• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

فیزیک, دنیایی شگفت انگیز

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
نه ... کلی هم هیجان زده شدم !!!
cowb.gif


nunu.gif
.. علوم دوره راهنمایی ؟ یا کلکی تو کاره ؟!!
tnp.gif

اوه , خوشحالم که براتون جالب بوده

من از دوم راهنمایی فقط بسکتبالش یادم میاد :lol: , اونم به خاطر اینکه توپش زیاد سنگین بود و دست ها و انگشتای منم که حساس , به همین خاطر همیشه یکی از انگشتام درد می کرد و آسیب دیده بود :lol:

ولی اگر بخواین که با توجه به موارد گفته شده در بالا به این پاسخ بدین , حتما می گین که خب پنبه سنگین تره

ولی باید بگم که نه , نمی شه گفت که کدوم سنگین تره

دلیلش ...

ببینین , باید به این نکته توجه کنید که مقدار زیادی از حجم پنبه رو هوا تشکیل داده ,
پس زمانی که پنبه در آب قرار می گیره آب جای هوا رو می گیره و به همین خاطر مقداری از آب که توسط حجم واقعی پنبه جابجا می شه کمتر از چیزی است که تصور می شود
خب تا اینجاش کار فیزیک نظری بود که به جواب قطعی نرسید

ولی برای رسیدن به جواب به یه experimental physicist نیاز داریم

که بره و ببینه , آب جابجا شده توسط پنبه بیشتره یا آهن
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
خب امروز یه چیز جالب برا فیزیک و انیشتین دوستان داریم

صدای انیشتن که تو خیلی سایت ها و وبلاگ ها وجود داره

صدای انیشتن

حجمش خیلی کمه دانلودش کنید :happy:

اینم متن سخنرانیش , که البته مقداری از سخنرانیشه

"It followed from the special theory of relativity that mass and energy are both but different manifestations of the same thing -- a somewhat unfamiliar conception for the average mind. Furthermore, the equation E is equal to m c-squared, in which energy is put equal to mass, multiplied by the square of the velocity of light, showed that very small amounts of mass may be converted into a very large amount of energy and vice versa. The mass and energy were in fact equivalent, according to the formula mentioned above. This was demonstrated by Cockcroft and Walton in 1932, experimentally."​

 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
شاید براتون این سؤال پیش اومده که چرا الکترون بدور هسته می چرخه و به درون هسته سقوط نمی کنه با توجه بین این نکته که بر اساس نیروی جادبه ی الکتریکی باید به هم جذب بشن ؟

دلیلش اینکه جهت نیروی وارده با جهت حرکت الکترون یکی نیست , در اصل اگر بخواد که الکترون به طرف هسته حرکت کنه باید نیروی الکتریکی روی الکترون کار انجام بده و فاصله رو کم کنه

زمانی که زاویه نیرو و جهت حرکت الکترون 90 درجه باشه , نیروی الکتریکی نمی تونه که بر روی اکترون کار انجام بده
, و نمی تونه که فاصله رو کم کنه

از طرفی اگر الکترون هم بخواد که از هسته فاصله بگیره , باید در انرژِی پتانسیلش تغییراتی بوجود بیار که همین باعث بوجود اومدن نیروی در خلاف جهت تغییر و خلاف جهت حرکت می شود

به این خاطر که تغییرات پتانسیل با منفی نیروی پاستار که اینجا الکتریکی است برابره

در نتیجه نیرو نمی تونه الکترون رو جذب کنه , از طرفی اکترون هم نمی تونه از محدوده ی نیرو فرار کنه
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
امروز می خوام یه سؤال طرح کنم

چرا رنگ آسمان آبی است ؟


چرا رنگ آسمان قرمز نیست ؟

آیا رنگ آبی آسمان به خاطر دریا ها و اقیانوس هاست ؟

رنگ آسمان در جاهای مختلف زمین فرق می کند ؟ :blink:

بعدا میام جواب می دم :happy:

اگر خواستین می تونید جواب بدین :happy:
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
خب اول یه اصول کلی رو بگم

به عنوان يك قاعده كلي، هر چه طول موج در مقايسه با اندازه مانع بزرگتر باشد، موج به وسيله مانع كمتر پراكنده مي شود.

پس نور آبی بیشتر از نور قرمز یا طول موج های بلند تر پراکنده می شه ,

چرا نور خورشید پراکنده می شه :

اكنون مي توانيد بفهميد كه چرا رنگ آسمان آبي است. نور خورشيد به وسيله مولكولها و ذرات گرد و غبار موجود در آسمان ، كه معمولاً در مقايسه با طول موجهاي نور مرئي بسيار كوچكند، پراكنده مي شود. به اين ترتيب، نور طول موجهاي كوتاه (نور آبي) بسيار شديدتر از نور طول موجهاي بلندتر به وسيله اين ذرات پراكنده مي شوند. وقتي كه به آسمان صاف نگاه مي كنيم ، بيشتر اين نور پراكنده شده است كه به چشم ما مي رسد. دامنه طول موجهاي كوتاه پراكنده شده (وحساسيت چشم آدمي به رنگ) منجر به احساس رنگ آبي مي شود. از سوي ديگر، فرض مي كنيم كه در يك روز مه آلود به آسمان نگاه مي كنيم.

