دایی هیچگاه محبوب نبوده است چرا که در عمرش نه از کسی باج خواسته و نه به کسی باج داده است.bazgasht.net
چند وقتی بود فرصت نمی کردم به فورم سر بزنم؛ در این چند صفحه مطالب جالبی رو از دوستان در مورد علی دایی خوندم و بسیاری از نوشته ها تونستند حق مطلب رو در مورد علی دایی ادا کنند. اما این جمله ای که از این نوشته ی طولانی انتخاب کردم تقریبا نشان دهنده ی همه ی همه چیز در مورد علت عدم محبوبیت دایی - به زعم جناب آگاه و همفکرانی مانند ایشان- است:
دایی هرگز اهل باج دادن نبوده!
ورزشدوستان ما کاملا متاثر از نوشته های مطبوعات هستند. این مطبوعاتی ها کی هستند؟ اصلا این تعداد روزنامه ی ورزشی در این وسعت تیراژ یعنی چه؟ شما خوب می دانید که روزنامه و اصولا ژورنالیسم کارش حاشیه پردازی است و از کاه کوه ساختن و سر صدا به راه انداختن. ضمنا چاپ کردن روزنامه ورزشی و پر کردن صفحات روزنامه و راضی نگه داشتن مخاطبین که به این آسانی ها نیست.این وسط علی دایی همیشه بهترین سوژه بوده! چرا از او ننویسند؟ اما از او بد می گویند چون کسی نبوده که ذره ای محل به این مطبوعاتی ها و روزنامه نگاران نازل اندیش بگذارد! او در تمام دوران بازی اش همین رویه را داشته و هنوز هم دارد. در نتیجه در تمام این سال ها او کار خودش را می کرد و هر روز آتش خشم این روزنامه نگاران شعله ور تر می شد. اینها به هر نحوی سعی می کردند او را ضایع کنند و همه کاسه کوزه های شکست ها و ناکامی ها را به گردن او بیاندازند. همه می گفتند او باعث نیامدن هاشمیان به تیم ملی بوده، او بوده که سبب خط خوردن ایمان مبعلی از تیم ملی شده بود و اصلا او پول می داده که تمام مربیان تیم ملی از زمان مایلی کهن به بعد او را فیکس تیم ملی کنند...! و و و ...!!!! اما هیچ کس نمی گوید با کدام مدرک این حرف ها را می زنید؟؟! اگر راست می گویید یک بار مدرک رو کنید ببنیم داستان چطوری است؟ چرا حتی یک نفر از همین مطبوعات خوش خط و خال و دلسوز فوتبال! نتوانست
مدرک رو کند که دایی باند مافیایی دارد و خودش را به تیم ملی تحمیل می کند. اینها فقط یک تهمتی را علم کردند و بعد با آب و تاب
بارها آن را تکرار کردند و به اشکال و زبان ها ی مختلف به خورد مردم خوش باور ما دادند. بعد از چند وقت هم
همه باورشان شد که این تهمت ها درست است و دایی مسبب همه ی این خراب کاریها بوده است! در نتیجه دلیل همین به قول شما عدم محبوبیت همین است. به قول یکی از دوستان که خیلی خوب گفته بود، فکر می کنید اینهایی که می روند ورزشگاه ها و انواع و اقسام فحش ها را نثا دایی می کنند کی هستند؟ در چه سطح فکری از جامعه قرار دارند؟ اینها یک مشت جوان پر شور هستند که مثلا می بینند حرف دلشان را فلان روزنامه زده و
خیال می کنند حق با بوده پس به خود اجازه می دهند که به دایی بی احترامی کنند! ضمنا به چه دلیل اهانت این تعداد از تماشاچی های معلوم الحال را به کل جامعه تسری می دهید و می گویید
دایی منفور بین مردم است؟؟ مگر نماد جامعه ی ما این تماشاچی ها هستند؟! نمونه ی بارزش همین محیط فورم. پس چرا در همین محیط مجازی - که کاربران آن اغلب محصل یا دانشجو و یا تحصیل کرده هستند- این همه از دایی حمایت می کنند؟ چرا اینها مثل آن تماشاچی ها اهانت نمی کنند؟ این چه طرز نتیجه گیری است که شما می کنید؟!
