xms
Registered User
در گفتوگوی تفصیلی با فارس مطرح شد
همه توان ایران در مقابله با تحریم نفت از زبان میرکاظمی/بازی آمریکا با امنیت انرژی اروپا
خبرگزاری فارس: میرکاظمی با سابقه دو سال وزارت نفت در کارنامه مدیریتیاش، بهتشریح تمام امکانات ایران برای مقابله با تحریم نفت پرداخت و با طرح این پیشنهاد که باید تولید و عرضه نفت خود را کاهش دهیم، تحریم نفت ایران را بازی آمریکا با امنیت انرژی اروپا دانست.
● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، مساله تحریم نفت ایران توسط اتحادیه اروپا و با فشار آمریکا مسالهای است که اذهان زیادی را در ایران و خارج از ایران به خود مشغول کرده و تحلیلها و راهکارهای بسیاری درباره آن در منابع داخلی و خارجی ارائه شده است. یکی از مهمترین راهکارهای ارائه شده در داخل کشور تحریم پیشدستانه فروش نفت ایران به اروپا در زمستان بوده است.
بر این اساس مجلس شورای اسلامی نیز طرحی دو فوریتی را با ۶ بند در دستور کار قرار داده است. برای آگاهی از یک دیدگاه جامع درباره امکانات ایران در مقابله با تحریم نفت با سید مسعود میرکاظمی وزیر سابق نفت به گفتوگو نشستیم. میرکاظمی پیش از تصدی وزارت نفت، ۴ سال را نیز در سمت وزیر بازرگانی سپری کرده و دیدگاه کارشناسی قابل اعتنایی درباره مسائل کلان اقتصادی کشور دارد. میرکاظمی معتقد است تحریم نفت اروپا در واقع بازی دادن امنیت انرژی اروپا به نفع آمریکا است تا در زمان پیشی گرفتن تقاضای نفت از عرضه این حامل استراتژیک انرژی امنیت انرژی اروپا به میل و خواست اروپاییها گره بخورد.
وی همچنین معتقد است ایران میتواند تولید نفت خود را به میزان صادرات این حامل انرژی به اروپا کاهش دهد تا علاوه رشد قیمت نفت ناشی از کمبود عرضه، اروپاییهایی که تلاش خواهند کرد نفت ایران را باواسطه بخرند واقعا از خرید نفت تحریم شوند و در عین حال شرکت ملی نفت بتواند تولید صیانتی نفت را با دست بازتری پیگیری کند.
متن مصاحبه تفصیلی فارس با وزیر سابق نفت را با هم مرور کنیم:
فارس: همانطور که مطلع هستید موضوع تحریم واردات نفت ایران در اتحادیه اروپا تصویب شده و تا ۶ ماه آینده اجرایی میشود. به عنوان کسی که مدتی سکان وزارت نفت ایران را در دست داشته است تصور میکنید بهترین عکسالعمل ایران نسبت به این تحریم چیست؟ همانگونه که مطلع هستید گزینههایی چون تحریم پیش دستانه یا قطع صادرات نفت به بعضی کشورهای اروپایی نیز مطرح شده و روی میز قرار گرفتهاند. در عین حال با توجه به فعالیت شما در وزارت بازرگانی نحوه تأثیر این تحریمها بر اقتصاد کشور و مردم را چگونه ارزیابی میکنید؟
میرکاظمی: اروپاییها در طرف مقابل مانور میدهند تحریمها موفق بوده و به دلیل همزمانی تحریم نفت و وضعیت دلار آنها تاکید میکنند که تحریمها مؤثر بوده است. اما واقعیت اینگونه نیست چنانکه ما ۳۳ سال است که در تحریم به سر میبریم و با این تحریمها زندگی میکنیم و در برابر این بیماری واکسینه شدهایم.
اوایل انقلاب که جنگ نابرابر تحمیلی آغاز شده بود، تولید کشور نیز بیشتر مونتاژ بود و همه چیز با پول نفت خریداری میشد و در همه زمینهها نیز کسری داشتیم چنانکه حتی یک پیچ خودرو را نیز به ما نمیفروختند.
امروز ما به طور متوسط ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت مازاد در کشور داریم. یعنی ظرفیت تولید وجود دارد اما بازاری در اختیار ندارد.
بهرهوری ملی سرمایه در ایران قریب به ۳۰ سال است که منفی است. یعنی ما همواره در حال ایجاد ظرفیت تولید هستیم اما این ظرفیتها به دلیل عدم وجود تقاضای داخلی منجر به تولید نمیشود. نگاهها نیز صادرات گرا نبوده است و به همین دلیل ظرفیتهای ایجاد شده معطل مانده است.
در مورد تحریم اخیر نیز من تصور میکنم اروپا ناآگاهانه در حال بازی در زمین آمریکا است و در این بازی امنیت انرژی خود را به خطر میاندازد.
*تلاش آمریکا برای مهار بعضی رقبا با اهرم انرژی
فارس: چرا تصور میکنید امنیت انرژی اروپا با تحریم نفت ایران به خطر میافتد؟ به هر حال جایگزینهایی برای نفت ایران وجود دارد.
میرکاظمی: پیشبینی مجموعههای تولید کننده و مصرف کننده انرژی برای آینده آن است که در ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۵ به نقطه پیک اویل (peak oil) یا نقطه اوج تولید تولید نفت خواهیم رسید. از آن به بعد بحث آن است که میزان تولید منابع هیدرو کربوری در جهان به خصوص نفت از تقاضای جهانی عقب میماند یا اگر بتوان نفت را تامین کرد این نفت ارزان نخواهد بود.
در حال حاضر عرضه نفت بیش از تقاضا است. چرا در گذشته اوپک ۵ میلیون بشکه از تولیدات خود را کم کرد؟ با رشد اقتصادی جهان که منفی یا نزدیک صفر شده بود، تولید اتفاق نمیافتد به این دلیل که تقاضا کم میشود.
در 2020 یا 2025 اوج تولید اتفاق میافتد چنانکه محور مذاکرات مجمع بینالمللی انرژی IEF در سال 2010 همین نکته بود. پس چنین نگرانی برای آنها وجود دارد.
امنیت انرژی برای کشورهایی که صاحب آن نیستند بسیار مهم است. در کشور ما چون روی مخازن نفت و گاز زندگی میکنیم کسی دغدغه امنیت انرژی ندارد اما مصرفکنندهها از این بابت دغدغههای زیادی دارند و به دنبال امنیت انرژی هستند.
آمریکا میخواهد جهان تک قطبی بماند. در آینده و حتی حال نیز نمیتواند با لشکرکشی نظامی مشکل خود را حل کند. اما بعضی کشورها را به وسیله اهرم انرژی میتواند مهار کند که کشورهای اروپایی، چین و ژاپن از آن جملهاند و باید در این زمینه بسیار دقت کنند.
در زمان وزارت نفت به یکی از این کشورها سفر کردم. این کشور قرار بود خرید نفت از ایران را کاهش دهد و کشورهای منطقه آن را جبران کنند. به یکی از مسئولان بلند پایه اقتصادی آن کشور گفتم کشور شما در حال رشد است و اقتصاد شما در حال بزرگتر شدن است و برای آمریکا یک رقیب جدی محسوب میشود.
آمریکا نیز نمیخواهد کشوری بزرگتر از خود را ببیند و البته با شما از نظر نظامی نیز درگیر نخواهد شد بلکه روی حوزههای اقتصادی شما از جمله انرژی دست خواهد گذاشت. یعنی همان کشوری که به یک اشاره آمریکا گفته است میخواهد تولید نفت خود را برای شما بالا ببرد با یک اشاره آمریکا صادرات نفت خود را به کشور شما قطع میکند.
به وی گفتم ایران کشور مستقلی است و میتواند امنیت انرژی شما را تأمین کند. این نکته نیز باید برای شما مهم باشد که سبد انرژی خود را از کشورهای وابسته به آمریکا انتخاب نکنید و انواع منابع را برای خود حفظ کنید.
آن مقام اقتصادی بلافاصله بعد از جلسه مصاحبه کرد و گفت ما به دلیل امنیت انرژی ارتباط نفتی با ایران را قطع نخواهیم کرد.
اتحادیه اروپا نیز ناآگاهانه و جاهلانه در حال بازی در زمین آمریکا است. لشکرکشیهای آمریکا در شمال آفریقا، خاورمیانه حساسیت این مناطق را در راستای مدیریت انرژی برای آمریکا نشان میدهد.
حضور و سرمایهگذاری آمریکا در عراق و نوع قراردادها در عراق که مدیریت فروش را در اختیار آنها قرار میدهد نیز نشانه دیگری برای همین برنامه است.
فارس: چطور؟ ماهیت این قراردادها چیست؟
میرکاظمی: این قراردادها شبیه به قراردادهای Production sharing یا مشارکت در تولید هستند. اکثر جاهایی که آمریکاییها و دیگر پیمانکاران میادین نفت و گاز را توسعه میدهند میدان را در اختیار میگیرند. تنها در ایران است که ما میگوییم قرارداد بیع متقابل است و پیمانکار حق مالکیت بر میدان را ندارد.
در چنین شرایطی، امروز آمریکا علاقهمند است در این زمینه بیشتر تمرکز کند و قطعا یکی از دغدغههای حال و آینده اروپا نیز امنیت انرژی خواهد بود.
*تهدید امنیت انرژی اروپا به وسیله آمریکا و صهیونیستها
فارس: با توجه به این شرایط چرا شما تصور میکنید اروپا از روی عدم آگاهی در زمین و پازل آمریکا بازی میکند؟ به هر حال انها نیز نسبت به دغدغههای عمده خود باید نسبت به این مساله تحلیل داشته باشند.
میرکاظمی: اگر روزی قرار باشد برای اروپا تهدید امنیت انرژی وجود داشته باشد این تهدید از جانب آمریکا و صهیونیستها خواهد بود.
اگر آنها بر مدیریت انرژی مسلط شوند - مانند آنچه در منطقه ما انجام میدهند و به کشورهای تولید کننده میگویند که به چه کشورهای و به چه میزان نفت بفروشند و آنها نیز رعایت میکنند-، قطعا میتوانند اقتصادهای رقیب خود را از پا درآورند.
آیا میتوان تصور کرد تنها یک روز انرژی وارد کشوری نشود؟ آیا رؤسای این کشور میتوانند به حکومت خود ادامه دهند؟
فارس: نکته همین جا است طبعا اروپاییها هم باید متوجه باشند که چنین خطری آنها را تهدید میکند؟
میرکاظمی: اجازه دهید مثالی بزنم تا روشن شود بازیها در زمین جهانی چگونه شکل داده میشوند. روزی اتحادیه اروپا وارد مساله هسته ای ایران شد تا بین ایران و آمریکا وساطت کند. اما امروز آمریکا کنار رفته و اروپاییها به نیابت از آن در حال مقابله با ما هستند. پس واضح است که رفتار اروپا را از جای دیگری مدیریت میکنند.
به هر حال آگاهانه یا ناآگاهانه اروپا در حال انداختن خود به چنین مخمصهای است. آنها احساس میکنند اگر به ایران نزدیک شوند امنیت ندارند در حالی که در واقعیت بر عکس است و اتفاقا اگر آنها به ایران نزدیک شوند امنیت انرژی پیدا میکنند چرا که ایران کشور مستقلی است، به قراردادهای خود پایبند است و از کسی دستور نمیگیرد.
در مقابل این کشورهایی که با یک اشاره آمریکا تولید نفت خود را بالا و پایین میبرند در آینده نیز میتوانند به اشاره آمریکا در رابطه با اروپا نیز چنین کنند. اگر آمریکا تا 2020 به این کشورها و رؤسای آنها مسلط شود آنگاه باید پرسید در زمان رسیدن به peak oil چه کسی نفع و چه کسی ضرر میکند؟
در عین حال ما امروز باید در قوانین خود پیشبینی کنیم که اگر کشوری مانند کشورهای اروپایی از در تخاصم با ایران وارد شد برای رسیدن به نقطه اوج تولید نفت قانون داشته باشیم و در نقطهای که تقاضا بر عرضه پیش میگیرد به این کشورها نفت نفروشیم.
معتقدیم این اشتباهی است که اروپا مرتکب آن میشود و در بازی آمریکاییها همراهی میکند. تصور من این است که اروپا ناآگاهانه رفتار میکند چرا که منافع ملی آنها ایجاب نمیکند که امنیت انرژی خود را به کشورهایی وابسته کنند که وابستگی شدیدی به آمریکا دارند.
*سند ویکیلیکس درباره اعلام غیر واقعی ذخایر نفت عربستان
فارس: تصور نمیکنید یکی از دلایل نزدیک نشدن اروپاییها به ایران ظرفیت پایین تولید نفت ایران در مقایسه با رقبایی مانند عربستان و عراق باشد؟
میرکاظمی: ایران دومین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد و ذخایر نفتی ایران نیز بسیار بالا است. به میزان تولید فعلی ما در مدت زمان بسیار بیشتری میتوان از ذخایر برداشت کرد.
میدانهای جدید زیادی نیز وجود دارند که هنوز کشف نشدهاند. در عین حال ویکی لیکس سندی درباره ذخایر نفت عربستان منتشر کرد که براساس آن ذخایر عربستان نصف آن چیزی است که اعلام میشود.
اگر این سند واقعیت داشته باشد فاجعهای برای واردکنندگان نفت عربستان خواهد بود.
به هر حال آمریکاییها علاقه دارند ذخایر کشورهای وابسته به خود را بالاتر اعلام کنند تا احساس امنیت انرژی را به مشتریان نفت آنها منتقل کنند.
اگر این سند واقعی باشد در نقطه اوج تولید فضا متفاوت میشود و امکان جبران برای اروپاییها سختتر میشود چرا که بعد از آن لااقل باید با نفت ارزان خداحافظی کرد. چنانکه مجبور خواهند بود از میادینی که استخراج آنها سخت و هزینه بر است برای جبران کمبود نفت استفاده کنند.
در آن زمان همه میادین عمده نفتی به بالای نیمه عمر خود میرسند و بالای ۵۰ سال قدمت خواهند داشت. حتی اگر حداکثر تلاش برای تولید صیانتی در نظر گرفته شود تنها کم کردن نرخ کاهش جهانی تولید ممکن خواهد بود و از اصل کاهش تولید نمیتوان جلوگیری کرد.
به همین دلیل peak oil نقطه حساسی برای ما و جهان محسوب میشود و باید از آن برای رسیدن به اهداف سیاسی اقتصادی کشورمان استفاده کنیم. همانگونه که دشمنان ما نیز تلاش میکنند از این مسئله استفاده کنند.
آمریکا از الان برای استفاده از حربه امنیت انرژی برنامه ریزی و مهره چینی میکند. کما اینکه میبینید لیبی و مصر را نیز به راحتی رها نمیکند.
در خلیج فارس و آمریکای لاتین نیز همانگونه است. اگر کشورهای آمریکای لاتین به اردوگاه آمریکا باز گردند، اروپا چه قدر در این منطقه نفوذ خواهد داشت؟ در منطقه خلیج فارس اروپاییها چقدر در مدیریت انرژی نفوذ دارند؟ در 2020 نفوذ آمریکا بیشتر خواهد بود یا اروپا؟ و در آن زمان قطعا تنها کشورهایی میتوانند امنیت انرژی اروپا را تأمین کنند که در اردوگاه آمریکا نباشند.
تصور میکنم اروپاییها باید در امنیت انرژی مردم خود و حرکتهای سیاسی که با نقشآفرینی صهیونیستها سامان مییابد تجدید نظر کنند.
*کاهش چشمگیر قدرت خرید تولیدکنندگان نفت/کورس گذاشت در تولید بیشتر توجیه ندارد
فارس: در راستای همین تحلیل بعضی کارشناسان معتقدند آمریکاییها در حال دو پاره کردن اروپا و نگهداشتن پاره قویتر در اردوگاه خود و تحمیل هزینهها به پاره ضعیفتر است. این کارشناسان معتقد همراهی دولتهای در مرز ورشکستگی بوتان، ایتالیا و اسپانیا با آمریکا وابستگی این کشورها به وامهای کشورهای قویتر اروپای است. تصور میکنید چنین تحلیلی میتواند رفتار اروپاییها را توضیح دهد؟
میرکاظمی: اتحادیه اروپا الان مشکلات فراوانی دارد. بالاخره ویژگی آنها یکپارچگی بود. یکپارچه شدن نیز مراحل گوناگونی دارد و از برداشتن محدودیتهای تجاری و اقتصادی تا اشتراک پول و برداشتن مرزها را در برمیگیرد.
اگر قرار باشد این اتحادیه تکه تکه شود یعنی از آن فرآیند چندین ساله رسیدن به پول مشترک عقبنشینی کردهاند. اگر آمریکا موفق شود اروپا را تکه تکه کند دیگر اتحادیه اروپایی وجود نخواهد داشت. برای همین است که اروپایها تلاش میکنند بعضی کشورها را که مشکل اقتصادی دارند حفظ کنند. هر چند هزینههایی برای بقیه اعضا به دنبال دارد.
در کل امروز اروپا با مشکلات اقتصادی فراوانی روبرو است. در جلسات مشترک اوپک با اروپا نیز مطرح کردم که چرا باید ما تاوان رکود اقتصادی اروپا را پرداخت کنیم.
زمانی که ما تولید نفت را 5 میلیون بشکه پایین آوردیم یعنی ظرفیت تولید اعضای اوپک را خالی نگهداشتیم، از آنها پرسیدیم چرا ما باید هزینه خواب سرمایه را برای شما پرداخت کنیم. امنیت تقاضا برای ما وجود ندارد.
گفتیم همانطور که شما امنیت عرضه را طلب میکنید برای ما نیز امنیت تقاضا مهم است تا بتوانیم سرمایهگذاری انجام دهیم. همه اینها باعث میشود سرمایهگذاری نیز به اندازه کافی در حوزه تولید نفت انجام نشود و peak oil نیز شدیدتر اتفاق بیفتد.
به هر حال وضعیت قدرت خرید صاحبان نفت و انرژی در سرمایهگذاری در صنعت نفت تأثیر دارد. در حال حاضر هر بشکه نفت 110 دلار قیمت دارد و قیمت یک اونس طلا نیز 1750 دلار است. این در حالی است که قیمت نفت در دهه 70 میلادی بین ۲۵ تا ۵۰ دلار در نوسان بود و قیمت هر اونس طلا نیز 35دلار بود. این مسئله نشان میدهد قدرت خرید ما پایین آمده است.
سال گذشته در اوپک یک بررسی انجام شد که بر اساس آن قدرت خرید هر بشکه به پایه 1970 قریب به 11.2 دلار شده بود. اینگونه نفت فروختن نه تنها به نسلهای بعدی ما کمک نمیکند بلکه ضرر محسوب میشود. ضرورتی ندارد ما برای استخراج بیشتر در این شرایط مسابقه بدهیم.