در اين صورت ، نور آبي باريكه اي كه به چشم ما مي رسد به طور كامل پراكنده شده است ، در حالي كه طول موجهاي بلندتر پراكنده نشده اند. بنابراين، احساس مي كنيم كه رنگ خورشيد متمايل به قرمز شده است.


اگر آسمان جوي نداشت، آسمان سياه به نظر مي‌رسيد


نکته : اين موضوع به وسيله‌ي انيشتين در سال 1911 كه فرمول‌هاي مفصلي براي پاشندگي نور از مولكول‌ها پيدا كرده بود به اثبات رسيد . ( چه می کنه این انیشتن :lol: )

در نتیجه خورشید نزدیک به زرد و قرمز دیده می شه و آسمان آبی


آیا آسمان در همه جای روی زمین یه رنگ است ؟

جاهایی که هوا داراي ذرات گرد و غبار يا قطره هاي آبي به بزرگي طول موج نور مرئي است, رنگهايي جز رنگ آبي ممكن است به شدت پراكنده شوند. مثلاً، كيفيت رنگي آسمان با بخار آب موجود در جو زمين تغيير مي كند. روزهايي كه هوا صاف و خشك است، آسمان آبي تر از روزهايي است كه رطوبت هوا زياد است. آسمان نيلگون ايتاليا و يونان ، كه قرن‌ها الهام‌بخش شاعران و نقاشان بوده است، به سبب خشكي استثنايي هواي اين سرزمينهاست.
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
حالا یه سؤال دیگه در همین رابطه :

چرا رنگ آسمان به رنگ طول موج های کوتاه تر از رنگ آبی نیست ؟

1- طيف نور گسيل شده از خورشيد در تمام طول موج‌ها پيوسته نيست و توسط اتمسفرِ بالايي جذب مي‌شود. بنابر اين بنفش كمتري در نور وجود دارد. همچنين چشم‌هاي ما حساسيت كمتري به آن رنگ‌ها دارند.


2- دومین دلیل به خود چشم انسان و حسگرهای آن بستگی دارد .

هنگامي كه به آسمان نگاه مي‌كنيم، سلول‌هاي مخروطي قرمز، با نور قرمز تحریک شده و همچنين با شدت كمتري به طول موج‌هاي نارنجي و زرد حساسيت نشان مي‌دهند.

سلول‌هاي مخروطي سبز به طول موج زرد به ميزان كمتري نسبت به طول موج‌هاي سبز و فيروزه‌اي پراكنده شده، واكنش مي‌دهند.

سلول‌هاي مخروطي آبي توسط رنگ‌هايي نزديك به طول موج‌هاي آبي كه با شدت زيادي پراكنده شده‌اند تحريك مي‌شوند. در صورت عدم وجود بنفش و نيلي در طيف، آسمان به رنگ آبي همراه با مخلوطي از سبز به نظر مي‌رسيد. ولي طول موج‌هاي بنفش و نيلي كه شديدترين پراكندگي را دارند سلول‌هاي مخروطي قرمز را تقريبا هماننند سلول‌هاي مخروطي آبي تحريك مي‌كنند.

بدين علت است كه اين رنگ‌ها با افزايش كمي رنگ قرمز، آبي به نظر مي‌رسند. اثر كلي اين است كه سلول‌هاي مخروطي قرمز و سبز تقريبا به طور يكسان توسط نور آسمان تحريك مي‌شوند. اين در حالي است كه چون آبي شديدتر تحريك مي‌شود، عامل آبي بودن آسمان به حساب مي‌آيد.
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
و حالا ...

آیا تا به حال برای شما این پرسش پیش اومده که چرا در روز رنگ آسمان آبی است و در غروب رنگ آسمان تمایل به زرد و قرمز است ؟

زيرا در روز قسمت آبي نور خورشيد به وسيله‌ي مولكول‌هاي هوا بيشتر به اطراف پراكنده مي‌شوند.

وقتي در هنگام غروب خورشيد به آسمان نگاه مي‌كنيم، آسمان به رنگ‌هاي قرمز و نارنجي است، زيرا قسمت آبي نور خورشيد در طول مسير پرتوها، به اطراف پراكنده مي‌شوند و از مسير ديد ما خارج شده‌اند.


( نکات در حد تیم ملی هستنا ...:lol: )
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
یک فیلم

براتون یک فیلم پیدا کردم

پرتاب کاوشگران مریخ ...