کاریکاتورهایی هم که به دفعات استفاده کردید در همان راستای فرهنگ لمپنیسمی بود که مطبوعات دنبال می کردند و تخریبی که همگی متحد شده بودند از علی دایی بکنند و الا واقعیت چیز دیگری است. هیچ وقت تیتر یکی از همین روزنامه ها بعد از بازی با مکزیک و اعلام خبر کمر درد دایی و عدم حضورش در مقابل پرتقال را یادم نمی رود. اسم روزنامه اش را هم می گویم:
روزنامه البرز ورزشی با فونت بسیار درشت (مثلا 70) تیتر زده بود:
" وجدان علی دایی به کمرش زد!" وقتی این تیتر را دیدم عرق شرم به پیشانی ام نشست و واقعا تاسف خوردم که چه افرادی دارند در کشور مثلا کار فرهنگی می کنند و به قول خودشان اطلاع رسانی می کنند! من فقط می خواهم این را بگویم که چطور است که قشر تحصیلکرده و فهمیده ی ما اسیر این مطبوعات نمی شود (نمونه اش نوشته های فراون دوستان همین فورم که قبلا هم یادآور شده بودم) اما چون یک عده در ورزشگاه ها فحش می دهند باید حکم کنیم طرف حقش بوده که فحشش می دهند و او هرگز محبوب نیست؟!...
ضمنا این را هم اضافه کنم که زیاد به همین علی کریمی یا حتی مهدوی کیا خوشبین نباشید، کافی است این دو بازیکن هم چند بار توپ های ساده ای را خراب کنند و کیفیت بازی شان پایین بیاید و از طرفی
مطبوعات شریف و دلسوزمان! هم کمر همت ببندند که این دو را حذف و از دور خارج کنند، خواهید دید که همان داستان دایی در مورد این ها هم پیش می آید و یک عده تماشاچی زور باور اسیر جو و موج منفی روزنامه ها می شوند و این دو قهرمان را که بارها برایشان افتخار آفریده بودند هو می کنند! دیر یا زود مشابه این اتفاقات خواهد افتاد و این جریان به هیچ وجه منحصر در علی دایی نمی شود. این است گوشی از فرهنگ مردم ما این گونه دمدمی مزاج هستند و زود گذشته ها را فراموش می کنند.
اما من واقعا به شخصه احترام زیادی برای علی دایی قایل بوده و هستم، قبلا هم به دفعات گفته ام. من مجذوب غیرت و
قدرت روحی او هستم که چطور با همه ی این افتراها و ناسزاها باز هم توانسته به کار خودش ادامه بدهد و هرگز خم به ابرو نیاورد و بازهم در مسیر موفقیت گام بدارد! حقیقتا این سطح از جسارت و میل به خواستن را یا ندیده ام یا کمتر دیده ام. بارها در مصاحبه هایش خوانده بودم که از قول او نوشته بودند هر چه بیشتر از من انتقاد می کنند من روحیه ام بیشتر می شود تا شایستگی هایم را ثبات کنم و می گفت زمان همه چیز را نشان خواهد داد و اکنون در عرصه ی مربی گری هم دارد همین مسیر را طی می کند و شایستگی هایش را نشان می دهد و در آینده نزدیک اتفاقات دیگری هم خواهد افتاد! ...
در آخر این را هم اضافه کنم: بنده خودم که آذری نیستم هیچ، هیچ یک از ایل و تبار ما و خانواده ی ما هم ترک نیستند!!! بنده اصالتا شیرازی هستم! (قابل توجه جناب داریوش که تصور می کند می شود با زدن برچسب آذزی بودن به حامیان علی دایی همه چیز را ماستمالی و توجیه کرد! خیر قربان، این طور نیست...!)
از شما خواهش می کنم به جای استفاده از چند کاریکاتور تمسخر آمیز و چند جمله ی تکراری پس مانده ی روزنامه نگاران، پاسخ مستدل و درست بدهید و دست کم کاربران این فورم را قانع کنید که حق با شماست تا اگر واقعا توانستید این کار را بکنید و قانع شدیم ما هم به علی دایی فحش بدهیم!
موفق باشید
(با عرض پوزش به خاطر طولانی شدن این پست.)