اينم ازكتاب زيباي خاطرات يك گيشا توصيف ازنگاه سايوري نقاشيي كه از خودسايوري كشيده شده
پوستر گيشاي كارآموزي را در يك كيمونو ي زيباي سبزونارنجي نشان مي داد كه روي قوس پلي چوبي ايستاده بود .ازسفرطولاني خسته شده بودم ودر قطار هم نتوانسته بودم بخوابم بنابرين مدتي طول كشيد تادرميان گيجي ومنگي ومحورنگ زيباي سبزوطلايي زمينه ي آن به تصويردختركيمونو پوش توجه كنم.نگاهش به روشنايي طلوع آفتاب خيره بود.چشماني مهبوت كننده ي آبي وخاكستري داشت .مجبور شدم دست به نرده بگيرم تانيفتم.دختري كه اووشيدا روي پل نقاشي كرده بودمن بودم خاطرات يك گيشا .آرتور گلدن .ترجمه ي مريم بيات:happy:
پوستر گيشاي كارآموزي را در يك كيمونو ي زيباي سبزونارنجي نشان مي داد كه روي قوس پلي چوبي ايستاده بود .ازسفرطولاني خسته شده بودم ودر قطار هم نتوانسته بودم بخوابم بنابرين مدتي طول كشيد تادرميان گيجي ومنگي ومحورنگ زيباي سبزوطلايي زمينه ي آن به تصويردختركيمونو پوش توجه كنم.نگاهش به روشنايي طلوع آفتاب خيره بود.چشماني مهبوت كننده ي آبي وخاكستري داشت .مجبور شدم دست به نرده بگيرم تانيفتم.دختري كه اووشيدا روي پل نقاشي كرده بودمن بودم خاطرات يك گيشا .آرتور گلدن .ترجمه ي مريم بيات:happy:
Last edited: