من هم در كار با وانت و هم حسابداري شد.
- تغييرات درون سازماني كه خارج از كنترل من بود اما در مجموع به زيان من بودند.
- اتلاف وقت در نيمه دوم سال
- عدم موفقيت در سرمايه گذاري و پس انداز زايا
- عدم موفقيت در كاهش وابستگي مالي به حقوق اداره و عدم پيشرفت در زمينه استقلال مالي
- ناتواني در فرصت سازي هاي جديد
- ناتواني در استفاده مناسب از فرصت ها

در مجموع ميشه گفت مهم ترين دلايل ناكامي‌ها سال جاري مربوط به اعتماد نابجا به حرف هاي غيرمستند افراد غيرقابل اعتماد از سويي، كار به روش غيرهوشمندانه، و بروز تغييرات خارج از كنترل سازماني بودند.
در سال 92 هيچ ابتكار جديدي انجام ندادم و فقط از ابتكارهاي سال 91 استفاده كردم. اما روش اجراي اين ابتكارها اصلا خوب نبود. بنابراين عليرغم موفقيت هاي موقت، باز هم به نقطه صفر برگشتم. حالا به تازگي رو يه ايده جديد دارم كار مي كنم. زمان شروعش عملا از اوايل سال 93 ميشه. سعي مي كنم اشتباهات گذشته رو تكرار نكنم تا بلكه انشاا.. اينبار بتونم به موفقيت پايدار و قابل قبول برسم. انشاء ا...
 
Last edited:

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
هنوز فعاليت جدي شروع نشده. تعطيلات طولاني هم جالب نيست.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
اولويت هاي خودم تو سال 93 رو ميگم:
1- پس انداز
2- تسويه بدهي ها
3- ساخت ديوار شمال
4- نگرفتن وام جديد
5- افزايش درآمد از منابع بيرون از سازمان چون دورنماي داخل سازمان اصلا اميدواركننده نيست.
6- سرمايه گذاري
 
Last edited:

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
دم عيد تمام منابع مالي كه دستم رسيد رو وقف تسويه بدهي ها كردم.
- سه وام رو تسويه كردم. نتيجه: ماهي 450 تومن از بدهي هام كم شد كه اميدوارم معادل اين رقم رو ماهانه بتونم به پس انداز ثابت انتقال بدم.
- اقساط معوق رو تسويه كردم. اميدوارم ديگه اجازه به تعويق افتادن رو به اقساط ندم.
- بدهي هاي نقدي به دوتا از دوستان (1 ميليون) و يكي از بستگان (1 ميليون) رو تسويه كردم. الباقي بدهي نقدي باقيمونده حدود 600 تومنه.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
برنامه ريزي كلي براي اولويت ها و اهداف سال 93 در دست انجام است. به نظر مي رسه كه بايد طراحي ها به صورت چندمنظوره انجام بشن.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
یه فرصت جدید ایجاد شده که هم پس اندازه و هم سرمایه گذاری چندمنظوره. سر ماه شروع می کنم.
 

gheysar.

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
5 فوریه 2012
نوشته‌ها
2,975
لایک‌ها
4,507
محل سکونت
Ambushed area
فکرکنم شما این تاپیکو فقط برای خودت زدی
بهتره یه وبلاگ بسازی و روش رمز بزاری یا جوری توضیح بدی که بقیه هم متوجه بشن

Sent from my C5303 using Tapatalk
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
كار رو زخمي كردم. پس انداز و سرمايه گذاري رو شروع كردم. منابع مالي محدود هنوز هم تو راهند. به محض دريافت، تا جايي كه بشه به پس انداز و سرمايه گذاري منتقل ميشن. هر قدر بيشتر پس انداز و سرمايه گذاري كنم، باز هم كم است. احساس مي كنم خيلي عقب هستم. اما هر وقت پس انداز كرده ام، بسرعت ارزش اون خيلي بيشتر از رقم ريالي اش شده. اميدوارم اينبار هم بهتر بشه. سه هدف اصلي رو دنبال مي كنم:
حفظ ارزش دارايي هاي موجود،
افزايش تدريجي درآمدها،
تنوع بخش به منابع سرمايه گذاري شده.
كار خيلي سختيه. بخصوص در شرايط محدوديت هاي درآمدي فعلي. اما چاره اي نيست. بايد تا حد ممكن عقب ماندگي‌هاي قبلي رو جبران كنم هر قدر هم كم و محدود. حداقل فايده اش اينه كه كمتر عذاب وجدان مي گيرم و اعتماد به نفسم بيشتر ميشه.
 

webyar

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 آپریل 2014
نوشته‌ها
30
لایک‌ها
17
یه کاری بکن.. بد جوری گذاشتیمون تو آمپاس!
امید بده
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
اوضاع قاتي پاتيه. طبق سنت ديرينه اي كه مختص خودمه، دقيقه 90 باز يه چيزايي رو عوض كردم. قرار بود وانته رو ردش كنم. منصرف شدم. تصميم گرفتم فعلن بي خيال زمين شمال بشم. يه ميليون قرض كردم و وانت رو تا حد 75 درصد تعمير كردم. الانه يه ماشين راس راستيه. بازم اولويت رو رو تسويه بدهي وانت گذاشتم. سه هفته وقت دارم و بس.
 
بالا