• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

رفع اشکال : حل مشکلات دوستان در زمینه ترجمه و گرامر زبان انگلیسی

اینجانب

Registered User
تاریخ عضویت
6 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
139
لایک‌ها
0
سلام به همگی

چند تا لغت هست که نتونستم تو ديکشنری عادی معادل اينگيليسی شون رو پيدا کنم.:eek::( گفتم اينجا بپرسم!:D

زخم معده
جهاز هاظمه
دکتر متخصص جهاز هاظمه

ممنون :rolleyes::happy:
سلام

زخم معده=Gastric Ulcer ولی معمولا بهتره از Peptic Ulcer استفاده بشه که شامل زخم معده و زخم دوازده است چون در واقع دومی شایعتره. ولی اگر دقیقا منظورت شما خود معده است همون Gastric Ulcer را میشه بکار برد.

جهاز هاضمه=Digestive Tract که مصطلح نیست و بهتره از Alimentary Tract بمعنی دستگاه گوارش یا Gastrointestinal Tract استفاده بشه که اولی بیشتر روی فیزیولوژی تاکید داره و دومی روی آناتومی.

متخصص جهاز هاضمه=Gastroentrologist

اگر جمله هایی که میخواهید ترجمه کنید اینجا بنویسید شاید بهتر باشه.​
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
سلام

شما میدونید معادل co-generation تو فارسی چی میشه؟
اینم تعریفش:
Cogeneration (also combined heat and power, CHP) is the use of a heat engine or a power station to simultaneously generate both electricity and useful heat.

متشکرم

همزايي يا توليد همزمان
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
47
محل سکونت
Victoria
سلام
...
اگر جمله هایی که میخواهید ترجمه کنید اینجا بنویسید شاید بهتر باشه.​

خيلی ممنون :)

داشتم با مادرم ميرفتم دکتر ميخواستم اين لغت ها رو بلد باشم که بدونم به دکتر چی بگم.:p ممنون :happy:

زخم معده میشه Gastric ulcer یا Peptic ulcer !
جهاز هاضمه (خداییش عجب لغت بو علی سیناییه!
302.gif
):فکر کنم همون دستگاه گوارشو میگی دیگه؟!
upsidedown.gif
اگه آره میشه Gatrointestinal tract یا Alimentary canal !

دکتر متخصص جهاز هاضمه!! هم یه چیزی میشه تو مایه های Gastroenterologist !
ممنون ويلی جون :wub:

واقعاً من اگه اينجا با شماها صحبت نکنم هم ديگه کم کم فارسيم هم يادم ميره! :weird: اينگيليسی رو که درست ياد نگرفتم که هيچ،:wacko: زبون مادر زاديم رو هم دارم فراموش ميکنم!:eek:

any way, ممنون :heart:
 

sherodinger

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
3
سلام دوستان

من یه متنی راجع به آلیاژها باید ترجمه کنم چند قسمتش رو نمی دونستم یه چند مورد هم شک دارم درست باشه ، اگه ممکنه راهنمایی کنید.

ممنون

No time –dependent aging effects: ؟ بدون اثرات وابسته به زمان !
.....................
Rsistance alloys must be ductile enough so that they can be drawn into wire as fine as 0.01 mm in diameter or rolled into narrow ribbon from 0.4 to 50 mm wide.
...............................
Successive batches of wire must have similar electrical characteristics.
Batches رو مطمئن نیستم ! قسمت یا قطعه باید ترجمه بشه ؟!
..................
....Coefficient of expansion of both the resistor and the insultor on which it is wound
نمی دونم on which و it دقیقاً به چی بر می گرده ؟؟
..................
The choice of alloy for a specific resistor application depends on the variation in properties that can be tolerated .

Tolerated رو چی ترجمه کنم ؟ تحمل کردن زیاد مناسب نیست انگار!
...........
Ballast resistor ? (تخته مقاومت ؟!)
...........
Temperature differentials may exit among various junctions between a resistance wire and a connecting wire , resulting in a network of thermocouples.
..............
\\\"Tempreture excursions\\\" from the ambient may be undesirable ….
گردش دمایی ؟!
.....
Steady-state temperature ?(یه معادل مناسب می خوام : دمای ثابت ؟!)
....
Electrical resistance alloys ?(یه معدل بهتر از \"آلیاژهایی که مقاوتت الکتریکی دارند\" این عنوان مقاله است)
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
سلام دوستان

من یه متنی راجع به آلیاژها باید ترجمه کنم چند قسمتش رو نمی دونستم یه چند مورد هم شک دارم درست باشه ، اگه ممکنه راهنمایی کنید.

ممنون

No time –dependent aging effects: ؟ بدون اثرات وابسته به زمان !
.....................
Rsistance alloys must be ductile enough so that they can be drawn into wire as fine as 0.01 mm in diameter or rolled into narrow ribbon from 0.4 to 50 mm wide.
...............................
Successive batches of wire must have similar electrical characteristics.
Batches رو مطمئن نیستم ! قسمت یا قطعه باید ترجمه بشه ؟!
..................
Coefficient of expansion of both the resistor and the insultor on which it is wound
نمی دونم on which و it دقیقاً به چی بر می گرده ؟؟
..................
The choice of alloy for a specific resistor application depends on the variation in properties that can be tolerated .

Tolerat رو چی ترجمه کنم ؟ تحمل کردن زیاد مناسب نیست انگار!
...........
Ballast resistor ?
...........
Temperature differentials may exit among various junctions between a resistance wire and a connecting wire , resulting in a network of thermocouples.
..............
\"Tempreture excursions\" from the ambient may be undesirable ….
گردش دمایی ؟!
.....
Steady-state temperature ?
....
Electrical resistance alloys ?
چطوری دوست من ؟ ... حیف آخر شبه و منم خسته .. بهرحال اگه دوستان دیگه جواب ندادن ، من تا فردا عصر وقتم پره ، ولی بعدش جواب میدم ...
 

sherodinger

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
3
چطوری دوست من ؟ ... حیف آخر شبه و منم خسته .. بهرحال اگه دوستان دیگه جواب ندادن ، من تا فردا عصر وقتم پره ، ولی بعدش جواب میدم ...

سلام دوست عزیز
مرسی خوبم!

می بینم که هستین !! ...خوشحالم !

شرمنده من که همیشه مزاحم شما بودم ! اگه لطف کنید این بارهم راهنمایی کنید ممنون میشم
باشه تا فردا شب هم اگه بگین عالیه
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
سلام دوستان

من یه متنی راجع به آلیاژها باید ترجمه کنم چند قسمتش رو نمی دونستم یه چند مورد هم شک دارم درست باشه ، اگه ممکنه راهنمایی کنید.

ممنون

No time –dependent aging effects: ؟ بدون اثرات وابسته به زمان !
.....................
Rsistance alloys must be ductile enough so that they can be drawn into wire as fine as 0.01 mm in diameter or rolled into narrow ribbon from 0.4 to 50 mm wide.
...............................
Successive batches of wire must have similar electrical characteristics.
Batches رو مطمئن نیستم ! قسمت یا قطعه باید ترجمه بشه ؟!
..................
....Coefficient of expansion of both the resistor and the insultor on which it is wound
نمی دونم on which و it دقیقاً به چی بر می گرده ؟؟
..................
The choice of alloy for a specific resistor application depends on the variation in properties that can be tolerated .

