مشاعره!!!

[F A R Z A D]

هم تازه رویم هم خجل هم شادمان هم تنگ دل
کز عهده بیرون آمدن نتوانم این انعام را

 

[L.i.o.N]

ای شمع رقصان با نسیم آتش مزن پروانه را
با دوست هم رحمی چو با دشمن مدارا میکنی

 

[amir.tabatabai]

ثاقبا بخت چنین خواست که من خوار شوم
تا به کوهش برسم طالع بهتر گیرم

 

[حنانه55]

ثمری گر ندهد آه فغان خواهد داد
اثری گر نکند ناله دعا خواهم کرد
«مشتاق اصفهانی»

 

[bortez]

دلا یاران سه قسمند گر بدانی
زبانی اند و نانی اند وجانی
به نانی نان بده از در برانش
محبت کن به یاران زبانی
ولیکن یار جانی را نگه دار
به پایش جان بده تا میتوانی...(مولانا)

 

[HomeFront]

یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش

 

[حنانه55]

شبی در خواب او را با رقیبان در سخن دیدم
نبیند هیچ کس در خواب یارب آنچه من دیدم

 

[ibest]

ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون او به مقصد ها رسید و ما هنوز آواره ایم

 

[حنانه55]

ماه من در رفتنت دل بیقراری میکند
بودنت هر لحظه دل را چون بهاری میکند

شاعر:خودم

 

[L.i.o.N]

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

 

[حنانه55]

در سجده ی دل، خدا به سویم رو کرد
با عطر اقاقی، تن و جانم خو کرد

از اشعار خودم

 

[L.i.o.N]

دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم
گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم
قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم
دوستان از راست می‌رنجد نگارم چون کنم

 

[wonnin]

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم

هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

حافظ

 

[حنانه55]

میدانی آخر با دلم،یادت چها کرد
در سرزمین بی کسی ،زارم رها کرد
داغ غمت آهسته بر دل جانشین شد
سودای این خاطر همین فال حزین شد

از سروده های خودم

 

[Old Gentleman]

دل به دلداران سپردن کار هر دلدار نیست
من به تو جان میسپارم دل که قابل دار نیست

 

[حنانه55]

در دیده عیان تو بودی و من غافل

در سینه نهان تو بودی و من غافل

از جمله جهان تو را عیان می جستم

خود جمله جهان تو بودی و من غافل

خواجه عبدالله انصاری

 

[ibest]

لطف حق با تو مداراها کند

چون که از حد بگذرد رسوا کند

مولوی

 

[kyle]

در لباس آبی از من بیشتر دل می بری

آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم

 

[L.i.o.N]

من لایق عشق و درد عشق تو نیم
زنهار که هم نبرد عشق تو نیم
چون آتش عشق تو بر آرد شعله
من دانم و من که مرد عشق تو نیم

 

[حنانه55]

من نه آنم که دوصد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم