• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

زیباترین اشعار عاشقانه

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]من براي يادبود لحظه ها
ياد خود را با تو قسمت مي كنم
تا كه شور و شادي اين لحظه ها
يادمان باشد هميشه ، هر كجا

من براي عاشقـانه زيستن
عشق را از يك نگاه پاك تو
از پرتو نورانـي چشمان تو
ماهرانه مي ربايم،صادقانه مي ستايم

من براي روزهاي زندگي
نقش چشمان تو را بر آسمان
مي گذارم جاي خورشيد زمان
تا دگرگونه شود نقش و نگار اين جهان

من براي ظلمت شبهاي تار
از رخ پر نور و زيباي تو هم
بهره مي گيرم بجاي ماه و يك مهتاب ناب
تا كه شب روشن تر از روزم شود

من براي گلسـِتان زندگي
از لبان تو بجاي غنچه گلهاي سرخ
از دو چشم تو بجاي نرگس خمّار يار
مي نشانم جايْ جايش را گل نيكو سرشت

من براي بلبلان ساده دل
از صداي دلنشين،آهنگ خوب صوت تو
مي كنم پُر يك نوار حنجره
تا كه با زيبايي صوتت ترانه سر دهند

من براي بوستان شاعري
شعر خود را از تو و با ياد تو
مي سرايم ، با تو نجوا مي كنم
تا تو دريابي ضمير و حال و احوال مرا

من براي گنبد ميناي خويش
هم براي چرخ دوّار بلند
از وجودت مي گزينم مركزي
گرد آن چرخيم تا اوج فـ‌لك
[/FONT]
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
تا تو رفتی همه گفتند
که از دل برود هر آنکه از دیده برفت
و در آن لحظه ی نا باوری و غصه ی من خندیدند
و تو ای کاش میدانستی که در این تنگ بلور شفاف
ماهی سرخ تو زندست هنوز
و در این کلبه ی سرد
یادگار تو بجاست
و تو ای کاش که می آمدی و میدیدی
که از دل نرود هر انکه از دیده برفت...
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
تو مث يه آسمون
من ولي باد خزون
تو صداي آشنا
من ولي يه بي نشون
تو مث يه شعرِ تر
من پر از حس خطر
تو خود شقايقي
من ولي يه در به در
تو پي قاصدكا
من رفيق سايه ها
تو صداي سازي و
من نفير ناله ها
تو گلي ، مثل بهار
من ولي فقط يه خار
تو غزلواره عشق
من كوير شوره زار
تو مث فرشته ها
من فقط يه جاي پا
تو نواي عشقي و
من يه ساز بي صدا
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
همیشه آنقدر ساده و نرم مگذر،لااقل نگاهی به پشت سرت کن...
شاید کسی در پی تو میدود
و نامت را با صدای بی صدایی فریاد میزند!!!
و تو هیچ وقت او را ندیده ای...
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
نمی دانم بذر عشق تو را،

دستان کدام باغبان در کویر قلبم پاشید

که شمیم آن، همه ی فاخته ها و لادن ها را مست کرد.

نمی دانم طراوت کدامین اقاقی را

پیشکش رویاهای آبی ام کردی

که کلبه ی ویران شده ی دلم،

بهشت همه ی پروانه ها شد.

بگذار در آرامش دریا گونه ات غرق شوم

و در احساس نقره ای ستاره ات تکثیر یابم

تا شاید از زندگی،

تبسمی سبز هم نصیب من شود...
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
هر بامدادگاه
با یاد روی تو
گلهای یاس را
پرواز می دهم
به شهر فرشتگان
تو یک فرشته ای
که تنها میان جمع
افتاده ای به بند
تنهایی ترا
دیشب کبوتری
از پشت شیشه های اتاق محقرم
فریاد کرد و رفت
ای دستهای تو سرشار از خدا
ای چشمهای تو لبریز رنجها
برخیز و بال خویش
بگشای سوی عشق
که در آن دیار
یک خسته ی دگر در انتظار توست
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
سالهاست که من از این جزیره متروک

