مشاعره!!!

[siavashx]

در دیده عیان تو بودی و من غافل

در سینه نهان تو بودی و من غافل

از جمله جهان تو را عیان می جستم

خود جمله جهان تو بودی و من غافل

 

[Old Gentleman]

لب بر لب كوزه بردم از غایت آز
تا زو طلبم واسطة عمر دراز
لب بر لب من نهاد و می گفت براز
می خور، كه بدین جهان نمی آیی باز
خیام

 

[ibest]

زندگی موسیقیِ گنجشک هاست

زندگی باغِ تماشایِ خداست...

زندگی یعنی همین پروازها،

صبح ها،

لبخندها،

آوازها...



"مولانا"

 

[Old Gentleman]

آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی

 

[fawn]

یا بزن سیلی به رویم یا نوازش کن سرم در دو حالت چون رسم بردست تو می بوسمش

 

[Arman_r9]

شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد

 

[Old Gentleman]

دردا دلم گرفته از روزگار امشب
دیگر نمانده در دل صبر و قرار امشب
آه ای آسمان ساکت ببین دیده ترم را
دارم بسی شکایت از کردگار امشب

 

[ibest]

با چون خودی درافکن اگر پنجه می‌کنی

ما خود شکسته‌ایم چه باشد شکست ما

سعدی

 

[majids5]

اشتباه می‌کنند بعضی‌ها
که اشتباه نمی‌کنند!
بايد راه افتاد،
مثل رودها که بعضی به دريا می‌رسند
بعضی هم به دريا نمی‌رسند.
رفتن، هيچ ربطی به رسيدن ندارد!

 

[Tom.Cruise]

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
این که می‌گویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم

 

[ibest]

منت هیچ کس نخواهم خورد

نان بازوی خویش خواهم خورد

 

[wonnin]

دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس
كه چنان زو شده ام بي سر و سامان كه مپرس

 

[L.i.o.N]

سـرو ما چون ســـازد آغاز سمــاع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند
ای جـــوان ســـــرو قـد گویـی بزن
پیش از آن کز قامـتت چوگـان کننـد

 

[wonnin]

دیگران هر چه بخواهند بگویند که عشق


بی کم و کاست مرا یاد تو می اندازد

علی احمدی

 

[F A R Z A D]

دل مست و دیده مست و تن بی‌قرار مست
جانی زبون چه چاره کند با سه چار مست

 

[L.i.o.N]

تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست

 

[F A R Z A D]

تا شعله در سریم ، پروانه اخگریم
شمعیم و اشک ما ،در خود چکیدن است

 

[wonnin]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود، از هر مژه چون سیل روانه

 

[F A R Z A D]

همه سوی جهان جلوه‌ او می‌بینم
جلوه‌ اوست جهان کز همه سو می‌بینم

 

[wonnin]

من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه

صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه