• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

مزایا و معایب نبود نامهای مذکر و مونث در فارسی

Dariush

Registered User
تاریخ عضویت
24 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,412
لایک‌ها
4
محل سکونت
پاسارگاد
این که دیگران خطا کرده اند ، اصل موضوع را توجیه نمی کند . موضوع پرسش من ارتباطی به عربی یا انگلیسی ندارد . پرسش این است که چرا باید این را به معنای تبعیض بگیریم ؟

شما جمله ای را مثال زدید : " خانمی به دیدن من آمد " . معمولا بعد از این جمله ی خبری ، می خواهیم بگوییم که او ( آن خانم ) چه هدفی از این ملاقات داشته است . خوب جمله ی دوم را به خاطر زیبایی و پرهیز از تکرار ، باید با ضمیر " او " شروع کنیم . مثلا بگوییم " او بسیار ناراحت و در عین حال هیجان زده بود " . حالا وقتی همین داستان در حد یک دو پاراگراف پیش برود و چند شخصیت دیگر هم به این قضیه اضافه شوند ، می بینیم بارها از ضمیر " او " استفاده کرده ایم که گاه ما را ناچار می کند ولو در پرانتز خواننده را از اشتباه در بیاوریم .



اگر دقت کنید ، ناتوانی ضمیر " او " از بیان جنسیت شخص مورد نظر است که نویسنده را وا می دارد از عبارت " پسر بچه ای بود با " استفاده کند . و باز هم چنانچه کلیت نوشته را در نظر بگیرید می بینید که شروع توصیف به خاطر کاربرد همین عبارت زیبایی خود را از دست داده و بیشتر به یک جمله ی خبری ساده نزدیک شده است . ( من اگر به جای نویسنده بودم ، قسمت ِ " بود با " را حذف می کردم ) همین مشکل را در خیلی از متون دیگر هم می توان یافت .



چون سعی میکنید تبغیض جنسیتی را نفی کنید من جملات شما را فقط با جایگزینی جنسیت با رنگ پوست عوض میکنم. لازم به ذکر است این جور صحبت کردن الان در جوامغ غربی زندان هم دارد:


شما جمله ای را مثال زدید : " سیاه پوستی به دیدن من آمد " . معمولا بعد از این جمله ی خبری ، می خواهیم بگوییم که او ( آن سیاه پوست) چه هدفی از این ملاقات داشته است . خوب جمله ی دوم را به خاطر زیبایی و پرهیز از تکرار ، باید با ضمیر " او " شروع کنیم . مثلا بگوییم " او بسیار ناراحت و در عین حال هیجان زده بود " . حالا وقتی همین داستان در حد یک دو پاراگراف پیش برود و چند شخصیت دیگر هم به این قضیه اضافه شوند ، می بینیم بارها از ضمیر " او " استفاده کرده ایم که گاه ما را ناچار می کند ولو در پرانتز خواننده را از اشتباه در بیاوریم .

اگر دقت کنید ، ناتوانی ضمیر " او " از بیان رنگ پوست شخص مورد نظر است که نویسنده را وا می دارد از عبارت " سیاه پوستی بود با " استفاده کند . و باز هم چنانچه کلیت نوشته را در نظر بگیرید می بینید که شروع توصیف به خاطر کاربرد همین عبارت زیبایی خود را از دست داده و بیشتر به یک جمله ی خبری ساده نزدیک شده است . ( من اگر به جای نویسنده بودم ، قسمت ِ " بود با " را حذف می کردم ) همین مشکل را در خیلی از متون دیگر هم می توان یافت




ضمن اینکه مثالتون هم بی معناست اگر چنین شرایطی پیش بیاد که چند نفر به داستان اضافه بشوند ضمیر جنسیتی هم نمیتونه باعث بشه شما چند پاراگراف با ضمیر سوم شخص داستان رو ادامه بدی. ظاهرا در دنیای شما همین که بدانید شخصی زن هست تمام اطلاعات مورد نیاز در مورد اون شخص رو دریافت کردید!
 
Last edited:

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
سایت میراث فرهنگی طبیعیه که نمیتونه بنویسه 3 هزار سال پیش زن ها رو به گاری میبستند . حتی اگه همچین حقیقتی وجود داشته باشه .

شما اصرار عجيبي داريد كه مدارك مستدل رو هم قبول نكنيد.

