نگاه کن چه فروتنانه بر خاک ميگستَرَد
آن که نهال ِ نازک ِ دستاناش
از عشق
خداست
و پيش ِ عصياناش
بالای جهنم
پست است.
آنکو به يکي «آری» ميميرد
نه به زخم ِ صد خنجر،
و مرگاش در نميرسد
مگر آن که از تب ِ وهن
دق کند.
قلعهيي عظيم
که طلسم ِ دروازهاش
کلام ِ کوچک ِ دوستيست.
آن که نهال ِ نازک ِ دستاناش
از عشق
خداست
و پيش ِ عصياناش
بالای جهنم
پست است.
آنکو به يکي «آری» ميميرد
نه به زخم ِ صد خنجر،
و مرگاش در نميرسد
مگر آن که از تب ِ وهن
دق کند.
قلعهيي عظيم
که طلسم ِ دروازهاش
کلام ِ کوچک ِ دوستيست.