Tolerated رو چی ترجمه کنم ؟ تحمل کردن زیاد مناسب نیست انگار!
...........
Ballast resistor ? (تخته مقاومت ؟!)
...........
Temperature differentials may exit among various junctions between a resistance wire and a connecting wire , resulting in a network of thermocouples.
..............
\\\"Tempreture excursions\\\" from the ambient may be undesirable ….
گردش دمایی ؟!
.....
Steady-state temperature ?(یه معادل مناسب می خوام : دمای ثابت ؟!)
....
Electrical resistance alloys ?(یه معدل بهتر از \"آلیاژهایی که مقاوتت الکتریکی دارند\" این عنوان مقاله است)
No time –dependent aging effects یعنی بر اثر گذشت زمان دچار فرسودگی نمیشه ...


Rsistance alloys must be ductile enough so that they can be drawn into wire as fine as 0.01 mm in diameter or rolled into narrow ribbon from 0.4 to 50 mm wide
آلیاژهای مقاومتی ، باید آنقدر نرم باشند که بتوان آنها را به شکل سیمی به قط 0.01 میلی متر در آورد یا به شکل نواری با عرض 0.4 تا 50 میلی متر ...


در مورد batches فکر کنم "بخش" مناسب تر باشه ... میگه همه جای سیم باید از نظر الکتریکی ، ویژگی های مشابه داشته باشه ...


Coefficient of expansion of both the resistor and the insultor on which it is wound
توی جمله معنی میده : میگه ضریب انبساط مقاومت و عایقی که دور آن بسته شده ...


The choice of alloy for a specific resistor application depends on the variation in properties that can be tolerated .
چرا همون "تحمل کردن" خوبه دیگه ... تجربه کردن هم خوبه .. داره میگه " ... بستگی داره به ویژگی ها و شرایطی که این مقاومت باید تحمل/تجربه کنه " ...
چیز دیگه ای نداریم که مناسب باشه ...


Ballast resistor : منم فقط همون لغت رو می شناسم ... بد هم نیست ...


Temperature differentials may exit among various junctions between a resistance wire and a connecting wire , resulting in a network of thermocouples.
تفاوت دمای موجود در نقاط تجمع سیم ها(یعنی تفاوت بین دمای سیم اتصال و سیم مقاومت) می تواند باعث بوجود امدن شبکه ای از ترموکوپل ها گردد ...
(چون اساس کار ترموکوپل همون اختلاف دماست دیگه ... )


"Tempreture excursions\\\" from the ambient may be undesirable …
تغییر دما ...


Steady-state temperature : دمای حالت پایدار


Electrical resistance alloys : مثلا می تونی قسمت الکتریکی اش رو حذف کنی ... "آلیاژهای مقاومتی"
 

sherodinger

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
3
No time –dependent aging effects یعنی بر اثر گذشت زمان دچار فرسودگی نمیشه ...


Rsistance alloys must be ductile enough so that they can be drawn into wire as fine as 0.01 mm in diameter or rolled into narrow ribbon from 0.4 to 50 mm wide
آلیاژهای مقاومتی ، باید آنقدر نرم باشند که بتوان آنها را به شکل سیمی به قط 0.01 میلی متر در آورد یا به شکل نواری با عرض 0.4 تا 50 میلی متر ...


در مورد batches فکر کنم \"بخش\" مناسب تر باشه ... میگه همه جای سیم باید از نظر الکتریکی ، ویژگی های مشابه داشته باشه ...


Coefficient of expansion of both the resistor and the insultor on which it is wound
توی جمله معنی میده : میگه ضریب انبساط مقاومت و عایقی که دور آن بسته شده ...


The choice of alloy for a specific resistor application depends on the variation in properties that can be tolerated .
چرا همون \"تحمل کردن\" خوبه دیگه ... تجربه کردن هم خوبه .. داره میگه \" ... بستگی داره به ویژگی ها و شرایطی که این مقاومت باید تحمل/تجربه کنه \" ...
چیز دیگه ای نداریم که مناسب باشه ...


Ballast resistor : منم فقط همون لغت رو می شناسم ... بد هم نیست ...


Temperature differentials may exit among various junctions between a resistance wire and a connecting wire , resulting in a network of thermocouples.
تفاوت دمای موجود در نقاط تجمع سیم ها(یعنی تفاوت بین دمای سیم اتصال و سیم مقاومت) می تواند باعث بوجود امدن شبکه ای از ترموکوپل ها گردد ...
(چون اساس کار ترموکوپل همون اختلاف دماست دیگه ... )


\"Tempreture excursions\\\\\\\" from the ambient may be undesirable …
تغییر دما ...


Steady-state temperature : دمای حالت پایدار


Electrical resistance alloys : مثلا می تونی قسمت الکتریکی اش رو حذف کنی ... \"آلیاژهای مقاومتی\"

متشکرم خیلی خیلی زیاد ...
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
فقط يك نكته: Ballast resistor به فارسي "مقاومت بالاست" ترجمه ميشه.
 

sherodinger

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
3
فقط يك نكته: Ballast resistor به فارسي \"مقاومت بالاست\" ترجمه ميشه.

سلام ...
راستش توی تقسیم بندی resistor ها به عنوان یه گروه مجزا به ballast resistor اشاره کرده که این طور شروع میشه :

Ballast resistors are used in industrial circuits to maintain constant current over a period of time …..

حالا بهتره کدوم رو استفاده کنم ؟

مقاوت بالاست یا تخته های مقاومتی ؟!
Babylon تخته مقاومت رو میده )

بعد یه جای دیگه ballast device هم داریم ، اون هم ماشین بالاست میشه ؟!
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
سلام ...
راستش توی تقسیم بندی resistor ها به عنوان یه گروه مجزا به ballast resistor اشاره کرده که این طور شروع میشه :

Ballast resistors are used in industrial circuits to maintain constant current over a period of time …..

حالا بهتره کدوم رو استفاده کنم ؟

مقاوت بالاست یا تخته های مقاومتی ؟!
Babylon تخته مقاومت رو میده )

بعد یه جای دیگه ballast device هم داریم ، اون هم ماشین بالاست میشه ؟!

سلام،

همون "مقاومت بالاست" رو استفاده كنيد. ballast device رو هم فقط "بالاست" ترجمه كنيد. كلا "بالاست" يك جور مقاومت محدود كننده جريانه كه ممكنه اهمي، سلفي و يا تركيب سلف و خازن باشه. در لامپهاي فلورسنت هم يك جور چوك بالاست (مقاومت سلفي) بكار برده ميشه كه شايد ديده باشينش.

100px-Tanning-starter.jpg


در مورد اون مسئله اي هم كه در پ.خ. مطرح كرديد، من با وجود فيلتر سعي ميكنم هفته اي دو يا سه بار اينجا رو چك كنم، اگر عجله اي هست مثل سابق عمل كنيد. من اگر از دستم كمكي بر بياد سعي ميكنم در اولين فرصت بهتون جواب بدم.
 

sherodinger

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
3
سلام،

همون \"مقاومت بالاست\" رو استفاده كنيد. ballast device رو هم فقط \"بالاست\" ترجمه كنيد. كلا \"بالاست\" يك جور مقاومت محدود كننده جريانه كه ممكنه اهمي، سلفي و يا تركيب سلف و خازن باشه. در لامپهاي فلورسنت هم يك جور چوك بالاست (مقاومت سلفي) بكار برده ميشه كه شايد ديده باشينش.

100px-Tanning-starter.jpg


در مورد اون مسئله اي هم كه در پ.خ. مطرح كرديد، من با وجود فيلتر سعي ميكنم هفته اي دو يا سه بار اينجا رو چك كنم، اگر عجله اي هست مثل سابق عمل كنيد. من اگر از دستم كمكي بر بياد سعي ميكنم در اولين فرصت بهتون جواب بدم.

ممنون از توضیحان کاملی که دادین ...
 

sherodinger

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
3
معادل این دو تا عبارت چی میشه ؟

unhindered expansion

elevated tempreture
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
معادل این دو تا عبارت چی میشه ؟

unhindered expansion

elevated tempreture
خب اينا در زمينه تخصصي من نيست، پس قابل اطمينان نيستند.

انبساط آزاد

دماي افزوده (؟)
منم نظرم رو بگم ، با اجازه ی آماده آی عزیز: ... به نظرم اولی می تونه " انبساط بدون اختلال" یا "انبساط پیوسته " باشه و دومی می تونه " افزایش دما " باشه (با فرض اینکه "دمای افزوده " معنای خاص خودش رو داره ... افزوده به معنای تفاضل - نه به معنای نتیجه ی افزایش) که احتمالا در اینجا مراد نشه ...
 

sherodinger

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
3
ممنون به خاطر پاسخ ها...
راستش elevated tempreture رو تو یاهو که سوال کردم این 2 مورد رو گفتن :

1---It just means they are warm, or hot, when they are operating.

2---Elevated means above. Elevated temperatures means above room tempertures, or hot


مثلاً تو این جمله :

because ballast resistors operate at elevated tempretures, mechanical properties are important also.

افزایش دما رو نمی دونم چه جوری بگم ؟ دمای افزایش یافته مثلاً؟؟

طبق اون توضیح دومی البته اگه درست باشه !فکر می کنم بشه گفتم دمای بالاتر از دمای اتاق ! این خوبه ؟!
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
ممنون به خاطر پاسخ ها...
راستش elevated tempreture رو تو یاهو که سوال کردم این 2 مورد رو گفتن :

1---It just means they are warm, or hot, when they are operating.

2---Elevated means above. Elevated temperatures means above room tempertures, or hot


مثلاً تو این جمله :

because ballast resistors operate at elevated tempretures, mechanical properties are important also.

افزایش دما رو نمی دونم چه جوری بگم ؟ دمای افزایش یافته مثلاً؟؟

طبق اون توضیح دومی البته اگه درست باشه !فکر می کنم بشه گفتم دمای بالاتر از دمای اتاق ! این خوبه ؟!
آره دیگه ... یعنی " دما نسبت به حالت عادی (فرضا دمای اتاق) افزایش یافته (به دلایل مختلف)"... بنابراین همون " دماهای بالا" خوب و درست به نظر میاد...
 

niloo_net

Registered User
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2006
نوشته‌ها
74
لایک‌ها
4
سن
42
چند تا مشكل تو ترجمه اين جمله ها دارم...چند تا از جمله هاي يه فيلم هستن.

This is out of the blue

You don't have to trick it out of me

Some bald runt but he laid hold of his birthright with his claws and his teeth
 

Hoomaan

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 فوریه 2005
نوشته‌ها
277
لایک‌ها
57
محل سکونت
شیکاگو , ایالات متحده Posts: 17,859
من نیاز به یک ترجمه زیبا و روان از این شعر و اون عبارت پایین تری دارم ...


1. ساقیا من از این شوق که دارم مستم .... تو به یک جرعه دیگر ببری از دستم


2. ای عزیز من خودم خودبخود مست هستم ... تو با این پیمانه های شراب بلاخره مرا خواهی کشت
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
چند تا مشكل تو ترجمه اين جمله ها دارم...چند تا از جمله هاي يه فيلم هستن.

This is out of the blue

You don't have to trick it out of me

Some bald runt but he laid hold of his birthright with his claws and his teeth

1- به طور غير منتظره و اتفاقي
2- لازم نيست منو گول بزني تا به اون چيزي كه ميخواي برسي (اطلاعات مثلا)
3- اون احتمالا بايد (bold rant) باشه. معنيش ميشه:


خيلي شجاعانه رجز خوند، اما از موقعيتش با چنگ و دندون و به سختي دفاع كرد. (احتمالا، شك دارم!)
 
بالا