ضمیر هیچ ربطی به جنسیت نداره و این یه جور فرافکنیه . ضمیر ضمیره تعریفشم مشخصه .

الهي شكر. اگر ربطي به جنسيت نداره ديگه بر چه اساسي ميخوايد جداش كنيد؟ نكنه بر اساس جنسيت؟ ربطي كه نداشت، نه؟! لوووول


من توی پست هام موارد زیادی رو در مورد خانم ها اخلاقشون گفتم که به زعم شما توهین آمیز بوده . ولی این مسئله ربطی به برابری حقوق اجتماعی خانم ها و آقایون نداره . این دو مسئله متفاوتن . شاید من اعتقاد داشته باشم باید به حقوق الاغ ها هم احترام گذاشت و نباید زیاده از حد بهشون بار زد ولی این دلیل نمیشه به این اعتقاد داشته باشم که الاغ رو میشه به عنوان حیوان خانگی در خانه نگه داشت . من طرفدار برابری کامل حقوق زن و مرد هستم . ولی ممکنه یه سری رفتار اناث مخصوصا نوع ایرانیش مشکل داشته باشم که خوب حق طبیعی من هست . مشکل از شماست که دنبال 0 یا 100 هستید .

من دنبال چيزي نيستم. كلا برام مهم هم نيست كه شما قبول بكنيد يا نكنيد. نظر هر كسي براي خودش محترمه. ما صرفا نظرمون رو ميگيم و ميريم. اما جمع بستن در مورد هر قشري و نسبت دادن صفاتي كه همه اون گروه ندارند، چهره خوبي از گوينده در اذهان ايجاد نميكنه، اگر چه حق طبيعي شماست. البته اگر نظر من براتون مهمه، و اونم بابت اين بود كه گفتين سريع در مورد شما قضاوت نكنم، اما خواستم بگم اين قضاوت من دفعتا و به خاطر اين بحث نيست و سابقه اي به اندازه تاريخ عضويتم در اين فروم داشته، از بحثهايي كه شما مدتها قبل از عضويت من اينجا داشته ايد و هنوز هم داريد.

پینوشت : از نوشتن الاغ منظوری نداشتم و شما میتونید هر حیوان و موجودی رو جاش بنویسید , هیچ کنایه ای هم در کار نیست .

مهم هم نيست. :lol:

پینوشت 2 : من شما رو به بیماری متهم نمیکنم و همچین اعتقادی هم ندارم ولی فکر میکردم شما موجود آزاد اندیشی باشید همونطور که توی پست اولم از ورود شما به بحث استقبال کردم ولی الان میبینم که اشتباه میکردم .
هر چيزي تعريفي داره. سكسيزم هم تعريفش مشخصه و به نظر من شما بهش مبتلا هستيد. حالا اين باعث ميشه به نظر شما من ديگه آزاد انديش نباشم، خب بذار اين طور باشه. در ضمن من كسي رو مجبور به بحث نكردم، ناراحتيد ديگه با من بحث نكنيد.
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
چون سعی میکنید تبغیض جنسیتی را نفی کنید من جملات شما را فقط با جایگزینی جنسیت با رنگ پوست عوض میکنم. لازم به ذکر است این جور صحبت کردن الان در جوامغ غربی زندان هم دارد:


شما جمله ای را مثال زدید : " سیاه پوستی به دیدن من آمد " . معمولا بعد از این جمله ی خبری ، می خواهیم بگوییم که او ( آن سیاه پوست) چه هدفی از این ملاقات داشته است . خوب جمله ی دوم را به خاطر زیبایی و پرهیز از تکرار ، باید با ضمیر " او " شروع کنیم . مثلا بگوییم " او بسیار ناراحت و در عین حال هیجان زده بود " . حالا وقتی همین داستان در حد یک دو پاراگراف پیش برود و چند شخصیت دیگر هم به این قضیه اضافه شوند ، می بینیم بارها از ضمیر " او " استفاده کرده ایم که گاه ما را ناچار می کند ولو در پرانتز خواننده را از اشتباه در بیاوریم .

