• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

مشاعره!!!

Mehdi14

Registered User
تاریخ عضویت
11 آپریل 2010
نوشته‌ها
1,578
لایک‌ها
748
محل سکونت
گم شدم !

تيغ سيراب است موج بحر طوفان زاي عشق
داغ ناسورست فلس ماهي درياي عشق
پرده گوش فلک گرديد شق از کهکشان
نيست هر نازکدلي را طاقت غوغاي عشق
 

Mehdi14

Registered User
تاریخ عضویت
11 آپریل 2010
نوشته‌ها
1,578
لایک‌ها
748
محل سکونت
گم شدم !
الا ای نوگل رعنا که رشک شاخ شمشادی
نگارین نخل موزونی همایون سرو آزادی
به صید خاطرم هر لحظه صیادی کمین گیرد
کمان ابرو ترا صیدم که در صیادی استادی
 

wonnin

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
4,001
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
یارم چو قدح به دست گیرد, بازار بتان شکست گیرد.

هر کس که بدید چشم او گفت, کو محتسبی که مست گیرد.
 

m-o-h-s-e-n

Registered User
تاریخ عضویت
4 آپریل 2013
نوشته‌ها
1,265
لایک‌ها
1,723
سن
28
محل سکونت
کرمانشاه - خرم آباد
دود آه سینه ی نالان من

سوخت این افسردگان خام را

محرم را ز دل شیدای خود

کس نمی بینم ز خاص و عام را

با دلا رامی مرا خاطر خوش است

کز دلم یک باره برد آرام را

ننگرد دیگر به سر و اندر چمن

هر که دید آن سر و سیم اندام را

 

wonnin

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
4,001
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
دود آه سینه ی نالان من

سوخت این افسردگان خام را

محرم را ز دل شیدای خود

کس نمی بینم ز خاص و عام را

با دلا رامی مرا خاطر خوش است

کز دلم یک باره برد آرام را

ننگرد دیگر به سر و اندر چمن

هر که دید آن سر و سیم اندام را


ی دل شکایت‌ها مکن تا نشنود دلدار من ای دل نمی‌ترسی مگر از یار بی‌زنهار من
ای دل مرو در خون من در اشک چون جیحون من نشنیده‌ای شب تا سحر آن ناله‌های زار من
 

wonnin

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
4,001
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
نوای گرم نی از فیض آتشین نفسی است


ز سوز سینه بود گرمی ترانه ما

ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی‌منتها ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه‌ها
امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا
 

m-o-h-s-e-n

Registered User
تاریخ عضویت
4 آپریل 2013
نوشته‌ها
1,265
لایک‌ها
1,723
سن
28
محل سکونت
کرمانشاه - خرم آباد
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است

چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت

خرقه ی زهد مرا آب خرابات ببرد

خانه ی عقل مرا آتش میخانه بسوخت

چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست

همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت

ماجرا کم کن و باز آ که مرا مردم چشم

خرقه از سر به در آورد و به شکرانه بسوخت

ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی

که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت

 

wonnin

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
4,001
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است

چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت

خرقه ی زهد مرا آب خرابات ببرد

خانه ی عقل مرا آتش میخانه بسوخت

چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست

همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت

ماجرا کم کن و باز آ که مرا مردم چشم

خرقه از سر به در آورد و به شکرانه بسوخت

ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی

که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت


تا بهار دلنشین آمده سوی چمن/ ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
 

m-o-h-s-e-n

Registered User
تاریخ عضویت
4 آپریل 2013
نوشته‌ها
1,265
لایک‌ها
1,723
سن
28
محل سکونت
کرمانشاه - خرم آباد

wonnin

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
4,001
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
تو باش ، نه به این خاطر که در این دنیای بزرگ تنها نباشم

تو باش ، تا در دنیای بزرگ تنهاییم ، تنها ترین باشی . . .
 

mohammad_84

Registered User
تاریخ عضویت
8 فوریه 2008
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
192
محل سکونت
تهران
یادت نمی​آید که او می کرد روزی گفت گو
می گفت بس دیگر مکن اندیشه گلزار من
اندازه خود را بدان نامی مبر زین گلستان
ا ین بس نباشد خود تو را کآگه شوی از خار من
 

m-o-h-s-e-n

Registered User
تاریخ عضویت
4 آپریل 2013
نوشته‌ها
1,265
لایک‌ها
1,723
سن
28
محل سکونت
کرمانشاه - خرم آباد
نرگسش عر بده جوی و لبش افسوس کنان

نیم شب دوش ببالین من آمد بنشست

سر فراگوش من آورد به آواز حزین

گفت ای عاشق دیرینه ی من خوابد هست

عاشقی را که چنین باده ی شبگیر دهند

کافر عشق بود گر نشود باده پرست
 

m-o-h-s-e-n

Registered User
تاریخ عضویت
4 آپریل 2013
نوشته‌ها
1,265
لایک‌ها
1,723
سن
28
محل سکونت
کرمانشاه - خرم آباد
مجوی عیش خوش از دور باژگون سپهر

که صاف این سر خم جمله دردی آمیز است

سپهر برشده پرویز نیست خوش افشان

که ریزه اش سر کسری و تاج پرویز است
 

Mehdi14

Registered User
تاریخ عضویت
11 آپریل 2010
نوشته‌ها
1,578
لایک‌ها
748
محل سکونت
گم شدم !
تن پرستان زير ديوار از گراني مانده اند
ورنه مي آيد شرر بيرون به بوي دل زسنگ
شام غفلت گر چنين افسانه پردازي کند
پاي خواب آلود مي آيد برون مشکل زسنگ
 

m-o-h-s-e-n

Registered User
تاریخ عضویت
4 آپریل 2013
نوشته‌ها
1,265
لایک‌ها
1,723
سن
28
محل سکونت
کرمانشاه - خرم آباد
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید

گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید

گفتم ز مهر ورزان رسم وفا بیاموز

گفتا ز خوب رویان این کار کم تر آید

گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم

گفتا که شبروست او از راه دیگر آید

گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد

گفتا اگر بدانی هم اوت **** آید

 
بالا