saeed74
Registered User
معنی سوسول چی میشه؟!
Sent from my C2105 using Tapatalk 4
Sent from my C2105 using Tapatalk 4
-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
سوالات متفرقه
- شروع کننده موضوع Bhrzk
- تاریخ شروع
amir persian
Registered User
سلام میخواستم بدونم معنی این بیت شعر چیه اگه کمکم کنین ممنون میشم ..
دوش می آمدو رخساره بر افروخته بود تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود ...
دوش می آمدو رخساره بر افروخته بود تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود ...
چیز خاصی نیست، حافظ دیشب رفته بوده سرکوچه، دختر همسایه رو میبینه که آرایش کرده در حد تیم ملی
یه وانت هم پشت سر دختره داره کشته مرده هاشو جمع میکنه، بعد این شعره بهش (به حافظ) الهام میشه :دی
گرفتی؟
البته یه جور دیگه هم میشه معنی کرد، چون رخساره برافروخته معنی عصبانیت هم میده یعنی از عصبانیت صورتش سرخ شده بود
باز دختره از دست یه بینوایی(همون غمزده بنده خدا) عصبانی شده بوده وبا این عصبانیت دل بنده خدا رو سوزونده بوده
wonnin
مدیر بازنشسته
سوسول : لغت نامه دخدا
سوسول نشانه های اختصاری
کسی که از کار های سخت پرهیز می کند و راحت طلبی را پیشه خود کرده و نوع لباس پوشیدن و وضع ظاهر و طرز سخن گفتن او زنانه است.
لغت محاوره ای است که بی قیدی و شکنندگی را می رساند.
amir persian
Registered User
راستی واسه اون بیت رخساره ... خیلی ممنون لطف کردین ...
amir persian
Registered User
زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
میشه این مصرع رو واسم معنیش کنین و بگین چه منظوری داره ؟
میشه این مصرع رو واسم معنیش کنین و بگین چه منظوری داره ؟
یعنی زلف یار هزاران دل رو به یک تار موش (موی خود) گرفتار کرده
یار معمولا استعاره از خداست و زلف هم باز همون خدا یا شاید صفات خدا یا اسماء خدا میشه
پس شاید بشه نتیجه گرفت که مشتاقان گرفتار صفات مختلف خدا میشن
پ.ن:این جور معنی کردن شاید زیادی سطحی باشه اما خوب بیشتر از اینم از دست من برنمیاد
amir persian
Registered User
خییییییییییییییلی ممنون لطف کردی ...
سلام
کسی از دوستان میدونه معنی " زهی نصیب " چی میشه؟ و بیشتر در چه مواقعی کاربرد داره؟ فکر میکنم ضرب المثل یا اصطلاح باشه . این کلمه قدیمی هستش
درضمن باید معادل امروزی شو هم پیدا کنم و به انگلیسی تبدیلش کنم
طبق لغت نامه دهخدا کلمات به صورت جداگانه معانی زیر را میده البته چند تاشو باهم ترکیب کردم ولی استاد قبول نکرد !
زهی:ادات تحسین . آفرین . احسنت . خهی . (فرهنگ فارسی معین ). کلمه ٔ تحسین است . (غیاث ). کلمه ٔ تحسین و آفرین است مانند خهی . (آنندراج ) (از شرفنامه ٔ منیری ). و این هم مرکب است از زه ای چنانچه خهی از خه ای . (شرفنامه ٔ منیری ). کلمه ٔ تحسین یعنی خهی و چه خوش است و چه خوب . (ناظم الاطباء). خهی . احسنت . خوشا. چه بسیار خوب . آفرین بر. حبذا. چه بسیار نیکو. چه بسیاردر خوبی ...
نصیب: اقبال ، بخت ، طالع ، بهره ، قسمت
طالب ابن حاجی مقصود چیت ساز اصفهانی متخلص به نصیب از شعرای قرن یازدهم است وی از ایران به هند مهاجرت کرده است 0
کسی از دوستان میدونه معنی " زهی نصیب " چی میشه؟ و بیشتر در چه مواقعی کاربرد داره؟ فکر میکنم ضرب المثل یا اصطلاح باشه . این کلمه قدیمی هستش
درضمن باید معادل امروزی شو هم پیدا کنم و به انگلیسی تبدیلش کنم
طبق لغت نامه دهخدا کلمات به صورت جداگانه معانی زیر را میده البته چند تاشو باهم ترکیب کردم ولی استاد قبول نکرد !
زهی:ادات تحسین . آفرین . احسنت . خهی . (فرهنگ فارسی معین ). کلمه ٔ تحسین است . (غیاث ). کلمه ٔ تحسین و آفرین است مانند خهی . (آنندراج ) (از شرفنامه ٔ منیری ). و این هم مرکب است از زه ای چنانچه خهی از خه ای . (شرفنامه ٔ منیری ). کلمه ٔ تحسین یعنی خهی و چه خوش است و چه خوب . (ناظم الاطباء). خهی . احسنت . خوشا. چه بسیار خوب . آفرین بر. حبذا. چه بسیار نیکو. چه بسیاردر خوبی ...
نصیب: اقبال ، بخت ، طالع ، بهره ، قسمت
طالب ابن حاجی مقصود چیت ساز اصفهانی متخلص به نصیب از شعرای قرن یازدهم است وی از ایران به هند مهاجرت کرده است 0
Last edited:
- تاریخ عضویت
- 24 ژانویه 2013
- نوشته‌ها
- 1,443
- لایک‌ها
- 4,740
دوست عزیزم معناش جداگانه همون میشه که گفتین اما روی هم به نوعی میشه چه بخت و اقبال خوبی! یا خوشا به این بخت و اقبال! میشه
طبیعیه که از معناش میتونید متوجه شید در چه زمانی کاربرد داره
موفق باشید
زهی نصیب و زهی قسمت در واقع یه ضرب المثله و معنیش اینه که "آرزوی بدست آوردن چیزی یا اون چیز همینجوری نصیب بشه یا بر اثر شانس و تصادف " کلا موقع آرزو کردن اینکه چیزی رو بدست بیارن اینو میگن.
زهی نصیب کلا یک کلمه نیست، زهی معنی احسنت و آفرین داره پس "زهی نصیب" یعنی "احسنت به این نصیب" و یا به قول شما "زهی قسمت" یعنی "احسنت به این قسمت"
مثلا کاربرد زهی در پاراگراف زیر:
"و عمل صاحل کشت آخرتست که آنجا جز از آن کشت کس بري نخورد. و گاه باشد هر دو را خداي عزوجل جمع کند براي قومي چند. قال تعالي (و من يرد حرث الدنيا... الايه) غرض آن است که آدمي بايد امر دنيا سهل شمارد. و بر مال بنين فتنه نگردد که آن حرث دنيا وفا نيست و او را هيچ وفا نيست. بلکه عمل صالح طلبد که حرث آخرت و باقي است اگر خداي عزوعلا نصيب دنياي او را کم نهد بر خود آسان گيرد، که نصيب آخرت از آن مغني بود و عذر آن کم نصيبي بخواهد. و اگر جمع کرد خداي منان براي او ميان هر دو نصيب، زهي نصيب، پس حذر کنيد از خداي عزوجل آنچه امر بحذر از آن کرده است از جانب خود يعني عقوبت دنيا و آخرت و حرمان از رضوان که سعادت ابدي در آن است، و بترسيد از خداي ترسيدني که نه تعذير باشد يعني عذر آوردن و بهانه پيدا کردن"
و به نظر می رسه که نصیب با نصیب یکی باشه و مثلا اگه جای نصیب اول کلمه دیگه ای بود دومی هم می تونست همون کلمه باشه و لزومی نداشت حتما "زهی نصیب" استفاده بشه، پس به نظر میرسه زهی نصیب یک عبارت مستقل نیست
زهی رو میشه با کلمات دیگه هم ترکیب کرد مثلا "زهی وزیر" : آفرین بر این وزیر
یا این بیت:
زهی دولت زهی طالع زهی بخت
که شب پوش و عرقچین تو دارد
زهی معنی افسوس و دریغ و حسرت و امثالهم هم داره
مثل مصرع معروف : زهی تصور باطل زهی خیال محال
الان که اشعار عبید رو نگاه می کردم، برام خیلی جالب بود که خیلی خیلی از این کلمه "زهی" استفاده کرده، شاید اون زمان مد بوده، زهی مد:wacko:
مثلا کاربرد زهی در پاراگراف زیر:
"و عمل صاحل کشت آخرتست که آنجا جز از آن کشت کس بري نخورد. و گاه باشد هر دو را خداي عزوجل جمع کند براي قومي چند. قال تعالي (و من يرد حرث الدنيا... الايه) غرض آن است که آدمي بايد امر دنيا سهل شمارد. و بر مال بنين فتنه نگردد که آن حرث دنيا وفا نيست و او را هيچ وفا نيست. بلکه عمل صالح طلبد که حرث آخرت و باقي است اگر خداي عزوعلا نصيب دنياي او را کم نهد بر خود آسان گيرد، که نصيب آخرت از آن مغني بود و عذر آن کم نصيبي بخواهد. و اگر جمع کرد خداي منان براي او ميان هر دو نصيب، زهي نصيب، پس حذر کنيد از خداي عزوجل آنچه امر بحذر از آن کرده است از جانب خود يعني عقوبت دنيا و آخرت و حرمان از رضوان که سعادت ابدي در آن است، و بترسيد از خداي ترسيدني که نه تعذير باشد يعني عذر آوردن و بهانه پيدا کردن"
و به نظر می رسه که نصیب با نصیب یکی باشه و مثلا اگه جای نصیب اول کلمه دیگه ای بود دومی هم می تونست همون کلمه باشه و لزومی نداشت حتما "زهی نصیب" استفاده بشه، پس به نظر میرسه زهی نصیب یک عبارت مستقل نیست
زهی رو میشه با کلمات دیگه هم ترکیب کرد مثلا "زهی وزیر" : آفرین بر این وزیر
یا این بیت:
زهی دولت زهی طالع زهی بخت
که شب پوش و عرقچین تو دارد
زهی معنی افسوس و دریغ و حسرت و امثالهم هم داره
مثل مصرع معروف : زهی تصور باطل زهی خیال محال
الان که اشعار عبید رو نگاه می کردم، برام خیلی جالب بود که خیلی خیلی از این کلمه "زهی" استفاده کرده، شاید اون زمان مد بوده، زهی مد:wacko:
Last edited:
rapidleech
Registered User
- تاریخ عضویت
- 3 فوریه 2011
- نوشته‌ها
- 1,974
- لایک‌ها
- 1,261
دوستان
یکی می گه معنی این شعر چیه؟:
گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره به آن مشو که من می نخورم
صد لقمه خوری که می غلام است آنرا!
یکی می گه معنی این شعر چیه؟:
گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره به آن مشو که من می نخورم
صد لقمه خوری که می غلام است آنرا!
wonnin
مدیر بازنشسته
دوست عزیز متاسفانه من چند وقتی نبودم و زحمت معنای کلمه شما رو دوستان بخوبی کشیدند . ببخشید که دیر جواب پیغامتون رو دادم
دوست عزیز اگر اشتباه نکنم شعر معنای کنایه رو در بر داره .
گر می نخوری طعنه نزن مستان را : یعنی اگر اهل کاری یا چیزی نیستی و ازت خوشش نمیاد کسانی رو که اون کار رو انجام میدن به مسخره نگیر و سرزنش نکن
بنیاد مکن تو حیله و دستان را : برای توجیه دلیل انجان ندادن کارت و در جواب اونایی که باهاشون مخالفی بهانه تراشی نکن و حیله و نیرنگ به کار نگیر
تو غره به آن مشو که من می نخورم : به این مبال که اهل اون کار یا اون چیز نیستی و احساس غرور نکن
صد لقمه خوری که می غلام است آنرا : کارهای خیلی پست تر و چیزهای بدتری هستش که تو اونو انجامش میدی و این کاری که باهاش مخالفی در برابرش سرور و با ارزش تر هستش .
کلا منظور سطحی شعر در مورد شراب و شراب خواری هستش و در جواب کسانی که این کار رو قبیه و زشت میدونند داده شده . در حالی که خودشون اعمال بدتری از اون هر روز انجام میدن و با هزار بهانه کارهای خودشون رو پنهون میکنند .
ehsan_iace
Registered User
- تاریخ عضویت
- 11 جولای 2009
- نوشته‌ها
- 1,413
- لایک‌ها
- 763
معنای این چند کلمه لطفاً :
قائل شدن
تنظیمات
موضع گیری
(لطفاً لینک فرهنگ لغت‌اش را هم بگذارید)
قائل شدن
تنظیمات
موضع گیری
(لطفاً لینک فرهنگ لغت‌اش را هم بگذارید)
یعنی واثعا کسی نمیدونه؟؟؟ حدس هم نمیتونید بزنید؟؟؟
و این هم شعری است که بر روی سنگ قبر پدر بزرگ عزیزم نوشته اند : (خدایش رحمتش کند )
* پدرم دیده به سویت نگران است هنوز
*
* غم نا دیدن تو بار گران است هنوز
*
* آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو
*
* نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز
فامیل پدر بزرگ حقیر مهرورز بود و الحق هم مهرورزید و رفت
(جهت شادی روح پاکش فاتحه نثارش کنیم )
* پدرم دیده به سویت نگران است هنوز
*
* غم نا دیدن تو بار گران است هنوز
*
* آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو
*
* نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز
فامیل پدر بزرگ حقیر مهرورز بود و الحق هم مهرورزید و رفت
(جهت شادی روح پاکش فاتحه نثارش کنیم )