اینم چند تا اسکرین شات ...




گ




دانلود فیلم

حجم فیلم : 6.4 mb
 

Shredder

Registered User
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2006
نوشته‌ها
72
لایک‌ها
3
سلام به دوستان و مخصوصا Huashan عزیز.
دنبال یه Thread در مورد فیزیک بودم که به این قسمت بر خوردم.
تو پی سی ورد هم یه همچین Thread بود.ولی متاسفانه تبدیل شده بود ب تریبون دو سه نفر و پر از مطالب خام که به هیچ دردی هم نمیخورد.و تنها کار این بود copy & paste همین/.:f34r:
ولی اینجا انگار اوضاع فرق میکنه.
خوشحال میشم تو بحثتون شرکت کنم.و به معلومات خودم و بقیه دوستان کمی اضافه کنم.:happy:
اگه نظر منم بخواین میگم بجای وارد کردن مطالب از قشمتهای دیگه خودمون روی بعضی از مسائل فکر کنیم و نظر بدیم.
در این بین اگر هم اشتباهی رخ بده توسط دیگر دوستان برطرف میشه.
اینطوری شوق و اشتیاق فکر کردن روی قضیه های فیزیک یا همان اتفاقات زندگی بیشتر میشه.
من و دوستانم هم سر کلاسه همین کار رو میکردیم. یه مسئله از کتاب گاسیورویچ یا میلفورد یا .. که مشکل بود به بحث میزاشتیم و به اینصورت خرده خرده با تصحیح خطاهای همدیگه به جواب میرسیدیم.
خلاصه کار جالب و مفیدی هست.

این نظر من بود .تصمیم با شما دوستان .
به هر حال خوشحال میشم در مورده مسائل فیزیک به هم صحبت کنیم.
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
سلام به دوستان و مخصوصا Huashan عزیز.
دنبال یه Thread در مورد فیزیک بودم که به این قسمت بر خوردم.
تو پی سی ورد هم یه همچین Thread بود.ولی متاسفانه تبدیل شده بود ب تریبون دو سه نفر و پر از مطالب خام که به هیچ دردی هم نمیخورد.و تنها کار این بود copy & paste همین/.:f34r:
ولی اینجا انگار اوضاع فرق میکنه.
خوشحال میشم تو بحثتون شرکت کنم.و به معلومات خودم و بقیه دوستان کمی اضافه کنم.:happy:
اگه نظر منم بخواین میگم بجای وارد کردن مطالب از قشمتهای دیگه خودمون روی بعضی از مسائل فکر کنیم و نظر بدیم.
در این بین اگر هم اشتباهی رخ بده توسط دیگر دوستان برطرف میشه.
اینطوری شوق و اشتیاق فکر کردن روی قضیه های فیزیک یا همان اتفاقات زندگی بیشتر میشه.
من و دوستانم هم سر کلاسه همین کار رو میکردیم. یه مسئله از کتاب گاسیورویچ یا میلفورد یا .. که مشکل بود به بحث میزاشتیم و به اینصورت خرده خرده با تصحیح خطاهای همدیگه به جواب میرسیدیم.
خلاصه کار جالب و مفیدی هست.

این نظر من بود .تصمیم با شما دوستان .
به هر حال خوشحال میشم در مورده مسائل فیزیک به هم صحبت کنیم.

به به یه فیزیکی اهل بحث ...

آقا اول اینکه خوش آمدی ....:happy:

دوم اینکه با نظر شما موافقم ... به این دلیل که ... بعدا دلیلش رو می گم ....

من و دوستانم هم سر کلاسه همین کار رو میکردیم. یه مسئله از کتاب گاسیورویچ یا میلفورد یا .. که مشکل بود به بحث میزاشتیم و به اینصورت خرده خرده با تصحیح خطاهای همدیگه به جواب میرسیدیم.
خلاصه کار جالب و مفیدی هست.

به به کوانتوم و الکترومغناطیس ...
چه مباحث دل انگیزی ....
من فکر می کنم که اگر به مفاهیم این دو کتاب بپردازیم مفید تر باشه ...

و گرنه که حل مسائلشون که اکثرا همش ریاضیات هستش , ...
متاسفانه اساتید این دو درس فقط به جنبه های ریاضی کتاب تکیه می کنن از یه کلاس دو ساعته شاید ربع ساعتش فیزیک و مفهوم فیزیکی باشه بقیه اش ریاضی و اثبات فرمول هست ...

اگر نکته یا مسئله ی در این باره دارین خوشحال می شم که بحث بزارید ...
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
می خواستم که براتون یه داستان تعریف بکنم ...