ما در اوپک میگفتیم که این قیمت، قیمتی نیست که بر اساس آن در تولید کورس بگذاریم. یکی از خبرنگاران از من پرسید ما نباید مقام دوم تولید اوپک را از دست بدهیم و من پاسخ دادم چه دلیلی دارد در این مسابقه بیدلیل و بیحساب و کتاب تلاش کنیم خودمان را بالا نشان دهیم تا زودتر منابع با ارزشمان را از دست بدهیم. چرا که به هر حال در آینده ارزش این نفت به مراتب بیش از چیزی است که الان دارد.
*درآمد مالیاتی گروه ۷ از نفت از درآمد نفتی همه اعضای اوپک بیشتر است
فارس: تصور نمیکنید اگر ما تولید بیشتری داشتیم حذف این مقدار صادرات نفت ما از بازار برای اروپاییها و آمریکا هزینه بیشتری ایجاد میکرد؟
میرکاظمی: فکر میکنم بازار مصرف جهانی نفت حدود 85 میلیون بشکه در روز است که 40 درصد آن را اوپک تأمین میکند. اروپا نیز بخشی از نفت خود را از ما تأمین میکند و با محدودیتهای پالایش و حتی تأمین نیز روبروست چنانکه اگر اطلاعات ویکی لیکس درباره ذخایر عربستان صحیح باشد تصمیمگیری درباره امنیت انرژی جهان به شکل دیگری انجام خواهد شد و ایران نیز نقش دیگری خواهد یافت. چنانکه اگر سندی که منتشر شده صحت داشته باشد، ذخایر عربستان را پیش از انتشار این سند برای جلوگیری از پررنگ شدن نقش ایران خلاف واقع اعلام کردهاند.
بنابراین به نظر من ما نباید برای بالا بردن تولید ارزش قائل شویم چرا که مصرفکنندگان این مسابقه را برای ما فراهم کردهاند.
به هر حال تحریم اروپا، بازی اروپا در زمین دیگران و به ضرر خود اروپا خواهد بود. ما نیز باید محکم بایستیم و این توان را نیز در اختیار داریم که به راحتی در برابر آنها بایستیم و یک راهکار آن است که بازارهای دیگری پیدا کنیم.
این نفت اگر دست اروپاییها بود زیر 300 دلار در هر بشکه آن را به ما نمیفروختند. اگر افزایش قیمت سایر کالاها در 30 تا 40 سال گذشته را در مقایسه با نفت ببینید، قطعا نفت از همه آنها عقبتر است. در صورتی که میزان مالیاتی که آنها از نفت میگیرند به مراتب از درآمد تولیدکنندگان بیشتر است. یعنی قیمت واقعی نفت برای مصرفکننده بیش از قیمتی است که ما عرضه میکنیم.
ما تحقیقی درباره اعضای گروه هفت یعنی آمریکا، کانادا، ژاپن، فرانسه، انگلستان، ایتالیا و آلمان انجام دادیم که نشان داد میزان درآمد مالیاتی این هفت کشور از نفت از درآمد 12 کشور عضو اوپک بیشتر است.
در نشست مشترک با اتحادیه اروپا به عنوان قائم مقام اوپک گفتم چرا شما مالیات نفت را کم نمیکنید که بازار نفت تحریک شود. آنها حتی یارانه حوزههای دیگر انرژی را زیاد کردهاند اما مالیات نفت را کم نمیکنند.
فارس: در این شرایط رکود چرا مالیات نفت را کاهش نمیدهند؟
میرکاظمی: چون نمیخواهند مصرف بیش از این را در کشورهایشان داشته باشند. مالیات این بخش را کم نمیکنند چون هم یک منبع درآمد برای آنها محسوب میشود و هم اینکه تولیدکنندگان نمیتوانند قیمت را بالا ببرند.
اما ما به آنها گفتیم شما باید مالیات را کاهش دهید تا هم بازار تحریک شود و هم ما بتوانیم قیمت را افزایش دهیم چرا که این قیمت منطقی نیست.
*کاهش تولید نفت؛ راهکار مقابله با تحریم نفتی اروپا
فارس: خوب در شرایط فعلی راه حل ما در برابر تحریم نفتی اروپا چیست؟
میرکاظمی: به نظر من یک راهحل آن است که ما تولید را به همان نسبت پایین بیاوریم. اگر اروپا 18 درصد از نفت صادراتی ما را میخرد ما حدود 20 درصد از درآمدهای نفتی را وارد صندوق توسعه ملی کرده و آن را خرج نمیکنیم. به همین دلیل میتوانیم معادل این رقم تولید را برای مدتی کاهش دهیم و اصلا 18 درصدی را که به اروپا صادر میکنیم دیگر صادر نکنیم. چون به درآمد آن نیاز فوری نداریم چنانکه دو سال است مازاد درآمدهای نفتی وارد صندوق توسعه ملی میشود و این صندوق هنوز پرداختی نداشته است. ذخایر آن هم در بانکهایی است که کشورهای قطب مخالف ما از آن استفاده بیشتری میکنند تا ما.
فارس: تصور نمیکنید کشور به صورت عمومی با کمبود منابع مالی مواجه شود؟
میرکاظمی: این بخش از درآمد نفت که وارد صندوق توسعه ملی میشود طبق قانون اجازه هزینه کردن برای اداره کشور را ندارد لذا برای جبران بخشی از آن را میتوان از طریق هدفمندی یارانهها تأمین کرد. قرار بود 50 درصد از منابع طرح هدفمندی به یارانه نقدی اختصاص بیابد و 50 درصد نیز صرف تولید و جبران هزینههای دولت شود.
یکی از دلایل اصلی تورم در ایران خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی است. یعنی درآمد ارزی کشور بالا است و به ریال نیاز داریم. لذا بانک مرکزی دلار مازاد را وارد بازار کرده تا ریال مورد نیاز را تامین کند و با توجه به اینکه بازار کشش جذب کامل آن را ندارد پس بانک مرکزی خود ارز را برمیدارد و در ازای آن ریال جدید وارد بازار میکند. سالها است که در این زمینه مشکل داریم.
فارس: ظاهرا بعد از جنگ بانک مرکزی همواره این کار را انجام داده است...
میرکاظمی: بله، خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی عمدتا افزایش یافته است اگر چه گاهی نرخ رشد این افزایش کم شده است.
یعنی بازار داخلی کشش مصرف ارزهایی که بدست آوردهایم را نداشته است اما به ریال نیاز داشتهایم پس این ارز را بانک مرکزی وارد داراییهای خارجی خود کرده و معادل آن ریال جدید وارد بازار کرده است که باعث به هم ریختگی پایه پولی، افزایش نقدینگی و نرخ تورم شده است.
فارس: یکی از دلایلی که دولتها زیر بار عدم اجرای این فرآیند نمیروند آن است که مجبور خواهند شد بودجه عمرانی را کاهش دهند و کاهش بودجه عمرانی نیز باعث تشدید رکود میشود و کشور ما هم که مدتها است با رکود درگیر است و اخیر نیز وارد رکود تورمی شده است. تصور نمیکنید دولتها از تشدید رکود نگرانند و به همین دلیل به جای دارایی ارزی خود پول چاپ میکنند؟
میرکاظمی: به هر حال شما به بودجه جاری و سرمایهای برای اداره کشور نیاز دارید این بودجه نیز عمدتا از مالیات، فروش سهام و دارایی، سود شرکتهای دولتی و نفت به دست میآید. وقتی به سمت تبدیل بخش قابل توجهی از ارز دولت میروید بازار نمیتواند همه آن را مصرف کند.
فرض کنید درآمد ارزی دولت حاصل از فروش نفت و میعانات ۱۰۰ میلیارد دلار و 40 تا 50 میلیارد دلار نیز درآمد صادراتی کشور باشد. تمام واردات کالا، خدمات و حتی قاچاق نیز در مجموع این اندازه نیست. پس کشور مازاد ارزی دارد.
راه دیگر آن است که این پول از جای دیگری تأمین شود. قبل از اجرای هدفمندی اگر قیمت نفت 80 دلار بود میگفتیم حدود 80 - 100 هزار میلیارد تومان یارانه میدهیم چرا کشوری که خود نیاز دارد اینگونه مصرف را بیرویه بالا برده و یارانه پرداخت میکند.
یکی از اهداف اجرای طرح تحول مهار کردن تورم بود، به خاطر میآورید؟ اگر بخواهیم از ساختار موجود تبدیل ارز رها شویم چارهای جز این را نداریم و دولت میتواند کسری خود را از این محل جبران کند و نیاز نیست دلار بیشتری را در بازار عرضه کند که مشتری برای آن وجود ندارد.
به هر حال درآمد مالیاتی که 25 تا ۳۰ هزار میلیارد تومان است را نمیتوانید ناگهان به 50 هزار میلیارد تومان برسانید. پس امکان تأمین منابع دولت از این راه وجود ندارد. فروش داراییها در بورس نیز بیش از 3 تا 4 هزار میلیارد تومان کشش ندارد. البته رد دیون متفاوت است چنانکه رقم بالایی را مثلا 20 هزار میلیارد تومان میتوان به عنوان رد دیون واگذار کرد اما پولی از آن بدست نمیآید.
تنها نفت و یارانهها باقی میماند و به نظر میرسد تنها هدفمند کردن یارانه ها است که راهحل اساسی جبران کسی بودجه دولت و کم کردن تورم محسوب میشود. اما اگر این طرح دقیق اجرا نشود و تورم افزایش پیدا کند عملا اجرای آن بیاثر میشود و به نوعی پس روی محسوب میشود.
*لزوم وجود قانون برای تحریم کشورهای تحریمکننده نفت ایران در زمان رسیدن به peak oil
فارس: به موضوع تحریم نفت و پیشنهاد شما باز گردیم اولا خروج ما از بازار نفت ریسک ما را برای ورود مجدد به این بازارها افزایش نمیدهد؟ به هر حال ما از هر بازار که خارج شدهایم برای بازگشت به آن با مشکل مواجه شدهایم در عین حال اگر از میادین کم برداشت کنیم سرمایهگذاری انجام شده ما در حوزه تولید نفت بلا استفاده نمیماند؟ در عین حال تصور نمیکنید کم کردن برداشت روی وضعیت مخازن تأثیر نامطلوب داشته باشد؟
میرکاظمی: اتفاقا ما در بعضی میادین بیش از اندازه برداشت میکنیم و تولید صیانتی ما دچار مشکل شده است که کم کردن برداشت از این میادین میتواند مشکل را تا حدودی اصلاح کند. یعنی به میزانی برداریم که بتوانیم تزریق آب و گاز در مخازن داشته باشیم تا برداشت صیانتی تضمین شود. در عین حال باید حداکثر برداشت را از میادین مشترک داشته باشیم و اگر کاهش تولید میدهیم در میدانهای مستقل برداشت را کاهش دهیم و صیانت دقیقتر را در این میادین پیاده کنیم.
در وهله سوم اگر میتوانیم بازاری پیدا کنیم که در آن مجبور نباشیم قیمت را کاهش دهیم میتوانیم این بازارها را جایگزین بازار اروپا کنیم.
فارس: به پیشنهادهای کاهش قیمت خریداران نفت ایران اشاره میکنید؟
میرکاظمی: بله، در واقع اگر کسی خواست از این وضعیت سوء استفاده کند هیچ اشکالی ندارد که تولید نفت را کاهش دهیم. این کار به نفع شرکت ملی نفت برای مدیریت بهتر تولید صیانتی است چرا که دیگر از آن حداکثر تولید را نمیخواهند و تولید بهینه را از این شرکت خواهند خواست. در عین حال فروش این نفت در آینده درآمد بیشتری را نصیب کشور خواهد کرد. کاهش تولید، افزایش قیمت جهانی را سبب خواهد شد و نیز به سمت عملکرد واقعی رهایی بودجه از درآمد نفتی گام برداشتهایم.
پاسخ به این پرسش نیز ضروری است که ما این پول را کجا میبریم؟ چرا در حساب ذخیره ارزی معوقه داریم؟
پیش از این باید پاسخ دهیم که چرا بهرهوری ملی سرمایه در ایران پایین است؟ یکی از دلایل این امر آن است که در بخشهای مختلفی در کشور سرمایهگذاری انجام شده و ظرفیت تولید ایجاد کردهایم ولی این ظرفیت بلا استفاده مانده و منجر به افزایش تولید ملی نشده است.
دلیل این مسئله نیز آن است که نگاه ما صادرات گرا نبوده و برای جایگزینی واردات تولید کردهایم و این مسئله باعث خالی ماندن ظرفیتهای موجود شده است چنانکه اگر شرکت قدرت صادرات داشته باشد ظرفیت خالی پر شده و بهرهوری ملی سرمایه بالا میرود.
پس ارزی که اینگونه بدست میآوریم نباید در جایی بنشیند که به صادرات منجر نشود اما امروز چنین نمیشود. آیا باید اجازه دهیم در صندوق توسعه ملی هم در آینده معوقه داشته باشیم؟
یکی از دلایل معوقات حساب ذخیره ارزی ناتوانی در پر کردن ظرفیت واحدهای تولیدی است. در عین حال نگرانی دیگر آنها بازپرداخت ارزی است. دریافت کننده تسهیلات، تسهیلات ارزی را با دلار هزار تومانی دریافت کرده و باید بازپرداخت آن را با دلار 170۰ تومانی انجام دهد. این مسئله نیز ریسک سرمایهگذاری را بالا میبرد و انگیزه سرمایهگذاری را کم میکند. دادن ریال به متقاضی تسهیلات چه ایرادی دارد؟ میتوانیم ریال بدهیم و ریال پس بگیریم تولید کنندگان حاضرند با درصد بالاتری تسهیلات ریالی بگیرند اما با نرخ 5 درصد تسهیلات ارزی نگیرند.
برای حل مشکل تولید نیز بخشی از یارانهها بر اساس قانون به تولید اختصاص مییابد و اگر منابع بانکها نیز مانند آنچه درباره مسکن مهر انجام شد مدیریت شود بخشی از منابع مورد نیاز تولید تامین میشود.
یعنی در ازای عدم ورود منابع ناشی از کاهش تولید نفت به صندوق توسعه ملی، کافی است معادل آن را بصورت ریالی از منابع دیگری تأمین کنیم. هر چند دو سال است صندوق توسعه ملی پرداخت جدی نداشته است و امروز این صندوق کسری ندارد که نگران آن باشد. در عین حال میتوانیم از محل هدفمندی یارانهها و مدیریت بر منابع بانکی در جهت جبران آن کمک بگیریم.
یعنی اگر برای نفت صادراتی به اروپا بازار جدیدی نیز پیدا نکردیم اگر بخواهیم در برابر اتحادیه اروپا بایستیم میتوانیم تولید نفت را کاهش دهیم. تا برخی کشورها را نیز هول بر ندارد و خواستار کاهش قیمت نفت صادراتی ایران شوند.
سوال مهم دیگری که باید به آن پاسخ دهیم آن است که امروز که نفت را به قیمتی که میدانیم واقعی نیست میفروشیم کجا آن را سرمایهگذاری میکنیم که ارزش آن بیش از فروش انرژی به این قیمت است.
چرا باید در برداشت بیشتر مسابقه دهیم تا نفت را به کشورهایی که از ما نفت نمیخرند با واسطه صادر کنیم؟ میتوانیم اصلا به آنها نفت نفروشیم و آنها باید نگران رسیدن به نقطه اوج تولید نفت باشند.
ما نیز باید برای زمان رسیدن به آن نقطه قانون بگذاریم. ممکن است امروز عرضه زیاد باشد اما در آینده عرضه حتما از تقاضا کمتر خواهد بود و این کشورهای متخاصم باید بدانند آن زمان حتما با قانون جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهند بود آن هم در شرایطی که قطعا تک قطبی و تسلط آمریکا بر منابع انرژی خودنمایی بیشتری خواهد کرد. آن زمان اروپاییها متوجه خواهند شد تهدید واقعی برای آن از سوی چه کشورهایی خواهد بود.
فارس: تصور نمیکنید در صورت تغییر وضعیت عرضه و تقاضای انرژی فسیلی جهان کشورهای مصرف کننده به دنبال انرژیهای جایگزین بروند؟
میرکاظمی: آنها در این انرژیها یارانه هم پرداخت میکنند اما هنوز به وضعیت اقتصادی انرژیهای نو دست پیدا نکرده اند. به هر حال انرژی نو باید از نفت ارزانتر تمام شود. اصلا فرض کنید به این انرژیها نیز رسیدند چقدر زمان نیاز خواهند داشت که تجهیزات مصرف خود را از نوع منابع هیدروکربوری انرژی به نوع دیگر انرژی تغییر دهند؟ مثلا چقدر طول خواهد کشید که خودروها یا کارخانجات تجهیزات خود را تغییر دهند؟
مصرف کنندگان بخوبی میدانند که اگر peak oil اتفاق بیفتد غافلگیر خواهند شد.
فارس: تصور نمیکنید آمریکاییها مانند بحران نفتی دهه هفتاد تلاش میکنند بوسیله بحران مشابهی نحوه مصرف انرژی را در کشور خودشان تغییر دهند؟
میرکاظمی: البته آنها روی این مسئله به جد کار و از این موضوع حمایت میکنند اما تاکنون راهحل قانع کنندهای ارائه نشده و در صورت ارائه نیز جابجایی انرژی زمان میبرد. مطمئن باشید اگر آنها جواب گرفته بودند حتما آن را پیاده میکردند و برای اجرای آن صبر نمیکردند.
در عین حال آنها انرژی گرانی نمیخرند. ببینید هزینههای سخت افزاری صنعت نفت چقدر افزایش یافته است مثلا وقتی به آنها میگوییم روی LNG کار کنید میگویند فنآوری آن گران و به سرمایهگذاری سنگین نیاز دارد وقتی به آنها میگوییم قیمت این فناوری را کاهش دهید میگوید نه شما گاز ورودی آن را ارزانتر کنید. بنابر این ما هم باید راهحل خودمان را پیدا کنیم.
فارس: نظر شما درباره تحریم پیش دستانه ما در صادرات نفت به اروپا چیست؟ آن هم در شرایطی که تنها زمان تأثیر گذار این تحریم پیش دستانه فصل زمستان است و گذشتن این فصل فرصت ما را نیز از بین میبرد
میرکاظمی: به نظر من نباید کلی تصمیمگیری کنیم و باید براساس رفتارهای هر یک از کشورها با آنها برخورد کنیم. آنها قطعا برای اصلاح پالایشگاههای خود زمان نیاز دارند و این زمان را برای خود خریدهاند.
شنیدهام سفرای بعضی کشورهای اروپایی به مجلس رفتهاند و خواستار آن شدهاند که ایران درباره تحریم پیش دستانه صبر کند. خوب این مسئله را باید بصورت عمومی مطرح کنند. اگر کشوری تجدید نظر کرد ما میتوانیم روابط خود را ادامه بدهیم و در عین حال باید مسائل حقوقی نفت را نیز در نظر بگیریم. بالاخره قراردادها ماهیت حقوقی دارد و نقض آن برای هر یک از طرفین تبعاتی دارد.
اما ما چه اصراری به تولید بیشتر داریم؟ جهان باید از کاهش تولید نفت ایران نگران باشد چرا که ایران ضرر نمیکند.
گفت وگو از علی فروزنده
انتهای پیام/
همه توان ایران در مقابله با تحریم نفت از زبان میرکاظمی/بازی آمریکا با امنیت انرژی اروپا
خبرگزاری فارس: میرکاظمی با سابقه دو سال وزارت نفت در کارنامه مدیریتیاش، بهتشریح تمام امکانات ایران برای مقابله با تحریم نفت پرداخت و با طرح این پیشنهاد که باید تولید و عرضه نفت خود را کاهش دهیم، تحریم نفت ایران را بازی آمریکا با امنیت انرژی اروپا دانست.
● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، مساله تحریم نفت ایران توسط اتحادیه اروپا و با فشار آمریکا مسالهای است که اذهان زیادی را در ایران و خارج از ایران به خود مشغول کرده و تحلیلها و راهکارهای بسیاری درباره آن در منابع داخلی و خارجی ارائه شده است. یکی از مهمترین راهکارهای ارائه شده در داخل کشور تحریم پیشدستانه فروش نفت ایران به اروپا در زمستان بوده است.
بر این اساس مجلس شورای اسلامی نیز طرحی دو فوریتی را با ۶ بند در دستور کار قرار داده است. برای آگاهی از یک دیدگاه جامع درباره امکانات ایران در مقابله با تحریم نفت با سید مسعود میرکاظمی وزیر سابق نفت به گفتوگو نشستیم. میرکاظمی پیش از تصدی وزارت نفت، ۴ سال را نیز در سمت وزیر بازرگانی سپری کرده و دیدگاه کارشناسی قابل اعتنایی درباره مسائل کلان اقتصادی کشور دارد. میرکاظمی معتقد است تحریم نفت اروپا در واقع بازی دادن امنیت انرژی اروپا به نفع آمریکا است تا در زمان پیشی گرفتن تقاضای نفت از عرضه این حامل استراتژیک انرژی امنیت انرژی اروپا به میل و خواست اروپاییها گره بخورد.
وی همچنین معتقد است ایران میتواند تولید نفت خود را به میزان صادرات این حامل انرژی به اروپا کاهش دهد تا علاوه رشد قیمت نفت ناشی از کمبود عرضه، اروپاییهایی که تلاش خواهند کرد نفت ایران را باواسطه بخرند واقعا از خرید نفت تحریم شوند و در عین حال شرکت ملی نفت بتواند تولید صیانتی نفت را با دست بازتری پیگیری کند.
متن مصاحبه تفصیلی فارس با وزیر سابق نفت را با هم مرور کنیم:
فارس: همانطور که مطلع هستید موضوع تحریم واردات نفت ایران در اتحادیه اروپا تصویب شده و تا ۶ ماه آینده اجرایی میشود. به عنوان کسی که مدتی سکان وزارت نفت ایران را در دست داشته است تصور میکنید بهترین عکسالعمل ایران نسبت به این تحریم چیست؟ همانگونه که مطلع هستید گزینههایی چون تحریم پیش دستانه یا قطع صادرات نفت به بعضی کشورهای اروپایی نیز مطرح شده و روی میز قرار گرفتهاند. در عین حال با توجه به فعالیت شما در وزارت بازرگانی نحوه تأثیر این تحریمها بر اقتصاد کشور و مردم را چگونه ارزیابی میکنید؟
میرکاظمی: اروپاییها در طرف مقابل مانور میدهند تحریمها موفق بوده و به دلیل همزمانی تحریم نفت و وضعیت دلار آنها تاکید میکنند که تحریمها مؤثر بوده است. اما واقعیت اینگونه نیست چنانکه ما ۳۳ سال است که در تحریم به سر میبریم و با این تحریمها زندگی میکنیم و در برابر این بیماری واکسینه شدهایم.
اوایل انقلاب که جنگ نابرابر تحمیلی آغاز شده بود، تولید کشور نیز بیشتر مونتاژ بود و همه چیز با پول نفت خریداری میشد و در همه زمینهها نیز کسری داشتیم چنانکه حتی یک پیچ خودرو را نیز به ما نمیفروختند.
امروز ما به طور متوسط ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت مازاد در کشور داریم. یعنی ظرفیت تولید وجود دارد اما بازاری در اختیار ندارد.
بهرهوری ملی سرمایه در ایران قریب به ۳۰ سال است که منفی است. یعنی ما همواره در حال ایجاد ظرفیت تولید هستیم اما این ظرفیتها به دلیل عدم وجود تقاضای داخلی منجر به تولید نمیشود. نگاهها نیز صادرات گرا نبوده است و به همین دلیل ظرفیتهای ایجاد شده معطل مانده است.
در مورد تحریم اخیر نیز من تصور میکنم اروپا ناآگاهانه در حال بازی در زمین آمریکا است و در این بازی امنیت انرژی خود را به خطر میاندازد.
*تلاش آمریکا برای مهار بعضی رقبا با اهرم انرژی
فارس: چرا تصور میکنید امنیت انرژی اروپا با تحریم نفت ایران به خطر میافتد؟ به هر حال جایگزینهایی برای نفت ایران وجود دارد.
میرکاظمی: پیشبینی مجموعههای تولید کننده و مصرف کننده انرژی برای آینده آن است که در ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۵ به نقطه پیک اویل (peak oil) یا نقطه اوج تولید تولید نفت خواهیم رسید. از آن به بعد بحث آن است که میزان تولید منابع هیدرو کربوری در جهان به خصوص نفت از تقاضای جهانی عقب میماند یا اگر بتوان نفت را تامین کرد این نفت ارزان نخواهد بود.
در حال حاضر عرضه نفت بیش از تقاضا است. چرا در گذشته اوپک ۵ میلیون بشکه از تولیدات خود را کم کرد؟ با رشد اقتصادی جهان که منفی یا نزدیک صفر شده بود، تولید اتفاق نمیافتد به این دلیل که تقاضا کم میشود.
در 2020 یا 2025 اوج تولید اتفاق میافتد چنانکه محور مذاکرات مجمع بینالمللی انرژی IEF در سال 2010 همین نکته بود. پس چنین نگرانی برای آنها وجود دارد.
امنیت انرژی برای کشورهایی که صاحب آن نیستند بسیار مهم است. در کشور ما چون روی مخازن نفت و گاز زندگی میکنیم کسی دغدغه امنیت انرژی ندارد اما مصرفکنندهها از این بابت دغدغههای زیادی دارند و به دنبال امنیت انرژی هستند.
آمریکا میخواهد جهان تک قطبی بماند. در آینده و حتی حال نیز نمیتواند با لشکرکشی نظامی مشکل خود را حل کند. اما بعضی کشورها را به وسیله اهرم انرژی میتواند مهار کند که کشورهای اروپایی، چین و ژاپن از آن جملهاند و باید در این زمینه بسیار دقت کنند.
در زمان وزارت نفت به یکی از این کشورها سفر کردم. این کشور قرار بود خرید نفت از ایران را کاهش دهد و کشورهای منطقه آن را جبران کنند. به یکی از مسئولان بلند پایه اقتصادی آن کشور گفتم کشور شما در حال رشد است و اقتصاد شما در حال بزرگتر شدن است و برای آمریکا یک رقیب جدی محسوب میشود.
آمریکا نیز نمیخواهد کشوری بزرگتر از خود را ببیند و البته با شما از نظر نظامی نیز درگیر نخواهد شد بلکه روی حوزههای اقتصادی شما از جمله انرژی دست خواهد گذاشت. یعنی همان کشوری که به یک اشاره آمریکا گفته است میخواهد تولید نفت خود را برای شما بالا ببرد با یک اشاره آمریکا صادرات نفت خود را به کشور شما قطع میکند.
به وی گفتم ایران کشور مستقلی است و میتواند امنیت انرژی شما را تأمین کند. این نکته نیز باید برای شما مهم باشد که سبد انرژی خود را از کشورهای وابسته به آمریکا انتخاب نکنید و انواع منابع را برای خود حفظ کنید.
آن مقام اقتصادی بلافاصله بعد از جلسه مصاحبه کرد و گفت ما به دلیل امنیت انرژی ارتباط نفتی با ایران را قطع نخواهیم کرد.
اتحادیه اروپا نیز ناآگاهانه و جاهلانه در حال بازی در زمین آمریکا است. لشکرکشیهای آمریکا در شمال آفریقا، خاورمیانه حساسیت این مناطق را در راستای مدیریت انرژی برای آمریکا نشان میدهد.
حضور و سرمایهگذاری آمریکا در عراق و نوع قراردادها در عراق که مدیریت فروش را در اختیار آنها قرار میدهد نیز نشانه دیگری برای همین برنامه است.
فارس: چطور؟ ماهیت این قراردادها چیست؟
میرکاظمی: این قراردادها شبیه به قراردادهای Production sharing یا مشارکت در تولید هستند. اکثر جاهایی که آمریکاییها و دیگر پیمانکاران میادین نفت و گاز را توسعه میدهند میدان را در اختیار میگیرند. تنها در ایران است که ما میگوییم قرارداد بیع متقابل است و پیمانکار حق مالکیت بر میدان را ندارد.
در چنین شرایطی، امروز آمریکا علاقهمند است در این زمینه بیشتر تمرکز کند و قطعا یکی از دغدغههای حال و آینده اروپا نیز امنیت انرژی خواهد بود.
*تهدید امنیت انرژی اروپا به وسیله آمریکا و صهیونیستها
فارس: با توجه به این شرایط چرا شما تصور میکنید اروپا از روی عدم آگاهی در زمین و پازل آمریکا بازی میکند؟ به هر حال انها نیز نسبت به دغدغههای عمده خود باید نسبت به این مساله تحلیل داشته باشند.
میرکاظمی: اگر روزی قرار باشد برای اروپا تهدید امنیت انرژی وجود داشته باشد این تهدید از جانب آمریکا و صهیونیستها خواهد بود.
اگر آنها بر مدیریت انرژی مسلط شوند - مانند آنچه در منطقه ما انجام میدهند و به کشورهای تولید کننده میگویند که به چه کشورهای و به چه میزان نفت بفروشند و آنها نیز رعایت میکنند-، قطعا میتوانند اقتصادهای رقیب خود را از پا درآورند.
آیا میتوان تصور کرد تنها یک روز انرژی وارد کشوری نشود؟ آیا رؤسای این کشور میتوانند به حکومت خود ادامه دهند؟
فارس: نکته همین جا است طبعا اروپاییها هم باید متوجه باشند که چنین خطری آنها را تهدید میکند؟
میرکاظمی: اجازه دهید مثالی بزنم تا روشن شود بازیها در زمین جهانی چگونه شکل داده میشوند. روزی اتحادیه اروپا وارد مساله هسته ای ایران شد تا بین ایران و آمریکا وساطت کند. اما امروز آمریکا کنار رفته و اروپاییها به نیابت از آن در حال مقابله با ما هستند. پس واضح است که رفتار اروپا را از جای دیگری مدیریت میکنند.
به هر حال آگاهانه یا ناآگاهانه اروپا در حال انداختن خود به چنین مخمصهای است. آنها احساس میکنند اگر به ایران نزدیک شوند امنیت ندارند در حالی که در واقعیت بر عکس است و اتفاقا اگر آنها به ایران نزدیک شوند امنیت انرژی پیدا میکنند چرا که ایران کشور مستقلی است، به قراردادهای خود پایبند است و از کسی دستور نمیگیرد.
در مقابل این کشورهایی که با یک اشاره آمریکا تولید نفت خود را بالا و پایین میبرند در آینده نیز میتوانند به اشاره آمریکا در رابطه با اروپا نیز چنین کنند. اگر آمریکا تا 2020 به این کشورها و رؤسای آنها مسلط شود آنگاه باید پرسید در زمان رسیدن به peak oil چه کسی نفع و چه کسی ضرر میکند؟
در عین حال ما امروز باید در قوانین خود پیشبینی کنیم که اگر کشوری مانند کشورهای اروپایی از در تخاصم با ایران وارد شد برای رسیدن به نقطه اوج تولید نفت قانون داشته باشیم و در نقطهای که تقاضا بر عرضه پیش میگیرد به این کشورها نفت نفروشیم.
معتقدیم این اشتباهی است که اروپا مرتکب آن میشود و در بازی آمریکاییها همراهی میکند. تصور من این است که اروپا ناآگاهانه رفتار میکند چرا که منافع ملی آنها ایجاب نمیکند که امنیت انرژی خود را به کشورهایی وابسته کنند که وابستگی شدیدی به آمریکا دارند.
*سند ویکیلیکس درباره اعلام غیر واقعی ذخایر نفت عربستان
فارس: تصور نمیکنید یکی از دلایل نزدیک نشدن اروپاییها به ایران ظرفیت پایین تولید نفت ایران در مقایسه با رقبایی مانند عربستان و عراق باشد؟
میرکاظمی: ایران دومین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد و ذخایر نفتی ایران نیز بسیار بالا است. به میزان تولید فعلی ما در مدت زمان بسیار بیشتری میتوان از ذخایر برداشت کرد.
میدانهای جدید زیادی نیز وجود دارند که هنوز کشف نشدهاند. در عین حال ویکی لیکس سندی درباره ذخایر نفت عربستان منتشر کرد که براساس آن ذخایر عربستان نصف آن چیزی است که اعلام میشود.
اگر این سند واقعیت داشته باشد فاجعهای برای واردکنندگان نفت عربستان خواهد بود.
به هر حال آمریکاییها علاقه دارند ذخایر کشورهای وابسته به خود را بالاتر اعلام کنند تا احساس امنیت انرژی را به مشتریان نفت آنها منتقل کنند.
اگر این سند واقعی باشد در نقطه اوج تولید فضا متفاوت میشود و امکان جبران برای اروپاییها سختتر میشود چرا که بعد از آن لااقل باید با نفت ارزان خداحافظی کرد. چنانکه مجبور خواهند بود از میادینی که استخراج آنها سخت و هزینه بر است برای جبران کمبود نفت استفاده کنند.
در آن زمان همه میادین عمده نفتی به بالای نیمه عمر خود میرسند و بالای ۵۰ سال قدمت خواهند داشت. حتی اگر حداکثر تلاش برای تولید صیانتی در نظر گرفته شود تنها کم کردن نرخ کاهش جهانی تولید ممکن خواهد بود و از اصل کاهش تولید نمیتوان جلوگیری کرد.
به همین دلیل peak oil نقطه حساسی برای ما و جهان محسوب میشود و باید از آن برای رسیدن به اهداف سیاسی اقتصادی کشورمان استفاده کنیم. همانگونه که دشمنان ما نیز تلاش میکنند از این مسئله استفاده کنند.
آمریکا از الان برای استفاده از حربه امنیت انرژی برنامه ریزی و مهره چینی میکند. کما اینکه میبینید لیبی و مصر را نیز به راحتی رها نمیکند.
در خلیج فارس و آمریکای لاتین نیز همانگونه است. اگر کشورهای آمریکای لاتین به اردوگاه آمریکا باز گردند، اروپا چه قدر در این منطقه نفوذ خواهد داشت؟ در منطقه خلیج فارس اروپاییها چقدر در مدیریت انرژی نفوذ دارند؟ در 2020 نفوذ آمریکا بیشتر خواهد بود یا اروپا؟ و در آن زمان قطعا تنها کشورهایی میتوانند امنیت انرژی اروپا را تأمین کنند که در اردوگاه آمریکا نباشند.
تصور میکنم اروپاییها باید در امنیت انرژی مردم خود و حرکتهای سیاسی که با نقشآفرینی صهیونیستها سامان مییابد تجدید نظر کنند.
*کاهش چشمگیر قدرت خرید تولیدکنندگان نفت/کورس گذاشت در تولید بیشتر توجیه ندارد
فارس: در راستای همین تحلیل بعضی کارشناسان معتقدند آمریکاییها در حال دو پاره کردن اروپا و نگهداشتن پاره قویتر در اردوگاه خود و تحمیل هزینهها به پاره ضعیفتر است. این کارشناسان معتقد همراهی دولتهای در مرز ورشکستگی بوتان، ایتالیا و اسپانیا با آمریکا وابستگی این کشورها به وامهای کشورهای قویتر اروپای است. تصور میکنید چنین تحلیلی میتواند رفتار اروپاییها را توضیح دهد؟
میرکاظمی: اتحادیه اروپا الان مشکلات فراوانی دارد. بالاخره ویژگی آنها یکپارچگی بود. یکپارچه شدن نیز مراحل گوناگونی دارد و از برداشتن محدودیتهای تجاری و اقتصادی تا اشتراک پول و برداشتن مرزها را در برمیگیرد.
اگر قرار باشد این اتحادیه تکه تکه شود یعنی از آن فرآیند چندین ساله رسیدن به پول مشترک عقبنشینی کردهاند. اگر آمریکا موفق شود اروپا را تکه تکه کند دیگر اتحادیه اروپایی وجود نخواهد داشت. برای همین است که اروپایها تلاش میکنند بعضی کشورها را که مشکل اقتصادی دارند حفظ کنند. هر چند هزینههایی برای بقیه اعضا به دنبال دارد.
در کل امروز اروپا با مشکلات اقتصادی فراوانی روبرو است. در جلسات مشترک اوپک با اروپا نیز مطرح کردم که چرا باید ما تاوان رکود اقتصادی اروپا را پرداخت کنیم.
زمانی که ما تولید نفت را 5 میلیون بشکه پایین آوردیم یعنی ظرفیت تولید اعضای اوپک را خالی نگهداشتیم، از آنها پرسیدیم چرا ما باید هزینه خواب سرمایه را برای شما پرداخت کنیم. امنیت تقاضا برای ما وجود ندارد.
گفتیم همانطور که شما امنیت عرضه را طلب میکنید برای ما نیز امنیت تقاضا مهم است تا بتوانیم سرمایهگذاری انجام دهیم. همه اینها باعث میشود سرمایهگذاری نیز به اندازه کافی در حوزه تولید نفت انجام نشود و peak oil نیز شدیدتر اتفاق بیفتد.
به هر حال وضعیت قدرت خرید صاحبان نفت و انرژی در سرمایهگذاری در صنعت نفت تأثیر دارد. در حال حاضر هر بشکه نفت 110 دلار قیمت دارد و قیمت یک اونس طلا نیز 1750 دلار است. این در حالی است که قیمت نفت در دهه 70 میلادی بین ۲۵ تا ۵۰ دلار در نوسان بود و قیمت هر اونس طلا نیز 35دلار بود. این مسئله نشان میدهد قدرت خرید ما پایین آمده است.
سال گذشته در اوپک یک بررسی انجام شد که بر اساس آن قدرت خرید هر بشکه به پایه 1970 قریب به 11.2 دلار شده بود. اینگونه نفت فروختن نه تنها به نسلهای بعدی ما کمک نمیکند بلکه ضرر محسوب میشود. ضرورتی ندارد ما برای استخراج بیشتر در این شرایط مسابقه بدهیم.
ما در اوپک میگفتیم که این قیمت، قیمتی نیست که بر اساس آن در تولید کورس بگذاریم. یکی از خبرنگاران از من پرسید ما نباید مقام دوم تولید اوپک را از دست بدهیم و من پاسخ دادم چه دلیلی دارد در این مسابقه بیدلیل و بیحساب و کتاب تلاش کنیم خودمان را بالا نشان دهیم تا زودتر منابع با ارزشمان را از دست بدهیم. چرا که به هر حال در آینده ارزش این نفت به مراتب بیش از چیزی است که الان دارد.
*درآمد مالیاتی گروه ۷ از نفت از درآمد نفتی همه اعضای اوپک بیشتر است
فارس: تصور نمیکنید اگر ما تولید بیشتری داشتیم حذف این مقدار صادرات نفت ما از بازار برای اروپاییها و آمریکا هزینه بیشتری ایجاد میکرد؟
میرکاظمی: فکر میکنم بازار مصرف جهانی نفت حدود 85 میلیون بشکه در روز است که 40 درصد آن را اوپک تأمین میکند. اروپا نیز بخشی از نفت خود را از ما تأمین میکند و با محدودیتهای پالایش و حتی تأمین نیز روبروست چنانکه اگر اطلاعات ویکی لیکس درباره ذخایر عربستان صحیح باشد تصمیمگیری درباره امنیت انرژی جهان به شکل دیگری انجام خواهد شد و ایران نیز نقش دیگری خواهد یافت. چنانکه اگر سندی که منتشر شده صحت داشته باشد، ذخایر عربستان را پیش از انتشار این سند برای جلوگیری از پررنگ شدن نقش ایران خلاف واقع اعلام کردهاند.
بنابراین به نظر من ما نباید برای بالا بردن تولید ارزش قائل شویم چرا که مصرفکنندگان این مسابقه را برای ما فراهم کردهاند.
به هر حال تحریم اروپا، بازی اروپا در زمین دیگران و به ضرر خود اروپا خواهد بود. ما نیز باید محکم بایستیم و این توان را نیز در اختیار داریم که به راحتی در برابر آنها بایستیم و یک راهکار آن است که بازارهای دیگری پیدا کنیم.
این نفت اگر دست اروپاییها بود زیر 300 دلار در هر بشکه آن را به ما نمیفروختند. اگر افزایش قیمت سایر کالاها در 30 تا 40 سال گذشته را در مقایسه با نفت ببینید، قطعا نفت از همه آنها عقبتر است. در صورتی که میزان مالیاتی که آنها از نفت میگیرند به مراتب از درآمد تولیدکنندگان بیشتر است. یعنی قیمت واقعی نفت برای مصرفکننده بیش از قیمتی است که ما عرضه میکنیم.
ما تحقیقی درباره اعضای گروه هفت یعنی آمریکا، کانادا، ژاپن، فرانسه، انگلستان، ایتالیا و آلمان انجام دادیم که نشان داد میزان درآمد مالیاتی این هفت کشور از نفت از درآمد 12 کشور عضو اوپک بیشتر است.
در نشست مشترک با اتحادیه اروپا به عنوان قائم مقام اوپک گفتم چرا شما مالیات نفت را کم نمیکنید که بازار نفت تحریک شود. آنها حتی یارانه حوزههای دیگر انرژی را زیاد کردهاند اما مالیات نفت را کم نمیکنند.
فارس: در این شرایط رکود چرا مالیات نفت را کاهش نمیدهند؟
میرکاظمی: چون نمیخواهند مصرف بیش از این را در کشورهایشان داشته باشند. مالیات این بخش را کم نمیکنند چون هم یک منبع درآمد برای آنها محسوب میشود و هم اینکه تولیدکنندگان نمیتوانند قیمت را بالا ببرند.
اما ما به آنها گفتیم شما باید مالیات را کاهش دهید تا هم بازار تحریک شود و هم ما بتوانیم قیمت را افزایش دهیم چرا که این قیمت منطقی نیست.
*کاهش تولید نفت؛ راهکار مقابله با تحریم نفتی اروپا
فارس: خوب در شرایط فعلی راه حل ما در برابر تحریم نفتی اروپا چیست؟
میرکاظمی: به نظر من یک راهحل آن است که ما تولید را به همان نسبت پایین بیاوریم. اگر اروپا 18 درصد از نفت صادراتی ما را میخرد ما حدود 20 درصد از درآمدهای نفتی را وارد صندوق توسعه ملی کرده و آن را خرج نمیکنیم. به همین دلیل میتوانیم معادل این رقم تولید را برای مدتی کاهش دهیم و اصلا 18 درصدی را که به اروپا صادر میکنیم دیگر صادر نکنیم. چون به درآمد آن نیاز فوری نداریم چنانکه دو سال است مازاد درآمدهای نفتی وارد صندوق توسعه ملی میشود و این صندوق هنوز پرداختی نداشته است. ذخایر آن هم در بانکهایی است که کشورهای قطب مخالف ما از آن استفاده بیشتری میکنند تا ما.
فارس: تصور نمیکنید کشور به صورت عمومی با کمبود منابع مالی مواجه شود؟
میرکاظمی: این بخش از درآمد نفت که وارد صندوق توسعه ملی میشود طبق قانون اجازه هزینه کردن برای اداره کشور را ندارد لذا برای جبران بخشی از آن را میتوان از طریق هدفمندی یارانهها تأمین کرد. قرار بود 50 درصد از منابع طرح هدفمندی به یارانه نقدی اختصاص بیابد و 50 درصد نیز صرف تولید و جبران هزینههای دولت شود.
یکی از دلایل اصلی تورم در ایران خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی است. یعنی درآمد ارزی کشور بالا است و به ریال نیاز داریم. لذا بانک مرکزی دلار مازاد را وارد بازار کرده تا ریال مورد نیاز را تامین کند و با توجه به اینکه بازار کشش جذب کامل آن را ندارد پس بانک مرکزی خود ارز را برمیدارد و در ازای آن ریال جدید وارد بازار میکند. سالها است که در این زمینه مشکل داریم.
فارس: ظاهرا بعد از جنگ بانک مرکزی همواره این کار را انجام داده است...
میرکاظمی: بله، خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی عمدتا افزایش یافته است اگر چه گاهی نرخ رشد این افزایش کم شده است.
یعنی بازار داخلی کشش مصرف ارزهایی که بدست آوردهایم را نداشته است اما به ریال نیاز داشتهایم پس این ارز را بانک مرکزی وارد داراییهای خارجی خود کرده و معادل آن ریال جدید وارد بازار کرده است که باعث به هم ریختگی پایه پولی، افزایش نقدینگی و نرخ تورم شده است.
فارس: یکی از دلایلی که دولتها زیر بار عدم اجرای این فرآیند نمیروند آن است که مجبور خواهند شد بودجه عمرانی را کاهش دهند و کاهش بودجه عمرانی نیز باعث تشدید رکود میشود و کشور ما هم که مدتها است با رکود درگیر است و اخیر نیز وارد رکود تورمی شده است. تصور نمیکنید دولتها از تشدید رکود نگرانند و به همین دلیل به جای دارایی ارزی خود پول چاپ میکنند؟
میرکاظمی: به هر حال شما به بودجه جاری و سرمایهای برای اداره کشور نیاز دارید این بودجه نیز عمدتا از مالیات، فروش سهام و دارایی، سود شرکتهای دولتی و نفت به دست میآید. وقتی به سمت تبدیل بخش قابل توجهی از ارز دولت میروید بازار نمیتواند همه آن را مصرف کند.
فرض کنید درآمد ارزی دولت حاصل از فروش نفت و میعانات ۱۰۰ میلیارد دلار و 40 تا 50 میلیارد دلار نیز درآمد صادراتی کشور باشد. تمام واردات کالا، خدمات و حتی قاچاق نیز در مجموع این اندازه نیست. پس کشور مازاد ارزی دارد.
راه دیگر آن است که این پول از جای دیگری تأمین شود. قبل از اجرای هدفمندی اگر قیمت نفت 80 دلار بود میگفتیم حدود 80 - 100 هزار میلیارد تومان یارانه میدهیم چرا کشوری که خود نیاز دارد اینگونه مصرف را بیرویه بالا برده و یارانه پرداخت میکند.
یکی از اهداف اجرای طرح تحول مهار کردن تورم بود، به خاطر میآورید؟ اگر بخواهیم از ساختار موجود تبدیل ارز رها شویم چارهای جز این را نداریم و دولت میتواند کسری خود را از این محل جبران کند و نیاز نیست دلار بیشتری را در بازار عرضه کند که مشتری برای آن وجود ندارد.
به هر حال درآمد مالیاتی که 25 تا ۳۰ هزار میلیارد تومان است را نمیتوانید ناگهان به 50 هزار میلیارد تومان برسانید. پس امکان تأمین منابع دولت از این راه وجود ندارد. فروش داراییها در بورس نیز بیش از 3 تا 4 هزار میلیارد تومان کشش ندارد. البته رد دیون متفاوت است چنانکه رقم بالایی را مثلا 20 هزار میلیارد تومان میتوان به عنوان رد دیون واگذار کرد اما پولی از آن بدست نمیآید.
تنها نفت و یارانهها باقی میماند و به نظر میرسد تنها هدفمند کردن یارانه ها است که راهحل اساسی جبران کسی بودجه دولت و کم کردن تورم محسوب میشود. اما اگر این طرح دقیق اجرا نشود و تورم افزایش پیدا کند عملا اجرای آن بیاثر میشود و به نوعی پس روی محسوب میشود.
*لزوم وجود قانون برای تحریم کشورهای تحریمکننده نفت ایران در زمان رسیدن به peak oil
فارس: به موضوع تحریم نفت و پیشنهاد شما باز گردیم اولا خروج ما از بازار نفت ریسک ما را برای ورود مجدد به این بازارها افزایش نمیدهد؟ به هر حال ما از هر بازار که خارج شدهایم برای بازگشت به آن با مشکل مواجه شدهایم در عین حال اگر از میادین کم برداشت کنیم سرمایهگذاری انجام شده ما در حوزه تولید نفت بلا استفاده نمیماند؟ در عین حال تصور نمیکنید کم کردن برداشت روی وضعیت مخازن تأثیر نامطلوب داشته باشد؟
میرکاظمی: اتفاقا ما در بعضی میادین بیش از اندازه برداشت میکنیم و تولید صیانتی ما دچار مشکل شده است که کم کردن برداشت از این میادین میتواند مشکل را تا حدودی اصلاح کند. یعنی به میزانی برداریم که بتوانیم تزریق آب و گاز در مخازن داشته باشیم تا برداشت صیانتی تضمین شود. در عین حال باید حداکثر برداشت را از میادین مشترک داشته باشیم و اگر کاهش تولید میدهیم در میدانهای مستقل برداشت را کاهش دهیم و صیانت دقیقتر را در این میادین پیاده کنیم.
در وهله سوم اگر میتوانیم بازاری پیدا کنیم که در آن مجبور نباشیم قیمت را کاهش دهیم میتوانیم این بازارها را جایگزین بازار اروپا کنیم.
فارس: به پیشنهادهای کاهش قیمت خریداران نفت ایران اشاره میکنید؟
میرکاظمی: بله، در واقع اگر کسی خواست از این وضعیت سوء استفاده کند هیچ اشکالی ندارد که تولید نفت را کاهش دهیم. این کار به نفع شرکت ملی نفت برای مدیریت بهتر تولید صیانتی است چرا که دیگر از آن حداکثر تولید را نمیخواهند و تولید بهینه را از این شرکت خواهند خواست. در عین حال فروش این نفت در آینده درآمد بیشتری را نصیب کشور خواهد کرد. کاهش تولید، افزایش قیمت جهانی را سبب خواهد شد و نیز به سمت عملکرد واقعی رهایی بودجه از درآمد نفتی گام برداشتهایم.
پاسخ به این پرسش نیز ضروری است که ما این پول را کجا میبریم؟ چرا در حساب ذخیره ارزی معوقه داریم؟
پیش از این باید پاسخ دهیم که چرا بهرهوری ملی سرمایه در ایران پایین است؟ یکی از دلایل این امر آن است که در بخشهای مختلفی در کشور سرمایهگذاری انجام شده و ظرفیت تولید ایجاد کردهایم ولی این ظرفیت بلا استفاده مانده و منجر به افزایش تولید ملی نشده است.
دلیل این مسئله نیز آن است که نگاه ما صادرات گرا نبوده و برای جایگزینی واردات تولید کردهایم و این مسئله باعث خالی ماندن ظرفیتهای موجود شده است چنانکه اگر شرکت قدرت صادرات داشته باشد ظرفیت خالی پر شده و بهرهوری ملی سرمایه بالا میرود.
پس ارزی که اینگونه بدست میآوریم نباید در جایی بنشیند که به صادرات منجر نشود اما امروز چنین نمیشود. آیا باید اجازه دهیم در صندوق توسعه ملی هم در آینده معوقه داشته باشیم؟
یکی از دلایل معوقات حساب ذخیره ارزی ناتوانی در پر کردن ظرفیت واحدهای تولیدی است. در عین حال نگرانی دیگر آنها بازپرداخت ارزی است. دریافت کننده تسهیلات، تسهیلات ارزی را با دلار هزار تومانی دریافت کرده و باید بازپرداخت آن را با دلار 170۰ تومانی انجام دهد. این مسئله نیز ریسک سرمایهگذاری را بالا میبرد و انگیزه سرمایهگذاری را کم میکند. دادن ریال به متقاضی تسهیلات چه ایرادی دارد؟ میتوانیم ریال بدهیم و ریال پس بگیریم تولید کنندگان حاضرند با درصد بالاتری تسهیلات ریالی بگیرند اما با نرخ 5 درصد تسهیلات ارزی نگیرند.
برای حل مشکل تولید نیز بخشی از یارانهها بر اساس قانون به تولید اختصاص مییابد و اگر منابع بانکها نیز مانند آنچه درباره مسکن مهر انجام شد مدیریت شود بخشی از منابع مورد نیاز تولید تامین میشود.
یعنی در ازای عدم ورود منابع ناشی از کاهش تولید نفت به صندوق توسعه ملی، کافی است معادل آن را بصورت ریالی از منابع دیگری تأمین کنیم. هر چند دو سال است صندوق توسعه ملی پرداخت جدی نداشته است و امروز این صندوق کسری ندارد که نگران آن باشد. در عین حال میتوانیم از محل هدفمندی یارانهها و مدیریت بر منابع بانکی در جهت جبران آن کمک بگیریم.
یعنی اگر برای نفت صادراتی به اروپا بازار جدیدی نیز پیدا نکردیم اگر بخواهیم در برابر اتحادیه اروپا بایستیم میتوانیم تولید نفت را کاهش دهیم. تا برخی کشورها را نیز هول بر ندارد و خواستار کاهش قیمت نفت صادراتی ایران شوند.
سوال مهم دیگری که باید به آن پاسخ دهیم آن است که امروز که نفت را به قیمتی که میدانیم واقعی نیست میفروشیم کجا آن را سرمایهگذاری میکنیم که ارزش آن بیش از فروش انرژی به این قیمت است.
چرا باید در برداشت بیشتر مسابقه دهیم تا نفت را به کشورهایی که از ما نفت نمیخرند با واسطه صادر کنیم؟ میتوانیم اصلا به آنها نفت نفروشیم و آنها باید نگران رسیدن به نقطه اوج تولید نفت باشند.
ما نیز باید برای زمان رسیدن به آن نقطه قانون بگذاریم. ممکن است امروز عرضه زیاد باشد اما در آینده عرضه حتما از تقاضا کمتر خواهد بود و این کشورهای متخاصم باید بدانند آن زمان حتما با قانون جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهند بود آن هم در شرایطی که قطعا تک قطبی و تسلط آمریکا بر منابع انرژی خودنمایی بیشتری خواهد کرد. آن زمان اروپاییها متوجه خواهند شد تهدید واقعی برای آن از سوی چه کشورهایی خواهد بود.
فارس: تصور نمیکنید در صورت تغییر وضعیت عرضه و تقاضای انرژی فسیلی جهان کشورهای مصرف کننده به دنبال انرژیهای جایگزین بروند؟
میرکاظمی: آنها در این انرژیها یارانه هم پرداخت میکنند اما هنوز به وضعیت اقتصادی انرژیهای نو دست پیدا نکرده اند. به هر حال انرژی نو باید از نفت ارزانتر تمام شود. اصلا فرض کنید به این انرژیها نیز رسیدند چقدر زمان نیاز خواهند داشت که تجهیزات مصرف خود را از نوع منابع هیدروکربوری انرژی به نوع دیگر انرژی تغییر دهند؟ مثلا چقدر طول خواهد کشید که خودروها یا کارخانجات تجهیزات خود را تغییر دهند؟
مصرف کنندگان بخوبی میدانند که اگر peak oil اتفاق بیفتد غافلگیر خواهند شد.
فارس: تصور نمیکنید آمریکاییها مانند بحران نفتی دهه هفتاد تلاش میکنند بوسیله بحران مشابهی نحوه مصرف انرژی را در کشور خودشان تغییر دهند؟
میرکاظمی: البته آنها روی این مسئله به جد کار و از این موضوع حمایت میکنند اما تاکنون راهحل قانع کنندهای ارائه نشده و در صورت ارائه نیز جابجایی انرژی زمان میبرد. مطمئن باشید اگر آنها جواب گرفته بودند حتما آن را پیاده میکردند و برای اجرای آن صبر نمیکردند.
در عین حال آنها انرژی گرانی نمیخرند. ببینید هزینههای سخت افزاری صنعت نفت چقدر افزایش یافته است مثلا وقتی به آنها میگوییم روی LNG کار کنید میگویند فنآوری آن گران و به سرمایهگذاری سنگین نیاز دارد وقتی به آنها میگوییم قیمت این فناوری را کاهش دهید میگوید نه شما گاز ورودی آن را ارزانتر کنید. بنابر این ما هم باید راهحل خودمان را پیدا کنیم.
فارس: نظر شما درباره تحریم پیش دستانه ما در صادرات نفت به اروپا چیست؟ آن هم در شرایطی که تنها زمان تأثیر گذار این تحریم پیش دستانه فصل زمستان است و گذشتن این فصل فرصت ما را نیز از بین میبرد
میرکاظمی: به نظر من نباید کلی تصمیمگیری کنیم و باید براساس رفتارهای هر یک از کشورها با آنها برخورد کنیم. آنها قطعا برای اصلاح پالایشگاههای خود زمان نیاز دارند و این زمان را برای خود خریدهاند.
شنیدهام سفرای بعضی کشورهای اروپایی به مجلس رفتهاند و خواستار آن شدهاند که ایران درباره تحریم پیش دستانه صبر کند. خوب این مسئله را باید بصورت عمومی مطرح کنند. اگر کشوری تجدید نظر کرد ما میتوانیم روابط خود را ادامه بدهیم و در عین حال باید مسائل حقوقی نفت را نیز در نظر بگیریم. بالاخره قراردادها ماهیت حقوقی دارد و نقض آن برای هر یک از طرفین تبعاتی دارد.
اما ما چه اصراری به تولید بیشتر داریم؟ جهان باید از کاهش تولید نفت ایران نگران باشد چرا که ایران ضرر نمیکند.
گفت وگو از علی فروزنده
انتهای پیام/