نامه ای را در بطری

روانه آبهای عالم کرده ام

اگر عاشق باشد

می تواند کلماتم را بخواند

به هر زبانی در هر سرزمینی

سالهاست که اینجا نشسته ام

تا قایقی بیاید و تنهایی مرا

متلاطم سازد
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
به رغم همه آن چیزها که جز وهمی نیست دوستت دارم

برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمی‌دارم

می‌اندیشی که تردیدی اما تو تنها دلیلی

تو خورشید رخشانی که بر من می‌تابی هنگامی که به خویش مغرورم

سپیده که سر بزند


در این بیشه‌زار خزان زده شاید گلی بروید


شبیه آنچه در بهار بوئیدیم .


پس به نام زندگی


هرگز نگو نه هرگز
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
سرنوشتم را
به ستاره های چشمان تو
چسباندم
یادت هست ؟
آن عصر پاییزی را
که روی آینه
عکسی از لبخند من و تو به یادگار ماند...
به دیوانگی هایم نخند
اگر از دوست داشتن
برایت نگویم
قلبم جریحه دار میشود....
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
ای چراغ هر بهانه
از تو روشن از تو روشن
ای که حرفای قشنگت منو آشتی داده با من
من و گنجشکای خونه دیدنت عادتمونه
به هوای دیدن تو پر می گیریم از تو لونه
باز میایم که مثل هر روز
برامون دونه بپاشی
من و گنجشکا می میریم تو اگه خونه نباشی
همیشه اسم تو بوده اول و آخر حرفام
بس که اسم تو رو خوندم بوی تو داره نفس هام
عطر حرفای قشنگت عطر یک صحرا شقایق
تو همون شرمی که از اون
سرع گونه های عاشق
شعر من رنگ چشاته
رنگ پک بی ریایی
بهترین رنگی که دیدم
رنگ زرد کهربایی
من و گنجشکای خونه
دیدنت عادتمونه
به هوای دیدن تو پر می گیریم از تو لونه
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
میلاد من تویی!
به یاد ندارم بودنم را
پیش از تو.
بالا پوشم تویی
به یاد ندارم زندگی را
پیش از عشقت.

شهزاده بانو!
از وجود تو انگار
چونان چون گنجشکی
پر کشیدم!
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
پس از توفان

پس از تندر

پس از باران،

گل آرامش آوازی به رنگ چشمان روشنت دارد

نسیمی کز فراز باغ می آید،

چه خوش بوی تنت دارد

من اینک در خیال خویش،

خواب خوب می بینم

...

تو می آیی و از باغ تنت صد بوسه می چینم!
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
زندگي
نوشين شعرهاي كوتاه
درشب هاي بلند نيست
امامن فقط نشسته ام و
شعر مي نويسم

براي تو
براي گلهاي شب بو
براي ساعت بزرگ ميدان شهر
كه عقربه هايش كنده شده اند _
كاش مي توانستم كاري بكنم.
در گلوي اين خروس
--- كه روي شانه ام چرت ميزند ---
يك صبح افسانه اي چرك كرده است .

***
تودرمني
مثل عكس ماه دربركه
درمني و
دور از دسترس من
سهم من ازتو
فقط همين شعر هاي عاشقانه است
وديگرهيچ.
ثروتمندي فقيرم !
مثل بانكداري بي پول
من فقط آينه تو هستم .
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
من پشت به ماه ایستاده و


می گریم


و تو


کنار پنجره


آنقدر به ماه می نگری


تا زیبا شوی






یک روز


عشق تو


این غول کوچک را خواهد کشت.
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
جهان پیشینم را انکار می‌کنم،
جهان تازه‌ام را دوست نمی‌دارم،
پس گریزگاه کجاست!
اگر چشمانت سرنوشت من نباشد؟
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
چشم هايت ترانه اي دارد ، پر تر از ابرهاي رويايي



دختر واژه هاي پر شورم ، از چه در خواب من نمي آيي ؟



از چه اين روزها پر از زخم است ، حرف هاي هميشه شيرينت ؟



از چه از من گرفته اي خوبم !چشم هاي قشنگ دريايي ؟



بي تو باران گرفته در شعرم ، با صدايي گرفته و غمگين



بي تو با لحن او غريبم من ، شعر شيرين و نرم لالايي !