خب کمی تنبلی کردم و بعدش هم این مورد پایینی به ذهنم رسید , گفتم براتون بزارمش

داستان زیاد بلدم ....:lol: ... البته از دانشمندان ...
181.gif
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
بدون شرح به عکس های پایین نگاه کنید ... تا براتون توضیح بدم










قشنگ هستن نه ؟ ... نه , والپیپر نیستن :lol:

این عکس ها توسط میکروسکوپ STM گرفته شده ... و جالبه هست که بدونید که رنگ ها کاملا حقیقی هستنو گرافیکی و شبیه سازی شده نیستن

- عکس اول 48 اتم آهن رو نشون می ده که بر روی سطح مس به صورت دایره وار قرار گرفتن

- عکس دوم هم 36 کبالت رو نشون می ده که بر روی سطح مس قرار گرفتن

- عکس سوم هم کلمه اتم رو به زیان ژاپنی نوشتن ... اگر اشتباه نکنم ...

اینطور که ما شنیدیم این اتم ها رو بوسیه ی میکروسکوپ اتمی ( AFM ) جابجا شدن و بر روی سطح مس قرار گرفتن
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
و حلا توضیح تشریحی حصار کوانتومی

اصولا این کار بالا به چه در می خوره ...


روی سطح مسی , گروهی از الکترونها وجود دارن که برای حرکت آزاد هستند و محیطی با نام " ابر الکترونی دو بعدی " را تشکیل می دهند . هنگامی که این الکترونها با اتم آهن برخورد می کنن , به طور جزیی منعکس می شنون . هدف حصار , گیر انداختن یا , "محصور کردن " الکترون ها داخل یک ساختار مدور هست .


با این کار الکترون ها به دام افتاد ه , حالت کوانتومی به خود می گیرن . موج زدن مدور در داخل حصار , تجسم مستقیمی از توزیع فضایی حالتهای کوانتومی خاص حصار است . آزمایشاتی این چنینی به دانشمندان تواناییی مطالعه ی فیزیک ساختارهای نانومتری و کسف کاربردهای بالقوه این ساختارهای کوچکی را در اهداف مختلف می دهد .
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
سلام به دوستان و مخصوصا Huashan عزیز.
دنبال یه Thread در مورد فیزیک بودم که به این قسمت بر خوردم.
...

دوست عزیز کجا رفتی ...:lol:

چه خبر از گازیروویچ ... بابا زیاد به این کتاب گیر نده خیلی بی سر و ته هست ...

من دارم دنبال یه کتاب دیگه می گردم ... کتاب هایی که تو نظرم هستن ... شانکار , گرینر ...

اگر کتابی هم شماسراغ داری برای کوانتوم خوشحال می شیم معرفی کنی ....:lol:

ها ! , یه کتابی هم انتشارات دانشگاه تهران چاپ کرده که با یه نگاه مختصری که بهش کردم , خیلی به گازیروویچ نزدیک بود ( از نظر ترتیب موضوعات و علائم ریاضی ...) ولی متاسفانه اسمش یادم نیست ...
 

Shredder

Registered User
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2006
نوشته‌ها
72
لایک‌ها
3
سلام دوسته عزیز.تاخیر منو ببخشید.:blush:
متاسفانه درگیر کاری بودم که هنوز هم تمام نشده.به هر حال بازهم ببخشید.:blush:


بسیار خوب.
حالا برگردیم به مضوع.
اول درمورد کتاب های دانشگاهی و کوانتومی.
خوشبختانه تو این موارد کتاب زیاد هست:happy: البته نه خیلی ولی در اون حدی هست که طلبنده رو ارضا کنه..
گاسیورویچ کتاب خوبیه ولی متاسفانه خیلی مطالب رو آموخته شدخ فرض کرده و غیر از اون به شدت ریاضیه.
و توضیحاتش در مورد اصل مطلب و فقط در حده تفهیم ریاضیه.منم که عاشق ریاضی :wacko: برا همین به زور میرم سراغش:blush:
ولی در مقطع لیسانس و مکانیک کوانتومی کلاسیک (نه نسبیتی) کتب با توضیح که تونسته توضیحاتش رو بیشتر از ریاضیاتش کنه و به اصل مطلب ضربه نخوره.کتاب نسبتا قدیمیه "فیزیک کوانتومی از آیزبرگ "هست.
کتب دیگه "فیزیک کوانتومی از تانوجی" هست.
برای کوانتوم در سطح بالاتر هم که اونجا دیگه معادلات بصورت نسبیتی در میان وپایه اصلاحات دیراک و .... میاد وسط
می تونین از کتاب "مکانیک کوانتومی از ساکورائی"اسنفاده کنید.
اگه کتابهائی که معرفی کردم تکراری بوده و جدید نیست ببخشید.

در مورد الکترو مغناطیس هم میتونین برای دوره لیسانس از کتاب "الکترومغناطیس از نایفه "استفاده کنین.اوهمو کتاب خوبیه و تدریسش هم کار هر کسی نیست:) ودر سطوح بالاتر میتونین از کتاب "الکترومغناطیس از جکسون" استفاده کنین.

برای ترکیبی از ایندو یعنی الکتومغناطیس کوانتومی مدرن:wacko: یا همون الکترو دینامیک

اگر برای آشنائی کتابی میخواهین میتونین از کتاب " QED Quantum Electro Dynamic" از فاینمن:p استفاده کنین.
البته من نمیدونم شما در چه مقطع و شطحی کتاب میخواهین.
اگر کتابهائی که معرفی کردم قدیمی یا سطحشون پائین تر از اون چیزیه که شما مد نظرتونه ببخشید.



خب.آقا من هرچی نگاه کردم تویه پستها از نیرویه کوریولی و اثرش در زندگیه روزمرمون چیزی ندیدم.
حیفه آدم چیزی نگه آخه خبلی جالبه.
سعی میکنم تو پست بعدی دوستان رو آشنا کنیم با نیروئی جادوئی:f34r: که در کل روز و شب باماست.
از نرم افزارهای ناوبری هواپیما گرفته تا تیر اندازی مجبورن اونم داخل آدم حساب کنن. حتی به پائین رفتن آب از سیفونه ظرف شوئیم کار داره اینقدر این فوضوله.:D

بازهم آگه دیر اومدیم سر کلاس ببخشید
اخه سر راه یه دفعه یه فیل آفریقائی دیدیم:D دیگه راهو بست نذاشت بیایم.والا ما زود اومدیم.اصلانم خواب نبودیم.

راستی در مورد کتبه که معرفی کردی.کتابه با حالیه.اون دومیشم خوبه "جهان در پوست گردو".

بازم راستی.E-Book اون کتاب مختصری از تاریخ از سیاهچاله تا انفجار بزرگ رو PDF دارم.
حجمشم کمه اگر مایلید و خواهانید یه سایت آپلود به درد بخور معرفی کنین تا آپلودش کنم.

یه چندتا دیگه هم هست اگه مایلید بگین تا تو پسته بعدی لیست کنم.البته میگم کمن یه 5 یا 6 تا هستن.ولی جالبن.:happy:

خب امیدوارم که اینهمه سرتونرو درد اوردم به دردتون خورده باشه.
پس تا پست بعدی
فعلااااااااااا
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
سلام دوسته عزیز.تاخیر منو ببخشید.:blush:
متاسفانه درگیر کاری بودم که هنوز هم تمام نشده.به هر حال بازهم ببخشید.:blush:


بسیار خوب.
حالا برگردیم به مضوع.
اول درمورد کتاب های دانشگاهی و کوانتومی.
خوشبختانه تو این موارد کتاب زیاد هست:happy: البته نه خیلی ولی در اون حدی هست که طلبنده رو ارضا کنه..
گاسیورویچ کتاب خوبیه ولی متاسفانه خیلی مطالب رو آموخته شدخ فرض کرده و غیر از اون به شدت ریاضیه.
و توضیحاتش در مورد اصل مطلب و فقط در حده تفهیم ریاضیه.منم که عاشق ریاضی :wacko: برا همین به زور میرم سراغش:blush:
ولی در مقطع لیسانس و مکانیک کوانتومی کلاسیک (نه نسبیتی) کتب با توضیح که تونسته توضیحاتش رو بیشتر از ریاضیاتش کنه و به اصل مطلب ضربه نخوره.کتاب نسبتا قدیمیه "فیزیک کوانتومی از آیزبرگ "هست.
کتب دیگه "فیزیک کوانتومی از تانوجی" هست.
...
منم با نظر شما موافقم که گازیروویچ اینقدر وارد ریاضیات کوانتوم می شه که دیگه جنبه ی فیزیکی کوانتوم از یاد می ره ...

من تا بحال با کتاب آیزنبرگ برخورد نداشتم ولی اینطور که می گید باید برم دنبالش ... در مورد کتاب دوم منظورتون کتاب کوهن- تانودجی هست ؟... کتاب خوبی هست , خیلی خوب و منطقی شروع کرده ... ولی زیاد با کتاب گازیروویچ هماهنگ نیست متاسفانه من برام مهمه که با کتاب منبع درسیم هماهنگ باشه ... ولی توضیحات تشریحی خوبی داره , بررسی های بیشتر رو بعدا می گم ...
برای کوانتوم در سطح بالاتر هم که اونجا دیگه معادلات بصورت نسبیتی در میان وپایه اصلاحات دیراک و .... میاد وسط
می تونین از کتاب "مکانیک کوانتومی از ساکورائی"اسنفاده کنید.
اگه کتابهائی که معرفی کردم تکراری بوده و جدید نیست ببخشید.
تعریف ساکورایی رو زیاد شنیدم , ترجمه هم شده ... ولی باز یه اشکال بزرگ که به نظر من تو نظر اول دیده می شه اینه که علائم ریاضی که بعضا استفاده می کنه کمی زیاد با گازیروویچ متفاوته و باز هم برای من مهمه که با این کتاب هماهنگ باشه ...