اگر دقت کنید ، ناتوانی ضمیر " او " از بیان رنگ پوست شخص مورد نظر است که نویسنده را وا می دارد از عبارت " سیاه پوستی بود با " استفاده کند . و باز هم چنانچه کلیت نوشته را در نظر بگیرید می بینید که شروع توصیف به خاطر کاربرد همین عبارت زیبایی خود را از دست داده و بیشتر به یک جمله ی خبری ساده نزدیک شده است . ( من اگر به جای نویسنده بودم ، قسمت ِ " بود با " را حذف می کردم ) همین مشکل را در خیلی از متون دیگر هم می توان یافت




ضمن اینکه مثالتون هم بی معناست اگر چنین شرایطی پیش بیاد که چند نفر به داستان اضافه بشوند ضمیر جنسیتی هم نمیتونه باعث بشه شما چند پاراگراف با ضمیر سوم شخص داستان رو ادامه بدی. ظاهرا در دنیای شما همین که بدانید شخصی زن هست تمام اطلاعات مورد نیاز در مورد اون شخص رو دریافت کردید!
:lol:

ممنون بابت اين پست جالب.
 

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
بحث بیشتر از اینکه ادبی باشه الان فرهنگی و تاریخی شده

به نظر من نبود ضمایر جنسی در زبان فارسی ضعف آنچنان مهمی به حساب نمیاد! طولانی تر کردن جمله ها هم خیلی آزاردهنده نیست
اگر بشه از این موضوع یک برداشت دلچسب کرد (حتی اگر مصداق همون ربط دادن دو چیز کاملآ بی ربط باشه) چه اشکالی داره؟ (با توجه به اینکه از واقعیت هم آنچنان که از شواهد برمیاد خیلی دور نیست).

در اینکه فرهنگها زبانها رو میسازند شکی نیست. تفاوت یا عدم تفاوت در ضمایر برای مونث و مذکر بین غیر فارسی زبانان و فارسی زبانان احتمالآ ریشه هایی فراتر از بحث دستور زبانی داره
با توجه به اینکه بسیاری از بزرگان دستور زبان عربی ایرانیان بودند این امر برای من قابل درک نیست که اگر از نظر زبان شناسانه (اینقدر که روش تاکید میکنید) این امر مشکل هست بعد از چند قرن (بیش از هزار سال) ادبای ایرانی اقدام به اصلاحش نکردند ...
 
Last edited:

SherlockHolmes

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 می 2004
نوشته‌ها
3,068
لایک‌ها
825
من دنبال چيزي نيستم. كلا برام مهم هم نيست كه شما قبول بكنيد يا نكنيد. نظر هر كسي براي خودش محترمه. ما صرفا نظرمون رو ميگيم و ميريم. اما جمع بستن در مورد هر قشري و نسبت دادن صفاتي كه همه اون گروه ندارند، چهره خوبي از گوينده در اذهان ايجاد نميكنه، اگر چه حق طبيعي شماست. البته اگر نظر من براتون مهمه، و اونم بابت اين بود كه گفتين سريع در مورد شما قضاوت نكنم، اما خواستم بگم اين قضاوت من دفعتا و به خاطر اين بحث نيست و سابقه اي به اندازه تاريخ عضويتم در اين فروم داشته، از بحثهايي كه شما مدتها قبل از عضويت من اينجا داشته ايد و هنوز هم داريد.
خوب شما اگه پست های من رو خوندید و این برداشت اشتباه رو کردید خوب میتونید یه بار دیگه بخوندیشون تا شاید برداشت صحیح تری بکنید متاسفانه من افتخار خوندن پست های شما رو نداشتم و در هر صورت اگه میدونستم شما انقدر جزم اندیش هستید و همه چیز رو میخواید به مسئله جنسیت و حقوق زنان ربط بدید هرگز با شما اینطوری مبسوط بحث نمیکردم چون با فردی که یه فکر نهادینه شده در مغزش , بحث کردن کار بی فایده ای هست .
 

SherlockHolmes

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 می 2004
نوشته‌ها
3,068
لایک‌ها
825
بحث بیشتر از اینکه ادبی باشه الان فرهنگی و تاریخی شده

به نظر من نبود ضمایر جنسی در زبان فارسی ضعف آنچنان مهمی به حساب نمیاد! طولانی تر کردن جمله ها هم خیلی آزاردهنده نیست
اگر بشه از این موضوع یک برداشت دلچسب کرد (حتی اگر مصداق همون ربط دادن دو چیز کاملآ بی ربط باشه) چه اشکالی داره؟ (با توجه به اینکه از واقعیت هم آنچنان که از شواهد برمیاد خیلی دور نیست).

