دوستان عزیز،
قبل از هرچیز ممکن است عده ای از این تحلیل و صحبت کردن و همفکری ما ناخشنود شوند. هر چند بازار کار خود را دارد به پیش میبرد و ما چند نفر تاثیرگذاری ای بر افکار عموم بازار نداریم و فقط در پی بیرون کشیدن گلیم پاره خود از داخل سیل هستیم اما اگر فشاری بود لطفا صاحبان تاپیک اشاره بفرمایند ، تحلیل را جمعش میکنیم تا همه خشنود باشند .
و اما سوال این است ؟ تحریم جدید آمریکا بر بانک مرکزی 2 سال آینده چه به روز ما میآورد ؟ آیا کاغذ پاره ای همچون کاغذپاره های قبلی صادر شده است یا این بار کمی فرق دارد ؟
به گفته اقتصاددانان مستقل، چنین تحریمی در 60 سال کذشته بدون سابقه بوده است . یعنی از زمان تاسیس صندوق بین المللی پول در سال 1947 و بعد از جنگ جهانی دوم، و باز تعریف اقتصاد و **** مالی جدید جهان و تعریف بانکهای مرکزی ، هیچ کشوری تاکنون چنین تحریمی را تجربه نکرده است . به همین علت عدم وجود سابقه تحلیلهای متفاوت و گاها متضادی از اثرات این اقدام به گوش میرسد.
آنچه در عراق اتفاق افتاد تحریم فیزیکی و منع صادرات نفتی بود که در سال 1993 با پشتوانه قطعنامه شورای امنیت و در مقابل عدم تمکین صدام و عدم اجازه ورود بازرسان تسلیحاتی جهت امحا سلاحهای کشتار جمعی عراق رخ داد . محاصره نظامی عراق توسط آمریکا و متحدینش اجازه صادرات نفتی را به عراقیها نمیداد. هر چند بعدها با التماس نماینده عراق در سازمان ملل برنامه ای تحت عنوان نفت در برابر غذا اجازه صادرات محدود جهت تامین نیازهای غذایی مردم عراق تحت نظارت بین المللی داد ( که بعدها مشخص شد بسیاری از دلارهای حاصله جهت خرید تسلیحات یا تجارت شخصی خانواده صدام خرج شده بود ) اما به هم خوردن توازن ارزی آن به روز عراق آورد که دکتر سهند نیز اشاره داشتند ( ارزش دینار عراق در طی ده سال 1/30،000 شد ! ) و ملت عراق از یک ملت ثروتمند به یک ملت فقیر تبدیل شد.
تجربه عراق البته عبرت آموز است و نشان میدهد کاغذ پاره ها با ملتها چه میتوانند بکنند ، اما تحریم بانک مرکزی میتواند عملکرد متفاوتی داشته باشد . عراق 10 سال مقاومت کرد اما ......
دکتر عمادی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا معتقد است علت اینکه چنین تحریمی بی سابقه بوده است این است که فشار غیر قابل کنترلی به اقتصاد میاورد و این فشار بسیار خردکننده خواهد بود.
باید دید ما چه کرده ایم که دنیای مهربان قرن بیست و یک هیچ رحمی به ما ندارد ! تحریمها را کاغذ پاره و بی اثر خواندیم و به مدد قیمت بالای نفت و با اسراف سرمایه های ملی (بیش از 500 میلیارد دلار در آمد نفت ) در مقابل تحریمهای صرفا هشدارگونه با تمسخر به آنها خندیدیم .
دکتر فاطمی رییس دانشگاه اقتصاد در پاریس ضمن تایید بیسابقه بودن تحریمهای جدید و لذا عدم امکان تحلیل صحیح عواقب آن بر اساس تجارب بشری ، معتقد است فشار این تحریمها کاملا بستگی به نحوه اجرای آن از طرف دولت اوباما دارد . او معتقد است چنانچه اوباما عزم راسخ در اجرای دقیق تحریم و مجازات بانکها و موسسات متخلف دنیا نشان دهد و انعطافی نسبت به کشورهای دوست (آمریکا ) به خرج ندهد ( شامل ترکیه - امارات متحده - ژاپن - کره جنوبی - هند و چین ) ، این تحریمها بسیار خردکننده تر از صرفا تحریم نفتی عمل خواهند کرد چرا که نه تنها توازن تراز ارزی را کاملا نامتعادل میکنند ، بلکه امکان هرگونه تجارت بین الملل را از بنگاههای اقتصادی ایران سلب میکنند. در اینصورت نه فقط بنگاههای متخلف دولتی درگیر در برنامه هسته ای ایران ، که همه بنگاههای بزرگ و کوچک به خصوص شرکتهای خصوصی که از رانتهای دولتی بی بهره اند در معرض آسیب جدی قرار خواهند گرفت .
قبل از هرچیز ممکن است عده ای از این تحلیل و صحبت کردن و همفکری ما ناخشنود شوند. هر چند بازار کار خود را دارد به پیش میبرد و ما چند نفر تاثیرگذاری ای بر افکار عموم بازار نداریم و فقط در پی بیرون کشیدن گلیم پاره خود از داخل سیل هستیم اما اگر فشاری بود لطفا صاحبان تاپیک اشاره بفرمایند ، تحلیل را جمعش میکنیم تا همه خشنود باشند .
و اما سوال این است ؟ تحریم جدید آمریکا بر بانک مرکزی 2 سال آینده چه به روز ما میآورد ؟ آیا کاغذ پاره ای همچون کاغذپاره های قبلی صادر شده است یا این بار کمی فرق دارد ؟
به گفته اقتصاددانان مستقل، چنین تحریمی در 60 سال کذشته بدون سابقه بوده است . یعنی از زمان تاسیس صندوق بین المللی پول در سال 1947 و بعد از جنگ جهانی دوم، و باز تعریف اقتصاد و **** مالی جدید جهان و تعریف بانکهای مرکزی ، هیچ کشوری تاکنون چنین تحریمی را تجربه نکرده است . به همین علت عدم وجود سابقه تحلیلهای متفاوت و گاها متضادی از اثرات این اقدام به گوش میرسد.
آنچه در عراق اتفاق افتاد تحریم فیزیکی و منع صادرات نفتی بود که در سال 1993 با پشتوانه قطعنامه شورای امنیت و در مقابل عدم تمکین صدام و عدم اجازه ورود بازرسان تسلیحاتی جهت امحا سلاحهای کشتار جمعی عراق رخ داد . محاصره نظامی عراق توسط آمریکا و متحدینش اجازه صادرات نفتی را به عراقیها نمیداد. هر چند بعدها با التماس نماینده عراق در سازمان ملل برنامه ای تحت عنوان نفت در برابر غذا اجازه صادرات محدود جهت تامین نیازهای غذایی مردم عراق تحت نظارت بین المللی داد ( که بعدها مشخص شد بسیاری از دلارهای حاصله جهت خرید تسلیحات یا تجارت شخصی خانواده صدام خرج شده بود ) اما به هم خوردن توازن ارزی آن به روز عراق آورد که دکتر سهند نیز اشاره داشتند ( ارزش دینار عراق در طی ده سال 1/30،000 شد ! ) و ملت عراق از یک ملت ثروتمند به یک ملت فقیر تبدیل شد.
تجربه عراق البته عبرت آموز است و نشان میدهد کاغذ پاره ها با ملتها چه میتوانند بکنند ، اما تحریم بانک مرکزی میتواند عملکرد متفاوتی داشته باشد . عراق 10 سال مقاومت کرد اما ......
دکتر عمادی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا معتقد است علت اینکه چنین تحریمی بی سابقه بوده است این است که فشار غیر قابل کنترلی به اقتصاد میاورد و این فشار بسیار خردکننده خواهد بود.
باید دید ما چه کرده ایم که دنیای مهربان قرن بیست و یک هیچ رحمی به ما ندارد ! تحریمها را کاغذ پاره و بی اثر خواندیم و به مدد قیمت بالای نفت و با اسراف سرمایه های ملی (بیش از 500 میلیارد دلار در آمد نفت ) در مقابل تحریمهای صرفا هشدارگونه با تمسخر به آنها خندیدیم .
دکتر فاطمی رییس دانشگاه اقتصاد در پاریس ضمن تایید بیسابقه بودن تحریمهای جدید و لذا عدم امکان تحلیل صحیح عواقب آن بر اساس تجارب بشری ، معتقد است فشار این تحریمها کاملا بستگی به نحوه اجرای آن از طرف دولت اوباما دارد . او معتقد است چنانچه اوباما عزم راسخ در اجرای دقیق تحریم و مجازات بانکها و موسسات متخلف دنیا نشان دهد و انعطافی نسبت به کشورهای دوست (آمریکا ) به خرج ندهد ( شامل ترکیه - امارات متحده - ژاپن - کره جنوبی - هند و چین ) ، این تحریمها بسیار خردکننده تر از صرفا تحریم نفتی عمل خواهند کرد چرا که نه تنها توازن تراز ارزی را کاملا نامتعادل میکنند ، بلکه امکان هرگونه تجارت بین الملل را از بنگاههای اقتصادی ایران سلب میکنند. در اینصورت نه فقط بنگاههای متخلف دولتی درگیر در برنامه هسته ای ایران ، که همه بنگاههای بزرگ و کوچک به خصوص شرکتهای خصوصی که از رانتهای دولتی بی بهره اند در معرض آسیب جدی قرار خواهند گرفت .