فعلا که کتاب گرینر چشمم رو گرفته ... این کتاب از منابعی است که شورای آموزش عالی برای این درس در نظر گرفته ....

در مورد الکترو مغناطیس هم میتونین برای دوره لیسانس از کتاب "الکترومغناطیس از نایفه "استفاده کنین.اوهمو کتاب خوبیه و تدریسش هم کار هر کسی نیست ودر سطوح بالاتر میتونین از کتاب "الکترومغناطیس از جکسون" استفاده کنین.

برای ترکیبی از ایندو یعنی الکتومغناطیس کوانتومی مدرن یا همون الکترو دینامیک

بله همینطور هست ... کتاب نایفه کتاب خوبی هست ... ولی میلفورد رو هم قبول دارم خوب کار کرده ... اما واقعا الکترومغناطیس درس دادن کار هر کسی نیست شخص باید به ریاضیات تسلط بالایی داشته باشه ...مخصوصا ریاضیات برداری
البته من نمیدونم شما در چه مقطع و شطحی کتاب میخواهین.
اگر کتابهائی که معرفی کردم قدیمی یا سطحشون پائین تر از اون چیزیه که شما مد نظرتونه ببخشید.
من برای مقطع لیسانس می خوام ... اتفاقا همه کتاب هایی که معرفی کردین کتاب های خوبی بودن ... به اونها نمی شه گفت قدیمی درسته که مربوط به سالها پیش می شن ولی هنوز هم منبع هستن و قابل استفاده ...

خب.آقا من هرچی نگاه کردم تویه پستها از نیرویه کوریولی و اثرش در زندگیه روزمرمون چیزی ندیدم.
حیفه آدم چیزی نگه آخه خبلی جالبه.
سعی میکنم تو پست بعدی دوستان رو آشنا کنیم با نیروئی جادوئی که در کل روز و شب باماست.
از نرم افزارهای ناوبری هواپیما گرفته تا تیر اندازی مجبورن اونم داخل آدم حساب کنن. حتی به پائین رفتن آب از سیفونه ظرف شوئیم کار داره اینقدر این فوضوله.
به به نیروی کوریولیس :happy: ... بعضی مواقع توی درک کردنش و تجزیه و تحلیلش کم میارم ... خوبه اینطوری با هم کمی بحث می کنیم ...

راستی در مورد کتبه که معرفی کردی.کتابه با حالیه.اون دومیشم خوبه "جهان در پوست گردو".

بازم راستی.E-Book اون کتاب مختصری از تاریخ از سیاهچاله تا انفجار بزرگ رو PDF دارم.
حجمشم کمه اگر مایلید و خواهانید یه سایت آپلود به درد بخور معرفی کنین تا آپلودش کنم.

یه چندتا دیگه هم هست اگه مایلید بگین تا تو پسته بعدی لیست کنم.البته میگم کمن یه 5 یا 6 تا هستن.ولی جالبن

بله کتاب جهان در پست گردو کتاب بهتری هست و هاوکینگ بعضی از اشکلات بیانی رو تو این کتاب برطرف کرده ... و کتاب مناسب تری شده ...

ممنون از لطفتون :happy: .....من خودم اکثر کتاب های هاوکینگ رو دارم چه به صورت تکست و بعضی هاشم به صورت آدیو بوک ... :happy: :
اگه می شه اسمشون رو بنویسن ... ببینم دارمشون یا نه ... در حدود دو گیگ کتاب در مورد فیزیک و ریاضی دارم ...اگر کتابی مد نظرتون هست بگین ببینم دارم براتون آپ می کنم ...


موفق باشید .... پیش به سوی کوریولیس ....:lol:
 

Shredder

Registered User
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2006
نوشته‌ها
72
لایک‌ها
3
لبته نویسنده اون کتب آیزبرگ هست.

و ساکورائی تا جائی که من میدونم در دوره فوق لیسانس تدریس میشه.

خب رفیق 30MB در مقابل 30GB نظرت چیه؟:D . بقول معروف wow این آخرین حرفیه که من دارم:cool:



1-(Ebook) Physics - Stephen Hawking - The Future Of Quantum Cosmology.pdf

(ebook-pdf) Principles of Modern Physics.pdf-2

(Physics) - stephen hawking - book - theory of everything.pdf-3

[ebook] - Einstein's Physics Of Illusion.pdf-4

Introductory Astronomy, Cosmology, Physics, + + + ! - Excellent ! - eBook.pdf-5

-The Cambridge Handbook Of Physics Formulas.pdf-6


اما در مورد کوریولیس فرس.
به نظر من از همین ابتدا بحثمون رو دو قسمت میکنیم.
1-ماهیت کوریولیس فرس.اینکه ذات این نیروچیست و طرز کارش چگونه است.؟
2-تاثیر کوریولیس فرس در زندگی روزمره.وقایعی که همیشه باید سایه این شبح را بالای سر خود داشته باشند.

بسیار خوب

1-درمورد ماهیت کوریولیس فرس می توان گفت که این عامل یک نیرو به معنای واقعی نیست.
نیروی نیوتن و کلا Fدر معادلات, که گاهی برابر{( M*A=)و یا mMG/R^2)) }از وجود دو و یا چند جسم بوجود میآید.در این معادلات یک جسم دوم ویا سوم و....وجود دارد که شتاب نسبت به آن سنجیده میشود ویا نیروهای نسبی را حس میکند.و همیشه در هر سیستمی وجود دارن.
اما کریولیس فرس فقط در سیستمهای دوارنی اثر میکنه.و وقتی سعی کنیم حرکت را نسبت به یک جسم چرخان بررسی کنیم مجبور هستیم مقداری تصحصح وارد معادلات حرکتی وارد کنیم.
تا بتوان مشاهدات شخصی که همراه جسم دوران میکند را با مشاهده فردی که در مرکز ثابت است برابر شوند.

فرضا:زمین و اتفاقات رو ی آن را یک سیستم دورانی در نظر میگیریم.
ما بر روی زمین ساکن هستیم.
جسم از ارتفاع بسیار زیادی به سمت زمین سقوط میکند.
از نظر ما تنها نیروی گرانش بر این جسم اثر میکند(از مقاومت هوا چشم پوشی میکنیم)
ولی جسم در حال سقوط به غیر از این نیرو متوجه میشود که به مستقیم به سمت مبدا حرکت نمیکند.ومقداری منحرف میشود.
برای همین ما فرض (قرارداد) میکنیم که نیروی دیگر بر این جسم وارد میشود و آنرا از مسیر اصلی منحرف میکند.
ولی این فقط یه شرط (قرارداد و فرض و ...) ساختگی هست.
چون فقط از تلاش برای تعمیم معادله نیوتن به یک سیستم نالخت سرچشمه میگیره.
به عبارتی وقتی ما سعی میکنیم معادلاتی که برای سیستمهای لخت بیان شدن را برای سیستمهای نا لخت بکارببریم احتیاج به این تصحیح و یا شرط داریم.

فعلا تا همینجا کافیه.تا ببینیم نظر شما چیست؟

2-هر بار به یکی از اثرات کوریولیس فرس صحبت میکنیم.

مثلا.نمیدونم تا حالا دقت کردین که تک تیراندازها به غیر از اون اسله مرگبارشون یه کیف کوچیک هم همراهشونه؟
یه کیف سامل وسائلی مانند:ماشین حساب.قلم و کاغذ.فاصله یاب ...

له یک آدم کش و قاتل متفکر.
در این مورد یعنی شلیک بسوی یک هدف در فاصله زیاد و با دقت بالا و خطای کم وهمینطور سرعتهای زیاد عوامله زیادی میتونن تو این فاصله بر روی نتیجه اثر بزارن.
وقتی نشانه روی هدف قرار میگیه .و بعد شلیک انجام میشه

اولین نیروی موثر بر روی گلوله جاذبه هست.و گلوله را به سمت پائین منحرف میکنه.پس یا باید بالای هدف را نشانه گرفت و یا تصحسح آنرا با تنظیم مسانه متناسب موقعیت انجام داد.

دوم نبروی مقاومت هواست که بر روی گلوله اثر میکند و سرعت آنرا کاهش میدهد.هرچه سرعت بیشتر کاهش سرعت نبز بیشتر.پس تیرانداز باید تاثیر این نیرو را مد نظر داشته باشد.که این نیرو چه مقدار از سرعت میکاهد و فاسله زمانی برخورد با هدف را چقدر افزایش میدهد.و جاذبه در این زمان افزوده چه مقدار اثر میکند.

سوم نیروی کوریولیس است.این نیرو جسمدر حال حرکت را به سمت راست خودش منحرف میکند.(البته در نیمکره شمالی و در جنوبی بسمت چپ است)
بسته به اینکه سرعت گلوله ومدت زمانی که گلوله در حال حرکت است چه مقدار باشد.مقدار اثر این نیرو نیز تغییر میکند.و تکتیر انداز در زمان هدف گیری باید با فاسله کم سمت چپ نشانه را هدف بگرید.وبرای اینکه بداند این فاصله چه مقدار باید باشد از علم شیرین فبزیک بهره میگیرد.و فیزیک کار غیر ممکن اورا برایش ممکن میکند.


واقعا به همان آندازه فیزیک به نابود کردن زندگی کمک کرده به بهبودشم کمک کرده ؟ :(
چی بگم؟:blink:
بگذریم.بحث ما اینجا و الان چیزه دیگریست.:(


منتظر نظرتون هستم.ادامه بحث باشه برای پست بعدی.:)

در ضمن من بهنام هستم و از آشنایی تون خوشحالم .:happy:

فعلااااااااا
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
لبته نویسنده اون کتب آیزبرگ هست.

و ساکورائی تا جائی که من میدونم در دوره فوق لیسانس تدریس میشه.

خب رفیق 30MB در مقابل 30GB نظرت چیه؟:D . بقول معروف wow این آخرین حرفیه که من دارم:cool:



1-(Ebook) Physics - Stephen Hawking - The Future Of Quantum Cosmology.pdf

(ebook-pdf) Principles of Modern Physics.pdf-2

(Physics) - stephen hawking - book - theory of everything.pdf-3

[ebook] - Einstein's Physics Of Illusion.pdf-4

Introductory Astronomy, Cosmology, Physics, + + + ! - Excellent ! - eBook.pdf-5

-The Cambridge Handbook Of Physics Formulas.pdf-6


...ا

واو , یعنی شما 30 گیگ ای بوک دارین ؟!! ... آقا بیا با هم چک کنیم ؟ ... البته چک کردن که نه بیا شریک شیم ...:lol:

کتاب ششمی از هاوکینگ هست ؟ .. من ندیده بودم .. البته اسم آشناست ولی نمی دونستم که مربوط به هاوکینگه ..
این کتاب پنجم چند مگ هستش ؟ ... :happy:
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
تا بتوان مشاهدات شخصی که همراه جسم دوران میکند را با مشاهده فردی که در مرکز ثابت است برابر شوند.

...ا

خب بریم توی بحث ...
اون جمله ی بالایی ارزش زیادی داره به همین خاطر دوباره اینجا آوردمش

و ا ما یه نکته ای که باید به طور واضح گفته بشه اینه که .... نیروی کوریولیس رو فقط اجسام متحرک در دستگاهای شتابدار حس می کنن

چرا این نکته مهمه ... چون امروزه دیگه همه نسبیت رو به خوبی می شناسن , اگر از دید نسبیتی نگاه کنید این نیرو اصلا وجود نداره و صرفا بخاطر سرعت های نسبی هست که جسم و دستگاه نا لخت نسبت به هم دارن و اگر دستگاه مختصات رو به طور مناسبی انتخاب کنیم این نیرو احساس نمی شه ...

حتی همانطور که شما می دونید و ولی ممکنه که دوستان ندونن ... اینطور بررسی نیرو ها ( از دیدگاه نسبیتی ) باعث شده که حتی نیروی مغناطیسی هم نوعی نیروی کوریولی در نظر گرفته بشه که در اثر بارهای متحرک احساس می شه و اگر دستگاه مختصات رو درست انتخاب کنیم .. این نیرو هم به سرنوشت نیروی کوریولیسی دچار می شه ....:lol:

سوم نیروی کوریولیس است.این نیرو جسمدر حال حرکت را به سمت راست خودش منحرف میکند.(البته در نیمکره شمالی و در جنوبی بسمت چپ است)
و حالا یه سؤال ...
اگر همانطور که شما گفتین یه جسم از فاصله ی خیلی زیاد از بالا به سمت زمین رها بشه کسی که بر روی زمین هست حرکت جسم رو چطور می بینه ؟ ... ( البته می دونم که به راحتی می تونید جواب بدین ولی منظور من بیشتر قسمت دوم سؤال هست ) ... اگر شما در بیرون از زمین قرار داشته باشید مثلا در فضا , در چنین حالتی حرکت این جسم رو چطور می بینید ؟... آیا حرکت جسم رو به صورت مستقیم و بدون هیچگونه تغییر جهتی نمی بینید ؟...
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
مثلا.نمیدونم تا حالا دقت کردین که تک تیراندازها به غیر از اون اسله مرگبارشون یه کیف کوچیک هم همراهشونه؟

...
از مثالی که زدین ممنون ... اگر درباره ی اقیانوس ها و جریان ها ی هوایی هم اطلاعات دارین ممنون می شیم ...

و اما یه مثال هم از طرف من ... این خیلی معروفه ... ریختن آب درون یه گودال ...

آبی که دورن یه گودال وارد می شه به صورت گردابی حرکت می کنه و این به دلیل وجود همین نیروی کوریولیسی و آثار چرخش زمین هست ...

و اما یه سؤال ( منم که فقط سؤال طرح می کنم ....)
چرا زمانی که آب درون ظرف قرار داره هیچ آثار چرخشی نداره ؟... چرا زمانی که َآب داره دورن گودال سقوط می کنه اثر نیروی کوریولیسی احساس می شه ولی زمانی که دورن ظرف هست این نیرو احساس نمی شه ؟...


راستی بهنام جان ... علی هستم و از زیارت شما هم خوش وقت
34.gif
 
بالا