مشاعره!!!

[somayeh60]

شور شراب و سوز عشق آن نفسم رود ز سر
کاین سر پر هوس شود خاک در سرای تو

 

[Mehdi14]

وای که مستانه یار، جعد پریشان شکست
ساغر لب ریز کفر بر سر ایمان شکست
چون گل رخسار او، زآتش می برفروخت
شمع شبستان گداخت، رنگ گلستان شکست

 

[AMD.POWER]

تا تونگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

 

[meysam_s]

تو جفاکن که از این سوی وفاداری هست
طاقت و صبر مرا حوصله‌ی خواری هست

با دلم هر چه توان کرد بکن تا بکشد
کز من و جان منش نیز مددکاری هست

 

[Agha_Jo0n]

تو اگر می دانستی
که چه زخمی دارد
که چه دردی دارد
خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمی پرسیدی
آه ای مرد ، چرا تنهائی

 

[m-o-h-s-e-n]

یکی خنجر آبگون برکشید


همی خواست از تن سرش را برید

 

[Agha_Jo0n]

دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست

 

[m-o-h-s-e-n]

تو را من چشم در راهم

تو را من چشم در راهم شباهنگام

که میگیرند شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی

وز آن دل خستگانت راست اندوهی فراهم

تو را من چشم در راهم

 

[Agha_Jo0n]

مژده بده! مژده بده! یار پسندید مرا
سایه‌ی او گشتم و او، بُرد به خورشید مرا
هوشنگ ابتهاج

 

[m-o-h-s-e-n]

ای خدا ای فضل تو حاجت روا


با تو یاد هیچ کس نبود روا

 

[Agha_Jo0n]

اگر بار گران بودیم و رفتیم
اگر نامهربان بودیم و رفتیم

 

[Mehdi14]

مگذار از پا افتم ای دوست دستم را بگیر
روی من و درگاه تو، دست من و دامان تو
گفتی که جانان که ام؟ جانان من، جانان من
گفتی که حیران که یی؟ حیران تو، حیران تو

 

[Agha_Jo0n]

وجدان آدمی چه نکو شاد می شود
آن دم که خانه ی دلی آباد می شود

 

[m-o-h-s-e-n]

دگر گونه تر باشد آییین ما


جز این باشد آرایش دین ما

 

[Mehdi14]

اي كه بر زاري دل مي‌كني انكار بيا
گوش بر سينه ي من نه بشنو زاري دل

 

[Agha_Jo0n]

لاف عشق و گله از یار زهی لاف و دروغ
عشق بازان چنین مستحق هجرانند
حافظ

 

[wonnin]

لاف عشق و گله از یار زهی لاف و دروغ
عشق بازان چنین مستحق هجرانند
حافظ

دست عشق از دامن دل دور باد!

می‌توان آیا به دل دستور داد؟



می‌توان آیا به دریا حكم كرد

كه دلت را یادی از ساحل مباد؟



موج را آیا توان فرمود: ایست!

باد را فرمود: باید ایستاد؟



آنكه دستور زبان عشق را

بی‌گزاره در نهاد ما نهاد

خوب می‌دانست تیغ تیز را

در كف مستی نمی‌بایست داد




قیصر امین پور

 

[SilentStar]

در پـیـش شـــاه عـرض کـدامـیـن جـفــا کـنــــــم
شــــرح نـیـازمـنــدی خــــود یــا مــــــلال تــــــــو؟

 

[Sadhu]

وفایی نیست در گل ها منال ای بلبل مسکین
کزین گلها پس از ما هم فراوان روید از گلها


شهریار

 

[sepehr42]

این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من گفت بخور نمی‌خوری پیش کسی دگر برم