• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

ديوان حضرت حافظ شامل غزليات ، قصايد و . . . - حافظ شناسي

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
بر سر بازار جانبازان منادی می‌زنند
بشنوید ای ساکنان کوی رندی بشنوید


دختر رز چند روزی شد که از ما گم شده‌ست
رفت تا گیرد سر خود، هان و هان حاضر شوید


جامه‌ای دارد ز لعل و نیمتاجی از حباب
عقل و دانش برد و شد تا ایمن از وی نغنوید


هر که آن تلخم دهد حلوا بها جانش دهم
ور بود پوشیده و پنهان به دوزخ در روید


دختری شبگرد تند تلخ گلرنگ است و مست
گر بیابیدش به سوی خانه‌ی حافظ برید
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
برادر خواجه عادل طاب مثواه
پس از پنجاه و نه سال از حیاتش


به سوی روضه‌ی رضوان سفر کرد
خدا راضی ز افعال و صفاتش


خلیل عادلش پیوسته بر خوان
وز آنجا فهم کن سال وفاتش
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
بر تو خوانم ز دفتر اخلاق
آیتی در وفا و در بخشش


هر که بخراشدت جگر به جفا
همچو کان کریم زر بخشش


کم مباش از درخت سایه فکن
هر که سنگت زند ثمر بخشش


از صدف یاد دار نکته‌ی حلم
هر که برد سرت گهر بخشش
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
زان حبه خضرا خور کز روی سبک روحی
هر کاو بخورد یک جو بر سیخ زند سی مرغ


زان لقمه که صوفی را در معرفت اندازد
یک ذره و صد مستی یک دانه و صد سیمرغ
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
مجد دین سرور و سلطان قضات اسماعیل
که زدی کلک زبان آورش از شرع نطق


ناف هفته بد و از ماه رجب کاف و الف
که برون رفت از این خانه‌ی بی‌نظم و نسق


کنف رحمت حق منزل او دان و آنگه
سال تاریخ وفاتش طلب از رحمت حق
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل
هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل


خسرو روی زمین غوث زمان بواسحاق
که به مه طلعت او نازد و خندد بر گل


جمعه‌ی بیست و دوم ماه جمادی الاول
در پسین بود که پیوسته شد از جزو به کل
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام


سال خرم فال نیکو مال وافر حال خوش
اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
سرور اهل عمایم شمع جمع انجمن
صاحب صاحبقران خواجه قوام الدین حسن


سادس ماه ربیع الاخر اندر نیمروز
روز آدینه به حکم کردگار ذوالمنن


هفتصد و پنجاه و چار از هجرت خیرالبشر
مهر را جوزا مکان و ماه را خوشه وطن


مرغ روحش کاو همای آشیان قدس بود
شد سوی باغ بهشت از دام این دار محن
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
دلا دیدی که آن فرزانه فرزند
چه دید اندر خم این طاق رنگین


به جای لوح سیمین در کنارش
فلک بر سر نهادش لوح سنگین
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
در این ظلمت‌سرا تا کی به بوی دوست بنشینم
گهی انگشت بر دندان گهی سر بر سر زانو


بیا ای طایر دولت بیاور مژده‌ی وصلی
عسی الایام ان یرجعن قوما کالذی کانوا
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
ای معرا اصل عالی جوهرت از حرص و آز
وی مبرا ذات میمون اخترت از زرق و ریو


در بزرگی کی روا باشد که تشریفات را
از فرشته بازگیری آنگهی بخشی به دیو
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
آرزو می‌بخشد و اسرار می‌دارد نگاه


جنت نقد است اینجا عیش و عشرت تازه کن
زانکه در جنت خدا بر بنده ننویسد گناه


دوستداران دوستکامند و حریفان باادب
پیشکاران نیکنام و صف‌نشینان نیکخواه


ساز چنگ آهنگ عشرت صحن مجلس جای رقص
خال جانان دانه‌ی دل زلف ساقی دام راه


دور از این بهتر نباشد ساقیا عشرت گزین
حال از این خوشتر نباشد حافظا ساغر بخواه
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
به گوش جان رهی منهی ای ندا در داد
ز حضرت احدی لا اله الا الله


که ای عزیز کسی را که خواریست نصیب
حقیقت آنکه نیابد به زور منصب و جاه


به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
به روز شنبه‌ی سادس ز ماه ذی الحجه
به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه

ز شاهراه سعادت به باغ رضوان رفت
وزیر کامل ابونصر خواجه فتح الله
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
به من سلام فرستاد دوستی امروز
که ای نتیجه‌ی کلکت سواد بینایی


پس از دو سال که بختت به خانه باز آورد
چرا ز خانه‌ی خواجه به در نمی‌آیی


جواب دادم و گفتم بدار معذورم
که این طریقه نه خودکامیست و خودرایی


وکیل قاضی‌ام اندر گذر کمین کرده‌ست
به کف قباله‌ی دعوی چو مار شیدایی


که گر برون نهم از آستان خواجه قدم
بگیردم سوی زندان برد به رسوایی


جناب خواجه حصار من است گر اینجا
کسی نفس زند از حجت تقاضایی


به عون قوت بازوی بندگان وزیر
به سیلی‌اش بشکافم دماغ سودایی


همیشه باد جهانش به کام وز سر صدق
کمر به بندگی‌اش بسته چرخ مینایی
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
گدا اگر گهر پاک داشتی در اصل
بر آب نقطه‌ی شرمش مدار بایستی


ور آفتاب نکردی فسوس جام زرش
چرا تهی ز می خوشگوار بایستی


وگر سرای جهان را سر خرابی نیست
اساس او به از این استوار بایستی


زمانه گر نه زر قلب داشتی کارش
به دست آصف صاحب عیار بایستی


چو روزگار جز این یک عزیز بیش نداشت
به عمر مهلتی از روزگار بایستی
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
آن میوه‌ی بهشتی کمد به دستت ای جان
در دل چرا نکشتی از دست چون بهشتی


تاریخ این حکایت گر از تو باز پرسند
سرجمله‌اش فروخوان از میوه‌ی بهشتی
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
خسروا دادگرا شیردلا بحرکفا
ای جلال تو به انواع هنر ارزانی


همه آفاق گرفت و همه اطراف گشاد
صیت مسعودی و آوازه‌ی شه سلطانی


گفته باشد مگرت ملهم غیب احوالم
این که شد روز سفیدم چو شب ظلمانی


در سه سال آنچه بیندوختم از شاه و وزیر
همه بربود به یک دم فلک چوگانی


دوش در خواب چنان دید خیالم که سحر
گذر افتاد بر اصطبل شهم پنهانی


بسته بر آخور او استر من جو می‌خورد
تیزه افشاند به من گفت مرا می‌دانی


هیچ تعبیر نمی‌دانمش این خواب که چیست
تو بفرمای که در فهم نداری ثانی
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
ساقیا باده که اکسیر حیات است بیار
تا تن خاکی من عین بقا گردانی


چشم بر دور قدح دارم و جان بر کف دست
به سر خواجه که تا آن ندهی نستانی


همچو گل بر چمن از باد میفشان دامن
زانکه در پای تو دارم سر جان‌افشانی


بر مثانی و مثالث بنواز ای مطرب
وصف آن ماه که در حسن ندارد ثانی
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
پادشاها لشکر توفیق همراه تو اند
خیز اگر بر عزم تسخیر جهان ره می‌کنی


با چنین جاه و جلال از پیشگاه سلطنت
آگهی و خدمت دلهای آگه می‌کنی


با فریب رنگ این نیلی خم زنگارفام
کار بر وفق مراد صبغه الله می‌کنی


آن که ده با هفت و نیم آورد بس سودی نکرد
فرصتت بادا که هفت و نیم با ده می‌کنی
 
بالا