در اینکه فرهنگها زبانها رو میسازند شکی نیست. تفاوت یا عدم تفاوت در ضمایر برای مونث و مذکر بین غیر فارسی زبانان و فارسی زبانان احتمالآ ریشه هایی فراتر از بحث دستور زبانی داره
با توجه به اینکه بسیاری از بزرگان دستور زبان عربی ایرانیان بودند این امر برای من قابل درک نیست که اگر از نظر زبان شناسانه (اینقدر که روش تاکید میکنید) این امر مشکل هست بعد از چند قرن (بیش از هزار سال) ادبای ایرانی اقدام به اصلاحش نکردند ...
به نظر من نبود ضمایر جنسی در زبان فارسی ضعف آنچنان مهمی به حساب نمیاد! طولانی تر کردن جمله ها هم خیلی آزاردهنده نیست
اگر بشه از این موضوع یک برداشت دلچسب کرد (حتی اگر مصداق همون ربط دادن دو چیز کاملآ بی ربط باشه) چه اشکالی داره؟ (با توجه به اینکه از واقعیت هم آنچنان که از شواهد برمیاد خیلی دور نیست).
دقیقا همین مهم نبودنشه اصله . منم همون صفحه های اول گفتم اگه ما 300 تا ضمیر داشتیم یا اصلا ضمیر نداشتیم هیچ مشکلی برامون ایجاد نمیکرد و نمیکنه . همونطور که تا حالا نشده شاهد انقراض قبیله ای در طول تاریخ به دلیل نداشتن ضمیر مونث باشیم . ولی خوب حساب 2 2 تا چهار تا میگه اینطوره . حالا ربط دادنش به مسائل عجیب غریب کاریه که فقط از عهده ی بعضی ها بر میاد . زبان فارسی عیب ای بزرگتری مثل محل فعل داره که باعث کند خوانی میشه ولی حتی این هم هیچ مشکلی برای فارسی زبانان بوجود نیاورده .
این داستان منو یاد این بیت حافظ میندازه
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت ........... آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باید
در جواب اینکه یه عده میگن خلقت انسان بی عیبه . حالا شما اگه بگی دندان های انسان که یکی از مهمترین اعضاشه کمی بیش از نصف طول عمر یک انسان عمر میکنه معمولا مذهبی ها یه داستانی سر هم میکنند. خوب حالا شما این مسئله رو بگی مسلما قرار نیست خدا ورژن جدیدی از انسان تولید کنه و عمر دندان هاش رو بالا تر ببره ولی توجیهاتی که مذهبی ها میارن ممکنه توی کت یه عده مثل حافظ نره . مشکل منم اینه که اینجور حرف ها توی کتم نمیره . کما اینکه اگه زبان فارسی هزاران عیب داشت بازم من به همون زبان مادریم صحبت میکردم و برام مهم نبود همونطور که الان صحبت میکنم .
 

ceramic

Registered User
تاریخ عضویت
26 می 2007
نوشته‌ها
235
لایک‌ها
2
در اون داستان چه اشكالي وجود داره؟ حالا اگر ضمير مذكر در فارسي وجود داشت و طرف يك مرد پنجاه ساله بود نبايد مي نوشت "مردي بود مسن؟" نويسنده خواسته شما بدونيد دقيقا جنسيت و حدود سني دوستي كه باهاش آشنا شده چيه و شما هم مي دونيد. مگر داستانها هميشه دو شخصيت داره كه يكي مونثه و اون يكي مذكر و اگر اين دو جدا بشن ديگه با هم قاطي نميشن؟ در يك داستان ممكنه ده ها زن و مرد نقش داشته باشن و نويسنده بايد مشخص كنه راجع به كدوم يكي داره ضميري به كار ميبره. مثلا اگر يك داستان عشقي راجع به همجنس گرا ها بود چي؟ لووول.

متن لينك اولين سرچي كه در همين رابطه در زبان انگليسي در گوگل انجام دادم و نمونه اش فراوانه: در زبان انگليسي نويسنده از واژه man استفاده كرده با اينكه مجبور نبوده. نه تنها جمله زشت نيست، بلكه زيباتر هم شده.


لينك

شما مثل اينكه معني كلمه تبعيض (تقسيم و جدا كردن بعضي از بعضي) رو متوجه نميشيد، يا اگر ميشيد اشكالي در اون در مورد چيزهايي كه انتخاب و دست آورد شخصي انسانها نبوده نمي بينيد.



معنای لغوی تبعیض با معنای مصطلحی که از آن در نگر خواننده ایجاد می شود متفاوت است . بله ، در هر دوحالت تقسیم و جداسازی رخ داده اما حقیقت این است که تبعیض در معنای مصطلح اش ، جداسازی ِ طالمانه و بدون توجیه منطقی را می رساند .

حالا ما با اتکا به معنای لغوی واژه ی تبعیض نمی توانیم مفاهیم مصطلح را از آن استخراج کنیم . بله ممکن است در حیطه ی ادبیات انگلیسی یک نویسنده ( به عنوان یک صنعت و آرایه ی ادبی ) عبارت مرد را پس از ضمیر مذکر به کار ببرد . اما واقعیت این است که بهره مندی از ضمیر مذکر او را معمولا از چنین کاری بی نیاز می کند .

حالا که ما پذیرفته ایم که زبان ابتدا به ساکن یک ابزار ارتباط است ، باید بپذیریم که روشنی و صراحت از جمله محاسن آن است و بر عکس ، ابهام و گنگی برایش یک نقطه ضعف به شمار می رود . به نظر شما ، نیاز به تکرار جنسیت شخص به گونه ای دیگر ( آن خانم ، اون خانومه ، اون آقاهه ، آن آقا ، اون آقا ، آن مرد ، اون مرده ) شیوا تر و زیباتر از کاربرد ضمیر است ؟ یادآوری می کنم که اصلا موضوع داستان نویسی نیست ، و بلکه رساندن مفهوم به مخاطب است .
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
حالا که ما پذیرفته ایم که زبان ابتدا به ساکن یک ابزار ارتباط است ، باید بپذیریم که روشنی و صراحت از جمله محاسن آن است و بر عکس ، ابهام و گنگی برایش یک نقطه ضعف به شمار می رود . به نظر شما ، نیاز به تکرار جنسیت شخص به گونه ای دیگر ( آن خانم ، اون خانومه ، اون آقاهه ، آن آقا ، اون آقا ، آن مرد ، اون مرده ) شیوا تر و زیباتر از کاربرد ضمیر است ؟ یادآوری می کنم که اصلا موضوع داستان نویسی نیست ، و بلکه رساندن مفهوم به مخاطب است .

نظرم رو در مورد اين نكته در همون پستي كه كوت كرديد گفتم و دليلي براي تكرارش نمي بينم. نه ابهامي در اين مورد براي من وجود داره، نه نقطه ضعفي. روشني و صراحت از نظر يكRacist ميتونه اشاره به رنگ پوست در ضمير باشه. روشني و صراحت از نظر يك Se*ist هم ميتونه اشاره به جنس طرف در ضمير باشه. براي من بدون اين صراحت ها در ضمير هم جمله ها واضح و روشن هست. ;)
 
Last edited:

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
خوب شما اگه پست های من رو خوندید و این برداشت اشتباه رو کردید خوب میتونید یه بار دیگه بخوندیشون تا شاید برداشت صحیح تری بکنید متاسفانه من افتخار خوندن پست های شما رو نداشتم و در هر صورت اگه میدونستم شما انقدر جزم اندیش هستید و همه چیز رو میخواید به مسئله جنسیت و حقوق زنان ربط بدید هرگز با شما اینطوری مبسوط بحث نمیکردم چون با فردی که یه فکر نهادینه شده در مغزش , بحث کردن کار بی فایده ای هست .

باز هم گفتم، من كسي رو مجبور به بحث نكردم. هر جور راحتيد. من صرفا برداشتم رو گفتم، حالا منو متهم به هر چيزي هم كه مي كنه مهم نيست.
 

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
PM باکس شما بسته بود مجبور شدم اینجا مزاحم بشه

لطفآ:

نظرم رو در مورد اين نكته در همون پستي كه كوت كرديد گفتم و دليلي براي تكرارش نمي بينم. نه ابهامي در اين مورد براي من وجود داره، نه نقطه ضعفي. روشني و صراحت از نظر يكRacist ميتونه اشاره به رنگ پوست در ضمير باشه. روشني و صراحت از نظر يك Se*xist هم ميتونه اشاره به جنس طرف در ضمير باشه. براي من بدون اين صراحت ها در ضمير هم جمله ها واضح و روشن هست. ;)

1. کلماتی که بهشون حساسیت وجود داره با یک ستاره/فضای خالی یا هر چیز دیگه به شکلی بنویسید که اگر مشکلی از اون جهت متوجه فروم بود حل بشه

باز هم گفتم، من كسي رو مجبور به بحث نكردم. هر جور راحتيد. من صرفا برداشتم رو گفتم، حالا منو متهم به هر چيزي هم كه مي كنه مهم نيست.