خاطرات گذشته را بردار ، زير باران بيا به ديدارم



لحظه هاي غريبه اي دارند ، روزهاي بلند تنهايي



كاش چشمت غزل غزل مي گفت ( فاصله رد پاي رفتن نيست )



كاش مي شد دوباره مي گفتي گرچه دوري هنوز با مايي



آن خداحافظي كه دورت كرد دست دادي كه : باز مي آيم



اي كه با آن نگاه طوفاني بهترين راه حل فردايي !



هر چه دارم بگير و با اخمت دلخوشي را نگير از عمرم



من به پايين با تو مغرورم ، اي غرور قشنگ بالايي



مي نشستي كنار بغضم كاش ، كودكي هاي رفته را برگرد



مي شود در نگاه معصومت ، بغض آيينه ها تماشايي



خاك اين پرده را تكاندم باز ، عطسه كردم ، ( دوباره خنديدي ؟ )



اينكه شايد به فكر من باشي ، گفته بودي دوباره مي آيي . .
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
عاشقت می شوم

درخيابان راه می روم

به چاله می افتم

عاشقم می شوی

در خيابان راه می روی

به چاله می افتی

حالا

نقاط اشتراکمان بيشتر می شود
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
چشمک زدی ودورشدی

ومن به دنبال تو راه افتادم

کاش به خانه ات می رفتی

که ميان قصه بود و رويا

ويابه موزه

ويا به تياتر

اماراه به کتابخانه ها بردی

لعنت برتو!

من حالا

سالهاست کتابهاراورق می زنم

وتو را نمی يابم
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
تو را گم مي كنم هر روز و پيدا مي كنم هر شب
بدينسان خواب ها را با تو زيبا مي كنم هر شب
تبي اين کاه را چون كوه سنگين مي كند آنگاه
چه آتش ها كه در اين كوه برپا مي كنم هر شب
تماشايي است پيچ و تاب آتش ها .... خوشا بر من
كه پيچ و تاب آتش را تماشا مي كنم هر شب
مرا يك شب تحمل كن كه تا باور كني اي دوست
چگونه با جنون خود مدارا مي كنم هر شب
چنان دستم تهي گرديده از گرماي دست تو
كه اين يخ كرده را از بيكسي ها مي كنم هرشب
تمام سايه ها را مي كشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا مي كنم هر شب
دلم فرياد مي خواهد ولي در انزواي خويش
چه بي آزار با ديوار نجوا مي كنم هر شب
كجا دنبال مفهومي براي عشق مي گردي ؟
كه من اين واژه را تا صبح معنا مي
كنم هر شب
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
با پاي دل قدم زدن آن هم كنار تو
باشد كه خستگي بشود شرمسار تو
در دفتر هميشه ي من ثبت مي شود
اين لحظه ها عزيزترين يادگار تو
تا دست هيچ كس نرسد تا ابد به من
مي خواستم كه گم بشوم در حسار تو
احساس مي كنم كه جدايم نموده اند
همچون شهاب سوخته اي از مدار تو
آن كوپه ي تهي منم آري كه مانده ام
خالي تر از هميشه و در انتظار تو
اين سوت آخر است و غريبانه مي رود
تنهاترين مسافر تو از ديار تو
هر چند مثل آينه هر لحظه فاش تو
هشدار مي دهد به خزانم بهار تو
اما در اين زمانه عسرت مس مرا
ترسم كه اشتباه بسنجد عيار تو
 
بالا