2. خواهشآ در صورتیکه مشکلاتی خارج از بحث وجود داره (هیچکدوم از دوستان) وارد مباحث مطرح شده در بخش نکنند! و به صورت دیگری حلش کنند. اگر هم اصولآ مشکلی نیست طوری پست نزنند که این شبه به وجود بیاد.

متشکرم از همکاری شما
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
PM باکس شما بسته بود مجبور شدم اینجا مزاحم بشه

لطفآ:
1. کلماتی که بهشون حساسیت وجود داره با یک ستاره/فضای خالی یا هر چیز دیگه به شکلی بنویسید که اگر مشکلی از اون جهت متوجه فروم بود حل بشه

2. خواهشآ در صورتیکه مشکلاتی خارج از بحث وجود داره (هیچکدوم از دوستان) وارد مباحث مطرح شده در بخش نکنند! و به صورت دیگری حلش کنند. اگر هم اصولآ مشکلی نیست طوری پست نزنند که این شبه به وجود بیاد.

متشکرم از همکاری شما

ممنون از تذكر شما، مورد اول اصلاح شد. مورد دوم رو هم قول ميدم ديگه با جناب شرلوك ادامه ندم چون بحث فعلا مربوط به مشكلات رواني من و ايشون شده كه در همديگه مشاهده كرديم. واقعا شرمنده هستم و از همگي دوستان عذر ميخوام.
 

Dariush

Registered User
تاریخ عضویت
24 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,412
لایک‌ها
4
محل سکونت
پاسارگاد
معنای لغوی تبعیض با معنای مصطلحی که از آن در نگر خواننده ایجاد می شود متفاوت است . بله ، در هر دوحالت تقسیم و جداسازی رخ داده اما حقیقت این است که تبعیض در معنای مصطلح اش ، جداسازی ِ طالمانه و بدون توجیه منطقی را می رساند .

حالا ما با اتکا به معنای لغوی واژه ی تبعیض نمی توانیم مفاهیم مصطلح را از آن استخراج کنیم . بله ممکن است در حیطه ی ادبیات انگلیسی یک نویسنده ( به عنوان یک صنعت و آرایه ی ادبی ) عبارت مرد را پس از ضمیر مذکر به کار ببرد . اما واقعیت این است که بهره مندی از ضمیر مذکر او را معمولا از چنین کاری بی نیاز می کند .

حالا که ما پذیرفته ایم که زبان ابتدا به ساکن یک ابزار ارتباط است ، باید بپذیریم که روشنی و صراحت از جمله محاسن آن است و بر عکس ، ابهام و گنگی برایش یک نقطه ضعف به شمار می رود . به نظر شما ، نیاز به تکرار جنسیت شخص به گونه ای دیگر ( آن خانم ، اون خانومه ، اون آقاهه ، آن آقا ، اون آقا ، آن مرد ، اون مرده ) شیوا تر و زیباتر از کاربرد ضمیر است ؟ یادآوری می کنم که اصلا موضوع داستان نویسی نیست ، و بلکه رساندن مفهوم به مخاطب است .

شما تاکید رو با روشنی اشتباه گرفتید. در اینکه ضمیر به جای اسم آمده و جنسیت هم حتما مشخص شده و به هیچوجه نکته مبهمی در آن وجود ندارد شکی نیست اگر جایی آن آقا یا خانم میبینید یا هر جا در داستانی اطلاعات ذکر شده قبلی تکرار میشود دلیلش تاکید هست نه اینطور که شما پنداشته اید که چیز مبهمی وجود دارد. ضمن اینکه اطلاعات اضافه وقتی که نیازی به تاکید بر روی جنبه خاصی هم نیست خودش کند کردن و طولانی کردن زبان و دستور زبان هست و پیچیدگی بیجایی را بوجود خواهد آورد که ضعف زبان محسوب میشود.
 
بالا